از انجا که سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی حکومت هاست و به نظرم انتخابات اخیر روی عملکرد دیپلمات های ایران در خارج از کشور خیلی تاثیرمثبت خواهد گذاشت . زیرا داشتن این چنین پشتیبانی مردمی برای آنها خیلی عزت آفرین است. در واقع حضور گسترده مردم و آرای مردمی آنها همچون یک دُّرگران بهاء نزد دیپلمات هایمان خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران نیز با امانتداری اش، گام مهمی در راستا ی اعتبار بخشی به نظام برداشت.

علاوه بر این نتایج این انتخابات  غرب را به تجدیدنظر پیرامون سیاست های غلطی که تاکنون در قبال ایران اتخاذ کرده بود، وا می دارد.

تاثیر انتخابات بر مذاکرات هسته ای با گروه پنج به علاوه یک

 باتوجه به حضور درخشان مردم در انتخابات و نتایج مردمی آراء رئیس جمهور منتخب، به نظر می رسد آمریکا و غرب  وادار شوند که سیاست تحریم و مذاکره را در قبال ایران تغییر دهند. آنها نمی توانند چشم خود را بر روی حمایت مردمی ببندند وبر این اساس  قادر نخواهند بود همان سیاست گذشته را ادامه دهند.

 قاعدتا افکار عمومی آن کشورها نیز از آنها خواهد خواست که روش معقول تری را در پیش بگیرند. دکتر حسن روحانی، کاندیدای اعتدال گرای  پیروز انتخابات،درمصاحبه مطبوعاتی اخیرش تاکید کرده که یک دولت فراجناحی تشکیل خواهد داد و از تمام پتانسیل های موجود اعم از کسانی که در دولت آقای احمدی نژاد بودند و خوب کار کرده اند و دیگر کسانی که کنار گذاشته بودند، استفاده خواهد کرد.

این دولت فراجناحی در درجه نخست عزمش بهبود مسائل داخلی و همچنین حل مسئله سیاست خارجی به خصوص مسائل هسته ای و بحران سوریه است. در رابطه با مسئله هسته ای 3 فاکتور تعیین کننده است:

نخست، سیاستی است که آقای روحانی روی آن تاکید داشت یعنی حرکت ایران به سمت شفاف سازی بیشترحرکت می کند. وی این شفاف سازی را عامل مهمی در جهت اعتمادسازی عنوان کرد او معتقد است در این صورت طرف مقابل اعتماد بیشتری به ایران خواهد داشت. نکته دیگر تاکید بر این مسئله است که ایران انتظار دارد طرف مقابل هم در ازای این تغییرات و سیاست شفاف سازی، حداقل خط قرمز ایران که مسئله غنی سازی اورانیوم است را به رسمیت بشناسد. این موضوع در پرونده هسته ای ایران اهمیت بالایی دارد و در صورت پذیرش آن، گره ای از مشکلات این پرونده باز خواهد شد. در این راستا مقام معظم رهبری در روز نخست سال جدید رسما اعلام کردند که به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم در ایران می تواند فضا را خیلی مثبت کند. عامل سومی که در این موضوع تاثیر دارد ارائه طرح های جدید است؛ یعنی هم ایران و هم طرف مقابل باید دیدگاه ها و طرح های جدیدی را برای هم ارائه دهند تا بتوانند به یک سری خطوط مشترک دست پیدا کنند. زمینه برای یک توافق برد-برد فراهم شود. تجربه گرانبهایی که دکتر روحانی طی سال های گذشته در این مسیر به دست آورده نیز می تواند منجر به این شود که راه حل های جدیدی را برای حل موضوع ارائه دهد. وی در مصاحبه اخیرش نیز اعلام کرد که برای حل موضوع هسته ای ایران 10ها راه وجود دارد. اکنون باید ببینیم که آیا دکتر روحانی می تواند تا شروع کارش در12 مرداد ماه یک طرح جدیدی را ارائه دهند تا با طرف غربی به تفاهم برسیم.

پیدا کردن راه حل موضوع سوریه

موضوع دیگری که در سیاست خارجی ایران اهمیت دارد حل مسالمت آمیز مسئله سوریه است. مقامات ایران همواره به دنبال این بوده اند که یک راهکار سوری-سوری را در قبال بحران سوریه ارائه دهند.

 دکتر روحانی نیز طی سخنان اخیرش، اولویت را روی بهبود روابط با کشورهای همسایه به ویژه عربستان سعودی قرار داد. اگر آقای روحانی موفق شود که روابط ایران و عربستان را بهبود بخشد این مسئله قطعا روی پیدا شدن راه حل های جدید در سوریه تاثیرگذار خواهد بود. چون بی شک یک طرف مسائل سوریه به عربستان سعودی و حمایت هایی که این کشور از گروه های تکفیری انجام می دهد، باز میگردد. لذا اگر واقعا مصالحه ای میان ایران و عربستان سعودی صورت بگیرد این مسئله منجر خواهد شد که دو کشور به یکدیگر کمک کنند تا راه حل بهتری برای آینده سوریه پیدا شود.

اگرچه هردو کشور نمی توانند مداخله مستقیم در سوریه داشته باشند اما می توانند ازعناصری که به سوری ها نزدیک ترند و تاثیرگذارند، برای حل بحران به صورت مسالمت آمیز کمک بگیرند.

البته ایران وعربستان تنها کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه نیستند و کشورهای دیگری چون روسیه، آمریکا، انگلیس، فرانسه ،قطرو ترکیه نیز تاثیرگذارند. در نهایت باید توجه داشت بهبود روابط ایران و عربستان تاثیر بسیار مثبتی روی جهان اسلام به طور کل و روی مسئله سوریه به طور خاص خواهد داشت.

دور نمای روابط ایران آمریکا

 مسئله دیگری که در رابطه با سیاست خارجی ایران در دوره جدید می توان به آن پرداخت رابطه ایران و آمریکا است. اما باید توجه داشت رابطه ایران و آمریکا یک پکیج کلی است که در آن مولفه ها و پارامترهای مختلفی تاثیرگذار هستند. در پرونده مناسبات ایران و آمریکا مسائلی چون برنامه صلح آمیز اتمی  ایران ، بحران سوریه، مسئله عراق، مسئله افغانستان، تلاش های آمریکا برای تحریم ایران و بسیاری مسائل دیگر روی این موضوع تاثیر دارند. لذا باید منتظر باشیم ببینیم که آقای روحانی چه نقشه راهی را بدین منظور تدارک دیده اند.

اودرسخنان اخیرش روی شرایطی از جمله احترام متقابل، به رسمیت شناخته شدن منافع ایران توسط آمریکا وعدم مداخله آنها درامورداخلی ایران تاکید کرد. البته ایران پیش از این نیز این شرایط را ذکر کرده بود و واکنش های آمریکا را نیز دیده بودیم. اما اکنون باید منتظر باشیم ببینیم با توجه به مجموعه رای بزرگی که ملت ایران داده و حضور گسترده در انتخابات آیا دولت آمریکا نیز در مواضعش تغییری ایجاد خواهد کرد یا همچنان بر موضع غلطشان پافشاری خواهند کرد.

در این شرایط آمریکا نیز باید متقابلا در مواضعش تجدیدنظر کند و شخص آقای روحانی به تنهایی قادر به حل این موضوع نخواهد بود. ضمن این که در سطح عالی نیز حتما هماهنگی با رهبری و رهنمودهای ایشان لازم است و آقای روحانی هر طرحی که دارند حتما باید تایید رهبری را داشته باشند.

 

بیداری اسلامی فرصت یا تهدید در دولت آینده

در باره تحولات بیداری اسلامی در منطقه، باید مدنظر داشت که آمریکا و کشورهای غربی این تحولات را تبدیل به تقابل میان شیعه و سنی کرده اند و اکنون باید منتظر باشیم ببینیم آیا دکتر روحانی می توانند این فضا را ترمیم کند.  این درواقع تبدیل یک تهدید بالقوه به یک فرصت خوب برای وحدت جهان اسلام است.چرا که هرچقدردولتهای  کشورهای اسلامی بیشتر با هم متحد شوند، نفع مردم جهان اسلام بیشتر خواهد شد و برعکس هرچقدر کشورهای اسلامی با هم اختلاف داشته باشند بود و هرچقدرهم با یکدیگر تفرقه داشته باشند، به ضرر ملت های مسلمان خواهد بود. بر این اساس دولت آینده باید تلاش کند فضایی را بوجود بیاورد که تعارض میان شیعه و سنی از بین برود و لااقل کمتر شود.

دولت روحانی می تواند با استفاده از پتاسیلی که بوجود آمده است به ایجاد وحدت بین  تمام گروه های مسلمان در کشورهای اسلامی کمک کند. در حال حاضر مهم ترین مساله مقابله باسیات تفرقه افکنانه ای است که ازسوی سازمان سیا وام آی 6    انگلیس و موساد اسرائیل در جهان اسلام اعمال می شود تا به نام شیعه گری یا سنی گری مسلمانان را به جان یکدیگر بیندازند .