چشم انداز مذاكرات هسته اي
از آنجايي كه دو طرف مذاكرهكننده براي حل اختلافهاي بين خود در حال گفتوگو و مذاكره هستند مهمترين اختلاف بين دو طرف را چه موضوع يا موضوعاتي ميدانيد و فكر ميكنيد مذاكرات تا چه حد به آنچه كه مدنظر طرف ايراني بوده، نزديك شده است؟
مذاكرات بهطور كلي صحنه منازعه و دعوا و گرفتن و دادن امتياز است و ما بايد ببينيم چقدر ميتوانيم موفق باشيم و تا چه حد توان آن را داريم كه خواسته خود را به كرسي بنشانيم. اختلاف اصلي در خصوص غنيسازي اورانيوم نيست بلكه اختلاف اصلي يكي بر سر تحريمهاست، دومين مورد اختلاف بر سر چگونگي راستيآزمايي آژانس بر مراكز هستهاي و غيرهستهاي ايران است. اين دو موضوع اصلي همچنان جزو موضوعات اساسي مورد اختلاف بين ايران و 5+1 است. از آنجايي كه ايران و 5+1 توانستهاند موضوعات مهمتر از اين مسائل را حل و فصل كنند، اين مسائل هم در نهايت حل و فصل خواهد شد اما اينكه دقيقا چه زماني، بهطور قطع نميتوان گفت. مطمئنا در همين چند روزي كه مذاكرات تمديد شده به راهكاري كه مورد پذيرش دو طرف باشد ميرسند و بعيد ميدانم كه تمديد مجددي در كار باشد زيرا تمام مواردي كه راجع به آن صحبت ميشد، انجام شده است. نزديك به 60 صفحه سند تهيه شده كه گفته ميشود 20 صفحه آن اصلي است و 40 صفحه آن شرح و توضيحات است. بنابراين تمام قرائن و شواهد نشان ميدهد كه بالاي 80 درصد مذاكرات به نتيجه ميرسد و دو طرف آمادگي رسيدن به توافق را دارند و فقط در حال چانهزني هستند تا سهم بيشتري بگيرند.
اگر بخواهيد به دستاوردهاي كشورمان در طول اين سالهاي گفتوگو و مذاكره با طرفهاي غربي اشاره كنيد، چه مواردي را جزو دستاوردهاي ملت ايران از اين مذاكرات ميدانيد؟
آنچه كه بيش از همه در مذاكرات براي ما اهميت دارد حفظ چرخه كامل سوخت هستهاي است كه غنيسازي اورانيوم هم جزو آن است. اين دستاورد بزرگي است كه ملت ايران 12 سال است براي آن مبارزه ميكند اما بحث تحريمها هم يكي از مسائل مهمي است كه طرف غربي بهعنوان ابزار فشار از آن استفاده ميكند و ايران بايد براي حل آن در دو جهت كار كند؛ يكي آنكه در داخل كشور بتواند اقتصاد مقاومتي را افزايش دهد تا اين ابزار را براي هميشه از دست آنها بگيرد و از طرف ديگر در مذاكرات، تلاش كند يكبار براي هميشه بحث تحريمها پايان داده شود. البته بايد در نظر داشت آنچه خواست ماست يك موضوع است و آنچه تحقق پيدا ميكند، يك موضوع ديگر. خواسته ايران اين است كه همه تحريمها يكجا لغو شود اما طرف مقابل كوشش ميكند تحريمهاي اقتصادي در مرحله اول لغو شود و در مراحل بعد ساير تحريمهاي غير اقتصادي، مذاكره محل منازعه است.
اختلاف بين آمريكا و رژيم صهيونيستي تا چه حد ميتواند بر روند مذاكرات تاثير بگذارد؟
يكي از دلايل طولاني شدن روند مذاكرات مجموعه اقدامات و كارشكنيهايي است كه رژيم صهيونيستي انجام داده است و همچنان ادامه ميدهد. بنابراين بايد اين واقعيت را بپذيريم كه اگر كارشكنيهاي رژيم صهيونيستي نبود، بسيار زودتر از اين به توافق ميرسيدند. اما اينكه آمريكا بتواند فضا را مديريت كند و خودش را از فشار صهيونيستها رها كند، يكي از سوالات مهمي است كه اميدواريم رخ دهد. هرچند فقط آمريكاييها نيستند كه اختلاف دارند، فرانسويها نيز زير فشار صهيونيستها هستند و از طريق آنها نيز اعمال فشار صورت ميگيرد.
لابي رژيم صهيونيستي در سناي آمريكا نيز ميتواند به اندازه اختلافهاي آمريكا و اسرائيل در مذاكرات نقش داشته باشد و آيا تغيير در تركيب كنگره ميتواند نتيجه فعلي مذاكرات را تحت تاثير قرار دهد؟
سناي آمريكا بهدليل نفوذ لابي صهيونيستها مواضع تندي ميگيرد اما واقعيت اين است كه اگر توافق بين ايران و گروه 5+1 بهدست آيد و كنگره بخواهد مخالفت كند، خود كنگره در انزوا قرار ميگيرد چون با توافقي كه كاخ سفيد، اتحاديه اروپا، متحدان آمريكا مانند ژاپن و كرهجنوبي و استراليا موافق باشند، مخالفت خواهد كرد. مخالفت كنگره كار را براي خود كنگره سخت خواهد كرد. هرچند در سياست ممكن است چنين اتفاقي روي دهد اما در چنين حالتي دست كنگره براي اعمال فشار بيشتر بسته است زيرا ممكن است با وتوي اوباما روبهرو شود و هم با قوانيني كه عملا قابل اجرا در اتحاديه اروپا و ساير كشورهاي متحد آمريكا نيست و همين مسئله، چالشي جدي براي كنگره بهوجود ميآورد. به مخالفتهاي داخل كشور هم بپردازيم.
برخي از مخالفان معتقدند مذاكرات به معناي سازش با آمريكاست و اين مسئله با ايدئولوژي آمريكاستيزي ما در تضاد است. در اين زمينه نظر شما چيست؟
دلايل منطقي نيست. از نظر ايدئولوژي بايد گفت پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) هم در صلح حديبيه با كفار مذاكره كردند. از نظر ساختار نظام سياسي، كشور ما نظام ولايت فقيه دارد و ولي فقيه زمان استنباط، تشخيص و سخنش براي همه گروهها شرعا و قانونا فصلالخطاب است؛ لذا اگر اين افراد شرعا هم قائل نباشند قانونا حرف ولي فقيه فصلالخطاب است. ايشان تشخيص دادهاند در شرايط فعلي مذاكره ميتواند يك راه حل مناسبي باشد به شرط اينكه حقوق ملت ايران تامين شود، بنابراين مجوز آن را صادر كردهاند.
بحث اقتصاد مقاومتي نميتواند در اين مورد راهگشا باشد؟
پيش گرفتن اقتصاد مقاومتي هيچگونه تعارضي با مذاكره ندارد و ما ميتوانيم اقتصاد مقاومتي را محكم و دقيق پيگيري كنيم كه اهرم فشار تحريم را از دست دشمنمان براي هميشه بگيريم. بنابراين حتي اگر مذاكرات هم به نتيجه برسد، سياست اقتصاد مقاومتي را بايد ادامه دهيم تا كشور را در برابر اهرم فشار تحريم بيمه كنيم؛ لذا دوستاني كه مخالف هستند، بايد بگويند كه چه راهكاري را ارائه ميدهند يعني اگر مذاكره نكنيم قرار است بجنگيم؟ جنگ كه به صلاح كشور نيست چون گرهي كه با دست باز ميشود با دندان نبايد باز كنيم. ضمن اينكه اگر هم جنگ شود به موقع ميجنگيم اما خودمان نبايد به استقبال جنگ و نابودي برويم. دوستان منتقد، مذاكره را سازش ميدانند و از طرفي هر نوع امتيازدهي و امتيازگيري را خيانت ميدانند و اين يكي از معضلات است در حاليكه يكي از واقعيتهاي امروز دنيا نشان داده كه در هر مذاكره يك سري چيزها ميدهيد و يك سري چيزها ميگيريد. هرچند بسيار هم مهم است چهچيزي ميدهيم و چهچيزي ميگيريم.
بنابراين فكر ميكنيد آنچه كه از اين مذاكرات در دور نهايي عايد ايران ميشود، بيش از آن چيزي است كه ممكن است از دست بدهد؟ در واقع به يك توافق خوب منتهي خواهد شد؟
ما مدعي هستيم در اين مذاكرات مهمترين دستاورد ما گرفتن حقوق مشروع ملت ايران است كه بتواند حق خود را درباره بهرهبرداري از انرژي صلحآميز هستهاي اعمال كند. بدون اينكه مزاحمتهايي مانند تحريم داشته باشيد يا بدون اين كه پولي كه حاصل صادرات منابع كشور هست بلوكه شود. منتقدان به اين وجه قضيه توجه ندارند كه اين چگونه عزتي است كه ما نزديك 150 ميليارد دلار صادرات نفتي و غيرنفتي داشته ايم اما نميتوانيم اين پول را به كشور برگردانيم و اين روند باز هم ادامه پيدا خواهد كرد. ما راههايي را ميرويم كه با تدبير و با شيوههاي مسالمتآميز اين مسائل را حل كنيم. دوستان در اين زمينه راهكار مشخص ومعيني ارائه نميدهند تا ازآن بهرهمند شويم و بدانيم براساس آن ميشود كار ديگري هم انجام داد
http://panjerehweekly.ir/main/index.php?Page=definitionmagcontents&UID=22700