نقد مطالب ادعایی اقای حسن عباسی در باره ادعای یک روزنامه اسرائیلی
مستندی که اقای عباسی به ان ارجاع می دهد مقاله روزنامه اسرائیلی است که اسمش را هم نمی اورد اما از سایتش می شود فهمید روزنامه یدیعوت آحارانوت است
چند نکته در این مورد قابل توجه است
1- براساس ادعای روزنامه یدیعوت آحارانوت این دیدار در تاریخ ۳۰ آگوست ۱۹۸۶ مطابق با ۸ شهریور ۱۳۶۵ صورت گرفته است. این روزنامه ادعامی کند گزارش تفصیلی این دیدار را هشت سال بعد از آن، در سال ۱۹۹۴ میلادی مطابق با ۱۳۷۳ شمسی منتشر کرده بود و انتشار این گزارش بعد از رئیس جمهور شدن روحانی، بازنشر گزارش سال ۱۹۹۴ این روزنامه است. در این گزارش از حسن روحانی با عنوان «دست راست هاشمی رفسنجانی» یاد شده است. این روزنامه نزدیک به وزارت جنگ اسرائیل مدعی شده روحانی ازطرف مذاکره کننده می خواهد که این دیدار محرمانه بماند و به آنها می گوید نماینده حکومت نیست و آنچه می گوید، مطالبی است که رفسنجانی از او خواسته است که مطرح کند. روزنامه یدیعوت آحارانوت در ادامه مطلب خود آورده است یکی از محورهای سخنان روحانی در این دیدار، تاکید بر جداسازی جریان سیاسی متبوعش از خط امام خمینی و برائت از ایشان است! ضمنا در ادامه ادعا کرده است که حتی آقای روحانی در این دیدار بر اساس گفته منوچهر قربانی فر (واسطه این دیدار) تصور می کرده است که طرف مقابل او یک مامور امنیتی دولت آمریکا است نه یک اسرائیلی. [2]
2-درمتن گزارش این روزنامه در باره مکان ملاقات نوشته شده است a parisian hotel . کسانی که با زبان انگلیسی به اندازه کافی آشنا هستند می دانند parisian در اینجا نقش صفت رو بر ای hotel ایفاء می کند و حرف تعریف a باعث میشود به صورت نکره ترجمه شود. یعنی ترجمه صحی این کلمات با هم می شود : “یک هتل پاریسی” یا “یک هتلی در پاریس”.
حالا شما ببینید اقای عباسی در سخنرانی خود از این وازگان صادر چه مفهومی را منتقل می کند:
« هتل پاریزین پاریس » وقتی ایشان در باره این موضوع ساده دقت لازم را ندارد در باره سایر موضوع های مهم مطرح شده چگونه می تواند متن مذاکرات را به دقت تحلیل کند
3- روزنامه یدیعوت آحارانوت درواقع ابزار تبلیغاتی وزارت جنگ اسرائیل است و سازمان دهنده عملیات روانی اسرائیل بشمار می رود . با هم به مطالب دیگر این روزنامه که از قول آقای حسن روحانی منتشر میکند توجه کنیم درآن صورت بیشتربه ماهیت عملیات روانی آن آشنا می شویم :
« من[روحانی] به شدت از سخنرانی افراطی دیروز امام خمینی احساس نگرانی می کنم. او میخواهد همه کسانی را که از جریان افراطی ضد امریکایی خارجند از بین ببرد و این به خاطر اشتباهی ست که شما مرتکب شده اید. تصریح می کنم انچه گفتم درخواست رفسنجانی است شما [امریکایی ها] بیش از حد با ملایمت با او [امام خمینی] رفتار می کنید. قدرتتان را عرضه نکرده اید. ما آماده همکاری واقعی با شما هستیم و در این راستا نیازمند پول و کمک شماییم تا جنگ با عراق را به اتمام برسانیم. به عنوان مثال لبنان که ما سعی می کنیم به عنوان چالشی برای خط خمینی از آن استفاده کنیم و این کار را به یکباره خواهیم کرد. آیت الله و سپاه پاسداران انقلاب حدود سه ملیون دلار برای لبنان فرستاده اند و این در حالی است که ایران درگیر مشکلات مالی برای تامین نیاز های اولیه و امنیتی ست. شما باید به تبلیغات کشورهای اسلامی مانند پاکستان و ترکیه که علیه خمینی است متوسل شوید. بهترین راه این است که من به ایران برگردم و با افراد نزدیک به آیت الله منتظری صحبت کنم. »
4- در بررسی اظهارات نسبت داده شده به اقای روحانی باید به موارد ذیل دقت کرد :
الف: آقای حسن روحانی که در آن تاریخ به عنوان نایب رئیس مجلس بود چگونه ممکن است در برابر آمریکایی ها که به ادعای این روزنامه بعدا معلوم شده اسرائیلی بودند ، اینچنین درباره امام خمینی رهبر انقلاب با آن کاریزمایی که درآن زمان داشت ، چنین اظهارات سخیفی را مطرح کند ؟
ب: به تاریخ مورد اشاره روزنامه اسرائیلی دقت کنید ادعا شده ملاقات در 8شهریور 1365 در هتلی در پاریس انجام شده است . این تاریخ چهار ماه بعد از آمدن مک فارلین به ایران با پاسپورت ایرلندی است ومذاکراتی که به گزارش کمسیون فراحزبی [جمهوریخواه ودموکرات] موسوم به تاور [رئیس این کمیسیون] ملاقات هایی بین مقام های مختلف آمریکایی با مقام های ایرانی در تهران و دیگر جاها انجام شده است که یک مورد آن هم در پاریس بوده است . بنابراین احتمال اینکه اصل چنین ملاقاتی در چهارچوب ماجرای مک فارلین انجام شده باشد، وجود دارد. اما جالب است اقای وردی نژاد در وبلاگ خود به صراحت می نویسد :
« در سال 1365 حسن روحانی رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس بود. وی در واقع به مانند اکنون دست راست هاشمی رفسنجانی در مذاکرات بود. با ورود مکفارلین به تهران، هاشمی رفسنجانی، روحانی را به عنوان مذاکره کننده معرفی میکند و در خاطراتش نیز بر این مسئله تأکید میکند اما نهی امام از ورود مقامات عالیرتبه به مذاکرات سبب شد تا روحانی در میز مذاکرات حضور نداشته باشد. »[3]
بنابراین اگر هم ملاقاتی در پاریس انجام شده باشد اصولا روحانی طرف مذاکره کمننده نبوده که بخواهد چنین اظهاراتی را مطرح کرده باشد.
پس ما می توانیم برای خودمان حدس بزنیم روزنامه اسرائیلی با سوء استفاده از ماجرای ملاقات پاریس تلاش کرده است ، ادعاهای بی اساس خود را در باره سخنان اقای روحانی برای مخاطبان خود باورپذیر سازد. درواقع روزنامه یدیعوت آحارانوت ازبخشی ازیک واقعیت که قابل انکارنیست ، استفاده می کند تا بتواند دروغ خود را درباره اظهارات مورد ادعا برای مخاطب جا بیندازد .
پ: منوچهر قربانی فردلال اسلحه که ازقبل از پیروزی انقلاب با افراد مختلفی در ایران ارتباط داشته است. بر اساس آنچه که در خاطرات آیت الله منتظری آمده اوبخاطر آنکه بخشی از پولی را که قراربوده بخاطر تحویل تسلیحات تحویل شده در ماجرای مک فارلین بگیرد ، نگرفته است. به همین دلیل نامه ای شکایت آمیز برای آیت الله منتظری مینویسد که از طریق هادی هاشمی داماد ایشان، بدستش می رسد. بدین ترتیب آیت الله منتظری که اصلا در جریان ماجرای آمدن مک فارلین به تهران نبوده است ، اطلاع پیدا می کند. آنگونه که در اخبارآن زمان ادعا شده بود. مهدی هاشمی برادر هادی، داماد آیت الله منتظری که از اصل ماجرا خبر دار می شود ، موضوع را به مجله اشراع لبنان می دهد. تا به حساب خود مانع ادامه این مذاکرات مخفیانه شود. انتشار این خبر در مجله الشراع چاپ بیروت در شماره دوم نوامبر 1986 (11 آبان 1365) [4] موجی از واکنش ها را در جهان بوجود آورد. در برابر این اقدام مهدی هاشمی که بعدها دردادگاه انقلاب اسلامی به اعدام محکوم شد، اقای هاشمی رفسنجانی که به گفته ایشان تمام اقدام ها را در آن زمان با هماهنگی امام خمینی انجام داده بود در سیزدهم آبان 1365 در روز ملی مبارزه با استکبارجهانی ، درمقابل مجلس سخنرانی بسیار مهمی را برای مردم انجام داد[5] که در این سخنرانی موضوع سفر مک فارلین به اتفاق هیات همراه بصورت مبسوط تشزیح شد بدین ترتیب موج براه افتاده را بجای داخل کشور به سمت آمریکایی ها برگرداند. جزئیات مطرح شده در این سخنرانی در آمریکا ولوله ای بوجود آورد . بطوریکه دستگاه کاخ سفید به رهبری ریگان و همکارانش تا یکسال بعد تلاش کردند این رسوایی را جمع و جور کنند و در تاریخ آمریکا به عنوان رسوایی ایران کنترا معروف شد و جزئیات آن را در اینترنت با یک سرچ ساده می توان بدست آورد.
ت: البته امام خمینی هیچگاه نگفت این اقدام ها با هماهنگی من بوده است اما هشت نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی[6] در یک نامه رسمی چند پرسش اساسی در باره این ماجرا از وزیر خارجه وقت یعنی اقای ولایتی پرسیدند امام خمینی فردای آن روز سخنرانی بسیار مهمی داشتند [7] که جزئیات آن را در صحیفه نور میتوانید ببینید خطاب ایشان به نمایندگان بسیار تند بود و تحت عنوان این تذهبون میتوانید این سخنرانی امام را ببینید دراین سخنرانی مشخص است که امام ازاصل ماجرای مک فارلین خبر دارد و از اینکه نمایندگان مجلس آگاهانه یا نا آگاهانه جنجال درست می کنند گله مند هستند . همینقدر بدانید که این سخنرانی هر هشت نماینده مجلس را تا سالها در انزوای سیاسی قرار داد .این موضوع را از این جهت در اینجا آوردم که عرض کنم موقعیت امام خمینی به عنوان رهبری کشور تا این درجه بالا بود که اصولا نمایندگان مجلس و یا سایر مقام های کشور نمیتوانستند در برابر امام بایستند . در چنین شرایطی آقای روحانی یا هر فرد دیگری چگونه می تواند اینقدر ناشیانه در باره امامی که چنین موقعیت کاریزمایی در کشور داشت ، چنین ادعایی را علیه امام خمینی مطرح کند؟ ان هم در شرایطی که کشور در حال جنگ با بعثی ها است که از سوی دهها کشور بزرگ و کوچک حمایت می شد. در شرایطی که کشور به لوازم یدکی هواپیماهای جنگنده نیاز مبرم داشت در شرایطی که کشور به قطعات موشک ضد هوایی هاوگ برای هدف قراردادن جنگنده های متجاوز دشمن نیاز داشت .....
5- باز نشر این ادعا بعد از 27 سال نباید اقای عباسی و همه ما را به این فکر بیندازد که نباید در میدان بازی که روزنامه اسرائیلی برای ما باز کرده است ، بازی کنیم؟ باز نشر این ادعای روزنامه اسرائیلی توسط سایر مطبوعات غربی چه اهداف طراحی شده را و به چه انگیزه ای دنبال می کند؟ ایا این روزنامه می خواهد ما به ماهیت واقعی رئیس جمهور خودمان پی ببریم و دلسوزانه ما را آگاه می کند؟!
اقای عباسی خودشان می گویند ممکن است این ادعا برای گمراهی ما باشد اما می فرمایند دولت تکذیب کند. خوب باید پرسید اقای روحانی باید چه چیزرا تکذیب کند . این ماجرا بدون درک شرایط آن روز سال 1365 در عمل هر دو سر باخت است تکذیب کردنش یک تبعات دارد و تکذیب نکردنش هم تبعات دیگر دارد . حالا باید از آقای عباسی و همه کسانی که مطرح کردن چنین اتهاماتی را از سوی یک دشمن صهیونیست باور می کنند، پرسید چگونه می شود یک فرد بتواند هم در دوران امام و هم در دوران رهبری آیت الله خامنه ای در مجموع به مدت 16 سال نمایندگی رهبری در شورای عالی امنیت ملی را داشته باشد و به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی به جزئی ترین اطلاعات سری و فوق سری کشور دسترسی داشته باشد اما در این همه سال خود را لو نداده باشد. حالا چگونه فقط اقای عباسی ودوستانش کشف می کنند که ایشان در واقع مخالف مشی امام خمینی بوده است .
6- از آنجا که سندی را که می خواهد ما این کشف را باور کنیم ، ساخته دشمن درجه یک ایران است . ایا در اینجا نباید برویم ببینیم این عملیات روانی چگونه طراحی شده است دروغ و راستش کجا است . فقط به اتکاء اینکه اقای عباسی فرمودند در دادگاه تبرئه شده اند پس نتیجه بگیرم ادعای روزنامه اسرائیلی صحیح است؟ واقعا بصیرت به ما چنین اجازه ای را می دهد که صغرا و کبری ما چنین نتیجه ای را بدهد؟
7- جالب است که سئوال می کنند اگر این نیست پس چرا دولت تکذیب نمی کند؟ بنظرم می رسد پاسخ این سئوال را باید روابط عمومی دولت بدهد اما حدس من این است که اساسا دولت مایل نیست وارد این بازی شود که اسرائیلی ها طراح آن بودند و بدلیل آنکه هنوز بخش عمده ای از ماجرای مک فارلین محرمانه وسری است . نمی تواند توضیحات لازم را برای رسوا کردن روزنامه اسرائیلی ارائه کند . از آقای عباسی و دوستان آنها که مطلع هستند این انتظار وجود دارد بخاطر اختلاف های موجود و رقابت های جناحی و گروهی دولت را وارد این بازی اسرائیلی نکنند.
8- ازهمه جالبتر نتیجه ای است که اقای عباسی می گیرند ایشان سعی دارند مذاکره کنندگان هسته ای را که روزها و ساعت ها خون دل خوردند و به گفته رهبری مورد اعتماد نظام هستند شبیه سازی کرده و می گویند « دولت باید مشخص کند که مذاکره کنندگان چه نسبتی با این قضیه دارند؟! » خدا وکیلی ببینید این نوع بحث ازسر دلسوزی برای افشاء خائنین به مردم وکشور است ؟ یا توسل به هر حشیشی برای ازمیدان خارج کردن رقیب؟
[5]http://hashemirafsanjani.ir/fa/content/
[6] متن کامل نامه نمایندگان را در سایت ذیل ببینید http://www.chamrannews.com/m/item/42516
[7] برای اطلاع از متن کامل این سخنرانی به ادرس ذیل مراجعه کنید http://aftabnews.ir/fa/news/244663/