ضرورت توجه دقیق به تفاوت فرمان اجرایی با یادداشت اجرایی ترامپ درباره ایران

در تحلیل سیاسی توجه به کاربرد واژگان و مفاهیم از دو جنبه بسیار اهمیت دارد: اول از لحاظ معنا و مفهوم واژه‎ای که به کار برده می شود، دوم از جنبه جایی که آن واژه یا مفهوم در بین کلمات دیگر و جملات دیگر قرار می گیرد. یکی از آفت های بزرگ تحلیل سیاسی درک اشتباه از واژه مورد نظر توسط تحلیل‌گر و یا قرار دادن آن مفهوم یا واژه در جای نامناسب آن است . در مواردی این خطای ظاهرا کوچک به نوعی به زیان بزرگ منتهی می شود . البته بستگی دارد در چه زمانی و توسط چه کسی در کجا چنین برداشت غلطی یا کاربرد نادرستی در متن تحلیل استفاده شده باشد .

این مقدمه برای این نوشتم تا درمورد یادداشت اجرایی( Executive Memoranda) ترامپ که در روز سه شنبه 16 بهمن ماه صادر کرد این توضیح ضروری را در باره مفهومی که به کار برده شده است ارائه کنم .

مفهوم یادداشت اجرایی در فرهنگ لغت حقوقی در آمریکا چنین تعریف شده است: « به یک دستورالعمل یا راهنمایی صادر شده توسط رئیس جمهور یا یک مقام عالی‌رتبه دولتی اشاره دارد که نیاز به انتشار رسمی و عمومی ندارد. این یادداشت‌ها معمولاً در محدوده دستگاه‌های اجرایی دولت باقی می‌مانند و به عنوان دستورات داخلی شناخته می‌شوند.»

ترامپ در دولت قبلی خود پس از خروج از برجام در اردیبهشت 1397 به منظور اتخاذ فشار حداکثری بر ایران فرمان اجرایی ( Executive Order) صادر کرده بود. با توجه به تعریفی که در فرهنگ حقوقی در آمریکا از این مفهوم می شود:« فرمان اجرایی یک دستور رسمی است که توسط رئیس جمهور ایالات متحده صادر می‌شود و تأثیر قانونی دارد. این دستورات معمولاً بر اساس اختیارات قانونی رئیس جمهور صادر می‌شوند و باید به طور رسمی منتشر شوند.» از آنجا که فرمان‌های اجرایی برای اجرای قوانین موجود، تعیین سیاست‌های جدید، و یا هدایت دستگاه‌های دولتی به انجام وظایف خاص استفاده می‌شوند در حالی که یادداشتهای اجرایی معمولاً برای تعیین سیاست‌های داخلی، تعیین روش‌ها و راهبردهای اجرایی، و ارتباطات داخلی مانند آئین نامه های اجرایی درون ادارات دولتی استفاده می‌شوند، می توان چنین برداشت کرد که از لحاظ حقوقی دستور ترامپ درمورد تمدید فشار حداکثری به ایران که دیروز صادر شد چون در قالب یادداشت اجرایی صادره شده بار حقوقی کمتری نسبت به دستور قبلی او دارد. پس احتمالا او با این تفاوت در رویه قبلی خواسته نشان دهد قصد ندارد از همان شیوه قبلی شکست خورده استفاده کند بلکه می خواند ابتدا با ایران برخورد تندی نداشته باشد و سخت نگیرد تا زمینه سازی برای مذاکره احتمالی داشته باشد. اگر این برداشت درست باشد پس ترامپ در عمل توپ بازی را به زمین ایران پرتاب کرده است تا نشان دهد که اهل انعطاف است و می تواند این دستورالعمل را که از لحاظ حقوقی بار کمتری نسبت به فرمان اجرایی دارد تغییر دهد همچنین با اعلام آمادگی برای تماس با مسئولین ایرانی و گفتگو با رئیس جمهور ایران می خواهد این پیام را منتقل کند که او برخلاف اردیبهشت 1397 که با نقشه اسرائیل از برجام خارج شد، اسیر بازی نتانیاهو برای برهم زدن هر نوع توافقی با ایران نیست . حالا باید دید ترامپ در عمل چه می کند

نگرانی اتحادیه اروپا از برد موشك پرتابگر«ثریا» 

نوشته : حسن بهشتی‌پور

روزنامه اعتماد یاداشت روز صفحه اول یکشنبه هشتم بهمن 1402

سه كشور اروپایی در بیانیه‌ای اقدام هفته گذشته ایران در پرتاب ماهواره «ثریا» با ماهواره‌بر «قائم ۱۰۰» به مدار ۷۵۰ كیلومتری را محكوم كرده و مدعی شدند این ماهواره ‌بر از فناوری‌های ضروری برای ساخت سامانه موشك‌های بالستیك دوربرد استفاده می‌كند. در همین راستا چند نکته قابل تاکل وجود دارد:

1- در بیانیه ادعایی سه كشور به محدودیت‌های ادعایی اشاره می‌ شود كه در مهر ماه گذشت و بازه زمانی تعریف شده برای آن به پایان رسید. زیرا بر اساس بند غروب برجام ایران متعهد شده بود تا به مدت 8 سال از ساخت موشك‌هایی كه قادر به حمل كلاهك هسته‌ای باشند، اجتناب كند. به بیانی دیگر به موجب تعهد فوق صراحتا اعلام شده بود كه ایران قادر به ساخت موشك با قابلیت حمل كلاهك هسته‌ای نخواهد بود. ایران نیز صراحتا از همان ابتدا با انتشار بیانیه ذیل قطعنامه 2231 اعلام كرد كه ساخت سلاح هسته‌ای در برنامه هسته‌ای ایران تعریف نشده و نخواهد شد. بنابراین ایران به دنبال ساخت موشكی كه قادر به حمل كلاهك هسته‌ای باشد، نیست.

ادامه نوشته

پاسخ به نقد یکدوست در باره یاداشت تحلیلی پیام سردار سلیمانی در باره بحرین

دوستی پیام خصوصی برای من گذاشتند در باره یادداشت تحلیلی که بنده در باره پیام سردار سلیمانی در باره بحرین نوشته بودم از آنجا که ممکن است انتقاد ایشان انتقاد بعضی دیگر از اعضای گروه هم باشد ابتدا مطلب ایشا ن خلاصه اش را نقل می کنم که معتقدند سردار نباید در باره بحرین موضع می گرفت و این ضمن انکه مداخله در امور سایر کشورها است به شدت به محبوبیت ایشان در بین افکار عمومی ضربه می زند بهتر است ایران و شخص سردار سلیمانی این قبیل موارد را به وزارت خارجه بسپارند و به کار اصلی خودشان مشغول باشند . در باره این نظر که بصورت خلاصه شده تقدیم شد چند نکته مهم قابل ارائه است که د رادامه مطلب می خوانید :

ادامه نوشته

چگونه از روش تحلیل سیاسی برای کشف صحت یا سقم یک خبر استفاده می کنیم

مقایسه دو خبر در باره یک موضوع

آیا براستی شوهر عمه رهبر کره شمالی را سگ‌های گرسنه خوردند؟

نویسنده : حسن بهشتی پور 14/10/92

در مطلب پیش رو کنکاشی در باره صحت یا سقم خبر نحوه اعدام شوهرعمه رهبر کره شمالی ارائه شده است که تصور می شود برای تحلیل کلیه خبرهای مهم روز دنیا می تواند مفید باشد .

روز پنج شنبه سیزدهم دی ماه 1392 یک خبر بر روی خروجی‌های خبرگزاری‌های جهان قرار گرفت که در کمتر از دو ساعت بازتاب وسیعی در بیش از 120 منبع خبری بین المللی و منطقه ای داشت.

خلاصه این خبر به شرح ذیل بود:

1- شبکه امریکایی "ان بی سی" به نقل از روزنامه "ون وی ‌پو" چاپ هونگ کنگ مدعی شد :

"جانگ سونگ تائک" شوهرعمه "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی ، که تا همین چند ماه قبل فرد شماره دو این کشور، محسوب می‌شد ؛ نیروهای دولتی او را عریان کرده و سپس به همراه پنج تن از معاونانش در قفسی که 120 سگ گرسنه در آن نگهداری می‌شد، انداخته و آنها طعمه سگ‌های‌ گرسنه شده اند.

2- روزنامه "ون وی ‌پو" که نزدیک به حزب حاکم کمونیست چین است، در واقع منبع اصلی فاش کردن این خبر محسوب می شود در گزارش خود مدعی شد "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی و برادرش کیم جونگ چول به همراه سران حزب حاکم در حدود 300 تن از مقامات کره شمالی نیز این اعدام منحصر به فرد را از نزدیک مشاهده کردند و از نزدیک شاهد نحوه اعدام مرد شماره دو کره شمالی بودند.

ادامه نوشته

تاکید بر ضرورت برگزاری مذاکرات صریح هسته ای

تاكيد بر اينكه حقوق مسلم ايران در حوزه هسته اي از سوي غرب ناديده گرفته مي شود و اين مسئله توسط سخنگوي دستگاه ديپلماسي هم به صراحت عنوان شد همان پاشنه آشيل مذاكرات است. غرب و در رأس آنها آمريكا بر اين مسئله تاكيد دارند كه ايران، غني سازي را در 20 درصد متوقف كند،‌ فردو تعطيل شود و آن مقدار اورانيوم غني شده اضافي هم به خارج از كشور منتقل شود. اين مطالبات غرب در چند دور مذاكره با ايران بوده كه به طور يكطرفه مطرح شده بي آنكه مابه ازايي براي اقدام اعتماد ساز ايران از جمله لغو بخش قابل توجهي از تحريمها را به دنبال خود داشته باشد. تحريمهايي كه در چارچوب شوراي امنيت و همچنين جداگانه عليه ايران تصويب شده است. 

اين گره‌اي است كه مانع از تداوم تاثيرگذار مذاكرات شده است. در حالي‌كه دو طرف ايران و غرب قبل از ورود به مذاكرات،‌ بايد اصل خواسته‌هاي خود از همديگر را به صراحت اعلام كنند. غرب بايد اصل غني‌سازي اورانيوم توسط ايران را رسما مورد پذيرش قرار دهد و پس از آن مجموعه اقدامات لازم از سوي ايران صورت گيرد تا اتهاماتي كه غير مستند عليه آن وارد مي‌شود، برطرف شود. بحث برسر ميزان و سطح غني‌سازي از بحثهاي فرعي و قابل مذاكره است كه در گرو قبول حق اوليه تهران در غني‌سازي اورانيوم است. اصل غني‌سازي اورانيوم،‌حقي مصرح در توافق‌نامه ان‌پي‌تي است كه براي همه كشورهاي عضو به رسميت شناخته شده است. اما غرب به دو دليل اين مسئله را نمي‌پذيرد؛‌ يك، ‌آنكه مسئله هسته‌اي به موضوعي براي بهانه‌تراشي‌هاي غرب عليه تهران تبديل شده كه در صورت حل آن،‌ مباحث ديگري مانند ناديده گرفته شدن حقوق بشر در ايران، ‌حمايت از تروريسم و مخالفت با روند صلح در خاورميانه مطرح مي‌شود كه اين مسئله هم به دليل مشكلي است كه آنها با استقلال جمهوري اسلامي ايران دارند. دوم؛ مشكلات و اختلاف نظرهايي است كه در خود جبهه غربي درباره چالش‌هاي هسته‌اي با ايران وجود دارد. اختلاف درون گروهي در آمريكا و همچنين خود كشورهاي گروه 1+5 مطرح است و همچنين فشارهاي رژيم صهيونيستي هم وجود دارد كه باعث شده غربي ها نتوانند به راهكار مشخصي درباره ايران دست يابند. بر اين اساس مهم است كه ايران بداند اين فضاي تعليق در مذاكرات به نفعش نيست و بايد با ابتكار و دستور كار جديدي وارد گفت‌وگوهاي جديد با غرب شود در غير اين صورت، اساسا نبايد وارد گفت‌وگو شود. از اين رو ورود دوباره ايران به مذاكرات با تاكتيك‌هاي جديد از جمله اعلام غني سازي اورانيوم به عنوان خط قرمز ايران مي‌تواند از فضاي كنوني تنش هاي هسته اي گره‌گشايي كند.

آفات تحلیل سیاسی قسمت دوم

قسمت دوم مفروض غلط

مفروض در تحلیل سیاسی یعنی نظریه یا دیدگاهی که نیاز به اثبات ندارد. درحالی که در مورد فرض، ما باید حتما فرض یا فرضیه ای که در نظر گرفتیم برای مخاطب اثبات کنیم .

براین اساس فرق فرض با مفروض در این است که فرض یا فرضیه نیاز به اثبات دارد اما مفروض نیاز به اثبات ندارد . حالا چرا لازم نیست مفروض را اثبات کنیم ؟

این موضوع از دو جهت ممکن است مطرح باشد :

اول : به دلیل آنکه دیدگاه یا نظریه مطرح شده در تحلیل آنقدر بدیهی است که نیاز به اثبات ندارد

مانند این نظریه که " وابستگی به قدرتهای سلطه جو به استقلال کشورها صدمه می زند ."

براساس این نظریه هرچه میزان وابستگی یک کشوربه قدرتهای سلطه جو بیشترباشد ازاستقلال آن کشور دراتخاذ تصمیم های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کاسته می شود. مکمل این دیدگاه نظریه دیگری است که به نسبی بودن پدیده های سیاسی در دنیای امروز معتقد است بر اساس این نظریه :

" در بررسی فعالیت های سیاسی هیچ امرمطلقی وجود ندارد

ادامه نوشته

آفات تحلیل سیاسی

قسمت اول اطلاعات غلط

مهم ترین آفت تحلیل سیاسی اطلاعات غلط است که تحلیل گر را به گرماهی می کشاند زیرا برای تحلیل صحیح باید اطلاعات دقیق هم داشت وقتی اطلاعات شما غلط باشد همه تحلیل شما علط می شود برای نمونه همین دادگاه لاهه درشهر لاهه هلند که فقط یک اسم مشترک برای چند دادگاه مختلف بین المللی است

انکه اطلاعات دقیق داشته باشیم من خودم و امثال خودم را می گویم که به کسی جسارت نشود برای نمونه همین دادگاه لاهه در شهر لاهه هلند فقط یک اسم مشترک برای چند دادگاه مختلف بین المللی است

دادگاه لاهه در شهر لاهه هلند فقط یک اسم مشترک برای چند دادگاه مختلف بین المللی است. نباید این دادگاه ها و دیوان ها را با هم اشتباه گرفت.
اول دادگاه بین المللی لاهه ICJ که کارش رسیدگی به شکایت دولتها از یکدیگر است یعنی فقط به شکایت یک کشور عضو سازمان ملل علیه یک کشور دیگر رسیدگی می کند کارش رسیدگی به شکایت اشخاص از دولتها نیست.
دوم دیوان داوری بین المللی لاهه است که کارش داوری کردن بین اختلاف های کشورها است به شرطی که هر دو طرف دعوا صلاحیتش را برای داوری کردن به رسمیت بشناسند این دیوان در کنار دادگاه بین المللی لاهه است اما کارش کاملا متفاوت است کشوری را محکوم نمی کند بلکه فقط به اختلاف ها رسیدگی می کند و رای صادر می کند.
سوم دادگاه بین الملی جنایتکاران ICC است این دادگاه در شهر لاهه است اما ساختمان آن در فاصله چندین خیابان دورتر از ساختمان دادگاه بین المللی لاهه است . دادگاه کیفری لاهه از لحاظ ساختاری هم کاملا مستقل از سازمان ملل است در صورتی که دادگاه بین لمللی و دیوان هر دو یکی از ارکان های اصلی سازمان ملل هستند . دادگاه بین المللی جنایتکاران کارش رسیدگی به جرایم افراد است . این دادگاه بر اساس پیمان رم در سال 1998 بوجود آمده و بودجه آنرا اعضا می دهند . این دادگاه فقط به جنایت کسانی رسیدگی می کند که اولا محل انجام جنایت آنها در کشوری باشد که عضو پیمان رم باشد یا فرد جنایتکار تبعه کشوری باشد که پیمان رم را امضاء کرده است و یا شورای امنیت سازمان ملل حکم برای محاکمه ان صادر کند در ضمن این دادگاه فقط به جنایاتی رسیدگی می کند که از سال 2001 به بعد که این دادگاه رسمیت یافته است ، اتفاق افتاده است یعنی به جنایت هایی که قبل از سال 2001 بوده کاری ندارد. تاکنون حکم جلب عمر البشیر رئیس جمهور ی سابق سودان و این اواخر حکم جلب پوتین مهم ترین اقدام های این دادگاه محسوب می شود.
چهارم دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایت یوگسلاوی سابق است که این دادگاه هم زیر نظر شورای امنیت بوجود امده و مثل دادگاه ویژه جنایتکاران رواندا ، کاملا مستقل از هر سه دادگاه دیگری است که توضیح دادم کار انها هم محاکمه افرادی است که در یوگسلاوی سابق در جنگ سالهای 1991 تا 1995 مردم بوسنی را قتل عام کرد ه اند تا کنون ادم هایی مثل میلوسویج و کارازیچ و ملادیچ و سایر جنایتکاران را محاکمه کرده است.
پنجم دیوان رسیدگی به اختلاف های ایران و امریکا است که از سال 1981 تاکنون یعنی بیش از 41 سال است در لاهه هلند با هزینه کردن پول هنگفت از جیب مردم ایران و امریکا البته بصورت پنجاه پنجاه یعنی نیمی از هزینه ها را ایران ونیمی دیگرش را امریکا می دهد . این دیوان داوری به اختلاف های دو کشور بر اساس دو بیانیه الجزیره که بعد از پایان ماجرای گروگان گیری صادر شد؛ رسیدگی می کند . این دیوان 9 قاضی دارد که سه نفر ایرانی سه نفر آمریکای و سه نفر بین المللی غیرایرانی و غیرامریکایی هستند .سالهای سال است حقوق می گیرند و معلوم نیست چرا این پرونده را تمام نمی کنند این دیوان هم در یک ساختمان شیک چند خیابان ان طرف تر از دیوان بین المللی قرار دارد و هیچ ربطی هم به چهار دادگاه دیگری که نوشتم ندارد. حالا شما ببینید اگر کسی در تحلیل خود این پنج دادگاه یا دیوان را یکی فرض بگیرد و یا مسئولیت های حقوقی انها را متوجه نباشد ، چه خطای بزرگی در تحلیلش به بار می آید.

پرسش و پاسخ با امیر  قسمت  دوم

امیر آقا زحمت کشیدند و پاسخ مفصل تری به پاسخ نقد من در بخش نظرات گذاشتند که به دلیل اهمیت بیشتر مطالب مطرح شده در حد امکان پاسخ های حود را دراینجا آوردم امیر می نویسد:

« باسلام بسیارسپاسگزارم که پاسخ بنده رابه شکل تحلیلی ارائه فرمودید . چند سوال ونکته اساسی در پاسخ های شما به چشم می خورد. اما درمقدمه باید عرض کنم هدف بنده به هیچ وجه طرفداری و جانبداری کورکورانه از آمریکا و سایر کشورها نیست ، بلکه می خواهم به عنوان یک جوان ایرانی ، وضعیت کشور خودم را تنها با استفاده از تجربیات تاریخی و با طرح سوالات روشنگرانه، توجه مخاطبان را به این موضوع جلب کنم رسیدن به باور و اعتقاد سیاسی در همه عرصه ها به ویژه در روابط بین الملل کشور که مسیر آینده ما و نسل های آینده را رقم خواهد زد بدون شک در کنکاش ، تحقیق واطلاع رسانی درست و سپس بحث و تبادل نظر بدست می آید،دیگردوره تبعیت کورکورانه ، بدون ارائه مدرک وسند و تنها با شعاروبازی با ارزشهای انسانی گذشته است. برای جلوگیری ازخطا واشتباه دوباره که به قیمت نابودی اندیشه وفرهنگ نسل های آینده می انجامد ، تنها باید با طرح سوال و شک نسبت به باورهایی که درظاهرقطعی وحتمی به نظرمی رسند، به طرح مسئله و مشکل به شیوه درست ومنطقی پرداخت وسپس با استفاده از تجربیات تاریخی، به جستجو و بررسی دلایل و مدارک ارائه شده ازسوی عرضه کنندگان سیاست های خارجی کشورمان ومخالفان آنها درمقایسه با سایر کشورها پرداخت تا درنهایت به پاسخ هایی نسبتا روشن برای کنکاش های بعدی دست پیدا کرد. »

از مقدمه که با هم موافق هستیم بگذریم و به پاسخ به پرسش های اساسی بپردازیم :

ادامه نوشته

پاسخ به نقد امیر در باره نقد تحلیل تحریم های اتحادیه اروپا علیه ایران  قسمت اول

امیر عزیز مثل همیشه نقد جانانه ای بر مطلب من نوشته که به نظر می رسد آوردن آن در متن اصلی به همراه پاسخ های لازم این فرصت را برای مخاطب ایجاد می کند تا در باره موضوع های تحلیل سیاسی از جنبه های مختلف به ان توجه کند . به همین دلیل نقد امیر به همراه پاسخ های خودم را در اینجا قرار می دهم اگر سایردوستان نظری دارند خوشحال می شوم استفاده کنم .

امیر در آغاز مطلب آورده است :

« بنده خیلی خوشحال می شوم دروبلاگ شما به بحثی دوستانه اما گاه متضاد باجنابعالی می پردازم . ازاین فرصتی که به افرادی مانند بنده می دهید تا به تبادل نظرواندیشه بیشتردرباره مسایل روز بپردازم ، بسیار سپاسگزارم . »

امیرجان در واقع من باید تشکر کنم که شما وقت می گذاری و مطالب را نقد می کنی و این موجب رشد بیشتر هردومان می شود ای کاش می شد تحلیل های دیگران را هم بعد از گذشت زمان بررسی کرد تا ببینیم در نقد زمانه به کجا رسیدند. در هر صورت بخاطر همت بالای شما سپاسگزارم

امیر درادامه نقد خود  آورده است:
« چند نکته اساسی درتحلیل شما وجود دارد. نخست بحث دنبال روی اروپا از آمریکا واسرائیل در سیاست های خود درقبال ایران، به نظرمی رسد بهتر است به جای جنبه های شعاری در این باره ، روند ارتباط سه جانبه اروپا ، ایران و آمریکا را در طول مدت عمرسی وسه ساله حکومت اسلامی بررسی نماییم  تا بینیم که این دنبال روی به زعم شما ، ازابتدا مسیرپرفرازو نشیبی را دربرابرایران ازماجرای گروگان گیری،تحریم اقتصادی،جنگ تحمیلی،دادگاه میکونوس،ماجرای پس ازدوم خرداد 76 ، تا بحث هسته ای ایران و تحولات پس از خرداد 88 گذارنده است . »

امیرجان درابتدا توجه به این نکته مهم ضروری است که در تحلیل سیاسی واژگان و مفاهیم دارای بار معنایی ارزشمندی هستند که باید دقیقا درجای خود به کارروند تا معنای مورد نظرنویسنده به مخاطب منتقل شود . واژه "دنباله روی" به معنای تبعیت بی چون چرا یا وابستگی مطلق به قدرت هژمون نیست بلکه در اینجا (ونه هرجا) کنایه از پیروی کشورهای اروپایی از سیاست کشور قدرتمند یعنی آمریکا بدون توجه به منافع بلند مدت خود است. این موضوع به دلیل آنکه مصداق ها ی واقعی ان درقالب کدهای مستند ازتحولات پیشین ارائه نگردیده  ونیز استدلال های منطقی و عقلی هم برای مخاطب درجهت اثبات آن مطرح نشده ، به نظر شما و احتمالا سایر خوانندگان تیز بین و دقیق شعاری به نظرمی رسد بویژه آنکه تائید  سیاست ایران در قبال اروپا است . 

ادامه نوشته

نقد روش تحلیل سیاسی  پاسخ به پرسش های اساسی

 دوست نادیده ام جناب اقای  منصور پور علی  نقدی بر نوشته های من در باره  روش تحلیل سیاسی نوشتند که پرسش های اساسی را در این نقد مطرح کردند از آنجا که فکر می کنم هم پرسش ها و هم پاسخ ها  احتمالا برای  بقیه خوانندگان این وبلاگ  هم مفید است  متن نقد و پاسخ ها را در اینجا گذاشتم  تا دوستان دیگر هم اگر نظری دارند مطرح کنند . باید از ایشان بخاطر همتی که کرده اند تشکر کنم  بدون شک اینگونه نقد ها موجب می شود که کار تکمیل تر شود . آقای  پور علی نوشته اند:

با سلام خدمت برادر گرامي جناب استاد بهشتي پور. حقير به تازگي متوجه وبلاگ شما شدم و علاقه مند شدم آن را از ابتدا مطالعه كنم. به نظر مي رسد يادداشت اول و دوم با توجه به عنوان آنها «گام اول» و «گام دوم» سعي شده زير ساخت اين وبلاگ شرح داده شود و هدف آن را چنين مطرح كرده‌ايد: «روش صحیح تفسیر سیاسی نوشتن.»
پس از ارائه تعاريفي از سياست از قول فرهنگ معين و يا دوروژه آن را چنين تعريف كرده‌ايد:«علم سیاست در واقع روش صحیح کاربرد قدرت رابه مانشان می دهد.»
سوال: "صحيح" از ديدگاه چه كسي؟ صاحب قدرت يا مقهور قدرت؟ مسلماً هر صاحب قدرتي معتقد است كه از قدرتش به درستي استفاده مي‌كند، ولي ديدگاه ديگران غير از اين است. بنابراين تعريف فوق از چيزي موسوم به "علم سياست" قابل قبول نيست وقتي ما نتوانيم موضوع مورد بحث را تعريف كنيم باقي سخن سرايي ها پيرامون آن هم باطل است.

دوست عزیز قبل از هر چیز سه نکته را در تحلیل سیاسی بخاطر داشته باشید :

۱- هرگونه مطلق انگاری در تحلیل سیاسی سم مهلک است الا همین اعتقاد که نباید مطلق انگاری کرد

۲-  یکی  از مهم ترین آفات تحلیل سیاسی  این است که تصور کنیم انچه که ما می گوئیم صحیح است و همه سخنان دیگران باطل است .به عبارت دقیق تر دو تحلیل در باره یک موضوع می توانند صحیح باشند بدون انکه از لحاظ مبانی با هم یکی باشند . معیار صحیح بودن یا نبودن تحلیل  پدیده ها روشی است که برای ان تحلیل به کار می بریم  اگر تحلیلی از لحاظ روش صحیح بود  الزاما موجب بطلان سایر تحلیل ها نمی شود.

۳- مطالبی را که در روش تحلیل سیاسی مطرح  می کنند هنوز بصورت دقیق و علمی نیست بلکه با نقد و بررسی های عالمانه به مرور می توان آنها را تکمیل کرد .

ادامه نوشته

راههای امید زایی در اخبار

انتقال امید به مخاطب در اخبار روزانه مستلزم تنظیم خبر بر اساس نیاز مخاطب و نیز منطبق با سیاست سازمان یا شبکه مورد نظر است.

شرایط لازم برای امید آفرینی در خبر

1- ایجاد اعتماد در نزد مخاطب

2- پرهیزاز یکسونگری در خبر

3- برجسته سازی جنبه های مثبت درکنار ذکر موارد منفی

4- جامع نگری خبری استفاده از تکنیکهای حرفه ای خبر

5- تاکید بر داشته ها و برخورداری ها بجای بزرگ کردن ضعف ها و کاستی های موجود در جامعه

6- پرداختن به مشکلات جامعه درکناربیان نقاط مثبت و ارائه راه حل ها 

ادامه نوشته

پاسخ به یک سئوال مهم

اخوی گرامی جناب اقای محسن بهشتی پور در بخش نظر ها سئوال اساسی را مطرح کردند از انجا که ممکن است پاسخ به این سئوال برای سایر دوستان هم مفید باشد سئوال و پاسخ انرا در اینجا اوردم

آیا در سیاست جایی برای (شهود )
هم است. یعنی امکان دارد در تحلیل مسائل سیاسی کسی بتواند از راه شهو د تحلیلی کند یا اینکه همه از راه استدلال ومنطق ومدرک تحلیل می کنند ؟ واینکه اگر هم بوده چه کسی است؟ می توانید نام آنهارا برایم بگوید . خلاصه می خواهم بدانم واقعا" در سیاست چقدر تواناییهای فرد وآگاهیشان و
چقدر (حس و شهود شان) دخیل است آیا همه آنچه که می نویسند ومی گوید دریافت های خودشان هست یا چیزی در درونشان گاهی بوجود می آید و این مطالب تراوش می شود ؟ آیا این شکل در سیاست وجود دارد یا خیر ؟ اگر بوده چه کسی ازمیان این افراد اینچنین بوده اند؟

پاسخ

اصولا علم انسان یا از راه تجربه به دست می آید یا از راه حسی و قلبی که از ان بعنوان کشف و شهود یاد می شود . مهم ان است که انسان در هر راهی که در پیش می گیرد برای انکه به بیراه نرود از روش صحیح استفاده کند

 مطالبی که من در اینجا می آورم مبتنی بر روش مندی تحلیل سیاسی است یعنی به دنبال ان هستم که به دوستان عزیز روش های تجربی در باره تحلیل سیاسی را بیان کنم و برای علاقه مند دان نشان دهم که اگر می خواهند از روش صحیحی برای تحلیل سیاسی استفاده کنند باید چه کار هائی را انجام دهند و از کدام روش ها استفاده کنند . این روش ها هم صرفا بر اساس تجربه و مطالعه متون مربوط به ان بدست آمده است .

اما استفاده از روش های شهودی در تحلیل سیاسی مبحث جالب و جدیدی است که چون تجربه هر فرد مخصوص خود اوست و معمولا قابل تعمیم دادن و آموزش به دیگران نیست نمی توانم در این باره مطلب زیادی عرض کنم فقط می توانم بگویم بله هر فردی اگر بخواهد می تواند با انجام کار هائی که برای تزکیه نفس لازم است  خود را برای کشف رازهای پنهانی جهان ناشناخته از جمله درک مسائل پیچیده سیاسی آماده کنداز انجا که من در این مورد نه خود تجربه ای داشتم و نه کسانی هم که دارند به امثال من می گویند روش تحلیل شهودی مسائل سیاسی را باید از اهلش بدست آورد . اگر کسی در این مورد تجربه ای دارد می تواند برای من یاداشت بگذارد من هم استفاده کنم .

اما چرا با انکه خود من در این باره تجربه ای ندارم اما می گویم می تواند چنین شهودی هم باشد بدین خاطر است که اصولا روش شهودی در کشف همه امور اشکار و پنهان کار برد دارد و تحلیل سیاسی هم از این قاعده جدا نیست

 در باره توانائی های افراد از لحاظ هوش و استعداد و قدرت درک مفاهیم و تجزیه وتحلیل ان بسیاری افراد هستند که بدون کشف و شهود تنها بر اساس ذهن خلاقی که دارند و اطلاعات وسیع خود در باره موضوعات مختلف تحلیل هایی را ارائه می دهند که دیگران با همان اطلاعات و معلومات از ارائه ان عاجز هستند شاید بخاطر قدرت درک بیشتر یا تمرین بیشتر در روش های استدلال کردن باشد و دهها عامل دیگر که نمی توان بطور دقیق آنها را از هم تفکیک کرد.

امیدوارم روزی کسی هم در باره روش شهودی تحلیل سیاسی مطالبی را تهیه کند که برای همه مفید خواهد بود .

ادامه گام هفتم انواع استدلال

۲-7 انواع استدلال

همه ما در طول شبانه روز با انواع مختلفي از استدلال روبرو مي شويم يا خودمان براي اثبات ديدگاه هايمان از روش هاي گوناگون استدلال ،بهره مي جوئيم. بنابراين با انكه روش هاي مختلف استدلال كاربرد زياد در مباحث كلي و يا جزئي زندگي انسان ها دارد ،اكثر مردم كمتر به انواع استدلال و تقسيمات مهم ان توجه دارند . به عنوان مثال وقتي ماشين آتش نشاني در حال آژير خطر كشيدن با سرعت درخيابان در حال حركت ديده مي شود ، اكثر مردم مي گويند احتمالا جايي اتش گرفته و اگر دود غليظي را هم مشاهده كنند با اطمينان کامل مي گويند  آتش سوزی رخ داده است.يا وقتي مردم مي شنوند دولت قصد دارد بنزين را سهميه بندي كند ،اكثر مردم مي گويند احتمالا بنزين گران خواهد شد.

در مباحث سياسي روز هم بدون توجه به شرايط يك استدلال درست و منطقي ،اكثر مردم نقطه نظرات خود را در قالب استدلال هاي گوناگون آگاهانه يا حتي نا آگاهانه صحيح يا ناصحيح ،مطرح مي كنند .

اما تحليل گر سياسي چون نبايد مثل افراد عادي استدلال كند لازم است با شيوه ها ي مختلف استدلال آشنا باشد و در جاي مناسب خود از آن شيوه استفاده كند . براين اساس بخش مهمي از روش تحليل سياسي آموزش روش صحيح استدلال كردن و جايگاه مناسب ان در تحليل سياسي است .

در منطق به طور كلي استدلال به سه نوع تقسيم مي شود استدلال قياسي ،استدلال استقرائي و استدلال تمثيلي . به دليل اهميت هر سه مورد و كاربرد وسيعي كه در تحليل سياسي دارند با تفصيل بيشتري به بررسي انها مي پردازيم . از انجا كه كارما در این مباحث  آموزش منطق نيست علاقه مندان براي انكه بتوانند با كاربرد استدلال در تحليل سياسي آشنا شوند و از ان مهم تر بدانند كه چگونه

مي توان استدلال هاي خود را با روشي صحيح در تحليل سياسي ارائه كرد لازم است مباني پايه اي استدلال را در منطق فرا گرفته باشند بنابراين فرض بر آن است كه شما با اين مباني آشنا هستيد كساني كه در اين مورد احساس نياز به مطالعات پايه اي دارند لازم است به منابع ذيل مراجعه كنند:

1-  کتاب آموزش منطق نوشته محسن غرویان چاپ انتشارات دارالعلم قم از صفحه 98 تا 144(مطالعه اين كتاب به دليل بيان ساده تر بيشتر تاكيد مي شود)

2-    كتاب منطق صوري نوشته دكتر محمد خوانساري چاپ انتشارات آگاه صفحات 298تا 380

3-  کتاب منطق كاربردي نوشته علي اصغر خندان چاپ سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)موسسه فرهنگي طه از صفحه 112 تا 169

1-2-7 استدلال قياسي Inference Deuction) )

 ادامه دارد

 

گام هفتم  استدلال

گام هفتم

 

استدلال

 

اگر تا اينجا مباحث مربوط به روش تحليل سياسي را به دقت دنبال كرده باشيد حتما مي دانيد كه براي تحليل تحولات سياسي كه رخ مي دهد ،لازم است در ابتدا اخبار مربوط به آن تحول يا پديده سياسي را با جزئيات كامل بررسي كنيم؛تااز صحت ويا سقم ان مطمئن شويم.

 در گام بعدي بايد اطلاعات مربوط به آن رويداد را از بايگاني ذهن يا مكتوب استخراج كنيم تا براي درك دقيق تر جزئيات رويداد يا تحول مورد نظر آماده شويم .

در مرحله سوم مي كوشيم ارتباط بين پدیده سیاسی و اطلاعات موجود در باره آنرا با ساير تحولات مرتبط با پدیده مورد نظر كشف كنيم .

در گام چهارم به منظور كشف جزئيات آشكار و پنهان پديده سياسي ،عوامل بوجود آورنده و تاثير گذار برايجاد آن را به همراه تاثيراتي كه بر ساير پديده ها خواهد داشت ، مورد توجه قرار داده و با استفاده از شيوه هاي مطرح شده به تجزيه پديده سياسي مورد بررسي مي پردازيم .

در مرحله پنجم احتما ل هاي گوناگون را در مورد دلايل وقوع يك رويداد كه از طريق تجزيه وتحليل منطقي به دست آورديم ،مطرح ساخته و تحولات آتي مربوط به آن رويداد را پيش بيني مي كنيم .

اكنون در اين مرحله مي خواهيم به تشريح مهم ترين پايه تحليل سياسي  كه استدلال و قوانين مربوط به ان است بپردازيم .

اگر علاقه مند به پی گیری این مطلب هستید بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه نوشته

پاسخ سئوال مهم اقا صادق

اقا صادق دراظهار نظر خود نکته مهمی را مطرح کرده است از آنجا که فکر کردم ممکن است سئوال دوستان دیگر هم باشد به این سئوال در اینجا می پردازم

ابتدا سئوال آقا صادق :

در مورد دلا یل اصلی و فرعی (علت وقوع یک رویدادُ)این به نظر من (مربوط)به قضاوت نویسنده است و نتیجه گیری خواننده و چه طور میتوان تعیین کرد که واقعا علت اصلی (وقوع یک رویداد)چیست ؟مثلا در مورد پدیده انتخابات 76 یا خیلی موارد دیگر هنوز هم اختلاف نظر وجود دارد که بر اساس تحلیل متفاوت تحلیل گران مختلف است که بسیاری هم قابل رد نیست و حتی اصلی یا فرعی بودن را هم نمی توان به درستی تعیین کرد

خوب همینطور که ملاحظه می فرمائید برای پاسخ به این سئوال مهم که در بررسی و تحلیل یک رویداد چگونه عوامل اصلی و فرعی از هم تفکیک می شوند ؟باید به مطالب قبلی باز گردیم اما قبل از ان یک سئوال دیگر هم من در اینجا اضافه می کنم

آیا این تفکیکها صرفا بر اساس تشخیص و سلیقه تحلیل گر تعیین می شوند یا معیار های دقیق تری برای انها وجود دارند ؟اگر علاقه مند به پاسخ این سئوال ها هستید قسمت ادامه مطلب را کلیک کنید  

ادامه نوشته

گام ششم احتمال

گام ششم

((احتمال ))

درمباحث گذشته  پنج گام اساسي كه هر تحليل گر سياسي بايدبراي تحليل رويدادها و تحولات جهاني  با انها آشنا باشد ، معرفي شد . درگام ششم كه يكي ازمهم ترين  مباحث اساسي در روش تحليل سياسي است ، مطالب ذيل مطرح مي شود :

1-     احتمال چيست و چگونه از نظريه احتمالات در تحليل سياسي استفاده مي شود .

2-     كاربرد  قوانين منطق در تحليل سياسي چيست

3-     چگونه در تحليل سياسي فرضيه سازي كنيم

4-     رابطه فرضيه سازي با احتمال پردازي در تحليل سياسي

5-     رابطه قوانين منطق با نظريه احتمالات و كاربرد انها در تحليل سياسي

6-     براي فرضيه سازي و احتمال پردازي  چه ملاحظاتي را بايد درنظر گرفت

 

براي شروع بحث قبل از هر چيز لازم است با تعريف احتمال آشنا شويم :

تعريف احتمال:

مفهوم احتمال بين دو امر محال و حتمي قرار دارد.بر اين اساس براي تعيين درصد شانس وقوع يك رويداد مورد دلخواه مقرر داشته اند كه  اگر اقبال وقوع يك حادثه محال باشد، احتمال وقوع آن صفر در نظر گرفته  شود ، اما اگر اقبال وقوع يك حادثه حتمي باشد ،  احتمال آن يك در نظر  گرفته  مي شود بر اساس اين قانون مفهوم احتمال وقوع يك حادثه امري نسبي بين صفر تا يك در نظر گرفته مي شود.

 درهرزمان كه وقوع يك حادثه حتمي نباشد،براي تعيين درصد احتمال وقوع ان حادثه  ويا تعيين ميزان خطر پذيري دربرنامه ريزي هاي  آتي ، به قانون احتمالات توجه مي كنيم.

ادامه نوشته

پاسخ به یک سئوال خوب

اقای حسام مقدس سئوال خوبی را مطرح کرده اند که شاید سوال سایر دوستان هم باشد ایشان در بخش نظرات نوشته اند

در موضوع تجزیه اگر توضیحات کامل تری به خصوص در باره روش تجزیه مرقوم بفرمایید ممنون می شوم.من از کجا بفهمم که چه عواملی در این حادثه دخیل اند تا بتوانم آنرا دسته بندی کنم.به عبارت بهتر چگونه عوامل دخیل در یک ماجرا را تشخیص بدهم؟در پاسخ باید عرض کنم  در ادامه مطالب با روش صحیح استدلال کردن و قوانین مربوط به علت و معلول آشنا می شویم اما در این مرحله باید کمی بیشترجستجو کرد مثلا می توان برای خودمان سئوالاتی را طراحی کنیم وبه ان سئوالات پاسخ دهیم . یکی از این سئوالات ان است که چه دلایلی موجب شده است که شش کشور مذکور چنین طرحی را به ایران ارائه کنند برای پاسخ به این سئوال باید به اخبار موضع گیری های مسئولین این کشورها رجوع کرد و یا از طریق مطالعه نظرات کارشناسان با حدث و گمان های انها اشنا شد و در نهایت از طریق برقراری ارتباط بین اطلاعاتی که بدست می اورید و انچه که در ذهن خود حدس می زنید به ارزیابی دیدگاه خود در مورد دلایل ارئه این طرح بپردازید
بنابراین از طریق بررسی دیدگاه های مختلف ومطالعه اخبار و موضع گیری ها و درنهایت کمک گرفتن از ذهن خلاق خود می توان عوامل موثر یر روی پدیده سیاسی مورد نظر را کشف  کنیم. در مباحث اینده که در باره قانون احتمالات و کاربرد ان در تحلیل سیاسی و روش استدلال صحیح و اشنائی با قانون مهم علت و معلول بحث می کنیم شما به پاسخ دقیق تری برای سئوال مهم خود خواهید رسید انشاءالله

فرآيند عمليات تجزيه يك پديده در قالب يك مدل فرضی  

 

در شرایط حاضر که اتحادیه اروپا و آمریکا به همراه روسیه و چین طرح جدیدی را به ایران ارائه دادند فرصت خوبی است که این طرح را پس از انتشار با استفاده از مواردی که در گام های پنج گانه توضیح داده شد ، تحلیل کنیم .امیدوارم در این مرحله بتوانید تحولات اتی را پیش بینی کنید . در گام بعدی در باره راههای مطرح کردن تحولات اینده در تحلیل سیاسی با توجه به تئوری احتمالات و کاربرد ان در تحلیل سیاسی مطالبی را تقدیم می کنم تا ان زمان شما سعی کنید یشنهاد جدید در باره استفاده ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای را تحلیل کنید اگر دوست داشتید برای من هم ارسال کنید . من هم سعی می کنم بعد از انکه جزئیات پیشنهاد منتشر شد بعنوان نمونه کار تحلیلی ارائه کنم تا فقط تئوری بافی نباشد  

گام پنجم تجزیه قسمت دوم

 4-3-6 تجربه براساس عوامل موضوعي  يك پديده سياسي

 دراين روش تحليل گر سياسي باز هم به سراغ عوامل بوجود آورنده يا تأثير گذاربرپديده

 سياسي مي رود . ولي به جاي تقسيم بندي  كلي به عوامل دروني و عوامل بيروني ، وارد جزئيات  بيشتري مي شود. معمولاً تقسيم هاي متعددي براساس موضوع عامل يا عوامل بوجود آورنده يك پديده سياسي، مي توان انجام داد اما ساده ترين آنها عبارتند از:

ادامه نوشته

گام پنجم تجزیه قسمت اول

(( تجزیه ))

در این گام می خواهیم با مفهوم تجزیه و راههای تجزیه کردن آشنا شویم اما قبل از هر چیز باز هم بدلیل تاخیر زیاد در ارسال مطالب پوزش مي خواهم و از همه عزیزانی که ایمیل ارسال کردند تشکر فراوان دارم یکی از راه های اساسی تحلیل سیاسی ، آشنایی با روش صحیح تجزیه پدیده های سیاسی است.ارتباط تحلیل با تجزیه به گونه اي است که معمولاً این دو لغت در کنار هم استفاده می شوند.درادبیات سیاسی متداول بین تحلیل گران مفهوم تجزیه و تحلیل رویداد های سیاسی معمولاً از هم تفکیک ناپذیر هستند . اما برای آنکه بتوان نقش تجزیه را در تحلیل سیاسی بشناسیم؛ لازم است تفکیک صحیحی بین این دو مفهوم یعنی (( تجزیه)) و (( تحلیل )) بو جود آوریم. برای ساده شدن درك مفهوم تجزیه و کاربرد آن در تحلیل پدیده های سیاسی پیش از هر چیز لازم است تعریف دقیقی از تجزیه ارائه گردد.

اگر علاقه مند به اين موضوع هستيد بر روي ادامه مطب كليك كنيد .

ادامه نوشته

منابع قابل مراجعه برای تحلیل سیاسی

منابعی که  بصورت غیر مستقیم درباره روش تحلیل می توانند منبع خوبی

 برای مراجعه باشنددر ادامه مطلب معرفی شده اند .البته بايد توجه داشت

كه موضوع اصلي كتابهاي معرفي شده تحليل سياسي نيست .

اما بخش هائي از مطالب اين كتابها مي توانند به كساني

كه علاقه مند به آموختن روش تحليل سياسي هستندكمك كند.

 در هر حال باز هم خواهش مي كنم اگر دوستان و علاقه مندان دراين

 مباحث منابع ديگري مي شناسند معرفي كنند .

سال خوبی برای شما آرزومندم

ادامه نوشته

کتاب شناسی در باره روش تحلیل سیاسی

مدتی در مثنوی تاخیر شد                           مهلتی بایست تا خون شیر شد

اگرچه مطالبی که من در اینجا می نویسم در باره چگونه  تحلیل کردن پدیده های سیاسی است.  اما در ذیل این مقدمه کتابهائی را  معرفی کردم  که عمدتا در باره اشنائی با مفهوم  تحلیل سیاسی است .اگرچه کمتر به چگونه تحلیل کردن پدیده های سیاسی پرداخته شده است .اما به هر حال علاقه مندان می توانند با مراجعه  به این کتابها مطالب بیشتری را در باره تحلیل سیاسی را بدست اورند .

لطفا اگر کسی منبع یا کتابی می شناسد که در این فهرست نیست برای من ارسال کند تا منبع شناسی روش تحلیل سیاسی را  تکمیل کنیم .درود بر شما

این فهرست کتاب های تحلیل سیاسی در آذر ماه 1392 به روز شد 

 

 
ادامه نوشته

گام چهارم ارتباط

جهان با                                              " ارتباط " بر اساس قانون عمومي موسوم به "ارتباط و تاثير متقابل" پديده هاي موجود در جهان با هم در ارتباط مي باشند و بر هم تاثير متقابل دارند. اين قانون عمومي بر پديده هاي سياسي نيز حاكم است. بدين ترتيب براي تحليل سياسي لازم است قوانين حاكم بر روابط بين پديده هاي سياسي را شناسايي كرده و نحوه تاثيرگذاري موجود ميان آنها را كشف كنيم . پديدههاي سياسي ازآنجا كه باانسانها وتحركات آنان ارتباط دارند، داراي پيچيده گي ها و ظرافت هاي خاص خود هستند. براي درك ساده تر آنها لازم است در اين گام از وارد شدن به جزئيات بيشتر كه موضوعات را پيچيده تر مي كند، خودداري كنيم و تنها در چهار چوب آنچه كه به تحليل سياسي كمك مي كند، مباحث مربوط به قانون ارتباط متقابل را بررسي نمائيم.
ادامه نوشته

گام سوم اطلاعات قسمت دوم

-3-4 تجزيه و تحليل اطلاعات

يكي از راههاي ارزيابي اطلاعات تجزيه و تحليل كردن اطلاعات بدست آمده است. به عبارت ديگر ما براي تحليل سياسي به اطلاعات نياز داريم و در همان حال براي ارزيابي اطلاعاتمان ميتوانيم آنرا به بخش هاي كوچكتر تجزيه كرده و سپس با استفاده از  اصولي كه در گام هاي  بعدي  با انها اشنا مي شويم همان اطلاعات را از لحاظ  صحت و دقت ارزيابي كنيم .

5-3 طبقه بندي اطلاعات

 بطور معمول هر تحليل گر سياسي متناسب با نياز و امكانات خود به مرور زمان اطلاعات مختلفي را كه بدست مي آورد، دسته بندي و يا طبقه بندي مي كند و در بايگاني مناسبي نگهداري مي نمايد تا در زمان مورد نياز به سهولت بتواند به آنها رجوع كند . براي آسان تر شدن طبقه بندي اطلاعت روش هاي گوناگوني پيشنهاد مي شود كه مهم ترين موارد آن در اين قسمت توضيح داده مي شود. اما اين روش ها هيچكدام غير قابل تغيير نيستند و مي توان متناسب با نيازها و امكانات در انها  تغييرات اساسي ايجاد كرد.

 

ادامه نوشته

گام سوم اطلاعات و کاربرد ان در تحلیل سیاسی قسمت اول

گام سوم

 

آشنائي با كاربرد و جايگاه" اطلاعات" در تحليل سياسي

 

براي هرتحليل گرسياسي ،دستيابي به اطلاعات صحيح مربوطه به خبري كه قصد تحليل آن را دارد، بسيار حائزاهميت است.چراكه درصورت ارائه نکردن اطلاعات ويا غيرموثق بودن اطلاعات ارائه داده  شده درتحليل سياسي، اساس ان تحلیل ويا بخش مهم ازآن،دچار مشكل خواهدشد.درحالي كه هرچه اطلاعات يك تحليل گر دقيق ترو داراي جزئيات بيشترباشد، تحليل او احتمالاً جامع تروصحيح ترخواهدبود.

 بنابراين قبل از هرگونه تجزيه و تحليل يك خبر ، لازم است اطلاعات كامل و دقيق تري در مورد همان خبر بدست آوريم.

امروزه دستيابي به اطلاعات بيشتر مي تواند زمينه ساز كسب يا تثبيت قدرت براي دولتها و رهبران جوامع باشد. همچنين داشتن اطلاعاتي دقيق درباره تحولات سياسي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي موجب گسترش نفوذ و برخورداري از امكانات بيشتر مادي و معنوي مي شود . به همين دليل، روز به روز بر اهميت مراكز اطلاع رساني به عنوان پايگاهي براي دسترسي به اطلاعات و ابزاري در جهت توسعه اطلاعات و نفوذ ، بر افكار عمومي افزوده مي گردد . شايد به همين خاطر قرن بيستم از سوي بعضي از صاحب نظران قرن ((ديكتاتوري اطلاعات )) لقب گرفت .

به باور اين صاحب نظران دستگاهاي اطلاع رساني در قرن بيستم سعي داشتند با ارسال انبوه اطلاعات متنوع اما جهت دار ، افكار عمومي مردم جهان را تحت سيطره اطلاعاتي خود درآورند . به گونه اي كه حتي تصميم گيري مردم و مسئولين كشورها را تحت تأثيرمستقيم يا غير مستقيم تبليغات خود قراردهند.

در واقع استعمارگران جديد با  استفاده ازابزار ها و تکنیکهای نوین اطلاع رساني جهاني برخلاف قرن 17 تا 19 كه  با  سلاح  آتشين و  قدرت برتر نظامي،كشورهاي ديگر را تحت  كنترل در مي آورند.درقرن بيستم ودرادامه آن در قرن 21همان استعمارگران با استفاده از شيوه هاي جديد از طريق ايجاد انحصار درمنابع اطلاع رساني ، باورهاي عمومي مردم جهان را در مورد مهم ترين مسائل جهاني تحت تأثير قرار ميدهند و درمواردي حتي می توانند قضاوتهاي عمومي را در مورد یک مساله سازمان دهی  كنند . اين جريان در مراحل پيشرفته خود در مواردي تا آنجا پيش مي رود كه حتي با كاناليزه  كردن مجاری ورود اطلاعات به مسئولين كشور هاي مختلف،بصورت غیر محسوس برروي تصميم گيري آنها تأثيرات تعيين كننده دارند. اين جريان اگرچه هميشه موفق نيست اما در اكثر موارد مي تواند با ايجاد موج هاي خبري به اصطلاح نبض افكار عمومي مردم جهان را براي ايجاد تغیرات مورد نظر ، بدست گيرد.

از آنجا كه تحليل گر سياسي نيزجدای ازجوامع انساني نيست ، ممكن است تحت تأثير القائات منابع اطلاعاتي قرار گيرد. به همين دليل او بايد بتواند ارزيابي دقيقي از اطلاعات و صحت و سقم آن داشته باشد .به اين منظورتحليل گر سياسي بايدبا  اصولي آشنا باشد كه با اتکاء به ان اصول اطلاعات بدست امده را کنترل و ارزیابی کند .

 

ادامه نوشته

گام دوم آشنایی با ارکان تحلیل سیاسی

 

« گام دوم »

اركان تحليل سياسي

 

هر تحليل سياسي سه ركن اساسي دارد.

1- خبر

2- اطلاعات درباره آن خبر

3- ارتباط بين خبرواطلاعات آن ازديدگاه تحليل گرسياسي

از آن جهت به اين سه جزء اصلي هر تحليل سياسي ركن مي گويند كه در واقع مبناي هر تحليل بر پايه اين سه مفهوم استوار است . به همين دليل هر كدام از اين سه ركن دچار مشكل باشد ، در واقع اساس تحليل با مشكل روبرو مي شود .

توجه :   وقتي خبريك تحليل سياسي غلط باشد بدون شك تحليل آن خبر هم ناصحيح است . چرا كه امكان ندارد وقتي كذب يك خبري اثبات شده باشد تحليل آن خبر درست باشد .  علاوه بر اين وقتي اطلاعات مربوط به يك رويداد غلط ارائه شده باشد بطور قطع تحليل همان رويداد نيز اشتباه خواهد بود. همچنانكه اگر يك تحليل گر سياسي نتواند بين خبر و اطلاعات موجود در حافظه يا بايگاني شخصي خود ارتباط دقيقي با نقطه نظر خود ، درباره آن رويداد برقرار كند ، بدون شك تحليل او دچار مشكل اساسي مي شود. بنابراين تحليل گر سياسي سعي مي كند در تحليل خود اطلاعاتي را درباره رويداد اتفاق افتاده ارائه كند كه در نهايت به اثبات ديدگاه تحليل گر سياسي كمك كند .

بر اساس آنچه كه گفته شد هر تحليل گر سياسي در ابتدا سعي مي كند خبر خود را از لحاظ صحت يا سقم بررسي كند و در مرحله بعد اطلاعات جامعي درباره آن  رويداد  بدست آورد و سپس با استفاده از آن اطلاعات  ديدگاه خود را درباره رويداد مورد بررسي،ارائه نمايد . در اين فرايند اقدامات ديگري نيز ضرورت دارد كه در گام هاي آينده به آنها مي پردازيم . در اينجا لازم است اركان يك تحليل سياسي را در قالب مثال مورد بررسي قراردهيم .

مثال : تجاوز ارتش عراق به كويت در دوم اوت 1990

                 براي تحليل اين خبر تحليل گر سياسي بايد اطلاعات جامعي در مورد موقعيت عراق و كويت داشته باشد اطلاعاتي از قبيل آنكه توان نظامي ارتش عراق و كويت چقدر است ؟ سابقه تاريخي اختلافات كويت و عراق چه بوده است ؟ چه تحولاتي در مناسبات عراق و كويت در سال 1990 بوجود آمده است ؟ روحيات صدام حسين و داعيه رهبري كشورهاي عرب ، سياستهاوادعاهاي ارضي صدام عليه كويت و دهها اطلاعات ديگري كه مي تواند به ارائه ديدگاه تحليل گر سياسي كمك كند . روشن است كه تنها داشتن اطلاعات دقيق و گسترده درباره يك رويداد سياسي ، كافي نخواهد بود . بلكه تحليل گر سياسي بايد بخوبي بتواند بين خبر و اطلاعات خود از يكسو با ديدگاه تحليلي خود درباره آن رويداد از سوي ديگر، ارتباط منطقي برقرار كند .تا تحليل ارائه شده دچار مشكل نشود.

هر چقدر كه يك تحليل گر سياسي در برقراري ارتباط منطقي بين ديدگاه خود (مثلا درباره دلايل وقوع آن رخداد و يا هر موضوع مرتبط ديگري )با خبر و اطلاعات ارائه شده در تحليل  دچار مشكل شود .بدون شك تحليل او نيز متزلزل خواهد شد.

بنابراين در تحليل دلايل تجاوز ارتش عراق به كويت علاوه بر اطلاعات صحيح به عوامل ديگري بايد توجه كرد كه به مرور در طي گام هاي بعدي با آنها آشنا مي شويم .

 

گام اول آشنائی با مفاهیم کلی تحلیل سیاسی

« گام اول »

آشنایی با مفاهیم کلی تحلیل سیاسی

 

1-1 شناخت روش تحلیل سیاسی

                       برای درک بهتر روش تحلیل سیاسی لازم است ابتدا به معنای لغوی سه واژه « روش »  « تحلیل » « سیاسی » توجه کنیم .

 

1-1-1  تعریف روش :

                       در فرهنگ معین ذیل کلمه « روش » آماده است « عمل رفتن ، خرامش معبر ،راهرو » در فرهنگ عمید نیز « رفتار ، عادت ، رسم » آورده شده است .

درتطورزبان فارسی در چند سال اخیر معنای ویژه ای برای روش در کتابهای دانشگاهی استفاده می شود که معادل کلمه انگلیسی متد است .

البته معنای دقیق METOD  به کلمه « شیوه » بیشتر نزدیک است . در فرهنگ معین درذیل کلمه شیوه آمده است . راه ، روش ، قاعده ، قانون ، طریقه ، خوی ، عادت ، ناز ، کرشمه.

در فرهنگ عمید نیز راه ، روش ، قاعده ، طریقه ، خوی و عادت آمده است .

بر این اساس اگرچه کلمه شیوه در زبان فارسی برای رساندن مفهوم متد مناسب تر بنظر می رسد اما از آنجا که کلمه « روش » به معنای امروزی آن فراتر از آنچه که در فرهنگ های لغت فارسی آمده است کاربرد دارد، با اغماض می توان روش را برای معادل کلمه انگلیسی METOD به کاربرد در اینجا تنها باید به تفاوت معنای روش به مفهوم خاص آن در تحلیل سیاسی توجه کرد.

 بطور خلاصه می توان روش را  آنگونه که در تحلیل سیاسی کاربرد دارد، بصورت ذیل تعریف کرد .

« روش عبارت است از راهی که برای رسیدن به هدفی  معین با برنامه ریزی مشخص شده برگزیده می شود.»

مانند روش صحیح مطالعه ، روش تحقیق در علوم اجتماعی روش  تدریس ریاضیات و . . .

يك نكته :

  در باره تفاوت روش به مفهوم خاص با روش به مفهوم عام با ید به نکته ذیل توجه کرد .

در روش به معنای عام الزامی به رعایت مبانی علمی نیست و بیشتر یک نوع سلیقه است که به همین دلیل به معنای واقعی « شیوه » نیز نزدیک است مانند شیوه راه رفتن ، شیوه حرف زدن ، شیوه دوچرخه سواری و غیره اماروش به معنای خاص خود متکی به رعایت اصول علمی شناخته شده است که با اتخاذ صحیح آنها می توان به نتایج دقیق و صحیح در مباحث علمی دست پیداکرد 

ادامه نوشته

مقدمه:طرح بحث

« بنام آنكه جان رافكرت آموخت »

 

مقدمـــه :

         روش تحليل سياسي در واقع شيوه درك مفاهيم پيچيده سياسي را به ما مي آموزد.

با آموختن اين روش مي توان پديده هاي سياسي را كه به سهولت در اذهان عمومي قابل درك نيستند ، از طريق آموزش هاي ويژه براي اكثر مردم قابل فهم كرد .

بسياري از پديده هاي سياسي داراي دو وجه متمايز از هم هستند .

1-  وجه آشكار ، كه درك آن براي افراد عادي بطور معمول امكان پذير است .

2- وجه  پنهـان ،  كه كار تحليل گر سياسي شناخت و شناساندن اين وجه پديده سياسي به مخاطبان خود است .

در اينجا مي كوشم طي گام هاي دهگانه كه طراحي كرده ام  نوجوانان و جوانان را با شيوه هاي ساده تحليل پديده هاي سياسي آشنا كنم.در مرحله بعد روش هاي ابتدايي نوشتن تفسير سياسي معرفي مي شود تا علاقه مندان به نوشتن تفسير سياسي بدانند كه بايد از كجا آغاز كنند و چه مراحلي را طي كنند تا بتوانند به عنوان مفسر سياسي ، مسائل مهم روز سياسي ايران و جهان را تحليل و تفسير نمايند .

درباره روش تحليل سياسي تاكنون كتابهاي متعددي منتشر شده است اما در اين كتابها  يا به مفاهيم كلي و نظري تحليل سياسي پرداخته  شده  و يا تنها به معرفي ابزارهايي جهت تحليل پديده هاي سياسي ، اكتفا شده است .

در اين وب لاگ نگارنده با بهره جويي از تجربه بيست سال خود  علاوه برتبيين  مفاهيم كلي لازم براي تحليل سياسي ، سعي مي كنم  با ذكر مثال هاي متنوع  روش هاي كاربردي تحليل سياسي را به علا قه مندان  ارائه دهم . به همين دليل از طرح مسائل پيچيده و  سطح بالاي تحليل سياسي اجتناب گرديده تا بتوان درگام هاي اوليه تحليل سياسي انگيزه لازم را براي نوجوانان وجوانان عزيز كه مخاطبان اصلي اين وب لاگ هستند ، ايجاد كرد .

بدون شك اين تجربه داراي كاستي هايي است كه با تذكر انديشمندان و بزرگان برطرف  خواهد شد .اگر توفيق رفيق حال نگارنده گردد در مطالب بعدي سعي خواهد شد براي سطوح بالاتر تفسير وتحليل مسائل سياسي ، موضوعات اساسي تر و پيچيده تر مطرح شود .

 

 

سلام به همه علاقه مندان به روش صحیح تحلیل کردن رویدادها و اخبار سیاسی

عزیزان با انکه بنده به روش وبلاگ نویسی و بویژه طراحی ان اشنا نیستم ولی از امروز سعی می کنم مطالب مفیدی را در اختیار جوانانی قرار دهم که علاقه مند به روش صحیح تحلیل اخبار و تحولات سیاسی هستند . در مرحله بعد به روش صحیح تفسیر سیاسی نوشتن می پردازم اگر علاقه مند هستید با من همراه شوید  از نظرات خودتان مرا اگاه کنید . از انجا که در این مورد به زبان فارسی مطالب کمی وجود دارد تصمیم گرفتم نتیجه چندین سال کار تجربی را در اختیار شما عزیزان قرار دهم امیدوارم با نگاه انتقادی به هر چه بهتر شدن مطلب کمک کنید .