با این وجود محور اصلی دیدارها و رایزنی‌های وزیر امور خارجه روسیه در تهران مسائل سوریه است. اخیرا دولت روسیه طرحی شش‌بندی را ارائه داده که بر اساس آن جامعه جهانی باید خود را برای برگزاری یک اجلاس مهم بین‌المللی پیرامون آینده سوريه آماده کند. بر اساس پیشنهاد روسیه در این کنفرانس کشورهای همسایه سوریه در کنار چین، روسیه، ایران، امریکا، فرانسه، عربستان و قطر شرکت داشته باشند. حضور این کشورها باید در سطح وزرای خارجه باشد، اما در عین حال روسای سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل در کنار نماینده اتحادیه اروپا در این اجلاس حاضر باشند.
اما از آنجا که امریکایی‌ها با حضور ایران در این اجلاس مخالفند، بعید نخواهد بود که سفر آقای لاوروف به تهران برای انجام هماهنگی‌های لازم با ایران باشد، چرا که خط و مشی سیاسی و نگاه روسیه و ایران در قبال تحولات سوریه به یکدیگر نزدیک است. هر دو کشور مخالف روی کار آمدن دولتی غرب‌گرا در سوریه هستند ضمن آنکه تلاش دارند نوعی مصالحه میان اسد و مخالفانش را ایجاد کنند. تهران و مسکو خواهان دست یابی به یک دستور کار مشترک در مورد سوریه هستند که از یک سو حقوق مردم سوریه را تامین کند و از سوی دیگر اصلاحات سیاسی لازم در سوریه را محقق سازد تا در نهایت جنگی داخلی که برای آغاز آن برنامه‌ریزی‌هایی در دست انجام است، هرگز در سوریه عملی نشود.
نکته اینجاست که نیروهای دولت اسد از سوی ترکیه، شمال لبنان و کشورهای عربستان و قطر در حال تجهیزند. این وضعیتی خطرناک برای سوریه رقم می‌زند. لاوروف تلاش دارد در سفر به تهران به طرح مشترکی دست پیدا کند تا در سایه آن عملیاتی شدن طرح کوفی عنان قابل تحقق باشد. روسیه دیدگاه‌های کوفی عنان را پذیراست، اما برگزاری اجلاس پیشنهادی روسیه می‌تواند به ایجاد گروه تماسی منجر شود که اجرایی شدن طرح کوفی عنان را تضمین سازد.
دستور کار دیگر سفر لاوروف به تهران، بحث پیرامون برنامه هسته‌ای کشورمان است. ایران ترجیح می دهد که قبل از مذاکرات 29 خرداد در مسکو با روسیه هماهنگی‌های لازم را انجام دهد. در همین راستا رئیس جمهور کشورمان در اجلاس شانگهای با همتای چینی و روسی خود رایزنی هایی داشت. تردیدی نیست که طی این مسیر برای درک بهتر دیدگاه‌های طرفین ضروری است.
واقعیت آن است که امریکایی‌ها نمی‌خواهند بحران سوریه خاتمه یافته و تلاش‌های برای حل و فصل بحران نتیجه‌بخش باشد. آنها سرنگونی رژیم اسد را می خواهند و در این راستا تجهیز مخالفان اسد را به مقدمه‌ای برای سرنگونی این دولت تبدیل ساخته‌اند. در چنین شرایطی است که امریکا حضور ايران رد اجلاس بین المللی برای بررسی آینده سوریه را بهانه قرار داده اند. امریکا بر نقش محوری ایران در حل و فصل بحران سوریه واقف است. 
در عین حال نباید توجه داشت که روسیه کلیه تخم مرغ های خود را در سبد بشار اسد قرار نداده است. اینگونه نیست که روسیه برای دفاع از دولت اسد در حال حمایت از راهکارهای مرضی الطرفینی میان مخالفان و دولت سوریه باشد. روسیه منافع خود در سوریه را می جوید. بعد از سقوط نظام صدام در عراق کلیه قراردادهای میان روسیه و عراق ملغی شد، بعد از سقوط قذافی در لیبی هم وضعیتی مشابه رخ داد. اینها تجربیاتی است که روسیه را در صحنه کنونی سوریه متوجه منافع اش می کند. در واقع روس‌ها اکنون مایل نیستند در آخرین سنگر خاورمیانه‌ای خود که مهمترین متحد استراتژیکی روسیه در خاورمیانه نیز هست، شاهد روی کار آمدن دولتی غرب گرا باشند. 
به این ترتیب بحث روس‌ها حمایت از شخص اسد یا دولت او نیست، بلکه آنها مخالف استقرار دولتی غرب‌گرا در سوریه هستند. اینجاست که تلاش روسیه برای دست یابی به نوعی مصالحه میان اسد و مخالفین او و شکل‌گیری دولت وحدت ملی، توجیه‌پذیر می‌شود. با این وجود احتمال توافق روسیه و امریکا بر سر کنار گذاشتن بشار اسد دور از ذهن نیست، چرا که در عالم سیاست هر اتفاقی ممکن است، اما شواهد حاکی از آن است که روسیه برای منافع خود نیز حاضر به چنین مصالحه‌ای با امریکا نخواهد بود، مگر آنکه اطمینان حاصل کند دولت جانشین اسد دولتی وحدت ملی و نه طرفدار غرب خواهد بود.
در مجموع به نظر می‌رسد شرایط حساس سوریه به گونه‌ای است که دو جبهه به طور مشخص رو در روی یکدیگر قرار دارند؛ جبهه اول متشکل از امریکا و کشورهای غربی در کنار عربستان، قطر، امارات و ترکیه است و جبهه دوم را ایران، سوریه، روسیه، چین و حزب ا... لبنان تشکیل می دهند. کاملا در صحنه سوریه رویارویی این دو جبهه بارز است. جبهه دوم بدنبال آن است که دولت اسد با انجام اصلاحات به مصالحه‌ای با مخالفان دست یابد که نتیجه آن روی کار آمدن دولت وحدت ملی است. تحقق این فرایند در نگاه جمهوری اسلامی ایران تداوم خط مقاومت در منطقه خواهد بود. اما جبهه اول خواهان روی کار آمدن دولتی طرفدار غرب در سوریه است. در این میان ترکیه هم طرفدار روی کار آمدن اخوانی‌های مستقر در شهر حماء سوریه هستند. 
به نظر می‌رسد توجه جهانی به طرح روسیه می‌تواند از آغاز یک جنگ داخلی در سوریه جلوگیری کرده و ضمانت اجرایی برای طرح صلح آقای عنان باشد. در واقع طرح پیشنهادی روسیه جدا از طرح صلح کوفی عنان نیست و به واقع پایه‌های اجرایی این طرح را تقویت می‌کند. باید منتظر بود و دید در این چالش جدی که به سوی جنگ داخلی در سوریه پیش می‌رود، تحولات چه سمت و سویی خواهد یافت.
 
نويسنده: حسن بهشتی‌پور، تحلیل‌گر مسائل روسیه