در عرصه بین المللی ديپلماسي خردمندانه نتيجه بهتري دارد
بنابراين موضوع مذاكرات ايران و گروه 1+5 يكي از مباحثي است كه همواره در روابط ايران و غرب مطرح بوده و اساس آن اين است كه غرب، حق ايران مبني بر دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي را به رسميت بشناسد.
همه كشورهاي دنيا ميتوانند مطابق با بند چهارم مفاد معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي يا همان NPT به انرژي صلحآميز هستهاي دست پيدا كنند كه يكي از راههاي رسيدن به اين مقصود، غنيسازي اورانيوم است تا اين كشورها بتوانند در اين زمينه خودكفا باشند. ايران هم بر همين اساس فقط ميخواهد حق خود و همه كشورها در زمينه غنيسازي اورانيوم براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي، به رسميت شناخته شود كه اگر اين كار انجام شود، خيلي سريع توافقهايي در اين زمينه صورت خواهد گرفت.
همان طور كه رهبر معظم انقلاب هم اين موضوع را به صراحت مطرح كردند كه اگر غرب حق ايران را در غنيسازي اورانيوم به رسميت بشناسد، در واقع راه براي توافقهاي بعدي باز ميشود كه به نظر من اين راهكار، مشكلي نخواهد داشت.
ايران براي اينكه طرف غربي از فعاليتهاي هستهاي ايران، احساس رضايتمندي كند، حاضر است نظارتها و كنترلهايي كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي در چارچوب NPT اعمال ميكند را بپذيرد و از هرگونه نظارتي كه در آن چارچوب اعمال شود، استقبال ميكند.
وزير امور خارجه در بخش ديگري از گفتوگوي خود به ايران قدرتمند كه ميتواند از موضع اعتماد به نفس مذاكره كرده و حقوق ملت ايران را به هيچ وجه معامله نكند اشاره كرد. پيشتر نيز دكتر روحاني، رئيسجمهور تأكيد كرده بود كه جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر حفظ منافع ملي با كشورهاي دنيا مذاكره خواهد كرد. حال با توجه به وضعيت فعلي ايران در عرصه بينالملل، اين نوع مذاكرات به نتيجه ملموسي دست خواهد يافت؟
از نگاه خردمندانه در عرصه سياست خارجي، قدرت به معناي اين نيست كه شما در محافل بينالمللي حرفهايي بزنيد كه برايتان دست بزنند و يك عدهاي هم لذت ببرند، بلكه قدرت در صحبت كردن بدين معنا است كه شما بتوانيد منافع مليتان را تأمين كنيد، چه بسا اينكه شما حرفها و يا شعارهايي را مطرح ميكنيد كه خيلي هم قشنگ است ولي با گفتن اين حرفها به منافع ملي ضربه ميزنيد و هزينه تراشي ميكنيد، اما برعكس آن، چه بسا حرفهايي ميزنيد كه نه تنها شعار نبوده بلكه در چارچوب روابط بينالملل قرار داشته و بيانگر قدرت بينالمللي و تأمينكننده منافع ملي كشور است. بنابراين توجه به اين موضوع خيلي مهم است.
چه بسا در سياست خارجي، مواردي هست كه شما كلمه حق را ميگوييد ولي استفاده از روش مناسب براي پيگيري اين حق خيلي مهم است.
به نظر من آقاي ظريف و تيم همراهش به دليل تخصصي كه در عرصه بينالملل و روابط بينالملل دارند، به دنبال اين هستند كه با زبان و روش مناسب حق ايران را در عرصهها و صحنههاي بينالملل به كرسي بنشانند.
اين موضوع بدين معنا نيست كه آنها ميخواهند از حق ايران صرفنظر كنند، خير، آنها دقيقاً ميخواهند منافع ايران را در چارچوب نظام بينالملل، روابط شناخته شده ميان دولتها و ملتها و همچنين بر اساس اصل احترام متقابل، دنبال كنند. آنها دنبال اين هستند كه بتوانند به نوعي از طريق راههاي مسالمتآميز و صحيحي كه در اصول روابط بينالمللي شناخته شده است، به اهداف تعيين شده برسند.
همه كشورهاي دنيا ميتوانند مطابق با بند چهارم مفاد معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي يا همان NPT به انرژي صلحآميز هستهاي دست پيدا كنند كه يكي از راههاي رسيدن به اين مقصود، غنيسازي اورانيوم است تا اين كشورها بتوانند در اين زمينه خودكفا باشند. ايران هم بر همين اساس فقط ميخواهد حق خود و همه كشورها در زمينه غنيسازي اورانيوم براي دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي، به رسميت شناخته شود كه اگر اين كار انجام شود، خيلي سريع توافقهايي در اين زمينه صورت خواهد گرفت.
همان طور كه رهبر معظم انقلاب هم اين موضوع را به صراحت مطرح كردند كه اگر غرب حق ايران را در غنيسازي اورانيوم به رسميت بشناسد، در واقع راه براي توافقهاي بعدي باز ميشود كه به نظر من اين راهكار، مشكلي نخواهد داشت.
ايران براي اينكه طرف غربي از فعاليتهاي هستهاي ايران، احساس رضايتمندي كند، حاضر است نظارتها و كنترلهايي كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي در چارچوب NPT اعمال ميكند را بپذيرد و از هرگونه نظارتي كه در آن چارچوب اعمال شود، استقبال ميكند.
وزير امور خارجه در بخش ديگري از گفتوگوي خود به ايران قدرتمند كه ميتواند از موضع اعتماد به نفس مذاكره كرده و حقوق ملت ايران را به هيچ وجه معامله نكند اشاره كرد. پيشتر نيز دكتر روحاني، رئيسجمهور تأكيد كرده بود كه جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر حفظ منافع ملي با كشورهاي دنيا مذاكره خواهد كرد. حال با توجه به وضعيت فعلي ايران در عرصه بينالملل، اين نوع مذاكرات به نتيجه ملموسي دست خواهد يافت؟
از نگاه خردمندانه در عرصه سياست خارجي، قدرت به معناي اين نيست كه شما در محافل بينالمللي حرفهايي بزنيد كه برايتان دست بزنند و يك عدهاي هم لذت ببرند، بلكه قدرت در صحبت كردن بدين معنا است كه شما بتوانيد منافع مليتان را تأمين كنيد، چه بسا اينكه شما حرفها و يا شعارهايي را مطرح ميكنيد كه خيلي هم قشنگ است ولي با گفتن اين حرفها به منافع ملي ضربه ميزنيد و هزينه تراشي ميكنيد، اما برعكس آن، چه بسا حرفهايي ميزنيد كه نه تنها شعار نبوده بلكه در چارچوب روابط بينالملل قرار داشته و بيانگر قدرت بينالمللي و تأمينكننده منافع ملي كشور است. بنابراين توجه به اين موضوع خيلي مهم است.
چه بسا در سياست خارجي، مواردي هست كه شما كلمه حق را ميگوييد ولي استفاده از روش مناسب براي پيگيري اين حق خيلي مهم است.
به نظر من آقاي ظريف و تيم همراهش به دليل تخصصي كه در عرصه بينالملل و روابط بينالملل دارند، به دنبال اين هستند كه با زبان و روش مناسب حق ايران را در عرصهها و صحنههاي بينالملل به كرسي بنشانند.
اين موضوع بدين معنا نيست كه آنها ميخواهند از حق ايران صرفنظر كنند، خير، آنها دقيقاً ميخواهند منافع ايران را در چارچوب نظام بينالملل، روابط شناخته شده ميان دولتها و ملتها و همچنين بر اساس اصل احترام متقابل، دنبال كنند. آنها دنبال اين هستند كه بتوانند به نوعي از طريق راههاي مسالمتآميز و صحيحي كه در اصول روابط بينالمللي شناخته شده است، به اهداف تعيين شده برسند.
+ نوشته شده در یکشنبه سوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:28 توسط حسن بهشتی پور
|