یک تفاهم و دو روایت
توافق جمهوری اسلامی ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک اتفاق مهم در آستانه اجرای احتمالی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه موسوم به گروه تروئیکا در هفتههای آینده خواهد بود. البته هنوز جزئیات دقیقی از محتوای این توافق در اختیار عموم قرار نگرفته است. این یک اشکال عمده و مهم در تحلیل و پیشبینی درست درباره افق توافق مذکور و همینطور تبعات آن بهویژه در مساله اجرای احتمالی مکانیسم ماشه یا امکان تعویق یا تعلیق آن به شمار میرود.
ما درباره توافق ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دو روایت مختلف مواجه هستیم، هرچند که در تضاد با هم نبوده و با هم دارای اشتراکاتی هستند ولی هرکدام از این روایات میتوانند آثار و نتایج مرتبط با خودشان را داشته باشند. این نکته جالب ماجراست که هم آقای عراقچی وزیر محترم امور خارجه و هم آقای گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، یک توافق را امضا کردند ولی هرکدام روایت و برداشت متفاوتی از این توافق مطرح کردهاند.
اگر روایت آقای گروسی ملاک باشد و ایران به توافق روایتشده آقای گروسی متعهد شود، به احتمال زیاد قطعنامه و پیشنهاد روسیه برای تعویق ششماهه مکانیسم ماشه تایید خواهد شد. این در حالی است که آقای عراقچی گفته است اگر اروپاییان مکانیسم ماشه را فعال کنند یا اگر در این دوره که ایران مشغول به مذاکره و توافق با طرفهای غربی است، حملهای به ایران صورت بگیرد، تهران این توافق یا توافقات احتمالی آتی را کاملا کنار خواهد گذاشت.
طبق گفته آقای عراقچی، توافق ایران با آژانس، توافقی خواهد بود که ترتیبات نظارتی و اجرایی آژانس بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران - با توجه به حملات اخیر آمریکا به مراکز هستهای ایران که تحت نظارت آژانس بوده است - به شکل جدید و مشخصشدهای تعیینتکلیف شده است؛ چراکه تا پیش از حمله آمریکا، ایران طبق قواعد و تعهدات اجرایی NPT موسوم به پادمان هستهای رفتار میکرد و طبق همان پادمان هستهای، آژانس به فعالیتهای صلحآمیز ایران در نطنز، فردو، اصفهان، اردکان، خنداب و... نظارت میکرد.
آنچه در بحث توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی ایران مورد انتقاد و اعتراض قرار گرفته بود و باعث شد ایران نسبت به آژانس موضعگیری کند، حمله آمریکا به این مراکز هستهای بود؛ اینکه چطور آژانس در قبال این حملات موضع انفعالی داشته است و با این تجربه گران چگونه میتوان اعتماد مجددی بین طرفین برقرار کرد و جمهوری اسلامی بر اساس کدام اطمینان و اعتماد باید با بازدید مجدد از مراکز هستهای توسط آژانس موافقت همکاری کند؟
افزون بر اینکه در مساله بازدیدهای جدید آژانس از مراکز هستهای ایران، یکی از اهداف میتواند همین مساله ارزیابی میزان تحمیل خسارات به مراکز هستهای بعد از حملات آمریکا باشد.
این مساله دقیقا شرط دوم اروپاییان برای تعویق در اجرای مکانیسم ماشه و یکی از مهمترین مواردی خواهد بود که در سایه توافق ایران و آژانس حلشدنی است. فراموش نکنیم که وضعیت اورانیوم غنیشده ۶۰درصدی بعد از حمله آمریکا به مراکز هستهای ایران سرنوشت مبهمی پیدا کرده است. هرچند که آقای عراقچی اشارهای به این موضوع نکرده است. اما اگر این اتفاق رخ ندهد و مکانیسم ماشه فعال شود، باید صحبتهای آقای عراقچی را ملاک قرار داد و این فرضیه را در نظر گرفت که احتمالا از سوی ایران کلا این توافق کنار گذاشته میشود.
البته در این میان نیز اروپاییان مذاکره ایران با آمریکا را بهعنوان شرط سوم تعویق مکانیسم ماشه مطرح کردهاند که بیتردید یک چالش جدی و حیاتی خواهد بود، ولی همین مساله نیز قائل بر دو روایت مهم و البته متفاوت از هم است. یک روایت را میتوان به سخنان اخیر آقای علی لاریجانی و آقای عباس عراقچی معطوف کرد. ایشان بهصراحت و روشنی بیان کردند که ایران آمادگی کامل را برای مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده آمریکا دارد.
روایت دوم معطوف به اظهارنظرات و ادعای آمریکاییهاست که خواهان مذاکرات مستقیم هستند و این در حالی است که طرف ایرانی اصرار بر مذاکرات غیرمستقیم دارد.
ادله ایران برای انجام مذاکرات غیرمستقیم آن است که اولا آمریکا در شرایط کنونی به علت خروج از برجام، حق و اختیاری برای نقشآفرینی در مساله مکانیسم ماشه ندارد و ثانیا سابقه آمریکاییها در حمله به ایران در حین انجام مذاکرات غیرمستقیم با جمهوری اسلامی باعث میشود که اعتماد و اطمینانی برای سرانجام این مذاکرات وجود نداشته باشد.
بر همین اساس است که مقامات ایرانی از جمله وزیر محترم وزارت امور خارجه خواهان تضمینی برای عدم هرگونه حمله و تجاوز از جانب آمریکا و متحدانش علیه ایران شدهاند. ایران با احتساب این شرایط خواهان مذاکرات غیرمستقیم است بلکه با حضور طرف سومی در مذاکرات، بتواند تضمین کافی را برای اجرای مذاکرات یا عقد هر توافقی به دست بیاورد که اتفاقا تا حدودی قابل درک و منطقی به نظر میرسد. چراکه قرار نیست شما هم مذاکره کنید و هم دائما در معرض تهدید و خطر اقدامات احتمالی نظامی و امنیتی از جانب طرف مقابل باشید.
متاسفانه چه در مساله توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چه در بحث احتمال مذاکرات ایران و آمریکا دوگانگیهایی وجود دارد که تحلیل و پیشبینی شرایط را سخت و پیچیده میکند. اما آنچه مسلم است، دیپلماسی همواره بهترین راهحل است و در این موضوع ویژه تنها راهکار برونرفت از مشکلات است و نباید این تلقی وجود داشته باشد که مذاکرات به معنای به دست آوردن همهچیز در قبال ندادن هیچ امتیازی است.
مذاکرات ولو منتهی به نتیجه هم نشود ولی در نهایت این پیام را برای جامعه جهانی به همراه دارد که ما به دنبال گزینه نظامی و جنگ نیستیم و قائل به گفتوگو و حل مشکلات و اختلافات از طرق مسالمتآمیز هستیم.