جالب تر آنکه با وجود تحریم انتخابات از سوی احزاب رقیب ازجمله  حزب سوسیال دموکرات به رهبری رحمت الله زایراف، جناح ثبت نام نشده میرحسین نظیراف در حزب سوسیالیست، جنبش "وطندار" و سازمان مخالف موسوم به "گروه ۲۴" ، از میان بیش از ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفرکه شرایط شرکت در انتخابات را داشتند  ، فقط 660 هزار نفر در انتخابات شرکت نکردند  . این نشان دهنده واقعیت های موجود در نظام "دموکراسی هدایت شده" در تاجیکستان امروز است.

 شاید بخاطر درک چنین واقعیتی بود که حزب "نهضت اسلامی تاجیکستان" به عنوان جدی ترین نیروی مخالف آقای رحمان ، پس از آنکه کاندیدای مورد نظرش خانم "آینهال بابانظراوا" نتوانست  حداقل پنج درصد امضاء لازم را برای تائید صلاحیتش بدست آورد، از اعلام کاندیدای جدید در انتخابات صرف نظر کرد . اما رهبران حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ، هوشمندانه از طرفداران خود نخواستند که در انتخابات شرکت نکنند.  زیرا آنها بخوبی بر این موضوع واقف بودند که در صحنه سیاسی امروز تاجیکستان شرایط به گونه ای رقم زده شده که توافق برسر رئیس جمهور ماندنِ رحمان برای هفت سال دیگر تقریبا به خواست عمومی بازیگران داخلی درساختار سیاسی تاجیکستان و بازیگران خارجی موثر در معادلات قدرت در این کشور کوهستانیِ پارسی زبان آسیای مرکزی ، تبدیل شده است.

این درست است که گزارش های متعددی منتشر شد که بر اساس آن تقلب های جزئی از جمله رای دادن یک نفر بجای ده نفر از اعضای خانواده اش ، انجام گرفته است . ولی با همه اینها  با در نظر گرفتن این واقعیت که  بیش از 500 نفر ناظر بین المللی  و صدها خبرنگار داخلی و خارجی ، بر جریان انتخابات نظارت کردند و گزارش های تخلف یا تقلب محدود بوده است.  تقریبا می توان اذعان کرد اقای رحمان  61 ساله توانسته است  پس از 21 سال حاکمیت بی چون چرا ، اعتماد اکثریت مردم  تاجیکستان را برای ادامه حکومتش برای هفت سال دیگر بدست آورد .

نکته مهم دیگر آنکه برطبق اطلاع کمیسیون مرکزی انتخابات ، ۶۱ مرکز رأی گیری در کشورهای خارجی، از جمله، ۲۴ مرکز در شهرهای بزرگ روسیه که صدها هزار تن از مهاجران کاری تاجیک در آنجا کار و زندگی می‌کنند، باز شده بود. مجموعه آراء تاجیکان خارج ازکشور نیز تقریبا نتایج مشابهی در داخل را نشان می دهد. درواقع می توان نتیجه گرفت حتی برای تاجیکان خارج نشین که نگرانی های امنیتی هم ندارند ، در میان کاندیداهای موجود آقای رحمان گزینه بهتری بوده است .

 البته این موفقیت بدون تردید حاشیه امنی برای تداوم قدرت او بوجود نمی آورد زیرا تاجیکان امروز با پدیده های غیر قابل قبولی  مانند فقر ، بیکاری و فساد دولتی گریبانگیر هستند . آقای رحمان بهتر از هر کسی می داند اگر اصلاحات اقتصادی و سیاسی لازم را برای کنترل این مشکلات در سالهای آتی بعمل نیاورد ، هیچ تضمینی وجود ندارد که او بتواند هفت سال آینده را بدون هیچ مشکلی به پایان برساند.

میزان بالای مشارکت مردم که بیش از 86 درصد حائزین شرایط شرکت در انتخابات را شامل می شود. بیانگراین است که دولت و حزب دموکراتیک خلق به رهبری آقای رحمان ، توانسته بخوبی اعتماد عمومی را برای مشارکت در انتخابات بدست آورد. اما از آنجا که "مردم سالاری" تنها شرکت مردم در انتخابات و رای دادن آنها درصندوق های رای گیری نیست وملزومات اساسی دیگری هم دارد. میتوان این سئوال مهم را مطرح کرد که چرا گردش آزاد نخبگان در نظام انتقال قدرت  تاجیکستان انجام نمی گیرد؟

برای حزب دموکراتیک خلق تاجیکستان این افتخار بزرگی نیست که پس از گذشت 22 سال از استقلال این کشور هنوز نتوانسته است نیروی جایگزینی برای تصدی ریاست جممهوری تاجیکستان تربیت کند تا لازم نباشد در سالهای 1994 ، 1999 ؛ 2006 و 2013   تنها یک  کاندیدا برای همه دوره های انتخاباتی ریاست جمهوری در تاجیکستان معرفی کند.

اصلاح قانون اساسی تاجیکستان در نوامبر 2006 که هم دروه ریاست جمهوری اقای رحمان را از پنج سال به هفت سال افزایش داد و هم اجازه داد تا او بتواند دو باردیگر خود را برای تصدی این مقام کاندیدا کند ، بیانگر اعتراف حزب  حاکم  بر نداشتن پشتوانه لازم برای گردش قدرت  در بین نخبگان تاجیکستان است.

این واقعیت که آقایان اسماعیل طلبک اف از حزب کمونیست، عبدالحلیم غفاراف از حزب سوسیالیست، سعیدجعفر عثمان اف از حزب دموکرات، عالم بابایف از حزب اصلاحات اقتصادی و طالب بخاری یف از حزب کشاورزی برای  کسب مقام رئیس جمهوری با آقای رحمان رقابت می‌کردند. نشان دهنده واقعیت دیگری هم هست که حداقل در بین احزاب رقیب نیز افراد نخبه جدید معرفی نمی شوند و بجز دو نفر بقیه تقریبا پای ثابت رقابت های انتخاباتی هستند.  معلوم نیست آنها چند بار باید رای نیاورند تا متقاعد شوند نباید در رقابت وارد شوند و جای خود را به افراد جوان تری بدهند که  اقبال بیشتری برای کسب رای اکثریت را داشته باشند.

البته کاندیداتوری خانم  آینهال بابانظراوا، نامزد مخالفان  اگرچه به دلیل جمع‌آوری نکردن  حداقل 210 هزارامضاء  (پنج درصد لازم برای شرکت در رقابت)، یک پدیده قابل توجه محسوب می شد. زیرا نخستین باردرسالهای پس از استقلال تاجیکستان،  یک نیروی جدید و تازه نفس آن هم از جمع بانوان تاجیک وارد عرصه رقابت با اقای رحمان شده بود. خانم "بابانظراوا"  برای نامزد شدن حدود ده هزار رای کم آورد و نامزد  نشدن او که حمایت طیف وسیعی از مخالفان را با گرایش های بعضا متضاد در پشت خود داشت،  از"هیجان انتخابات" به شدت کاست . همچنین این واقعیت را نشان داد که بانوان هنوز برای مطرح شدن در صحنه سیاست تاجیکستان نتوانستند خود را در موقعیت بهتری نسبت به دوران حکومت بلشویکها برسانند. حذف خانم بابانظراوا ، برای  پیش بینی  پیروزی مسلم  اقای رحمان مرد همیشه حاضر درصحنه انتخابات ریاست جمهوری تاجیکستان ، نیاز به استعداد فوق العاده ای نبود . دومین فردی که بعد از اقای رحمان توانست  پنج درصد از آرای عمومی را کسب کند آقای اسماعیل طلبک اف، نامزد حزب کمونیست تاجیکستان، بود .آراء او نشان می دهد هنوز رقابت بین جبهه های متضاد در تاجیکستان بیش از سایر جمهوری های برجای مانده از شوروی سابق در تاجیکستان قابل توجه است.  طیف گسترده مذهبی از حزب نهضت اسلامی تاجیکستان جانبداری می کند که به هر دلیل خود را از محک آراء عمومی قرار نداد و پس از آن  طالب بیک بخاری یف، نامزد حزب کشاورزی، ۴.۵ درصد، عالم بابایف، نامزد حزب اصلاحات اقتصادی، ۳.۸ درصد، عبدالحلیم غفاراف از حزب سوسیالیست، ۱.۵ درصد وسعیدجعفرعثمان اف، نامزد حزب دموکرات، یک درصد از آرای عمومی را به دست آورده‌اند. که این آخری بیش از همه تمایل های غربگرایی از خود نشان می دهد.