اندر باب تغییرات جدید در سیاست خاورمیانه ای روسیه
پیشینه بحث :
سیاست خاورمیانه ای روسها پس ازجنگ جهانی دوم که خاورمیانه محل تلاقی ورودروئی منافع ابرقدرتها شد تاکنون دستخوش سه تغیر سرنوشت سازشده است ابتدا پس ازمرگ استالین در 1953 که در واقع همه مناسبات خارجی روسیه و از جمله سیاست خارجی ان دستخوش تحول شد . درمرحله دوم پس ازروی کارآمدن گورباچف در مارس 1985 بود که روسیه دکترین سیاست خاورمیانه ای خود را بر اساس تعامل جدید با غرب قرار داد که اوج آنرا در کشارکت فعال در کنفرانس مادرید با شرکت همه طرفهای درگیر در ماجرا در سال 1991 شاهد بودیم. درمرحله سوم دردوردوم ریاست جمهوری یلتسین با تصدی پست وزرات خارجه توسط پریماکوف معمار سیاست خاورمیانه ای روسیه در20سال اخیربه جای کوزیروف وزیرخارجه غربگرای یلتسین ؛ جهان شاهد تغییرات اساسی درسیاست خارجی روسیه بویژه دربخش خاورمیانه ای آن بود. پریماکوف که بعدها پست نخست وزیری را هم بدست آورد اعتقاد داشت روسیه بايد مشي مستقل خود را در خاورميانه دنبال کرده و در پي آمريکا حرکت نکند. اما او نتوانست با رقیب نسبتا جوان اما پرنفوذ خود یعنی پوتین ،ایده های خود را ادامه دهد. با نخست وزیرشدن پوتین درسال 2000 وچند ماه بعد پیروزی پوتین درانتخابات ریاست جمهوری روسیه ، پوتین بیشتربه بازسازی سیاستهای داخلی وبویژه سرکوب جدایی طلبان چچنی مشغول شد . دراین دوران روسیه یک نوع تعامل مثبت با غرب را تجربه کرد. اما دردوره دوم ریاست جمهوری روسیه پوتین پس از آنکه توانست با حذف الیگارشی مالی حاکم بر اقتصاد روسیه و کنترل ناآرامی های در چچن و دیگر مناطق بحرانی ، موقعیت خود را تثبیت کند به سازمان دهی سیاست خارجی خود پرداخت که اولین اولویت آن احیای مناسبات با جمهوری های پیرامونی که در دوران شوروی با روسیه متحد بودند و سپس تقویت نگاه به شرق که نتیجه آن گسترش مناسبات با چین و هند و افزایش اقتدار سازمان امنیتی و اقتصادی شانگهای بود در سومین مرحله روسیه اززمان سخرانی پوتین دراجلاس امنیتی مونیخ دربهمن 1385روند جدیدی را دررودرویی غیرخصمانه با آمریکا در پیش گرفت که مهم تریمن فصل آن تغییر جهت در سیاست خاورمیانه ای روسیه بود.
اهداف روسیه در خاورمیانه :
1- مهار یکجانبه گرایی آمریکا
روسیه به خوبی اهمیت استراتژیک خاورمیانه را درک می کند ومی داند این منطقه درهمان حالی که می تواند عاملی برای موفقیت آمریکا باشد ،همانطور می تواند به پاشنه آشیل ایالات متحده تبدیل شود. به همین دلیل است که روسیه با فعال کردن سیاست خود در این منطقه استراتژیک می کوشد حتی الامکان آمریکا را درجهت اجرای مقاصد ش درخاورمیانه نا کام گذارد.این مهم ازطریق نزدیک شدن به کشورهایی چون سوریه وایران و انجام کارمشترک با حماس وحزب الله انجام می شود.اما این به معنای آن نیست که روسیه با اسرائیل مناسبات خوبی نداشته باشد. کرملین به تجربه دریافت سیاست شوروی درباره حمایت یکجانبه از سازمان آزادی بخش فلسطین ره به جایی نبرد. زیرا رژیم صهیونیستی با برخورداری بی کم وکاست ازحمایتهای آمریکا مجالی را برای پیش بردن طرح های مسکودرخاورمیانه فراهم نمی کرد. اما اینبارمسکو سعی دارد علاوه برانکه با کلیه جناح های فلسطینی درارتباط است با تل آویو نیزتماس خود را حفظ کند. همچنانکه در ماههای اخیر شاهد سفر اولمرت به مسکو و دراین ماه دیدارتزیپی لیونی وزیر خارجه اسرائیل از روسیه بودیم .
پیروزی حماس در انتخابات فلسطین وعملکرد روسیه در قبال آن نمونه جالب دیگری است . در حالی که تمام کشورهای اروپایی و آمریکا قصد منزوی ساختن حماس را داشتند پوتین رهبران حماس را به مسکو دعوت کرد وبراهمیت مذاکره با آنها تأکید کرد که این مساله موجب تعجب و نگرانی غرب شد. در آن زمان سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه تأکید کرد که حماس برای حفظ نقش جدی در آینده، باید تغییراتی در خود ایجاد کند و اسراییل را به رسمیت بشناسد اما با آنکه این مساله محقق نشد ولی مناسبات خوب مسکو و حماس ادامه یافت . لاوروف همچنین درسفری که درجریان جنگ اسرائیل علیه لبنان به بیروت داشت با مقامات حزبالله دیدار کرد تا به استقرارصلح درلبنان کمک کند.اکنون پس ازانجام آتشبس وتلاش برای بازسازی لبنان نیزروسیه سعی ميکند دراین حوزه ،نقشی ایفا کند. دراین مسیرحتی قول کمک 75/1 میلیون دلاری را مطرح کرد. اینها همه نمونه هایی از آن است که روسیه برای ایفای نقش در خاورمیانه نشان داده که تا پیش از ان انجام نمی داد .
از جمله پوتین در سال 1384 به عنوان اولین رییس جمهورتاریخ روسیه به اسراییل سفر کردتا نشان دهد مسکو علاقه مند است ازطریق کانالهای متعدد به حل بحران فلسطین کمک کند اما همه می دانند که کرملین قصد دارد از منطقه خاورمیانه و بحرانها و مسائل فراوان آن به عنوان عرصه ای برای بازسازی نقش و قدرت خود به عنوان یک بازیگر مستقل در جهان استفاده کند ونیز سیاستهای آمریکا را درخاورمیانه درجهت منافع خود تحت تاثیر قرار دهد . اینکه روسیه تاچقدر دراجرای این سیاست موفق بوده ؛ محل بحث است. اما بدون شک روسیه از این سیاست در تعادل بخشیدن به مناسبات خود با آمریکا و کنترل ومهاریکجانبه گرایی ایالات متحده بهره گرفته و تاحدود زیادی هم موفق بوده است .
2- گسترش مناسبات اقتصادی با کشورهای منطقه
الف: فروش سلاح
سفر ولادیمیر پوتین به کشورهای اردن ،عربستان سعودی وقطر در بهمن سال1385که در مورد عربستان در هشتاد سال اخیر برای اولین بار بود انجام می گرفت ؛ بیانگرتوجه روسیه به بازارهای خوب خرید سلاح در منطقه خاورمیانه بویژه درخلیج فارس بود .
پوتین میداند که گسترش ناتو به شرق تاثیرمستقیمی برامنیت ملی روسیه دارد و بارها و بارها رهبران کنونی کرملین نگرانی خود را از گسترش ناتو به شرق ابراز نمودند، این رهبران با آگاهی از این امردرصددند از طریق نفوذ در حوزه سنتی آمریکا در منطقه ، تا حدی قدرت مانور خود را در برابر خطر گسترش حضور ناتو درشرق اروپا افزایش دهند . بویژه اینکه با حوادث یازدهم سپتامبر و موج انتقاد ازعملکرد آمریکا در میان مردم کشورهای عربی افزایش یافته و همین مساله فضای مساعد تری را برای گسترش نفوذ روسیه در خاورمیانه فراهم ساخته است. در این میان بازاریابی برای فروش سلاح ازدو جنبه برای روسیه اهمیت دارد یکی آنکه ارتقاء سطح همکاری های با کشورهای منطقه به فاز نظامی نشان دهنده گسترش مناسبات خواهد بود ودیگر اینکه فروش سلاح یکی ازسودآورترین تجارت ها درجهان محسوب می شود. ضمن آنکه صنایع نظامی روسیه برای آنکه بتوانند تامین کننده درخواستهای روز افزون فرماندهان عالی رتبه روسیه برای ارتقاء دانش و فناوری خود در برابر آمریکا را داشته باشند به کسب سفارش های خرید برای تولیدات قبلی خود نیاز دارند. ضمن آنکه روسیه برای فروش سلاح های خود بر خلاف غربی ها هزار شرط و شروط در مورد حقوق بشر و انجام اصلاحات سیاسی در کشورشان ندارند.
ب: تشکیل بلوک انرژی
روسیه از طريق گسترش همكاري هاي خود با كشورهاي نفت خيزوگازي حوزه خليج فارس تلاش می کند برجريان انرژي كه معادلات اينده جهان با ان سنجيده مي شود، تاثيرگذاري بيشتري داشته باشد . در اين مورد تحقق ايده اوپك گازي كه ازطرف ايران مطرح شد براي روسيه فرصت مغتنمي است به شرطي كه محوريت كار نه در قالب يك كارتل مانند اوپك بلكه درقالب يك كنسرسيوم با مركزيت روسيه شكل گيرد.
3- تاثیرگذاری بیشتر بر مسلمانان روسیه
روسیه برای آنکه بتواند تعامل مثبت تری با بیش از بیست میلیون مسلمان روسیه برقرار سازد ازسه سال پیش تلاش گسترده ای را برای بهبود مناسبات خود با کشورهای اسلامی و از جمله کشورهای خاورمیانه آغاز کرد. با پذیرفته شدن عضویت روسیه در سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان عضو ناظر،از سال 1385 روسیه در این چهرچوب موفقیتهای نسبی بدست آورد. دراین مسیر روسیه تاکنون چندین نشست مشترک با کشورهای اسلامی برگزار کرده است ازجمله نشست سه روزۀ «گروه دیدگاههای راهبردی روسیه و جهان اسلام» بود که درپنجشنبه نهم شهریور86 درشهر قازان پایتخت جمهوری تاتارستان روسیه برگزارشد دراین نشست نخبگان و شخصیتهای مذهبی از 15 کشورجهان ازجمله ایران، عربستان، ترکیه و کویت حضور داشتند.
پوتین رئیسجمهورروسیه نیزدرپیامی به شرکتکنندگان دراین نشست، روابط روسیه و جهان اسلام را الگویی برای گفتگوی تمدنها دانست و گفت :
((همکاریهای روسیه و کشورهای اسلامی با سرعت در حال توسعه است و عرصههای اقتصادی، فرهنگی و انسانی را فرا میگیرد و این گونه مشارکتها، بر اساس اصول احترام متقابل و شفافیت استوار بوده و همسو با حفظ ثبات و امنیت جهان است .))
موقعیت روسیه به عنوان یک کشور اروپایی- آسیایی موقعیتی کم نظیررا برای این کشور بوجود آورده است تا اهداف خود را در داخل روسیه و کشورهای اسلامی بصورت هم زمان به پیش ببرد . درست برعکس زمانی که شوروی به دلیل تجاوز به افغانستان با معضل بزرگی در داخل و میان مسلمانان خارج از روسیه روبرو بود امروز رقیب این کشور ، یعنی آمریکا به دلیل دخالت درعراق ودرگیر شدن در افغانستان دچار مشکل جدی در میان افکار عمومی مردم جهان اسلام است .
ایران مهم ترین شاخص تغییر درسیاست خاورمیانه ای روسیه
با قاطعیت می توان گفت روسیه در دوسال آخرحکومت خود توجه ویژه ای را به منطقه استراتژیک خاورمیانه از خود نشان داده است با وجودی که مسیرانتخاب شده منطبق با مبانی سیاست خارجی سنتی روسیه بر اساس مدل پریماکوف است اما به خوبی می توان نشانه های تغییرات تدریجی را در سیاست خارجی روسیه بطور اعم و به جهت خاص در خاورمیانه مشاهده کرد.مهم ترین شاخص این تغییر را می توان در پرونده هسته ای ایران و نوع سیاستی دید که مسکو در قبال تهران اتخاذ کرده است . اگر روسیه تا یکسال پیش تنها با استفاده از کارت ایران امتیازهای اقتصادی و تا حدودی سیاسی را ازآمریکا مطالبه می کرد ، امروز دیگر روسیه به دنبال آن است که بتواند ازطریق نزدیک شدن به ایران ، نقش آفرینی وتاثیرگذاری بیشتری در خاورمیانه داشته باشد .
مهم ترین نشانه های تغییر در رفتار روسیه با ایران را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد :
الف : مقاومت روسیه دربرابر فشارآمریکا برای صدور قطعنامه شورای امنیت علیه ایران
ب: آمدن پوتین به تهران درمهرماه گذشته وشرکت در اجلاس سران خزر
ج : تحویل سوخت هسته ای به ایران ونهایی شدن جدول زمان بندی برای راه اندازی نیروگاه بوشهر در جریان سفر اقای متکی به مسکو
د: انعقاد قراردادهای دفاعی درزمینه فروش سلاح های پیشرفته درجریان سفرهیات نظامی روسیه به ایران
روسیه می داند درسالهای گذشته تنها ازطریق نقش آفرینی درمدل طراحی شده از سوی آمریکا برای خاورمیانه به ایفای نقش درجه دوم پرداخته و از این بابت در صحنه بین المللی نتوانسته موقعیت خود را به عنوان یک بازیگرقدرتمند مستقل نشان دهد . به همین دلیل سعس دارد ضمن آنکه درجریان اجلاس آناپولیس نقش آفرینی
می کند و مسکو خود را برای برگزاری اجلاس دوم کشورهای بازیگرد روند صلح خاورمیانه آماده می سازد در همان حال پذیرای مقام های فلسطینی مخالف آمریکا در مسکو هستند . علاوه براین روسیه از طریق نزدیک شدن بیشتر به سوریه و ایران می کوشد توازن موجود را ایجاد نماید. دراین میان روس ها با اتخاذ مواضعي فراگيرازطریق همکاري بارژيم صهيونيستي از يک سو و حمايت از خواسته هاي فلسطينيان در قالب دولت اتحاد ملي ازسوي ديگر، اهداف خود را در خاورميانه پيگيري مي کنند.
مانع مهم و اساسی در اجرای سیاستهای روسیه در منطقه خاورمیانه، اولا نوعی بدبینی است که در میان مسلمانان و اعراب میانه رو درمنطقه در مورد اهداف واقعی روسیه وجود دارد زیرا آنها عملکرد گذشته روسیه را نمی توانند نادیده بگیرند. ثانیا روسیه با ایران درمناطق آسیای مرکزی و قفقاز ودرمورد خزراختلاف دیدگاه اساسی دارد. چراکه در عمل در این مناطق رقابت نزدیک در عین همکاری دارند.
کشورهاي آسياي مرکزي و قفقاز بيشتر مسلمانند، و گسترش تفکر اسلام سياسي در اين مناطق از ديد مسکو تهديدي براي امنيت ملي روسيه است. ايران بخاطر اشتراکات تاریخی و فرهنگی با مردم این مناطق نفوذ زيادي درآنجا بصورت بالقوه دارد لذا باید به نوعی توازن موجود در مناسبات تهران و مسکو برقرار گردد که دو طرف احساس زیان نکنند . به عبارت دیگر روسیه نقش آفرینی بیشتر ایران در خزر،آسیای مرکزی و قفقاز و سازمان شانگهای را به رسمیت بشناسد ومانعی در این مناطق برای همکاری منطقه ای که به منافع همه کشورها احترام می گذارد ،ایجاد نکند ومتقابلا ایران نیز کمک کند روسیه نقش موثرتری در خاورميانه در راستای کنترل نفوذ امریکا ایفا نماید .روسیه اگر در گذشته تردید داشت که همکاری با ایران برای نقش آفرینی در خاورمیانه ضرورت حتمی دارد امروز دیگر تردیدی ندارد که می تواند علاوه بر سوریه متحد سنتی خود بر روی همکاری های استراتژیک با ایران در کلیه سطوح حساب کند .
روسیه می داند اگر مشکلات روابط ایران و آمریکا حل شود این کشور برای آنکه بتواند راحت تر نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش دهد با سختی های بیشتری روبرو می شود به همین جهت تلاش می کند تا قبل از حل وفصل نهایی پرونده انرژی هسته ای ایران ، سطح مناسبات دو کشور را به میزان قابل اتکایی افزایش دهد . باید دید آیا ایران از این فرصت استفاده لازم را می برد؟
جمع بندی و نتیجه گیری :
تحولات دوسال اخیر بیانگر فعال شدن سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه است که مهم ترین موارد قابل ذکر آن عبارتنند از :
1– سفر پوتين به سوريه ، مصر و فلسطين اشغالی ، ترکیه، اردن، قطر،عربستان و ایران
2– میزبانی ازهيات های متعدد فلسطینی از ساف وحماس وهمچنین رهبران اسرائیلی درمسکواین مساله پس از پيروزي حزب حماس در انتخابات فلسطين بیشتر قابل توجه بود.
3- تحركات سياسي درعرصه سياسي لبنان ، هم در خلال جنگ 33 روزه رژيم صهيونيستي عليه لبنان وهم درزمان اعتراضات و اعتصابات عليه دولت سينيوره در لبنان
4– درجریان سفرهاي مذکور علاوه برامضاي موافقتنامه هاي همكاري دو جانبه با اين كشورها ، زمينه هاي امضاي قرار دادهايي در عرصه هاي نفت و گاز و همچنين مسائل تجاري و بازرگاني وتسليحاتي ما بين طرفين به امضاء رسيده است .
تاثیرات این تغییر سیاست را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1- اقدامات انجام شده روسيه در خلال دوسال اخير در قبال منطقه خاورميانه و به ويژه بخش عربي آن ، درچارچوب سياست كلي و نگرش جديد حكومت روسيه به منطقه خاورميانه موجب تاثیرگذاری بیشتر کرملین در عرصه جهانی می شود.
5- روسیه درحال انتقال مسالمت آمیز قدرت از پوتین به مدمیدوف است دراین دوران تغییری در اجرای این سیاست روسیه رخ نخواهد داد و پوتین درنقش نخست وزیر آینده روسیه می کوشد هم زمان پرونده خاورمیانه را درکنارتحولات ناشی استقرارسپردفاع موشکی امریکا درشرق اروپا به همراه استقلال خواهی کوزوو پیش ببرد .
6- روسیه تصمیم گرفته است با استفاده ازامکانات خود نقش مهم تری را درتحولات اتی جهان ایفا کند . برای این منظورمی کوشد سیاست خود را درخاورمیانه به عنوان مرکز ثقل تحولات دنیا بر روی ایران ،سوریه و جنبش حماس به گونه ای فعال سازد که بتواند آمریکا را به تجدید نظر در باره سیاست یکجانبه گرایی خود وادار کند.
7- مسکو می داند انرژی نقش تعیین کننده ای درتحولات بین المللی ایفا می کند به همین دلیل تلاش خود را برای تحکیم همکاری ها با کشورهای تولید کننده نفت و گاز درخاورمیانه مضاعف کرده است گسترش همکاری های روسیه با کشورهای منطقه خاورمیانه به اجرای موفقیت امیزاین سیاست کمک می کند. روسیه امیدوار است که این سیاست بتواند عقب ماندگی ناشی از دست اندازی امریکا برمنابع انرژی عراق را تاحدودی جبران کند.