2-ايرا‌ن و روسيه مايل نيستند كه يك قدرت تحت حمايت غرب در سوريه شكل بگيرد. بديهي است كه حكومتي مثل حكومت اسد كه حافظ منافع استراتژيك 2 كشور در آن منطقه است را به هر حكومت ديگر غربي و واداده ترجيح دهند.

3-روسيه از سال‌ها قبل يك بندر مهم استراتژيك به نام بندر طرطوس در خاك سوريه داشته است كه در شرق مديترانه قرار دارد. طرطوس پس از لاذقيه دومين بندر بزرگ در كرانه‌هاي سوريه است. اين بندر براي روس‌ها بسيار اقتصادي و راهبردي است. بديهي است با ايجاد بحران در سوريه منافع اين بندر مهم نيز تحت‌الشعاع جنگ قرار گرفته است و بايد براي حفظ آن تلاش كنند.

4-از همه مهم‌تر اينكه ايران سوريه را محور مقاومت و سنگر دفاع و مبارزه عليه صهيونيست ‌ها مي‌داند؛ صهيونيستي كه دشمن قسم خورده ايران و ايراني است. جمهوري اسلامي ايران ترجيح مي‌دهد در مرز اين رژيم صهيونيستي با آنها مقابله كند تا در مرزها و داخل خاك ايران.

در پايان بايد گفت كه امروز غربي‌ها از خيلي خواسته‌هاي خود كوتاه آمده‌اند و اين نتيجه مقابله با تروريست‌ها و مقاومت در مقابل قدرت‌هاي زور‌گو است كه به هر بهانه‌اي به‌دنبال سرنگوني دولت اسد هستند. آنها به‌دنبال تشكيل دولت ائتلافي هستند و ايران و روسيه به‌دنبال تشكيل دولت وحدت ملي. فرق اين دو پيشنهاد در بود و نبود ساختار حكومت فعلي است. ايران معتقد است كه دولت ائتلافي با‌عث فروپاشي نظام سوريه مي‌شود. استدلال مقامات كشورمان هم تجربه ليبي است كه وقتي ساختار حكومت از بين رفت، اين كشور تجزيه شد. ايران معتقد است كه ساختار حكومت بايد حفظ شود و مخالفان اسد كه دست به سلاح نبرده‌اند هم در اين دولت مي‌توانند وارد شوند و نقش ايفا كنند. روسيه نيز تا به حال با پيشنهاد دولت ائتلافي موافقت كرده است و از پيشنهاد جمهوري اسلامي ايران حمايت مي‌كند.