ايران اين تعهد را داده اما به شرطي كه اول آنها غني‌سازي اورانيوم در ايران را به رسميت بشناسند و دوم ترتيبات اجرايي لغو كليه‌ي تحريم ها مشخص شود كه چه زماني تحرم‌ها لغو مي‌شود. به اين ترتيب ما نبايد نگران باشيم كه در مذاكرات آتي چه اقدامي بايد انجام شود. به نظر من اين بسيار چارچوب حساب‌ شده‌اي است و گروه مذاكره كننده بايد محكم و با اقتدار به پشتيباني 75 ميليون ايراني در آنجا باصلابت حرف ايران را به كرسي بنشانند دركي كه من از اين مجموعه‌ طرح دارم اين است كه اين طرح خيلي خوب است و عملا توانسته غرب را به اصطلاح خلع سلاح كند. همين كه آنها استقبال كردند دليل اين نيست كه ما از مواضع آنها عدول كرديم. خط‌هاي قرمز ما مسئله غني‌سازي اورانيوم در خاك ايران و خارج نكردن اورانيوم از ايران است و روي اين محكم ايستاده‌ايم. آن چيزي كه آنها از آن استقبال مي‌كنند سر اين است كه ما حاضر شديم در خصوص طرحي كه عرض كردم مذاكره كنيم. از اين جهت هر دو طرف احساس برد مي‌كنند. ايران احساس برد مي‌كند براي اينكه در واقع غني‌سازي اورانيوم را در خاك ايران را به رسميت بشناسند. آنها احساس برد مي‌كنند از اين جهت كه ايران را متعهد به انجام اقداماتي مي‌كنند. چارچوب آن اقدامات هم در قوانين بين‌المللي جاري است و نمي‌توانند چيزي  خارج از قوانين جاري به ما تحميل كنند.

با اين تفاسير به نظر مي‌رسد جنابعالي چشم‌انداز روشني را براي اين مذاكرات پيش‌بيني مي‌كنيد؟

 بله چشم‌انداز من روشن است، البته مگر اينكه رژيم اسرائيل بازي جديدي ارائه دهد. در مذاكرات قبل به كمك آقاي فابيوس، وزير خارجه فرانسه دوست ديرينشان ده روز اين موضوع را به تاخير انداختند. حال بايد ببينيم آيا باز هم اسرائيلي‌ها بازي جديدي رو مي‌كنند يا نه؟ آنها نمي‌توانند طرح ايران را رد كنند. چون رد كردن آن طرح در واقع باز هم نگراني‌هايشان را افزايش مي‌دهد. ايران روند توليد اورانيوم و غني‌سازي اورانيوم را متوقف نكرده و اين فعاليت‌ها ادامه دارد و تنها آن را توسعه نداده؛ چرا كه همچنان سانتريفيوژهاي ما كار مي‌كند و غني‌سازي اورانيوم انجام مي‌شود. توافقي كه ايران با آژانس انجام داده اين است كه آنها مي‌توانند بر آب سنگين اراك نظارت كنند. اينها تماما در چارچوب قوانين بين‌المللي بوده و ما تعهدي خارج از قوانين بين‌المللي انجام نداده‌ايم. در واقع اين جزو آن نرمش قهرمانانه است. بايد يك بار براي هميشه حجت بر ملت ايران تمام شود، اين بار ما همه اقدامات لازم را براي اعتمادسازي انجام داده‌ايم، حال بايد ديد آيا باز هم آنها زياده‌خواهي خواهند كرد يا اينكه واقعا پاي توافق مي‌آيند و اين موضوع به سلامتي حل و فصل مي‌شود.

 نظر شما در خصوص اختلاف ديدگاه اروپا و آمريكا چيست؟    

 اين نكته بسيار مهمي است. ما يك كليشه غلط درست كرده‌ايم كه غربي‌ها نمي‌توانند با هم اختلاف داشته باشند يا مثلا ما نمي‌توانيم قواعد بازي مذاكرات را به گونه‌اي بچينيم كه بين آنها اختلاف ايجاد شود. هميشه فكر مي‌كنيم آنها در حال جنگ زرگري هستند و براي گرفتن امتياز بيشتر اداي مخالفت درمي‌آورند و اختلافاتشان جدي نيست. جنگ زرگري يك ضرب‌المثل است يعني با يكديگر دعوا مي‌كنند براي اينكه بتوانند طلا را گران‌تر بفروشند. اين در خصوص فرانسه و آمريكا در اين موضوع خاص مصداق ندارد و تمام قراين و شواهد نشان مي‌دهد كه اين جنگ زرگري نيست و اين يك اختلاف است. اختلافشان هم بر سر طرح ايران ايجاد شده است. اسرائيلي‌ها تلاش كردند جان‌كري را به سمت خود بكشانند و هر طور شده متقاعدشان كنند تا بازي درآوردند، اما از اين طريق موفق نشدند و از دوست ديرينشان آقاي فابيوس خواهش كردند چنين نقشي را ايفا كند. بنابراين اختلاف ميان آمريكا و فرانسه سر اين موضوع جدي است. بله، از نظر استراتژي آنها در مخالفت با ايران واحد هستند اما تاكتيك‌هايشان مختلف است چرا قبول نكنيم آمريكايي‌ها با فرانسوي‌ها اختلاف دارند. اختلاف آنها سر سياست‌هاي اسرائيل است. اسرائيل سياست‌هايي را كه نتوانست به آمريكايي‌ها تحميل كند به فرانسوي‌ها تحميل كرد. وقتي وزير خارجه سوئد در توئيترش مي‌نويسد اول بهتر است ما با خودمان هماهنگ باشيم بعد با ايرانيان مذاكره كنيم، اين نشان مي‌دهد اختلافشان جدي است. اگر جان‌كري مي‌گويد بعد از مذاكرات ما با فرانسوي‌ها همچنان نظرات مشترك داريم، باز هم موكد اين است كه او با گفتن اين حرف مي‌خواهد اختلافات را بپوشاند و مثلا با زبان ديپلماسي بگويد ما در كليات با فرانسوي‌ها موافق هستيم اما راجع‌به جزئيات اختلاف داريم.

 نگاه روسيه را در خصوص مذاكرات چطور ارزيابي مي‌كنيد؟  

 به نظر من تا اينجا خيلي خوب بود. البته روس‌ها در اين مرحله از روند به توافق رسيدن حمايت كردند و اميدوارم اين حمايت‌هايشان را ادامه دهند و چيني‌ها را هم به حمايت قوي‌تر سوق دهند تا موضع فرانسه بيشتر در انزوا قرار بگيرد. چرا كه حتي آلمان و انگليس هم از موضع فرانسوي‌ها حمايت نكردند و فرانسوي‌ها كاملا در انزوا قرار گرفتند. اين كاملا مشخص است. بنابراين اميدوارم روسيه هم در اين قضيه محكم‌تر از پيش جلو بيايد و همه فشار بيشتري روي فرانسوي‌ها بگذارند تا دست از همسويي با اسرائيلي‌ها بردارد و در اين دوره از مذاكرات اجازه دهد كه براي همكاري در آينده، توافق‌نامه مقدماتي شكل بگيرد.