اطلاعات پایه

الف: اطلاعات عمومی

1- منطقه اوستیا (جنوبی و شمالی ) درقلب قفقازودر دامنه سلسله جبال قفقازدرشمال گرجستان قراردارد ، مساحت آن 11900 کیلومترمربع می باشد وکل جمعیت آن درحدود 700 هزارنفرتخمین زده می شود. این منطقه دردوره استا لین به دوبخش شمالی و جنوبی تقسیم شد. این اقدام که درراستای تقسیم های قومی و مذهبی برای حذف تدریجی فرهنگ بومی مردم مسلمان این منطقه انجام گرفت درعمل بین  مردم ایرانی تباراوس جدایی ایجاد کرد که همین امر پس از فروپاشی شوروی این خواست را درمیان اوس ها زنده کرد که با تشکیل یک جمهوری خودمختارواحد راه پیوستن به روسیه را درپیش بگیرند زیرا درهفت دهه گذشته اوس ها از فرهنگ و هویت ایرانی خود فاصله گرفته و در داخل فرهنگ روسی هضم و جذب شده اند.

2-  استان خودمختاراوستیای جنوبی دارای یک شهروچهارشهرک است و جمعیت آن درحدود80 تا 100 هزارنفر تخمین زده می شود  که 2/66 درصد آن را اوستی ها تشکیل داده اند و بقیه شامل اینگوش ها ، روس ها ، ارمنی ها و یونانی ها می شوند .صنایع آن شامل صنعت معدن ، ماشین سازی ، الوار، تولید مصالح ساختمانی ، صنایع غذایی و دیگر صنایع سبک می شود. مهمترین محصولات کشاورزی آن غلات، گندم ، جو ، ذرت  است و دامداری نیز در آن رواج دارد.

3- مردم اوستیا ازنژاد ایرانی واخلاف آلان ها و سکاهایی هستند که در قرن  وسطی به قفقاز مهاجرت کردند . نژاد اوستی ها آمیزه ای ازریشه های ایرانی وقومیتهای محلی درقفقازاست. زبانشان به گروه ایرانی از خانواده زبانهای هند واروپایی تعلق دارد و جانشین زبان باستانی قبایل آلانی است. ازنظرمذهبی اکثر اوستیها مسیحی ارتدوکس بوده وتعداد کمی ازآنها مسلمانان سنی مذهبند،که اکثراً دراوستیای شمالی زندگی می کنند.

 

ب: پیشینه خبری

1- پس ازفروپاشی شوروی در1991 استان خودمختار اوستیای جنوبی به همراه جمهوری خودمختار آبخازی که نه به جهت زبانی و نه از لحاظ قومی و مذهبی هیچ اشتراکی با گرجی ها ندارند ، خواهان جدایی ازگرجستان شدند اما با لشکرکشی گرجستان جنگی ناخواسته درسال 1992 بوجود آمد که درنهایت با مداخله روسیه آتش بس برقرارشد. پس ازآن با استقرار1500 نفرازنیروهای پاسدارصلح که ترکیبی مساوی از گرجی ها وروس ها واوستیایی ها بودند،دوره جدیدی درحیات سیاسی مردم این دو ناحیه آغاز شد .

2- ازاوائل سال1993 اوستیای جنوبی وآبخازیا درعمل با برگزاری انتخابات مستقل ازگرجستان مسیرجداگانه ای را در پیش گرفتند.نیروهای صلحبان روسی دراین دو ناحیه جدایی طلب  نقش پشتیبانی در برابرتهدیدات گرجستان برای اعاده حاکمیت خود ایفا می کرد .

3- پس ازبه قدرت رسیدن ساکاشویلی درگرجستان درجریان انقلاب موسوم به گل رز ،روسیه تلاش جدیدی را برای بازگشت نفوذ خود به گرجستان سازمان دهی کرد که این تلاش پس از اعلام رسمی تمایل گرجستان برای عضویت در ناتو با جدیت بیشتری دنبال شد . این سیاست روسیه در سه سال گذشته تنش روز افزونی را در  روابط دو کشور بوجود آورده است.

4-  درروزسوم آوریل ۲۰۰۸اعضای ناتوبه گرجستان واوکراین اعلام کردند که می‌توانند به ناتو بپیوندند اما با مخالفت آلمان و فرانسه در اجلاس سران ناتو در بخارست این موضوع به اجلاس های بعدی موکول شد اما در روز شانزدهم همان ماه، ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهوروقت روسیه به طور نیمه‌رسمی دستور برقراری ارتباط با جدایی‌طلبان منطقه آبخازی و اوستیای جنوبی در گرجستان را صادر کرد.

5- شلیک به دو گرجی متهم به جاسوسی ازسوی جدایی‌طلبان آبخازی، اعزام نیروهای نظامی اضافی از سوی روسیه به آبخازی ومخالفت گرجستان با این امر، اعلام حمایت از جدایی‌طلبان گرجستان از سوی روسیه، متهم شدن گرجستان به آتش‌افروزی درمنطقه خودمختار از سوی دیمیتری مدودوف رییس‌جمهور جدید روسیه، پروازهواپیماهای روسیه برفرازاوستیای جنوبی وفرا خوانده شدن سفیرگرجستان درمسکو در اعتراض به این اتفاق واعزام نیروهای روسیه به گرجستان چند روز پس از آن، سلسسله وقایع منجر به بحران میان دو کشور دریک هفته قبل از شروع بحران بوده است.

6-هشدارمقامات روسیه به گرجستان به اقدامی تلافی جویانه به تحرکات جدید آنها به نوعی هشدار به استقرارسپرموشکی آمریکا دردوکشورلهستان و جمهوری چک نیزمی باشد. کاخ کرملین بارها از سوی مقامات مختلف لشگری و کشوری به کاخ سفید هشدارداده اگراقدامات آنها دراروپای شرقی عملی گردد روسیه هم واکنش متقابل انجام خواهد داد.

7-درتوجیه عملیات روسیه مدودیف رییس جمهوراین کشوردردیداربا آناتولی سردوکوف وزیر دفاع و رییس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه درکرملین اعلام کرد: "نیروهای پاسدار صلح ما و یگان هایی که به آنها ملحق شده اند درحال حاضر عملیات وادارسازی طرف گرجستانی به صلح را انجام می دهند. آنها همچنین مسئولیت دفاع از مردم را نیز بر عهده دارند. "  یک هفته پیش ازاین رییس‌جمهور روسیه قول داده بود ازشهروندان خود در اوستیای جنوبی که اکثر آن‌ها دارای گذرنامه روسی هستند، حمایت کند.

8- پوتین پس ازبازگشت ازمراسم المپیک درپکن ؛عازم شهر"ولادی قفقاز" مرکزاوستیای شمالی شدودرآنجا  گفت ازاقدام روسیه درورود به منازعه دفاع می کند و این اقدام در چارچوب آنچه که وی "تجاوز گرجستان" نامید "قانونی و ضروری" دانست.

9- لادوگورگنیدزه نخست وزیر گرجستان گفت که صبر کشورش نسبت به حملات جدایی طلبان در روزهای اخیر لبریز شده و ارتش مجبور به ورود به اوستیای جنوبی برای برقراری نظم و قانون شده است.

10- واکنش شدید  روسیه درمقابل حمله گرجستان به اوستیای جنوبی و سخن گفتن از تقویت حضور روسیه در کشورهای آمریکای لاتین در راستای سیاست جدیدی است که این کشور درآنچه که یکجانبه گرایی آمریکا می خواند در پیش گرفته است . 

11- درحالی که لاوروف وزیر خارجه مقام های گرجستان را به نسل کشی در اوستیای جنوبی متهم کرده مقام های گرجی متقابلا با تشبیه اقدام روسیه در تجاوزبه کشورهای مجارستان درسا ل 956  و چک در سال 1968 و افغانستان 1979 ورود به خاک گرجستان را نشئت گرفته از تمایلات توسعه طلبانه روسیه تویف می کنند .

12- ادوارد کوکویتی رئیس جمهور ی خود خوانده اوستیای جنوبی به خبرگزاری اینترفکس روسیه گفت که گرجستان دست به حمله ای تمام عیارعلیه اوستیا زده است و آن را اقدامی "خیانتکارانه" توصیف کرد. اوگفت ما ازمسکو و جامعه بین المللی می خواهیم در برابر خطر "نابودی کامل" از ما محافظت کنند.

تحلیل بحران

جدايی طلبان اوستيای جنوبی درسال ۲۰۰۶، با برگزاری يک همه پرسی، استقلال اين منطقه را از گرجستان اعلام کردند، اما هيچ يک ازکشورهای جهان اعلام موجوديت اين کشورجديد را به رسميت نشناخته اند. دراين حال، مسکو با اشاره به نمونه کوسوو وبرگزاری همه پرسی استقلال درآن استان جدای طلب از صربستان خواستار آن است که جامعه جهانی رفتاری مشابه درقبال اوستيای جنوبی و همچنين آبخازيا که خواستارجدايی ازگرجستان هستند، در پيش گيرد. دراین زمینه  درروز۲۹ آوریل، روسیه ارتش خود را برای آن‌چه «ممانعت از حمله نیروهای گرجستان به آبخازی» اعلام شد، به این منطقه اعزام کرد و هم‌زمان ناتو، روسیه را به تلاش برای آغاز درگیری با گرجستان متهم کرد.

باوجود انکه در شانزده سال گذشته درعمل اوستیای جنوبی با به جریان انداختن روبل به عنوان واحد پول خود و باز کردن مرزها ی بازرگانی با اوستیای شمالی که تحت حاکمیت روسیه است همه اقدام های لازم را برای اعلام پیوستن به روسیه به عمل آورد که در اوج آن اعلام استقلال کامل طی همه پرسی سال 2006 بود نکته مهم آنکه چرا پس ازبرقراری شانزده سال آتش بس درروابط اوستیای جنوبی و گرجستان ،اقی ساکاشویلی دراین مقطع ریسک بزرگ اعاده حاکمیت گرجستان بر اوستیای جنوبی را پذیرفت ؟

ریشه یابی عوامل شروع بحران

چهارعامل مهم درشروع بحران کنونی نقش کلیدی ایفا کرده است

1- روی کار آمدن ساکاشویلی در گرجستان به عنوان متحد نزدیک امریکا در منطقه از سال 2005 در واقع نقطه آغاز بحرانی بود که امروز پس از سه سال به جنگ میان روسیه و گرجستان کشیده شد .

2- تمایل گرجستان برای عضویت در ناتو که این موضوع در سال 2008 به همه پرسی  در گرجستان گذاشته شد وبیش ازهفتاد درصد شرکت کنندگان به آن رای مثبت دادند . این درحالی بود که روسیه  به شدت مخالف بازشدن پای آمریکا و ناتو به مرزهای جنوبی اش درمنطقه استراتژیک قفقازاست به همین دلیل منتظر فرصتی بود تا به هرشکل ممکن مانع تحقق این مساله شود.

3- اصرارآمریکا براستقرارسپردفاع موشکی درکشورهای چک و لهستان که بخش های غربی روسیه را تحت پوشش کامل کنترل راداری آمریکا قرار می دهد؛ روسیه را بر ان داشت که از همه امکانات خود برای فشار آوردن به امریکا و متحدانش استفاده کند. در این میان گرجستان با حمله به اوستیای جنوبی سوژه مناسبی را در اختیار روسیه قرار داد .

4- اعلام استقلال کوزوو وجدایی این استان از صرستان که متحد نزدیک روسیه است، موقعیت مسکو را در بالکان بیش ازپیش تضعیف کرد به همین دلیل روسیه کوشید متقابلا با به رسميت شناختن غیر مستقیم  برخي نهادهاي رسمي دولت هاي خودخوانده اوستياي جنوبي و آبخازيا درقلمرو روسيه ونیزانجام  تحركات نظامي درقالب نيروهاي حافظ صلح، حضورنظامی خود را در مقایسه با قبل  پرشمارتر کرد این اقدام  واكنش منفی شديد دولتمردان گرجي را به همراه داشت که در نهایت آنها را به واکنش نسنجیده حمله به اوستیای جنوبی  وادار ساخت .

نتایج اقدام گرجستان

 بازسازی ارتش گرجستان توسط آمریکا واوکراین واسرائیل ،ساکاشویلی رئیس جمهوری این کشور را امیدوار کرده بود تا بتواند برخلاف سال 1992 حاکمیت از دست رفته گرجستان را بر اوستیای جنوبی برقرارسازد اما درعمل آمریکا و اتحادیه اروپا انطور که گرجستان انتظار داشت به کمک این کشور در برابر روسیه نشتافتند.  ودرواقع گرجستان را تنها گذاشتند .

باید گفت ویژگی جنگ جدید گرجستان-اوستیا، تعارض  شدید سیاستهای  روسیه و آمریکا را به نمایش گذاشت. درحال حاضر کاملا مشخص است که  منافع مسکو و واشنگتن در قفقاز رودرو باهم قرارگرفته است. درواقع خسارت این تعارضات را مردم اوستیا ی جنوبی و گرجستان باید بپردازند.امروزدرحرافی سیاسی متداول،ایالات متحده ومتحدانش از گرجستان حمایت می کنند و روسیه را به دامن زدن ویا به تعبیر ماتیو برایزا معاون وزیر خارجه آمریکا  "داغ کردن" قفقازشمالی متهم  می کنند وبوش پا را ازاین هم فراتر می گذارد و تهاجم روسیه به گرجستان را تجاوزغیرقابل قبول به یک کشور مستقل معرفی می کند.

 اما آمریکایی ها مایل نیستند در عمل ، وارد جنگی تمام عیار باروسیه درقفقاز شوند . آمریکا می داند این خرس خفته را نباید در قفقاز بیدار کرد.

درطرف مقابل باید گفت تجربه جنگ ناخواسته در قفقاز بازی کردن با اتش است زیرا قفقاز بیشترین تنوع قومیتی رادرجهان درمقایسه با وسعت 340 هزار کیلومتری خود دارد .  دراین منطقه راهبردی  بیش از پنجاه گروه قومی زندگی می کنند که هر کدام در قلمرو کشورهای جنوب قفقاز و جمهوری های خودمختار روسیه در شمال قفقاز زندگی می کنند . اگر قرار باشد اوستیای جنوبی مستقل شود انگیزه قوی تری در چچنستان و قره باغ و ابخازیا موجود است . این گونه تمایلات جدایی طلبانه درچند سال اخیر حداقل سه جنگ خونین را برمردم منطقه تحمیل کرده است که تاثیرات مخرب ان هنوز مردم منطقه را می آزارد . بطورقطع ازنگاه خرد ورزی  برای روسیه ، دامن زدن به  جنگی  خانمان براندازبه نفع هیچیک از کشورهای منطقه نیست.

دراین میان ساکاشویلی متحد امریکا نگران آینده سیاسی خود دراین کشور است. او که به شدت از طرف مخالفان خود بخاطر انجام انتخابات مشکوک در اردیبهشت ماه گذشته زیر سئوال بود اکنون وضعیت بسیار دشوارتری پیدا می کند . ناکامی دراعاده حاکمیت گرجستان براوستیای جنوبی ضربه جبران ناپذیری برایاوو طرفداران غرب در گرجستان بوجود می آورد چرا که در عمل انتظاراتی که آنها از امریکا و اتحادیه اروپا داشتند به سرخوردگی سیاسی تبدیل شد.

دراین میان آمریکا و اتحادیه اروپا نیزنگران کاهش نفوذ خود درقفقاز هستند وازایجاد وقفه درارسال نفت ازخط لوله باکو جیحان که از گرجستان می گذرد ؛ شکایت دارند . به همین دلیل آنها به جای درگیر شدن با روسیه، به چانه زنی با مسکواکتفاء می کنند.

 درنقطه مقابل روسیه سعی دارد از فرصت بوجود آمده در جهت تثبیت موقعیت خود در اوستیای جنوبی استفاده کند. به همین دلیل روسیه برای توافق برروی آتش بس،علاوه برخروج کامل گرجستان ازاوستیای جنوبی ، خواستارتعهد سپاردن  گرجستان مبنی برآنکه درآینده هیچگونه اقدام نظامی علیه اوستیای جنوبی انجام نخواهد داد.  

درسطح منطقه ای نیزجنگ درقفقازبرده ای ندارد چراکه ناامنی دراین منطقه راهبردی به زیان همه کشورهای منطقه است. بطورقطع روسیه اگربرادامه جنگ اصرار بورزد بهانه مناسبی برای مداخلات بیشتر غرب درمنطقه فراهم می شود. کشورهایی نظیرآمریکا که بیرون منطقه قفقاز هستند ازآثارمخرب جنگ زیانی نمی بینند. این مردم اوستیای جنوبی وگرجستان هستند که باید نتایج خانمانسوز جنگ را تا سالها تحمل کنند. مردمی که جان و مال خود را برای رقابتهای قدرتها ازدست می دهند .

درسطح بین المللی نیزاین جنگ تاثیرتعیین کننده ای بررفتارکشورهایی نظیراوکراین وگرجستان درنزدیک شدن هرچه بیشتربه غرب خواهد داشت. زیرا این کشورها باردیگر شاهد بودند اتکاء به قدرتهای خارجی هیچ نتیجه ای برای حفظ تمامیت ارضی واستقلالشان دربر نداشت . 

علاوه بر این روسیه انتظار دارد شاید بتواند با اقدام قاطع خود در برابر گرجستان لهستان و چک را نیز به تجدید نظر در مورد استقرار طرح سپر دفاع موشکی در کشورشان ترغیب کند. حداقل نتیجه ای روسیه در این جنگ بدست آورده است نشان دادن عزم جدی خود در تثبیت نفوذ روسیه در حوزه نفوذ سنتی مسکو در قفقاز است.

روسيه با وارد شدن دريک مناقشه مسلحانه با گرجستان برسرمنطقه جدايي طلب اوستياي جنوبي قدرت خود را به رخ اروپائيها و امريکائيها کشيد و به نوعي انتقام ضربه اي را که برسراستقلال کوزوو، خورده بود ازغربيها گرفت. درواقع مناقشه اوستياي جنوبي براي روسيه فرصتي مناسب فراهم کرد تا قدرت جديد خود را براي غربيها و تمام آنهايي به نمايش بگذارد که تصورمي کردند مي توانند درعرصه بين المللي روسيه را ناديده بگیرند. ارتش روسيه با بمبارانهاي گسترده و حملات نيروهاي زرهي خود برضد نيروهاي گرجستان نه تنها در اوستياي جنوبي بلکه فراترازاين منطقه جدايي طلب، پاسخي شديد وگسترده به اوکراین و گرجستان نشان داد که اگربخواهند به ناتو بپیوندند،ممکن است سرنوشت مشابهی پیدا کنند.اگرچه مقام های مسکو پيوسته در توجيه مداخله نظامي خود دراوستياي جنوبي ، تاکيد مي کردند که هدف واقعي انها حمايت از شهروندان روسيه دراين منطقه جدايي طلب است. اما اکثر صاحب نظران معتقدند که روسیه از فرصت به دست آمده برای هشدار دادن به غرب و بویژه به چک و لهستان برای همکاری کردن با آمریکا در باره استقرارسپر دفاع موشکی استفاده کرد

روسيه بارديگردراروپا وحتي درعرصه بين المللي قامت راست کرده وسوارماشين جنگي شده است فروپاشي اتحاد جماهيرشوروي درسا ل هزارونهصد ونودويک، ضربه اي محکم به اين کشوروارد کرد پس ازاين رويداد روسيه به يک دوره بحران اقتصادي وخيم وارد شد که گروههاي مافيايي دربخش هاي مختلف نفوذ گسترده اي داشتند و بوريس يلتسين رئيس جمهورپا به سن گذاشته روسيه نتوانست کار مهمي براي بهبود اوضاع کشورش انجام دهد تا اين کشوراقتداروجايگاه خود را درعرصه جهاني تا اندازه زيادي ازدست داد.

با روي کارامدن ولاديميرپوتين در روسيه درسال هزارونهصد ونود ونه به عنوان نخست وزیر و پس از ان در سال 2000به عنوان رئیس جمهوری روسیه ، همه چيزدر این کشور تغيير کرد و شرايطي فراهم شد تا به لطف درامدهاي هنگفت حاصل ازنفت وگازروسیه توانست علاوه بر آنکه بدهی های خود را بپردازد از لحاظ نظامی نیز بارديگرخود را درسطح اول درعرصه بين المللي مطرح کند. ولاديمير پوتين که يک مامور سابق سرويسهاي اطلاعاتي روسيه موسوم به ک گ ب بود از ابتداي فعاليت خود به عنوان رئيس جمهوري روسيه اعلام کرد همه تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا قدرت و جايگاه از دست رفته روسيه را احيا کند اما امورهميشه نيزبه نفع روسيه رقم نخورده است و شکستهاي ديپلماتيک روسيه نيزدرسالهاي اخيرکم نبوده است يکي ازسنگين ترين و دردناکترين شکستهاي اخيرروسيه اعلام استقلال رهبران البانيايي تبارکوزوو در فوريه 2008بود که برغم مخالفتهاي شديد روسيه بلافاصله با حمايت وا ستقبال واشنگتن وشماري ازکشورهاي اروپايي روبرو شد. دراین زمان روسيه احساس کرد دررابطه با مسئله کوزوو واستقلال اين منطقه از صربستان که متحد مسکو به شمارمي رود وهمچنين موضوع گسترش ناتو به طرف شرق و تمايل برخي از کشورهاي استقلال يافته ازشوروي به عضويت دراين سازمان تحقيرشده است. بنابراين تصميم گرفت به غربي ها نشان دهد که روسیه قدرتی دست و پا بسته نیست. پس ازمداخله نظامي گرجستان دراوستياي جنوبي براي به دست گرفتن کنترل کامل اين منطقه جدايي طلب ، روسيه فرصت لازم را بدست آورد که به نام خونخواهی از سربازان کشته شده در حمله گرجستان، واکنش متقابل را نشان دهد.

سرنگوني ميخائيل ساکاشويلي رئيس جمهورگرجستان که ازحمايت کشورهاي غربي برخورداراست و روابطش با کرملين روزبه روزبدترمي شود يکي ديگرازاهدافي است که روسيه تقريبا اشکارا در پي تحقق ان است. سرگئي لاوروف وزيرامورخارجه روسيه روزسه شنبه اعلام کرد" ميخائيل ساکاشويلي ديگرنمي تواند شريک روسيه باشد بنابراين بهتراست که ازقدرت کناره گيري کند." هر چند اين موضع گيري موجب نارضايتي وخشم شديد مقامات کاخ سفيد شد. سخنگوی کاخ سفيد درخواستهاي روسيه ازميخائيل ساکاشويلي را براي کناره گيري ازقدرت بي اساس دانسته و تاکيد کرد، "ساکاشويلي رئيس جمهورمنتخب مردم گرجستان است ويک کشور خارجي حق ندارد درباره اينده سياسي وي تصميم گيري کند."

 البته بعید نیست به دلیل شکست محاسبات غلط ساکاشویلی ومشاورانش در حمله به اوستیای جنوبی ، او تحت فشارمخالفانش سرانجام مجبور به کناره گیری شود . زیرا او درافکارعمومي گرجستان به نماد شکست تبديل شده است . بنابراين  احتمالا کناره گيري از قدرت تنها راه پیش روی او است. علاوه براین  پس ازجنگ دراوستیای جنوبی ، مناطق جدايي طلب درگرجستان مانند اوستياي جنوبي وآبخازي فقط دوناحیه شورشي نیستند، بلکه انها دو کوزوو درخاک گرجستان به شمار مي روند.

رئيس جمهور گرجستان با تهاجم نظامي به منطقه جدايي طلب اوستياي جنوبي تحت الحمايه روسيه وارد بازي بسيارخطرناکي شد وسرانجام نيز بازنده ازآن خارج شد.