·         دیپلماسی رسمی تا چه میزان می‌تواند برآورنده این آبروی بین‌المللی باشد؟

به‌طور قطع رفتار دستگاه دیپلماسی رسمی نقش نخست را در این بحث ایفا می‌کند. مسئولان دستگاه اجرایی کشور با سخنان و رفتارهای سنجیده، حکیمانه و مدبرانه خودشان تأثیر بسزایی در حفظ آبروی بین‌المللی ما دارند. در دنیای امروز تنها حرف خوب زدن کفایت نمی‌کند. مواضعی که مسئولان ما در مناسبات جهانی اتخاذ می‌کنند باید طرف مقابل را به سمت متقاعدسازی پیش ببرد.

·         این عقلانیت و تدبیر منافاتی با شجاعت در دیپلماسی انقلابی ندارد؟

خیر. شجاعت یعنی اینکه فرد در تصمیمات خودش متزلزل نباشد. شجاعت به‌معنای اجرای اقدامات متهورانه نیست. شجاعت به‌معنای تردید به دل راه ندادن و مقتدرانه جلو رفتن است. این چنین فردی وقتی در مقابل قدرتمندتر از خود قرار می‌گیرد مرعوب نمی‌شود؛ برای اینکه منافع ملی را به درستی تشخیص داده و دچار احساسات نشده است، اما نکته اینجاست که شعارهای نسنجیده برای دیپلماسی انقلابی آفت محسوب می‌شود. دیگران هم بلدند از این شعارها بدهند. اینکه دیگران از این دست شعارها نمی‌دهند به این خاطر است که نمی‌خواهند هزینه خود را بالا ببرند. هزینه این شعارها نیز از جیب ملت ایران است.

·         این دیپلماسی چه جایگاهی در مواجهه با تحریم‌ها دارد؟

آن جایی که تحریم‌ها به ما تحمیل می‌شوند ما باید دفاعی عمل کنیم و کاری نکنیم که بهانه به‌دست دشمنان بیفتد و زمینه تحریم‌ها گسترش یابد. اینکه ما برای مرعوب‌کردن دشمن برخی اقدامات خودمان را برجسته کنیم دشمن را هوشیار می‌کند. البته طی دو سال اخیر با توصیه‌هایی که شد مقداری از بی‌تدبیری‌ها برطرف شد، اما آنچه به‌طور واقعی می‌تواند به ایستادگی کشور در مقابل تحریم‌ها کمک کند این است که در داخل کشور وحدت وجود داشته باشد و افکار عمومی نسبت به تصمیمات بین‌المللی مقامات کشورمان قانع شده باشد. اینکه تحمیل تحریم‌ها با چه هدفی صورت می‌گیرد باید به خوبی برای افکار عمومی جا بیفتد، چون در نهایت این مردم هستند که باید از کشور حمایت کنند. نه روسیه، نه چین و نه اتحادیه اروپا هیچ کدام قابل اتکا نیستند. قدرت ایران به مردمش است.