سياستهاي واشينگتن طي مذاكرات هستهاي
اوباما از لزوم توقف برنامه هستهاي ايران در وضعيتي كه الان هست به مدت 10 سال صحبت كرده است. اينگونه سخنان به روند مذكرات آسيب ميزند. نظر شما در اينباره چيست؟
اينكه آقاي اوباما ميگويد فعاليت هستهاي ايران بايد به مدت 10 سال متوقف شود، نشان ميدهد كه آمريكا با پيشرفت هستهاي ايران مخالف است. ما تعداد سانتريفيوژهايمان را به 20 هزار عدد رساندهايم. اينها دستاوردهاي ايران است. به فرض اگر هم رئيسجمهور آمريكا اين صحبتها را مطرح كند، آنچه كه مهم است اين توانايي قابل توجه در داخل ايران است و اينكه ما توانستهايم دستاوردهاي هستهاي خود را حفظ كنيم.
آيا تعليق 10 ساله مورد نظر اوباماست؟ اگر اينگونه است بهنظر ميرسد در تضاد آشكار با سياست اصولي جمهوري اسلامي در مذاكرات هستهاي است؟
اينجا يك اشتباهي در ترجمه مصاحبه آقاي اوباما اتفاق افتاده. موضوع 10 سال تعليق نيست. بلكه بايد در همين سطحي كه هست نگه داشته شود. ايران بايد براساس نيازهايي كه دارد غنيسازي انجام دهد. لذا اين 10 سال كه در مصاحبه آقاي اوباما اشاره شده، به معناي عدم توليد نيست بلكه عدم پيشرفت و عدم افزايش تعداد سانتريفيوژها مورد نظر آمريكاست.
توقف و نظارت 10 ساله بر برنامه هستهاي ايران چگونه در چارچوب منافع ملي ما قابل تعريف است؟ توافق هستهاي يك بسته و يك پكيج است و موارد مختلفي را شامل ميشود. يك مورد همين موضوعي است كه ما درباره آن صحبت ميكنيم. در مورد بازرسي و نظارت هم، آمريكا و هيچ كشور ديگري حق نظارت بر تاسيسات هستهاي ايران را ندارند. بلكه آژانس بينالمللي انرژي اتمي است كه بايد نظارت را انجام دهد. اينكه ما اين دوره 10 ساله را ميپذيريم يا نه، بسته بهنظر و راي شوراي عالي امنيت ملي دارد. آنجا هم به پكيج توجه ميشود.
يعني اگر اين دوره 10 ساله مطرح است، در مقابل تحريمها بهصورت يكجا لغو ميشود يا نه.
براساس توافق ژنو، يا در مورد همه چيز توافق ميشود يا در مورد هيچ چيز توافق نميشود. همچنين بايد مشخص شود كه ايران بعد از 10 سال بهصورت عادي برنامه هستهاي خود را پيگيري كند. لذا ايران وقتي توافق جامع را امضا خواهد كرد كه تكليف اين مجموعه عوامل، از جمله تاسيسات اراك، نظنز، فردو و... مشخص شود.
اوباما در مصاحبه خود اعلام كرد كه اگر ايران با بازرسيهاي سخت موافقت كند، اين اقدام از حمله نظامي هم موثرتر خواهد بود. معناي اين سخنان چيست؟
بازرسي از نظر آمريكا نظارت بر فعاليتهاي هستهاي ايران بهگونهاي است كه منجر به توليد بمب اتمي نشود. رويكرد جديد جمهوري اسلامي ایران هم اين بوده كه اقداماتي را انجام دهد كه نسبت به عدم حركت بهسمت توليد بمب هسته اي، اعتمادسازي شود. اساسا استراتژي جمهوري اسلامي ایران از ابتدا اين بوده كه بهسمت توليد بمب اتمي حركت نكند.
طي روزها و هفتههاي گذشته اختلافاتي ميان مقامات آمريكايي و مقامات اسرائيلي در مورد برنامه هستهاي ايران پيش آمد. در سخنان اوباما هم مواضع نتانياهو مورد انتقاد قرار گرفته بود. تحليل شما از اين اختلافات چيست؟
برخي در داخل كشور ما هنوز معتقدند اختلافات ميان آمريكا و اسرائيل نمايشي و جنگ زرگري است. اين افراد كليشههايي ساختهاند و حاضر نيستند در اين كليشهها تغييري ايجاد كنند. من بهعنوان تحليلگري كه 30 سال است كار رسانهاي انجام ميدهم، تاكنون اينچنين اختلافاتي را ميان آمريكا و اسرائيل نديدهام. هيچگاه مقامات آمريكا و اسرائيل بهصورت علني يكديگر را تخطئه نكردهاند. آمريكا و اسرائيل دو متحد استراتژيك هستند و منافع همديگر را محترم ميشمارند، اما اين دو متحد در برخي از مسائل با يكديگر اختلافاتي هم دارند؛ موضوعاتي از قبيل برنامه هستهاي ايران، مسئله شهركسازي در سرزمينهاي اشغالي، موضوع جاناتان پولارد، جاسوس اسرائيلي در آمريكا و... . لذا با توجه به همه وابستگيها و اتحادي كه ميان آمريكا و اسرائيل وجود دارد، نبايد از اختلافات موجود ميان آنها غافل شويم.
گروه 1+5 بر توافق دو مرحلهاي در مذاكرات تاكيد دارند و در مقابل، جمهوري اسلامي هم بر توافق يك مرحلهاي در كليات و جزئيات اصرار دارد. اين اختلاف نظر تا چه اندازه ميتواند بر حصول توافق خلل وارد سازد؟
دو طرف با يكديگر اختلافاتي دارند اما بايد با هم مذاكره كنند. موضوع يك مرحلهاي بودن يا دو مرحلهاي بودن چيزي نيست كه بتواند كل توافق را دچار چالش كند. هفت سرفصل در مذاكرات مورد اختلاف است و توافق بر سر اين سرفصلها بسيار زمانبر است. طرف مقابل ميگويد كه ابتدا يك توافق سياسي صورت بگيرد و بعد درباره اين سرفصلهاي مورد اختلاف مذاكره ادامه پيدا كند. ايران هم به اين دليل كه نميخواهد زمينه براي سوء استفادههاي بعدي پيش بيايد، بر توافق يك مرحلهاي تاكيد ميكند. اين توافق هم اگر طرف مقابل اراده سياسي لازم را داشته باشد، امكانپذير است