پاسخ سئوال مهم اقا صادق
ذکر مثالی در این مورد می تواند به روشن تر شدن بیشتر بحث کمک کند از همان مثال آقا صادق استفاده می کنم.
در تحلیل نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۷۶ اگر بخواهیم به عوامل اصلی و فرعی توجه کنیم ابتدا باید به این سئوال پاسخ دهیم که کدام عوامل در پیروزی خاتمی نقش کلیدی و اساسی داشتند و کدام عوامل نقش فرعی وتاثیر گذار بر نتایج انتخابات داشتند ؟
معلوم است که هر تحلیل گری ممکن است به این سئوال پاسخ متفاوتی بدهد که با تحلیل گر دیگر یکسان نباشد اما دقیقا کار تحلیل گرسیاسی همین است که موضوع پیچیده ای مثل تحلیل نتایج یک انتخابات سرنوشت ساز و تاریخی را در ایران به گونه ای دسته بندی و تجزیه کند تا فهم ان برا ی عامه مردم ساده شود. هر چقدر تحلیل گر سیاسی بتواند دلایل منطقی تری را برای اثبات نظر خود در تقسیم عوامل اصلی و تفکیک آنها از عوامل فرعی ارائه کند- ُمخاطب بیشتری را با خود همراه می کند .قرار نیست در تحلیل سیاسی همه یکجور تحلیل کنند اما قرار است همه یا اکثریت از روش و متد خاصی بهره بگیرند که با مبانی عقلی و منطق نظری در تعارض نباشد.هدف این سلسله مطالب که در قالب گام های دهگانه ارائه می شود آموزش این روش های منطقی برای تحلیل صحیح رویدا ها است .
بنابراین تحلیل گر سیاسی به دنبال تقسیم های مختلف و یا دسته بندی های گوناگون است تا فهم مطلب را آسان تر کند اما در چهارچوب قواعد منطقی برای روش تحلیل سیاسی که یکی از این قواعد "تقسیم عوامل ایجاد پدیده ها ی سیاسی بر اساس عوامل اصلی یا عوامل فرعی است " معیار تشخیص و تفکیک انها میزان نقش و یا تاثیری است که در ایجاد و یا تداوم یک پدیده سیاسی یا یک رویدا دداشته اند.