انعقاد پیمان ممنوعیت حمله به تأسیسات هسته‌ای؛

گامی برای احیای اعتبار NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

نویسنده: حسن بهشتی پور

قطعنامه پیشنهادی ایران، با همراهی کشورهایی مانند روسیه، چین، بلاروس، نیکاراگوئه و ونزوئلا در نشست شصت‌ونهم کنفرانس عمومی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بار دیگر موضوع حملات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز را در کانون توجهات بین‌المللی قرار داد. این اقدام به‌ویژه پس از حملات آمریکا و اسرائیل در خردادماه سال گذشته علیه تأسیسات هسته‌ای ایران، ضرورتی انکارناپذیر یافته است. حملات به تأسیسات هسته‌ای در اصفهان، فردو و نطنز — که تحت نظارت پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فعالیت می‌کردند — نقض آشکار حقوق بین‌الملل به شمار می‌رود و در عمل، آژانس را با چالشی جدی در راستای تحقق هدف فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای مواجه کرده است.

پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) که در سال ۱۹۶۸ به تصویب رسید، از یکسو مانع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در جهان می‌شود و از سوی دیگر، حق دستیابی همه کشورها به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را به رسمیت می‌شناسد. اما اقدام اخیر آمریکا و اسرائیل، مانعی جدی در برابر همکاری‌های آینده با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ایجاد می‌کند؛ نهادی که نقشی بی‌بدیل در نظارت و کنترل فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای کشورها ایفا می‌کند.

پیشنهاد ایران و کشورهای حامی آن گامی در جهت جبران بی‌اعتباری فزایندهٔ آژانس و پیمان NPT محسوب می‌شود. تصویب این پیشنهاد می‌تواند راه را برای تدوین پیمانی جدید به منظور جلوگیری از ماجراجویی‌های هسته‌ای هموار کند. مبانی این پیشنهاد تاریخی را می‌توان به شرح زیر برشمرد:

ادامه نوشته

سفر علی لاریجانی به عربستان؛ اهداف، چالش‌ها و فرصت‌ها

نوشته : حسن بهشتی پور

سفر علی لاریجانی به عربستان سعودی را می‌توان یکی از مهم‌ترین تحرکات دیپلماتیک اخیر ایران در منطقه دانست؛ سفری که هم در چارچوب تحولات پرشتاب خاورمیانه معنا پیدا می‌کند و هم می‌تواند بر مناسبات دوجانبه تهران و ریاض تأثیرگذار باشد. بررسی محورهای مطرح‌شده از سوی رسانه‌های را می توان در دو سطح روابط دوجانبه و منطقه ای مختلف تحلیل کرد

۱. روابط دوجانبه ایران و عربستان

با وجود توافق سیاسی ایران و عربستان در سال ۱۴۰۱ و از سرگیری روابط دیپلماتیک، هنوز نشانه‌های قابل توجهی از پیشرفت در حوزه اقتصادی دیده نمی‌شود. تحریم‌های گسترده علیه ایران مانع از گسترش همکاری‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری مشترک شده است. با این حال، ظرفیت‌های متعددی برای همکاری وجود دارد:

توریسم مذهبی: امکان تقویت سفرهای زیارتی میان دو کشور (ایرانیان به مکه و مدینه و شیعیان عربستان به مشهد، قم و سایر اماکن زیارتی).

پروژه‌های ترانزیتی: اتصال ریلی میان مشهد، قم، کربلا و سپس به مکه و مدینه، که در صورت تحقق می‌تواند پیوستگی منافع اقتصادی و فرهنگی را تقویت کند.

صنایع غذایی و کشاورزی: همکاری در صنایع روغنی، آبمیوه و فرآورده‌های غذایی که در گذشته سابقه داشته، اما با تحریم‌ها متوقف شده است.

فناوری‌های نوین: عربستان در حال حرکت به سوی توسعه هوش مصنوعی و فناوری‌های نو است و این حوزه می‌تواند زمینه‌ساز همکاری مشترک باشد.

ادامه نوشته

تعامل با آژانس، نه یک انتخاب بلکه یک الزام راهبردی

نویسنده : حسن بهشتی پور

اختصاصی برای روزنامه قدس

در شرایطی که پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفته، تعامل با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیش از آن‌که یک انتخاب سیاسی باشد، به ضرورتی راهبردی بدل شده است. نهاد آژانس، به‌عنوان تنها مرجع رسمی نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورها، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌دهی به افکار عمومی جهانی و تصمیمات نهادهای بین‌المللی ایفا می‌کند. از این‌رو، حفظ ارتباط سازنده با این نهاد، بخشی از سیاست عقلانی در عرصه دیپلماسی هسته‌ای ایران محسوب می‌شود.

در فضای کنونی، هرگونه تقابل با آژانس نه‌تنها بهانه‌سازی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی را تسهیل می‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز صدور قطعنامه‌های جدید و افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران شود. در مقابل، همکاری هدفمند با آژانس، می‌تواند از صدور قطعنامه‌های ضدایرانی جلوگیری کرده و فضای مثبتی پیرامون پرونده سازی هسته‌ای علیه ایران ایجاد کند.

نکته مهم در این مسیر، تفکیک میان عملکرد فردی مدیرکل آژانس و چند نفر از بازرسین متهم به جاسوسی و ساختار نهادی آن است. نقد به مواضع شخصی آقای گروسی و عملکرد بعضی از بازرسان نباید به تضعیف کلیت نهاد آژانس منجر شود. چنین تمایزی، از تصمیمات احساسی و پرهزینه در سیاست خارجی جلوگیری کرده و امکان بهره‌برداری هوشمندانه از ظرفیت‌های بین‌المللی را فراهم می‌سازد.

ایران به‌عنوان کشوری عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، از حق مسلم بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای برخوردار است. تحقق این حق، مستلزم همکاری با آژانس و شفاف‌سازی در چارچوب مقررات بین‌المللی است. هرگونه حرکت به‌سوی خروج از NPT یا اتخاذ سیاست ابهام هسته‌ای، نه‌تنها موجب انزوای بین‌المللی خواهد شد، بلکه حمایت کشورهایی چون چین و روسیه را نیز با چالش مواجه می‌سازد.

ادامه نوشته

یک تفاهم و دو روایت

حسن بهشتی‌پور

روزنامه دنیای اقتصاد

توافق جمهوری اسلامی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یک اتفاق مهم در آستانه اجرای احتمالی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه موسوم به گروه تروئیکا در هفته‌های آینده خواهد بود. البته هنوز جزئیات دقیقی از محتوای این توافق در اختیار عموم قرار نگرفته است. این یک اشکال عمده و مهم در تحلیل و پیش‌بینی درست درباره افق توافق مذکور و همین‌طور تبعات آن به‌ویژه در مساله اجرای احتمالی مکانیسم ماشه یا امکان تعویق یا تعلیق آن به شمار می‌رود.

ما درباره توافق ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با دو روایت مختلف مواجه هستیم، هرچند که در تضاد با هم نبوده و با هم دارای اشتراکاتی هستند ولی هرکدام از این روایات می‌توانند آثار و نتایج مرتبط با خودشان را داشته باشند. این نکته جالب ماجراست که هم آقای عراقچی وزیر محترم امور خارجه و هم آقای گروسی رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، یک توافق را امضا کردند ولی هرکدام روایت و برداشت متفاوتی از این توافق مطرح کرده‌اند.

ادامه نوشته

تحول استراتژی امنیتی آمریکا و دگردیسی تروریسم؛

۲۴ سال پس از ۱۱ سپتامبر

نوشته : حسن بهشتی پور

بیست‌و‌چهار سال پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، جهان شاهد دگرگونی‌های بنیادین در استراتژی امنیتی و سیاست خارجی ایالات متحده بوده است. این واقعه نه‌تنها نقطه‌عطفی در تاریخ معاصر آمریکا محسوب می‌شود، بلکه مسیر مداخلات نظامی، توازن قدرت جهانی و تکامل جریان‌های افراطی را نیز به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است.

۱. تغییر پارادایم امنیتی: از جهانی‌سازی تا «اول آمریکا»

در دوران پس از جنگ سرد، استراتژی امنیتی آمریکا بر گسترش هژمونی جهانی و مداخله‌گرایی فعال استوار بود. اما با روی کار آمدن ترامپ، دکترین امنیتی آمریکا ، تغییر اساسی را تجربه کرد. رویکرد مبتنی بر جهانی‌سازی و گسترش هژمونی که در دوران بوش پدر و پسر دنبال می‌شد، جای خود را به شعار «اول آمریکا» داد. این تغییر، نشان‌دهنده تمرکز مجدد بر مسائل داخلی و کاهش نسبی حضور مداخله جویانه در عرصه بین‌المللی بود. در دوره اول دولت ترامپ بازتعریف تهدیدات، نشان‌دهنده تغییر بنیادین در اولویت‌های امنیتی واشنگتن بود. این تحول، بازتابی از خستگی استراتژیک و ناکامی‌های پیشین در پروژه‌های نظامی بود. ترامپ در دوره دوم دولت خود با اشاره به مشکلات داخلی مانند ناامنی در شیکاگو، عملاً نشان داد که اولویت‌های واشنگتن از تهدیدات خارجی به چالش‌های درونی معطوف شده است.

ادامه نوشته