مدیریت خبر در شرایط بحران
مطالعه و پژوهش های دانشگاهی درباره "مدیریت رسانه " سابقه طولانی درجهان وبه تبع آن درایران ندارد. اما درسی سال اخیراین موضوع بصورت همه جانبه مورد توجه قرارگرفته است. یکی ازموارد بسیارمهمی که در زیرمجموعه مطالعات مدیریت رسانه مطرح است "مدیریت خبردرشرایط بحرانی" است. این موضوع ارتباط تنگاتنگی با مباحث"مدیریت بحران" دارد.ازآنجا که دربسیاری ازموارد مباحث مطرح شده دراین باب بیشتربه کارکرد رسانه در شرایط وقوع بحران درجامعه معطوف شده و کمتربه شرایط مدیریت خود رسانه در وضعیت بحرانی پرداخته اند، به همین دلیل دراین مقاله سعی شده ضمن اشاره کلی به کارکرد رسانه های خبری درشرایط بحرانی ، بر روی مدیریت خبر و کارهایی که مدیر خبر باید درپوشش دادن به اخباری که به دلیل خاص مورد توجه مردم قراردارند، متمرکز شود. براین اساس درمقاله پیش روی روش های کمک به کاهش بحران و آرام سازی جامعه بحران زده توسط رسانه های خبری مورد عنایت نیست. چراکه دراین باره مقالات متعددی منتشرشده که به این کارکرد رسانه های خبری توجه کرده اند. آنچه که درادبیات رسانه ای زبان فارسی جای خالی آن به شدت احساس می شود، بررسی عملکرد مدیران خبردرشرایطی که به هردلیل یک رویداد مجموعه رسانه های خبری را تحت تاثیرقرار داده ودرواقع بحران خبری درداخل رسانه بوجود آمده است. همچنین تلاش شده است به سئوال های مهمی ازجمله آنکه درصورت وقوع یک خبربحرانی، مدیرخبرباید چه سیاست های را درنظر بگیرد؟ وبرای چه اقدام هایی باید ازپیش برنامه ریزی کرده باشد؟ تا بتواند به ساده ترین شیوه ها پوشش مناسب خبری را بوجود آورد؟ تا از روند تحولات باز نماند. درواقع مقاله پیش روی با اتکاء به تجربه های کاری نویسنده که مبتنی بر30 سال کار خبری و رسانه ای ونیزمطالعه و پژوهش های رسانه ای ، نگارش یافته است. مطالعاتی که دردوران مسئولیت های گوناگون خبری، تحلیلی ورسانه ای درسطوح مختلف مدیریتی درعمل بکار گرفته شده ونتیجه بخش بودن آنها درعمل نیزآزمایش خود را پس داده است. درعین حال برای پرهیز از تطویل مقاله در بسیاری از موارد مهم تنها به اشاره کردن به نکات اساسی اکتفاء شده است تا بتوان سرفصل بیشترمطالب اساسی را در اختیارعلاقه مندان به این مباحث قرارداد. اگرتوفیقی رفیق نگارنده شود ، کتابی دراین موضوع تهیه خواهد شد که درآنجا می توان مباحث پایه ای مورد اشاره را بصورت مبسوط توضیح بیشتری داد. 1- تعاريف مفاهیم پایه 1-1 بحران: «بحران» معادل لغت انگلیسی «Crisis» است که ازريشه يونانی «Krinon» به معنی نقطه عطف ( به ويژه درمورد بيماری وهمچنين به معنای بروز زمان خطردرمورد مسائل سياسی، اجتماعی و اقتصادی )گرفته شده است. برای بحران تعاريف گوناگونی ذكر شده است كه ازجمله مهم ترین آنها عبارت اند از: 1- هرگاه پديده ای به طورمنظم جريان نيابد درنتیجه حالتی از نابسامانی ايجاد شود، يا نظمی مختل شود ويا حالتی غيرطبيعی درجامعه پديد آيد،در چنین شرایطی بحران مطرح مي شود. 2- به وجود آمدن شرايط غيرمعمول يا غيرمتعارف در جريان حركت سيستم يا نظام، لحظه حساس در بحران، لحظه ای است كه بحران به اوج خود می رسد و سرنوشت سازمی شود. 3- وضعيت ناپايدارومتزلزلی كه در چارچوب آن، تغيير قطعی (بهتر يا بدتر) در شرف وقوع است. 4- هرنوع بی ثباتی كه به تغييرات اساسی منجر شود. 5- شرايط، اوضاع يا دوران خطرناك وفاقد اطمينان درچارچوب نظریه و روش سيستمی، يك بحران عبارت است از: وضعيتی كه نظم اصلی يا قسمت هايی ازیک سيستم فرعی مختل شده و پايداری آن را برهم خورده باشد . به سخن ديگر، بحران وضعيتی است كه متغيرناگهانی دريك يا چند قسمت ازعوامل متغيرسيستم به وجود مي آید. ازسويی، همان گونه كه هربحرانی با دگرگونی بنيادی همراه نيست،هرتغيير ودگرگونی درصحنه سياست هم ناشی ازبحران نمی باشد. ازنظر برداشت عمومی نيزبحران عبارت است از: «به وجود آمدن شرايط غيرمعمول ياغيرمتعارف درروند حركت يك سيستم» به بيان ديگر،بحران وضعيتی است ناپايداردريك يا چند قسمت ازعناصرمتغير نظم موجود ايجاد مي شود. (مجله راهبرد ص328و329) 2- 1 مهم ترین عوامل شناخت شرایط بحرانی تشخيص نقطه ای که ازآن با عنوان نقطه بحرانی ياد می کنيم،کدام نقطه است، برای اغلب رسانه ها بسيارمهم است، چون برای رسانه های خبری کسب آمادگی های لازم برای مقابله با بحران و انعکاس دقیق وسریع آن جنبه جذب بیشترمخاطب وایجاد اعتماد بیشتر دربین علاقه مندان رسانه دارد. تشخیص اینکه شرایط بوجود آمده آیا بحران است ویا صرفا یک تنش زود گذرمحسوب می شود، یکی ازمهم ترین مسائل مدیریت بحران دررسانه ها بشمار می رود. به همین جهت در اینجا به مهم ترین مشخصه های مربوط به وقوع یک بحران اشاره می شود. 1- عدم تعادل درامورجاری که قدرت ويا سرعت تطبيق با اين تغييرات هماهنگ نباشد؛ يعنی سرعت تغييردرامورجاری برسرعت تطبيق شرایط پیش بینی شده برشرایط بحرانی پيشیگرفته است. 2- فشردگی زمان برای تصمیم گیری واجرا برنامه ها پیش می آید، 3- تنش شدید بین نهادهای تصمیم گیرقابل مشاهده است ، 4- تهديد جدی نسبت به اهداف اولويت داروارکان های نظام بوجود آمده است ، 5- بی نظمی ، بـی ثباتی ، بی اعتمادی، درمنطقه تحت تاثیر بحران قابل مشاهده است با در نظر گرفتن مجموعه موارد فوق می توان به این جمع بندی رسید که بصورت قطعی با شرایط بحرانی در خبر روبرو هستیم اینکه این شرایط باید در هر پنج مورد مصداق داشته باشد و یا وجود هر یک از آنها نشان دهنده شرایط بحرانی است . در پاسخ به این سئوال باید گفت وجود حداقل دوعامل از پنج مشخصه ذکر شده ، نشان دهنده شرایط بحرانی در خبر است.(75-84- Hamel, G. and Prahaland) 3-1 انواع بحران براساس تقسیمی که دکترتاجیک ارائه می دهد بحران ها را می توان ازجهات مختلف تقسیم بندی کرد : «ازمنظراعتبارموضوع، بحرانها را مىتوان به بحرانهاى اجتماعى،سياسى،اقتصادى،فرهنگى،نظامى، قومى و... صورتبندى كرد. به اعتبار«شدت تهديد»،«تداوم زمانى» و«درجه آگاهى» نيزبرخى بحرانها را به بحرانهاى «شديد»،«نوظهوربدعتى»،«كُند»،«موردى ««انعكاسى»، «برنامهاى»، «عادى» و «ادارى» تقسيم بندى كردهاند. به اعتبار گستردگى (فراگيرى)، مىتوان بحرانها را به بحرانهاى محلى، ملى، فراملى (يا محدود و فراگير) تقسيم كرد. به اعتبارهاى ديگر،نظيرعلل وعوامل، دامنه وسطح، اهداف مورد هجوم و...، نيز مىتوان به گونهشناسى ديگرى از بحرانها پرداخت.» ( تاجیک محمد رضا 25 آبان1383 ) اما آنچه که درخبرومدیریت آن بیشترمورد توجه قرارمی گیرد براساس ارزش های خبری ، در برگیری بحران و نیز به جهت مدت زمانی که بحران تداوم دارد ، می توان برای مدیریت آن برنامه ریزی کرد . 4-1 مدیریت بحران مديريت بحران به نوعی تدبيرراهبردی دلالت می ورزد كه درفرايند آن، 1- محيط های داخلی وخارجی يك بحران مورد تحليل قرارمی گيرد، 2- شناخت لازم از ماهیت بحران و نوع آن كسب می شود، 3- مسيرراهبردی پايه گذاری و راهبردهايی خلق می شوند كه بتوانند نخبگان را برای رسيدن به اهداف تعيين شده وتدبيرشايسته و بايسته بحران ياری رساند. ازاين منظر،می توان گفت كه مديريت بحران ، اقدامی است كه ، در بسياری موارد ، شبيه به جنگ محدود است وهدفش نه محو كامل جنگ،بلكه تحديد وممانعت از تكرارآن است. به بيان مك كارتی،هدف اصلی مديريت بحران، دستيابی به راه حلی معقول برای برطرف كردن شرايط غيرعادی به گونه ای است كه منافع وارزشهای اساسی ،حفظ وتأمين گردند. اين هدف دربرگيرنده سياست جاری است که ازطريق فرايندهای اجباروانطباق پيگيری می شود تا،درنهايت،به گرفتن بيشترين امتيازات ممكن از دشمن بيانجامد وموقعيت وجايگاه خودی،تا حد امكان ، بدون هرگونه تزلزلی حفظ گردد. مديريت بحران هم شامل هدف ایجابی یعنی رسیدن به وضعیت مطلوب برنامه ریزی شده برای اداره بحران ونتایج ان است وهم شامل هدف سلبی ، يعنی اطمينان ازاين كه شرايط پیش آمده ازكنترل خارج نگردد وبه سایربخش ها سرایت نکند. بصورت خلاصه می توان گفت : مدیریت بحران با تلاش هایی سروكاردارد كه میخواهد نقاط بحران خیز را شناسایی و انواع بحران را پیشبینی كند واقداماتی را انجام دهد كه ازگسترش بحران جلوگیری كند ویا جلوی رویدادهایی راكه منجر به بحران جدید میشود، بگیرد. یا حداقل اثرات بحران بوجود آمده را تا آنجایی كه امكان دارد به حداقل برساند.(همان ) 2- شناخت شرایط بحرانی درخبر 1-2 تعريف بحران در خبر تعریف بحران درخبروبه تبع آن تقسیمات بحران درخبربا آنچه که درمتون علمی ازبحران وشرایط آن یاد می شود اگرچه وجوه مشترکی دارند، اما تفاوت اساسی هم دارند. شرايط بحرانی درخبربه وضعيتی گفته می شود که دريک دوره زمانی معين (مقطعی، کوتاه مدت یا بلند مدت) يک خبرخاص،سايراخباررا تحت تاثيرقرارمی دهد؛ به گونه ای که اکثر قريب به اتفاق منابع خبری متناسب با محيط تاثيرپذيرازآن خبر، مجبور به پوشش دادن به خبرمورد نظرباشند.مانند خبرسقوط یک هواپیمای مسافر بری درمقطع کوتاهی بحران خبری محسوب می شود.اما ممکن است درهمان جامعه بحران فراگیری بوجود نیامده باشد. یا انتشارخبروقوع زلزله، سیل ویرانگرو یا وقوع آتش فشان در نزدیکی یک شهر، برای اهالی آن شهریک بحران فراگیراست ؛اما برای مخاطبان رسانه های خبری بحران نیست. درحالی که برای خود رسانه خبری دریک دوره زمانی که می تواند از24 ساعت تا یک هفته یا بیشترباشد،بحران خبری بوجود می آید زیرا در داخل رسانه خبری باید مدیریت بحران تحت تاثیر شرایط بحرانی، بلافاصله فعال شود تا بتواند مخاطبانی را که در وضعیت بحرانی گرفتارشدند و یا آنها که در فاصله دوراز محیط اصلی بحران قرار دارند ، ازآخرین تحولات مطلع سازد. (Potter Deborah P.32) انواع بحران های خبری 2-2 هدف ازاین نوع تقسیم ها اولا درک بهترشرایط بحرانی ازغیرآن است. ثانیا تعیین سریع ترسطح و میزان گستردگی شرایط بحران برای ایجاد آمادگی لازم است. ثالثا تطبیق دادن شرایط گوناگون بحران خبری با محیط کاری رسانه است. براین اساس شرایط بحرانی دررسانه های خبری را می توان از سه منظر "زمانی" و "مکانی " و " موضوعی " تقسیم کرد. اول ازلحاظ زمانی،می توان بحران درخبررا به سه نوع تقسيم کرد. 1-2-2 بحران مقطعی (کمتر از 24 ساعت) مانند سقوط يک هواپيماي مسافربری که معمولاً در دوره معينی تمام اخبار کشور محل وقوع حادثه يا کشوری که اکثر مسافران هواپیمای ساقط شده تابع آن بودند، تحت تاثير قرار می دهد. هرچقدر تعداد مسافران جان باخته بیشتر باشد و یا افراد مشهور تری در آنجا جان خود را از دست داده باشند، ابعاد بحران خبری گسترده تر خواهد شد. در صورت امکان اعزام گروه خبری الزامی خواهد بود. 2-2-2 کوتاه مدت (از24 ساعت تا حداکثر يک هفته) مانند وقوع يک زلزله یا سيل این قبیل حوادث در يک دوره زمانی مشخص اکثر اخبار محل رويداد را تحت تاثيرقرارمی دهد.اگرابعاد حادثه ازلحاظ دربرگیری محیط جغرافیایی و تعداد بیشتری از مردم بسيار قابل توجه باشد،اخبارمنطقه يا بين المللی را نیزدربرمی گيرد. دراین گونه موارد اکیپ خبری با تجهیزات کامل دراولین فرصت ممکن ازنزدیکترین دفترخبری باید به منطقه اعزام شود. 3-2-2 بلند مدت (بیش ازیک هفته تا یک ماه ) درزمانی ممکن است يک رويداد،مانند حمله نظامی اسرائیل به لبنان، کليه اخبار لبنان و اسرائيل را تحت تاثيرقرارداده وبا گسترش دامنه جنگ،حتی اخبارمنطقه خاورميانه وجهان راتا مدتها تحت تاثیرقرارمیدهد. همچنانکه ماجرای حمله اسرائیل به غزه طی22 روز تقریبا اکثربرنامه های شبکه های خبری را در موقعیت بحرانی قرار داد. در اینگونه موارد شبکه های خبری تلاش می کنند با تغییرات وسیع در جدول برنامه های خود مطابق با وضعیت پیش آمده از همه امکانات خود برای انعکاس دقیق ووسیع آخرین اخبار تحولات بوجود امده فضای لازم را برای جذب مخاطب بیشتر و جلب اعتماد آنها فراهم سازند. دوم بحران درخبرازلحاظ منطقه جغرافیایی تحت پوشش و یا میزان دربرگیری جمعیتی به سه نوع دیگر قابل تقسيم است: 4-2-2 بحران های محدود درتحولات قابل پیش بینی ویا حوادث غیرقابل پیش بینی ممکن است شهريا کشوری که محدوده معينی را دربرمی گیرد ، تحت تاثیر قرار گیرد . بطور طبیعی وقتی محدوده بحران یک شهربزرگ (مانند تهران ) و يا یک کشورباشد ، متناسب با ابعاد حادثه می توان تشخیص داد که سطح این بحران از لحاظ خبری در چه مرحله ای قرار دارد . تشخیص این امرمهم کمک می کند تا مدیریت بحران تصمیم های به موقع و قاطع اتخاذ کند، تا بتواند پوشش مناسب خبری را برای پاسخگویی به نیازمخاطب فراهم سازد . 5-2-2بحران های منطقه ای بعضی ازبحران ها به دليل ويژگی های ناشی از ارزش های خبری مانند دربرگیری ، استثنائی بودن ، اخبارکليه کشورهای يک منطقه را که سرنوشت مشترکی دارند؛ تحت تاثير قرارمی دهند. مانند تجاوز رژيم صهيونيستی به لبنان که طی 33 روز کليه اخبار منطقه خاورميانه را تحت تاثير قرار داد. دراینگونه موارد رسانه های خبری تلاش می کنند با بسیج همه امکانات خود پوشش مناسبی را برای انعکاس تحولات مربوط به بحران خبری فراهم سازند. در واقع چنین شرایطی برای رسانه موقعیتی را فراهم می سازد تا مخاطبان بیشتری را برای رسانه خود جذب کند. 6-2-2 بحران های بين المللی اين نوع بحران ها به دليل اهمیتی که دارند طی زمان معينی،کليه اخبارجهان را تحت تاثيرقرارمی دهند. مانند بحران ناشی ازحمله آمريکا به عراق که درچند روزاول تقريبا کليه خبرها را تحت تاثيرقرارداد. در اینگونه موارد برای رسانه های خبری کاملا مشخص است که اگر بتوانند اخبار دقیق تر و سریع تر با کیفیت بهتر به مخاطبان خود برسانند در فضای بین المللی موقعیت خود را تحکیم کرده اند. همچنانکه شبکه العام هم زمان با شروع جنگ آمریکا علیه ایران با تمهیداتی که از قبل تدارک دیده بود توانست ساعت پخش برنامه های خود را از 12 ساعت در روز به 24 ساعت ارتقاء دهد و از طریق پخش تصاویرهلی برد نیروهای آمریکایی ازکویت به بندربصره عراق به صورت زنده، جایگاه خود را به عنوان یک شبکه خبری بین المللی تثبیت کرد. زیرا این تصاویر با لوگی شبکه العالم از طریق دهها شبکه خبری دیگر پخش شد. بطور قطع پیش بینی حمله آمریکا به عراق از ماهها قبل این امکان را برای مدیریت شبکه فراهم کرد تا بتواند با نصب دوربین هایی با امکان تصویر برداری از فاصله دور در کنار اروند رود،امکان تصویر برداری و پخش زنده ازنقل و انتقال سربازان آمریکایی را از کویت به داخل خاک عراق به جهان نشان دهد. سوم ازلحاظ موضوعی نیزمیتوان بحران ها را به اقسام مختلفی تقسیم کرد.ازجمله مهم ترین آنهاعبارتنداز: 7-2-2 بحران سياسی : مانند بحرانی که درفرانسه دراثر شورش های خيابانی به وجود آمده است. نوع بحران می تواند مقطعی، کوتاه مدت يا بلند مدت باشد 8-2-2 بحران نظامی : مانند تجاوزنظامی عراق به ايران که ابعاد سياسی واقتصادی وفرهنگی گسترده ای درپی داشت که بحرانی را برای هشت سال مداوم برای دو کشورومنطقه بوجود آورد. بنابراين يک بحران می تواند وجه قالب آن نظامی باشد اما ابعاد سیاسی،امنیتی،اقتصادی وفرهنگي را هم شامل شود. مهم آن است که مدیریت بحران دررسانه بداند با بحران نظامی ناشی ازجنگ که بصورت فراگیر است چگونه باید برخورد کند. 9-2-2 بحران امنيتی مانندحادثه 11سپتامبرکه کليه مناسبات سياسی، نظامی،اقتصادی را درامريکا تحت تاثيرقرارداد. در این بحران کلیه مناسبات امنیتی جامعه آمریکا به چالش کشیده شد.بطوریکه بوش با ایجاد سازمان امنیتی جدید درآمریکا ساختارامنیتی اطلاعاتی جدیدی را برای آمریکا بوجود اورد که هنوزهم پس ازگذشت یک دهه نتوانسته است شانزده سازمان وارگان امنیتی آمریکا را که تحت پوش سازمان امنیت ملی،یکپارچه سازد . 10-2-2بحران اقتصادی مانند سقوط بازار بورس درشرق آسيا که کليه کشورهای مالزی،اندونزی،تايلند وفيليپين را در برگرفت و موجب سقوط دولت دراندونزی شد. بنابراين موضوع اصلی يک بحران می تواند اقتصادی باشداما در بلند مدت ابعاد سياسی، امنیتی وحتی فرهنگی هم پيدا کند. 11-2-2 بحران های فرهنگی و اجتماعی اين قبيل بحران ها درخبراگرچه کمتر رخ می دهند، اما به هر حال بحران های فرهنگی و اجتماعی اگر بوجود بیایند تاثیرات بسیارعمیق و پایداری برای جامعه خواهد داشت .بعنوان نمونه کشف قتلهای زنان خیابانی که تعداد بسیاری ازانسانها را درمقاطع زمانی معينی تحت تاثیرعمیق قرارداد،برای افرادی که در معرض مستقیم این قتل ها نبودند. موجی ازنگرانی بوجود می آورد که در کوتاه مدت یا بلند مدت فضای جامعه را ملتهب می سازد. یا بحران ناشی ازشيوع آنفولانزای مرغی که تقریباً اکثر کشورهای جهان را تحت تاثيرقرار داد (احمدی محمد) 3- اصول کار خبری در شرایط بحرانی کسانی می توانند به مدیرخبردرشرایط بحرانی کمک کنند که با تخصص های گوناگون آشنا باشند. مهم ترین آنها عبارتند از : كسانی كه عموماً درزمینههایی مانند اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، روابط عمومی، مدیریت دولتی، علوم كامپیوتری و ارتباطات و روزنامه نگاری وتحلیل خبر آشنایی دارند. این افراد که آمادگی لازم را برای کمک به مدیریت خبردرشرایط بحرانی دارند باید درسه مرحله پیش ازوقوع بحران، هنگام وقوع بحران و بعد ازپایان بحران درکنار مدیرخیرحضور فعال داشته باشند. زیرا کارمدیریت دراین دوران حساس کارجمعی وهمدلی است که باید در یک روح جمعی با مسئولیت مشترک ودرک تعهد متقابل،فقط با نقش آفرینی گوناگون،به مورد اجرا گذارده شود. باید توجه داشت مدیریت خبر درشرایط بحرانی با امرونهی وبصورت مدیریت متمرکزوغیر مشورتی ازبالا به پائین موفق نخواهد بود. بنابراین مدیریت خبری در این دوران باید برای هر سه مرحله برنامه داشته باشد: 1-3 مرحله قبل ازوقوع بحران در این مرحله مجموعه اقدام های زیرمی تواند دردستورکارمدیریت خبرقرارگیرد: 1- ارزيابی احتمال وقوع بحران و پیش بینی های لازم برای وقوع آن 2- انجام مطالعات وپژوهش های تخصصی برای انجام بهتر ودقیق تر امورخبر درشرایط بحرانی . 3- بررسی وانجام پیش بینی های لازم برای انجام کارها بصورت روان ترودقیق تردرشرایط سخت و تحت فشار 4- اتخاذ سیاست ها،برنامه ها وطرح ها کلی درجهت افزایش آمادگی لازم برای کار، درهر وضعیت بحرانی که پیش بیاید . 5- تعیین مکانیزم دقیقی برای کنترل و اجرای سیاست های ابلاغی ونظارت براجرای مقررات وآئیین نامه های تعیین شده در راستای تقویت توان مدیریت خبر 6- تهیه و تدوین مقررات، دستورالعمل ها و آئین نامه های کلی کار در شرایط بحران با در نظر گرفتن شرایط عمومی 7- ایجاد بانک اطلاعات دیجیتالی تصویری، صوتی ومکتوب به منظور ارائه سریع ودقیق خدمات تصویر رسانی به مخاطبان و تهیه گزارش های خبری داخل شبکه و یا درمحل بحران 9- استفاده ازتجهیزات و امکانات فنی پیشرفته که بتوانند درحداقل زمان ممکن و تحت فشار بالا با کیفیت قابل قبول،کار کنند. 10- آموزش پرسنل وارائه اطلاعات لازم به همکاران به منظورکسب آمادگی لازم برای کارفشرده در شرایط سخت در حداقل زمان ممکن. جا انداختن این واقعیت برای همکاران که ممکن است با نظرمدیر خبریا سردبیرارشد درشرایط بحرانی دروظیفه دیگری غیر از آنچه که تخصص دارند به کار گمارده شوند. یا اینکه چند وظیفه را بصورت هم زمان برعهده آنها قرار داده شود. 1 1- ارایه راهکارهای ابتکاری برای ایجاد وکنترل گردش اموردرشرایط مديريت بحران. 2-3 مرحله هنگام وقوع بحران تا پایان مدیریت بحران به عنوان فرایندی نظام یافته تعریف میشود كه طی این فرایند سازمان تلاش میكند بحرانهای بالقوه را شناسایی و پیشبینی كند سپس در مقابل آنها اقدامات پیشگیرانه انجام دهد تا اثر آن را به حداقل برساند. از آنجا که هیچ الگوی واحدی كه بتواند تحقیق در خصوص موضوع مدیریت بحران را راهنمایی كند، وجود ندارد . صاحب نظران تمایل دارند هر كدام بر یك عنصر خاص از اجزای فرایند مدیریت بحران تمركز كنند، میتراف و شریواستاوا (1987) بر بررسی نتایج بحران، نلسون ـ هارچلر (1986) برعملکرد تیمهای مدیریت بحران، ترویت و كلی (1989) بر برنامه ریزی برای مدیریت بحران، ریلی (1987) برکسب آمادگی از پیش درمقابل بحران، اشریدر (1990) بر یادگیری و تجربه اندوزی همکاران ازوقایع ناگوارپیشین ، پاوچانت (1992) برانجام آموزش های لازم پرسنل برای آمادگی درمقابل بحران ونیزاستفاده از شیوه نامه سازمانی برای مقابله با بحرانها، تمركز كردند. (قاسميان ،عابديان ) اما برای کارموفق درشرایط بحرانی خبرتجربه مدیریت شبکه العام به نگارنده نشان داد كه همه عناصر فوق را باید مد نظر قرار داد و عمده کردن یک یا چند ویژه گی راهگشا نخواهد بود . چون هر كدام از آنها قسمت مهمی از مدیریت بحران خبر را تشکیل می دهند. شاید بتوان فرایند مدیریت خبر را در بحران به سه بخش اصلی ذیل تقسیم کرد : 1- صورت بندی رئوس کارهایی که بایدانجام شود 2- به اجرا درآوردن آنچه که برنامه ریزی شده است 3- ارزیابی مدیریت خبردرشرایط پس ازپایان بحران به باورمیتراف Mitroff و همكارانش، مدیریت بحران باید درفرایند مدیریت استراتژیك یكپارچه شود چون این دودرشش عامل با یكدیگرمشترك هستند. این وجوه اشتراك بهاین قرار است: 1- بر روابط با محیط تأكید دارند، 2- مجموعه پیچیدهای ازذینفعان درآن حضور دارند، 3- مدیریت ارشد سازمان با آنها سر و كار دارند، 4- كل سازمان را تحت تأثیر قرار میدهند، 5- توصیفی از یك الگوی ثابت هستند 6- نمایانگر فرایندهای نوظهور هستند. میتراف معتقد است مدیریت بحران از دیدگاه سیستم بازاستفاده میكند زیرا باید پویایی های بحرانها را بهتر درك كند وتلاش هایی را برای اداره بحران انجام دهد.به همین دلیل برای اصلاح امور از داخل سازمان شروع میكند و بعد به محیط بیرونی میپردازد. ,121-128 Mitroff, I.I., Pearson 3-3 کارهای مدیریت بحران بعد از پایان ماجرا 1- شناسایی نقاط قوت وضعف تصمیم گیری ها چه اقدام هایی را انجام دادیم که نباید انجام می گرفت و چه کارها و تجربه های مثبتی را بدست اوردیم که قابل تکرار در موارد مواجهه با بحران های بعدی است. 2- بررسی میزان کارایی دستور العمل ها و بخش نامه بررسی واقع بینانه ازاینکه آئین نامه ها ودستورالعمل ها چقدر کارایی داشته و یا آنکه درعمل مشکل ساز بودند و آیا انها اساسا اجرا شده اند به چه میزان و دلایل آن چه بوده است. 2- تحلیل محتوای اخبار از جهت سرعت در ارائه اخبار ، دقت در تنظیم اخبار و صحت در محتوی اخبار پخش شده . همچنین بررسی جهت گیری ها و سیاستهای اعمال شده در مقایسه با آنچه که ابلاغ شده است . 3- برگزاری نظرسنجی از مردم و نخبگان درباره عملكرد خبری رسانه بطور قطع اطلاع از بازتاب عملکرد رسانه در افکار عمومی مخاطبان و بویژه نخبگان می تواند درتصحیح عملکرد آینده رسانه نقش اساسی داشته باشد. 4- تكمیل و به روز كردن بانك اطلاعات، استفاده ازتجربه ها وثبت اطلاعات پایه ازآنچه که دردوران بحران بدست آمده است به عنوان جمع بندی بحث می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد 5- بررسی عواقب و نتایج بحران در موضوع مورد بررسی و برنامه سازی براساس انچه که بعد از بحران بوجود آمده است. 6- تقدیرازهمه همکارانی که در این مدت با رسانه همکاری داشته اند و پرداخت پاداش متناسب با نقش آفرینی و میزان تاثیر گذاری انها در روند کار Potter Deborah P53-47 4- برنامه ریزی برای مواجهه با بحران در رسانه ها ی خبری امروزه داشتن برنامه ریزی برای مقابله با شرایط پیش بینی نشده امری پذیرفته شده در همه رسانه های گروهی و بویژه رسانه های خبری است و اما سئوال اصلی این است که برنامه ریزی برای رسانه های گروهی چگونه انجام شود تا نتایج بهتری حاصل گردد در اینجا بحث اصلی ما در این مور نیست بلکه پارامترهایی را که باید در هر گونه برنامه ریزی برای شرایط بحرانی درخبردر نظر بگیریم در اینجا می توان بصورت گذرا مورد توجه قرار داد. 1-4 اصول مهم برای برنامه ریزی در شرایط بحرانی خبر اگربخواهیم نظریات مطرح شده در باره مدیریت بحران بصورت عام را با کار خبری در شرایط بحرانی تطبیق دهیم ، باید مراحل ذیل را در هنگام برنامه ریزی برای مدیریت بحران مورد توجه و به مورد اجرا بگذاریم . 1- تحليل ماهیت بحران برای تعین سطح پوشش آن 2- به روزرسانی سیاستها وتطبیق سیستهای کلی با وضعیت پیش آمده ودرنهایت تعیین باید ها ونباید ها و خطوط قرمزبصورت شفاف ودقیق (توجه شود سیاستها ی تعیین شده برای افراد مسئول فقط درحیطه کار خودشان در اختیار آنها قرار داده می شود.) 3- تطبیق دادن وضعیت پیش آمده با مقررات، دستورالعمل ها و آئین نامه های از پیش تعیین شده مربوط به چگونگی تهیه و تنظیم و پخش خبر در شرایط بحرانی 4- تقسیم مسئولیت بین همکاران و تعیین دقیق حیطه مسئولیت واختیارات آنها در جهت ساماندهی و هم پیوسته کردن کلیه امور خبر رسانی در شرایط ویژه پیش آمده . از جمله مهم ترین آنها تصمیم گیری برای اعزام خبرنگاران به نقاط بحرانی و چگونگی توزیع آنها در مناطق بحرانی است. 5- تشكیل تیم های مدیریت بحران خبری كه بتوانند درزمان وقوع بحران های ناگهانی اقدامات سریع انجام دهند تا اوضاع را به سوی وضعیت مناسب تغییر دهند. اعضای تیم مدیریت بحران خبری میتوانند شامل سردبیران ارشد ، خبرنگاران و گویندگان با مهارتهای عمومی مدیریت بحران و مجموعهای از متخصصان گوناگون باشند كه توانایی بروز عكسالعمل سریع در مقابل بحرانهای مختلف را دارند. 6- پیگیری ونظارت براجرای دقیق سیاستهای ابلاغ شده و آئین نامه ها ومقررات تعیین شده 7- استفاده ازتمامی امکانات داخلی و بیرونی شبکه وجذب نیروهای کارآمد به منظور پیشگیری و کاهش خطا های احتمالی ناشی ازسرعت ارائه اخبار و گزارش ها . 8- انتخاب شعار مناسب یا پیام کوتاه خبری برای توصیف ماهیت بحران در موارد لازم 9- انجام جلسات هماهنگی روزانه برای جمع بندی مشکلات و یا استفاده از موفقیتهای بدست امده در سایر بخش ها درسطوح مدیران شبکه 10- برگزاری جلسات روزانه خبر به سرپرستی سردبیردرآغازهرشیفت خبری به منظور ابلاغ آخرین سیاست ها و تحلیل ها و برآورد آسیب پذیری درخبرو راههای حل مشکلات موجود. 11- مطالعه و بررسی مستمر در ارتباط با شناخت وضعیت موجود و راههای بهینه سازی و افزایش آمادگی و کاهش مشکلات پیش رو 12- ایجاد هماهنگی بیشتربین بخش های مختلف شبکه و زمان بندی کردن کلیه امور در صورت امکان 13- ایجاد چارچوبی منظم برای عوامل جایگزین درصورت بروزهرنوع مشکلی برای عوامل در گیر درکارخبررسانی . 14- برنامه ریزی برای امور رفاهی پرسنل درگیر در کار ومطالعه و بررسی عواملی که می توانند درجهت ایجاد محیطی امن از هر جهت وآرامش خاطر برای پرسنل مورد استفاده قرار گیرند. 15- تشکیل کارگروه ویژه برای رصد کردن امورخبری و دادن ایده های تحلیلی و کار برای نوآوری در جهت گیری های شبکه همچنین پیش بینی تحولات آتی ازطریق بررسی سناریو ها و احتمال های پیش رو 16- در صورت لزوم تغییرسازمان دهی امور در راستای مدیریت خبر در شرایط بحرانی 17- اولویت دادن تجربه کاری بیشتر به تخصص در شرایط بحرانی در اوضاع بحرانی نیروهایی که قبلا در شرایط بحرانی کار کرده اند بر متخصصان بدون تجربه کار در شرایط بحرانی، اولویت دارند. Winter,William )) 2-4 تهیه آئین نامه کاری برای مدیریت خبر در شرایط بحرانی درمقاطعی از زمان كه بحران برای كل جامعه و یا بخشی ازمنطقه و جهان بوجود می آید، نياز به يك آئين نامه همه جانبه احساس مي شود؛ گرچه تاكنون، هيچ آئين نامه مدون وهمه جانبه ای برای هدايت امر اطلاع رسانی عمومی درزمان بحران ها تهیه نشده است. اما اين اقدام مهمی است كه هررسانه متناسب با اهداف وسیاستهای خود ونیازمخاطبانش، بایدانجام دهد. اما ازآنجا که تهیه چنین آئین نامه دقیقی به شناخت عمیق وتجربه کافی نيازدارد، باید بصورت گروه کاری وبا استفاده ازتخصص های گوناگون تهیه شود. بطورکلی می توان گفت برای تهیه چنین آئین نامه ای باید به چهار نکته مهم که بصورت کاملا تجربی بدست آمده است توجه کافی بشود. 1- هرنوع آئین نامه ای برای مدیریت بحران باید سیال باشد تا بتواند با موقعیت های گوناگون خبری که در شرایط بحرانی پیش می آید قابل تطبیق دادن باشد. 2- این آئین نامه باید دقیق و شفاف باشد تا حتی الامکان قابل درک برای همه مسئولان رسانه ای باشد و تا جایی که امکان دارد نیاز به تفسیر و تبیین مجدد نداشته باشد . این موضوع مهم آماده گی گروه خبری را برای مواجهه با بحران تسهیل می کند. 3- ارائه راهکارهایی برای تفکیک کردن کارهای روتین خبری از کارهای ویژه ای که باید در شرایط بحرانی انجام داد. 4- مقابله با بی نظمی در گروه خبری در شرایط بحرانی از طریق روشن کردن حدود وظایف همکاران و گروههای خبری ، فنی و هنری تا مشکلات ناشی از نا هماهنگی گروه های کاری به حداقل ممکن برسد. 3-4 طراحی سئوال های اساسی و پیدا کردن پاسخ های مناسب برای آنها درموارد مختلف سئوالات متفاوتی برای تیم رهبری خبرمطرح خواهد شد اما بطورکلی ازدوجهت میتوان آمادگی لازم را برای طراحی و پاسخ سئوالات اساسی پیدا کرد.اول از جهت سئوال های پایه ای برای پشتیبانی خبری و دوم از جهت ماهیت بحران و ابعاد مختلفی که دارد. یکی ازپرسش های معمول درشرایطی که یک رویداد غیرمنتظره رخ می دهد که همه اخباررا تحت تاثیر قرارمی دهد. این است که چگونه درنزدیکترین زمان ممکن خبرنگار را به همراه تجهیزات فنی لازم برای ارتباط مستقم تصویری یا صوتی با تیم خبری همراه کند تا به موقع درمحل وقوع حادثه حاضر شود؟ سئوال مهم دیگر آنکه در مواردی که وسعت صحنه خبری گسترده است ، خبرنگار دقیقا به کدام نقطه اعزام شود تا بیشترین کارایی لازم را داشته باشد؟ پرسش ها بر اساس تجربه کاری توسط خبرگانی که قبلا تجربه کار خبری در شرایط بحرانی را داشته اند طراحی می شوند و همان ها هستند که پاسخ های مناسب را برای این سئوالات بدست می آورند. به عنوان نمونه در زمانی که نگارنده مدیر شبکه خبری العالم بودم یکی از سئوال های مهم درآن زمان این بود که خبرنگاران شبکه که تعداد انها درزما ن حمله آمریکا به عراق ،سه خبرنگار به همراه سه تیم متشکل ازتصویربردار، دستیار، مهندس فنی ارسال تصاویر ماهواره ای و کمک مهندس بود ،به کدام شهرها اعزام شوند تا بیشترین کارایی را برای انعکاس جنگ امریکا درعراق داشته باشند؟ برای یافتن پاسخ این سئوال دشوار نیاز بود تا با کسانی که با عراق وصحنه جنگ کاملا آشنا بودند مشورت شود تا بتوان تصمیم دقیق گرفت. اما بطورکلی آنچه که دراینگونه موارد به مدیریت خبرکمک می کند پیش بینی های لازم ازرویداد قبل ازوقوع آن وبعد تهیه اطلاعات پایه برای پشتیبانی اطلاعات عمومی و تخصصی مدیران، خبرنگاران و سردبیران خبر درباره رویداد مورد نظراست. در مورد جنگ آمریکا درعراق تمام قرائن و شواهد خبری حکایت از آن داشت که حمله آمریکا نزدیک است . اما در مواردی که نمی توان وقوع رویداد را پیش بینی کرد چه اقدامی برای مدیریت خبر درزمان وقوع بحران خبری لازم است؟ برای پاسخ به این سئوال مهم توجه به عوامل زیر راهگشا خواهد بود ماهیت بحران چیست؟چه سطحی ازمردم را دربرمی گیرد؟ برای کدام مخاطبان این بحران قابل توجه است؟ کدام جنبه های موضوعی بحران مورد نظرقابل پی گیری وبرنامه ریزی است. 4-4 تشکیل ستاد ویژه پشتیبانی گروه خبری در شرایط بحرانی هم زمان با شرایط بحرانی ضرورت تشکیل ستاد ویژه ای برای پشتیبانی محتوایی و اجرایی مدیریت بحران در رسانه های خبری بر کسی پوشیده نیست . این ستاد چهار موضوع ذیل را می تواند در اولویت رسیدگی قرار دهد : 1- جابجائی نیروها و تغییرساختارها وشرح وظایف جدید برای کارکنان بطورطبیعی درشرایط بحرانی ضرورت ایجاب می کند تا با تغییر وظایف درخبر، فضای جدیدی را برای کاربا سرعت بیشترواستفاده بهترازنیروهای موجود فراهم کرد. معمولا افراد حرفه ای که در رسانه های گروهی کارمی کنند قادرهستند هم زمان چند کاررا برعهده بگیرند. به عنوان نمونه تصویربرداران حرفه ای قادر خواهند بود کار مونتاژرا درسطحی قابل قبول برای ارسال فوری انجام دهند. یا اینکه خبرنگاران می توانند درمواردی که شرایط اقتضاء کند،مسئولیت تصویربرداری ازرویداد درحال وقوع را برعهده گیرند. 2- تغییر گردش کارقدیمی متناسب با شرایط بحرانی گردش کاردر رسانه های خبری متناسب با اینکه صوتی، تصویری یا مکتوب باشند، روال معمول خود را دارد که تقریبا بصورت یکسان درهمه جای دنیا به مورد اجرا گذارده می شود.اما درزمان وقوع یک بحران خبری ممکن است متناسب با تغییرمسئولیت های همکاران رسانه وتغییردرسازمان دهی امورخبر، درباره تغییرگردش کارخبررسانی وچگونگی تهیه خبروخبررسانی نیزتجدید نظر شود. گاهی یک تغییر کوچک در گردش کار در اتاق خبر ممکن است در ابتدا با مقاومت سردبیران یا دبیران خبر روبرو شود اما در عمل اگراین تغییر بصورت حساب شده انجام شده باشد ، می تواند کار خبر را به نحو قابل توجهی تغییر دهد. 3- درصورت لزوم دعوت به کارازافراد جدید بصورت موقت یا دائمی برای استفاده ازتخصص ویژه افراد درمواردی بسیار راهگشا خواهد بود. گاهی ورود تجهیرات جدید ضرورت جذب کسانی را که قادر به کار با آنها باشند ، اقتضاء می کند . 4- به کار گرفتن تجهیزات جدید به منظور پاسخگوئی به نیازهای فوری این مساله بویژه برای کار با نرم افزار ها و سخت افزارهای پیشرفته جدید بیش از سایر موارد ضرورت دارد. تجهیزات سبک و قابل حمل که بتواند تحت فشار و به مدت طولانی کار کنند در شرایط بحرانی متقاضی بیشتری دارند . 5- ویژه گی های تنظیم و تولید خبر در شرایط بحرانی برای کسانی که دررسانه های خبری به عنوان دبیر، سردبیر، خبرنگار و گوینده کارکرده اند این موضوع بدیهی به نظر می رسد که تنظیم وتولید خبردرشرایط بحرانی نمی تواند مانند شرایط عادی باشد . چرا که در شرایط بحرانی هم فشارکاری بسیار بیشترازوضعیت عادی است وهم زمان وسرعت و رقابت با رقبا ، تاثیرتعیین کننده ای برکاهش دقت درتنظیم و تولید محتوی خبر دارد. به همین جهت بر ای آنکه بتوان در شرایط بحرانی صحت ودقت را فدای سرعت و استرس کارنکرد ، لازم است اصول وروش های ویژه ای را به کار بست که اجرای دقیق آنها در نهایت موجب کاهش خطا در تنظیم و تولید اخبار و اطمینان از صحت اخبار پخش شده می گردد. مهم ترین آنها درچهار اصل ذیل خلاصه می شود: 1- تغییر تاکتیک ها وروش ها ی دست و پا گیردرتنظیم وتولید خبر 2- بازنگری درتعیین ارزش های خبری متناسب با شرایط بحرانی بوجود آمده 3- تغییرسیاست های خبری وکاربردی کردن انها متناسب با شرایط بحرانی جدید 4- اولویت بندی های جدید در شرایط بحرانی برای تسهیل در آنچه که دروازه بانی خبر خوانده می شود یعنی کدام خبر پخش شود و کدام خبر به چه دلیل پخش نشود. 6- روش ها و تكنيك های حل تعارضات در مديريت بحران 1-6 تكنيك انضباطی پیشگیرانه : دراين تكنيك ،قدرت انضباطي بدون سركوب همکاران ، متقاعده كننده است و كنش های سركوب گر خود را روی احساسات و روی حوزه رفتاری اعمال می كند . بدين ترتيب ،قدرت انضباطی مي تواند خود را در پيكر رسانه مثل يك داده قابل قبول باز توليد كند. در نتیجه یک روح جمعی بر کل رسانه حاکم می شود که در سایه آن همه برای رسیدن به اهداف تعین شده تلاش خواهند کرد . در این شرایط است که از دو باره کاری ها و زیر اب زدن ها و رقابتهای بازدارنده در محیط کاری جلوگیری می شود و در نهایت بازدهی کار به چنین برابر افزایش می یابد . این روش در واقع نقش پیشگیرانه دارد . چراکه در صورت اجرای صحیح ان اصولا تعارجی بین مجموعه همکاران در شرایط بحرانی پیش نمی آید. 2- 6 تكنيك روانی کاهنده : استفاده ازافراد کارآمد وحرفه ای برای مسئولیت هایی چون سردبیری که علاوه برتخصص درامورخبری باید درمدیریت همکاران با ایجاد همدلی فعالیت کنند ،موجب افزایش روحیه شادابی درمحیط کار می شود این روش خود مانع ایجاد تعارض درمحیط پراسترس خبرآن هم در شرایط بحرانی می شود. تکنیک ها و ابزارهای مربوط به نفوذ و به خدمت در آوردن همکاران توسط مدیران مربوطه باعث ایجاد محیط روانی می شود که تعارض های طبیعی که در نتیجه خستگی و فشار کار در محیط خبری بوجود می آید . با استفاده از اين تكنيك ،از طریق اعتمادسازی ، مثبت اندیشی ،روشنگری به سادگی قابل حل باشد. 3- 6 تكنيك چانه زنی برای متقاعد سازی : اين تكنيك با استفاده ازفنونی همچون ترغيب ، تطميع ، تشويق ، تهديد يا تركيبی از همه اينها است كه با عزم و اراده بيشترمدیران همراه باشد می تواند به اقناع همکاران منتهی شود. مدیران در شرایط بحران خبری باید بخاطر داشته باشند صرفا با امر و نهی و صدور دستور العمل های خبری نمی توان کا رآمدی بیشتر را مورد انتظار داشت . بلکه در این قبیل موارد باید مدیریت خبر بکوشد حتی الامکان توجیهات ضروری را در مواقع لزوم برای تصمیم های خود برای پرسنل ارائه دهد. بسیاری از تعارض ها به دلیل ناآگاهی از ضرورت تغییرات و نتایج انها در محیط خبری بوجود می آید. مدیرانی که ازقدرت چانه زنی برای اقناع همکاران خود برخوردارنیستند بیشتردرمعرض ایجاد تعارض های درونی در محیط رسانه قرارمی گیرند. به همین جهت ضمن آنکه باید برای همه تصمیم ها توجیه لازم را داشت ، نباید از یاد برد که برای اقناع سازی قاطعیت هم لازم است. مدیرباید به همکاران خودش نشان دهد که با خرد جمعی به تصمیم می رسد اما وقتی تصمیمی فرایند لازم را پشت سر گذاشت با قاطعیت اجرا می شود. 4-6تكنيك فراهم کردن امکان اظهار نظرمخالف : دراين شيوه سعی می شود،به منظورجلوگيری ازایجاد تعارض بین همکاران ومدیران راهبردهای موثر و كارآمدی طراحی وبه مورد اجرا گذارده شوند. براساس آن ايجاد امکانی برای تخليه اعتراض ها و انعکاس به موقع آنها به مدیران ذی ربط و تامين خواسته های حق و مشروع همکاران نقش موثری در ایجاد فضای مناسب کاری و حل وفصل تعارض های کاری خواهد دشت. اگر همکاران بدانند با انعکاس مشکلات و کمبود ها نه تنها کارخود را از دست نمی دهند بلکه به نظرات آنها حتی اگر قابل تامین شدن نباشد ، توجه می شود . درچنین محیط کاری ایجاد تعارض ها به حداقل ممکن می رسد 5-6 تكنيك ساده سازی فرایند کارها ساده سازی فرايند کاردرچارچوب روان سازی امور موجب می شود تعارض ها ی موجود قابل حل و فصل باشد. یکی از بزرگترین عوامل ایجاد تعارض در رسانه های گروهی سختی روند کار های ساده ای است که با ساده ترین شیوه ها قابل اجراهستند اما به دلیل گیرافتادن درچمبره ای ناشی ازبروکراسی بازی مشکلاتی را بوجود می آورد که در نهایت باعث رودرویی همکاران با یکدیگر می شوند بدون انکه بدانند عامل اصلی درگیری ها قوانین دست و پا گیر و تعریف روش هایی که در شرایط عادی هم امور را کند می کند در شرایط بحرانی که اصلا قابل اجرا نیستند. در اینگونه موارد مديريت زمان درارجاع اموربه كارشناسان مربوطه و پيگيری وظايف محوله در حل مشکلات بسیار راهگشا است . همچنین آموزش نيروهای پشتیبانی کننده مانند امور مالی و اداری و تدارکات و حمل ونقل در رسانه جهت اقدامات فوری در هنگام بحران نیز تاثییر تعیین کننده ای در گردش امور بصورت ساده دارد. 7- آفت های بحران در مدیریت خبر 1-7 ناتوانى درپيشبينى: درجه آگاهى ما نسبت به بحرانها بسيارپايين واغلب با وقوع بحران دچارغافلگيرى مىشويم. پيشبينى يك بحران به سادگى به معناى تعيين پيشا پيش زمان احتمالى وقوع آن نيست، بلكه اين پيشبينىها مىتوانند شرايط را براى حذف وكورساختن زودهنگام عناصرومؤلفههاى بحرانسازراازيك طرف وتعيين سازوكار و امكانات مقابله با آن را از طرف ديگر فراهم آورند. درواقع، چگونگى برخورد با يك بحران تا حد زيادي منوط به پيشبينى درست و يا عدم پيشبينى آن است و هر چه بتوانيم تصوير دقيقتر و جامعترى از حوادثى كه در بحرانهاى احتمالى روى خواهند داد ترسيم كنيم، در مديريت آن موفقتر خواهيم بود. 2- 7حاشيه فربهترازمتن: بحرانها همگى ازاين خصلت برخوردار بودند كه به نحو نگرانكننده اى حاشيه درآنها فربهترازمتن مىشوند. بدينمعنا كه كانون ابتدايى بحران (كه بحران از آنجا آغازمىشد)،حاشيههايى ايجاد مىكند كه به تدريج وباتوجه به نگاه خبری دور ازمتن اصلی جریان، فربهترودرنتيجه توجه دست اندرکاران خبررا به انحراف می کشاند. تا نقطه اى كه مديريت بحران به غلط تصورمىكند مهارآن به معناى مهاربحران است. بىدليل نيست كه مشاهده مىشود با وجود كنترل متن، حاشيهها همچنان فعالاند. برای دور شدن از چنین آفت بزرگی باید همه مسئولین را به دور شدن از حاشیه ها و پرداختن به متن توصیه کرد . 3- 7 گرایش ها جناحى یا گروهی دست اندر کاران رسانه : کاردررسانه مسأله اى فراجناحى است، چرا كه مىتواند موجوديت يك نظام سياسى را در معرض تهديد قراردهد. نبايد اين تصوردر میان مخاطبان ايجاد وبه آن دامن زده شود كه بحران توسط يك جناح و يا بخشى ازآن طراحى ومدیریت مىشود. ریشه بحرانها هميشه بايد به درستی شناسایی شوند ، تاثیرات واقعی آنها به دقت ارزیابی گردند. در نهایت راههای مقابله با آن بحران ها به خوبی برای مخاطبان رسانه بازگو شود. 4-7مديريت اطلاعات: انتقال ازوضعيت عادى به وضعيت بحرانى به معناى افزايش مشكلات درمسيرمديريت كارآمد اطلاعات است. دريافت دادهها، پردازش ومديرت توزيع آنها در بسترهاى بحرانى با دشوارىهاى افزونترى روبروست و برخورد با بحران و مهار آن را دشوارتر مىسازند. اين در حالى است كه وضعيت بحرانى بيش از هر زمان ديگر نيازمند مديريت مناسب اطلاعات است. سطحبندى، نظارت بر نحوهى توزيع اطلاعات و كنترل مجراهاى خبرى در مديريت اطلاعات حائز اهميتاند. 5-7 واماندگی در مدیریت خبر زمانی كه بحران رخ می دهد كارزیادی جزهدایت وکنترل نمی توان انجام داد ومهم ترین اقدامات دراین زمان اتخاذ تصمیم های صحیح است.ازدیدگاه مدیریت،برای اتخاذ تصمیم صحیح، به داده ها، اطلاعات، امكان پردازش وتحلیل نیازاست.اما متاسفانه منابع اصلی همه این موارد تنها قبل ازبروزبحران دراختیار است واگرپیش بینی و پیشگیری،برنامه ریزی و آموزش را انجام نداده باشیم،شاهد بروزبحران واماندگی دررسانه خواهیم بود. درواقع مدیریت خبر خود دچار بحران می شود. زیرا مدیر مرتباً با تصمیم های عجولانه و نسنجیده نه تنها بر وخامت اوضاع می افزاید بلكه بحرانهای جدیدی در اتاق خبر می آفریند كه حتی منشاء آنها به درستی قابل شناسایی نیستند و فقط عوارض ناشی از آنها مرتباً در كنترل بحران اصلی خلل ایجاد می كند. جمع بندی بحث از مباحث مطرح شده در این جا میتوان چنین نتیجه گرفت که تعریف و کارکرد مدیریت خبردر شرایط بحرانی تابع شرایط محیطی وتجربههای محلی ومنطقهای است.بحثهای نظری مطرح شده دراین بخش، همانطور که ملاحظه شد، نشان میدهد، فرهنگ، تعاملات اجتماعی، ارتباط قدرت و رسانه، نوع بحرانهای منطقهای ومیزان پیشرفتهای فنی و تکنولوژیکی بویژه درعرصه علوم ارتباطات هریک بر نحوة نگرش اندیشمندان این حوزه و نوع رهیافتهای پژوهشی تاثیربسزا داشته است، بهگونهای که به نظرمیرسد این مطالعات صرفا نظریه ای مبتنی بردانش نیستند، بلکه نوعی عملکرد تجربی هستند که برمطالعات موردی ملی و بین المللی بنا گردیدهاند. این برداشت اگردقیق و صحیح باشد، ضرورت نگاه ملی و تحقیق بومی را در بخش مدیریت خبر در شرایط بحرانی وانجام تحقیقات راهگشا را بیش ازپیش مورد تاکید قرارمیدهد. بویژه آنکه این مفاهیم در زبان فارسی پیشینه و ادبیات نظری چندانی نیز ندارند. علاوه براین به نظر میرسد با توجه به سرعت یافتن تحولات جهانی ، و شکل گرفتن بحرانهای روز افزون درعرصه های گوناگون ِاجتماعی،سیاسی وامنیتی،حساسیتهای استراتژیک براهمیت رسانه های خبری که درسطح ملی ، منطقهای وجهانی کارمی کنند، افزوده می شود. ازطرف دیگر تهدیدات ناشی ازتقابل رسانه ای که از آن به جنگ رسانه ها تعبیر می شود فضایی را بوجود آورده که باید نگاه پر رنگ تربه برخی مقولههایی نظیرمدیریت خبردرشرایط بحرانی داشته باشیم و از ابعاد مختلف و از منظرهای گوناگون این موضوع مهم را مورد واکاوی ومطالع و پژوهش قرار داد.
منابع :
فارسی:
1- قاسميان ،عابديان . بحران اطلاعات ، رشت : نشر نستوده ، 1382
2- تاجيك، محمدرضا. « مديريت بحران (نقدی بر شيوه های تحليل و تدبير بحران در ايران)» تهران انتشارت گفتمان چاپ اول 1384
3- گفتگو در باره مديريت بحران رسانه ، سايت آی تی ایران 25 آبان 1383 http://www.itiran.com/?type=news&id=2795 4- احمدی ، محمد . ديپلماسی رسانه ای و مديريت بحران های بين المللی سایت ارتباطات به آدرس : http://ertebatat.org/archives/84/5/000015.php 5- قائدی،محمد رضا، «مولفه های نظری بحران» ، مجله راهبرد شماره 29 ص332-317 پائیز 1382
6- نگردين رالف«خبروتهيه خبر»ترجمه فرانك پيروزفر،رسانه سال٢، ش٤ زمستان ١٣٧٠.ص 41- 32
7- قندی حسین ونعیم بدیعی « روزنامه نگاری نوین» تهران،دانشگاه علامه طباطبایی ، چاپ دوم 1380 ص 404 - 315
8- نصراللهی اکبر ، «مدیریت پوشش خبری بحران در رسانههای حرفهای» چاپ اول: 1389/ دفترمطالعات و توسعه رسانهها
9- وردی نژاد فریدون و بهرامی رشتیانی شهلا «مدیریت بحران و رسانهها»،تهران ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها( سمت ) چاپ اول 1388
انگلیسی:
Mitroff, I.I., Pearson, C. and Pauchant, T.C. (1992). Crisis management and strategicmanagement: similarities, differences and challenges. In Shrivastava, P (Ed.), “Advances in strategic Management, JAI Press, 8, P: 235
2- Potter Deborah, Independent Handbook of Journalism Bureau of International Information Programs,U.S. Department of State http://usinfo.state.gov/2006
3- Hamel, G. and Prahaland, C.K. (1993). Strategy as Stretch and Leverage. Harvard Business Review, 71, 2, 75-84.
4- Stoop, J.A. (2003), Critical Size events: a new toll for crisis management resource allocation? safety science, 41, 463-480.
5-Reuters Foundation Reporters handbook 2006.Published by Reuters Limited, The Reuters,Building, South Colonnade, Canary Wharf,London, E14 5EP.
6- Thompson, A.A. and Strickland, A.J. (1995), Strategic Management: concepts and cases. Chicago: Irwin.
7- M.V.Kamath, So you want to be a journalist?, in Professional Journalism, new Dehli: WIKAS PUBLISHING HOUSE PVT LTD,1988. pp 1-7.
8- Winter,William,CRISIS JOURNALISM A Handbook For Media Response American Press Institute October2001,Sunrise Valley Drive, Reston, VA 20191 www.americanpressinstitute.org
9 - Wilson, B.G. (1992) Crisis Management: A case study of three American Universities. University of Pitlsburg, PA