فرصت‌ها و چالش‌های تروئیکای اروپا با ایران در پرتو تحولات جدید منطقه‌ای و هسته‌ای

نوشته : حسن بهشتی پور

مقدمه:

در پی تحولات اخیر در خاورمیانه و دگرگونی در توازن قدرت منطقه‌ای، اتحادیه اروپا ناگزیر از بازنگری در راهبردهای خود نسبت به جمهوری اسلامی ایران است. این یادداشت با تمرکز بر سه تحول اساسی—کاهش تدریجی نفوذ ایران در سوریه، اتهام همکاری نظامی با روسیه در جنگ اوکراین، و پایان رسمی دوره ده‌ساله توافق برجام در اکتبر ۲۰۲۵—در پی آن است تا تأثیرات این رویدادها را بر جایگاه منطقه‌ای ایران، محاسبات راهبردی آن و چشم‌انداز روابط با اروپا بررسی کند.

نویسنده همچنین تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که آیا و چگونه همکاری ایران و اتحادیه اروپا می‌تواند بر بحران‌های امنیتی، انرژی و انسانی تأثیر مثبت بگذارد. به‌ویژه، نقش اروپا به‌عنوان میانجی یا تسهیل‌گر در کاهش تنش‌های منطقه‌ای، در شرایطی که آمریکا نقش سخت‌گیرانه‌تری اتخاذ کرده، موضوعی حیاتی برای بررسی است.

در نهایت، فرصت‌ها و تهدیدهای موجود در تعاملات غیرهسته‌ای میان دو طرف—از جمله در حوزه‌های منطقه‌ای، انرژی، و انسانی—تحلیل شده و مجموعه‌ای از راهکارهای عملی برای خروج از بن‌بست دیپلماتیک کنونی و آغاز مسیر اعتمادسازی تدریجی پیشنهاد می‌شود.

ادامه نوشته

آیا گروسی توافق آکوس را با استانداردهای لازم‌عدم اشاعه هسته‌ای دنبال می‌کند؟

نویسنده: حسن بهشتی‌پور

مقدمه:

با توجه به انتشار اخباری درباره جزئیات توافق مهم آکوس[1] بین کشورهای استرالیا، انگلیس و آمریکا نگارنده بر این باور است که بر اساس وظایف ذاتی مدیرکل آژانس که بر اساس ماده پنجم اساسنامه [2] این نهاد نظارتی موظف به کنترل فعالیت‌های است که ممکن است به اشاعه سلاح‌های هسته‌ای منجر شود و از آنجا که استرالیا پیمان NPT را در ۲۷ فوریه ۱۹۷۰ امضا کرده [3] و متعهد به اجرای مفاد آن است، آقای گروسی باید توافق آکوس را با دقت و به صورت همه جانبه زیر نظر کارشناسان آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای قرار دهد. زیرا اگر از هم اکنون اطلاعات لازم برای اطمینان از روند صلح‌آمیز بودن همکاری‌های هسته‌ای استرالیا با ایالات متحده و بریتانیا انجام نشود ونیز ترتیبات اجرایی برای نظارت دقیق بر انجام تعهدات استرالیا در قبال پیمان های‌عدم اشاعه هسته‌ای بوجود نیاید؛ بعید است آمریکا و انگلیس اجازه دهند جزئیات همکاری‌هایی که قرار است در چند سال آینده شکل بگیرد، با نظارت دقیق بازرسان آژانس همراه شود. در مطلب پیش رو نگارنده تلاش دارد با استناد به گزارش‌های مستند و نیز مقررات آژانس، نشان دهد چرا باید توافق آکوس با دقت بیشتر مدیرکل آژانس و نظارت بیشتر بازرسان آژانس همراه شود تا از بروز یک نوع رقابت تسلیحات هستهای در اقیانوسیه و شرق آسیا اجتناب گردد.

ادامه نوشته

ارزیابی و تحلیل طرح صلح چین برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین

نوشته : حسن بهشتی پور

در جریان سفر رهبر چین به روسیه و دیدار او با ولادیمیر پوتین طرح 12 ماده ای برای پایان دادن به جنگ و شروع مذاکرات بین روسیه و اوکراین با میانجیگری چین بررسی شد. با آنکه روسیه از این طرح استقبال کرد، اما به دلایل مختلف چین نتوانست ‌دیدگاه مثبت اوکراین و متحدان آمریکایی و اروپایی اش را بدست آورد . در مطلب پیش رو مواد 12 گانه طرح چین با دیدگاه انتقادی بررسی شده است.

طرح ۱۲ ماده‌ای چین که از پیش از سفر آقای شی پینگ به مسکو اعلام شده بود کلیاتی را شامل شده که اغلب موارد آن مورد پذیرش همه طرفها قرار دارد؛ زیرا با منافع طرفهای درگیر تعارض ندارد. به نظر می رسد چینی ها هوشمندانه طرحی را ارایه کردند که با تکیه بر موارد قابل قبول برای همه بازیگران تاثیرگذار در جنگ ، زمینه ای مناسب را برای آغاز گفتگوها به منظور برقراری آتش بس و سپس انعقاد قرارداد صلح آماده کنند. در ارزیابی تحلیلی این طرح می توان مواردی که در ادامه مطلب می خوانید مورد توجه قرار داد:

ادامه نوشته

ضرورت از سرگیری روابط ایران و عربستان

نویسندگان: حسن بهشتی پور مجتبی میر زرندی

چکیده مطلب:

ایران و عربستان با در نظر گرفتن مولفه‌های تاثیرگذار قدرت که در اختیار دارند به عنوان دو قدرت بازیگر بزرگ منطقه‌ای در خلیج فارس و حتی غرب آسیا شناخته می‌شوند. این دوکشور با توجه به اشتراکاتی که از منظر تاریخی، فرهنگی، دینی و ... دارند؛ باوجود اختلافات متعدد که مهم‌ترین آنها به نوع تلقی وهابیت از دین اسلام و نوع برداشت امام خمینی(ره) از اسلام ناب محمدی(ص) مربوط می شود ، می توانند به سمت عادی سازی مناسبات و سپس گسترش آن گام بردارند.

در پژوهش حاضر باهدف شناخت موانع همکاری و چالش‌های پیش روی عادی سازی روابط دو کشور و همچنین ارائه راهکار برای گسترش روابط ایران و عربستان سعی شده است بحث ضرورت از سرگیری روابط ایران و عربستان از منظر منافع ملی تحلیل شود. مساعی اصلی نویسندگان در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل علی و کتابخانه ای به این سوال مهم که ایران و عربستان باوجود اختلاف‌های اساسی و رقابت گسترده که در مواردی به جنگ نیابتی هم کشیده شده ‌است چگونه می‌توانند به سمت عادی‌سازی مناسبات پیش بروند، پاسخ علمی و قابل اجرا داده شود.

پرسش فرعی این پژوهش راههای ایجاد نوعی همکاری منطقه‌ای در خلیج فارس بوده است. برای پاسخ به این پرسش ها ضمن بررسی پیشینه روابط ایران و عربستان، علل و عوامل اصلی ریشه های اختلاف همچون ساختار و بافت سیاسی-جغرافیایی عربستان سعودی و ... مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

فرضیه اصلی مقاله ضرورت از سرگیری روابط دو کشور و تاثیرات مثبت منطقه ای آن با استفاده از نظریه باری بوزان مبتنی بر سطح تحلیل منطقه‌ای تحلیل شده است. درآخر نیز با بررسی پتانسیل هر دوکشور در ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی منطقه‌ای و نوع همکاری‌هایی که هر دو کشور در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... می‌توانند با هم داشته باشند تاثیرات این همکاری بر ایجاد ثبات و امنیت در منطقه‌ خلیج فارس و در وهله کلان‌تردر حوزه غرب آسیا ، ضروری دانسته شده‌است.

ادامه نوشته