اول انکه به  آمریکا اثبات شد  راهبرد" فشار و مذاکره " نتیجه مورد نظر واشنگتن را در دو سال اخیر به همراه نداشته و نه تنها موجب توقف فعالیت های ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم نشد بلکه تحریم های گسترده علیه ایران باعث عزم ملی برای گسترش فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران گردید . به عنوان نمونه ساخت میله سوخت هسته ای برای استفاده ازسوخت راکتورهسته ای تهران در آذرماه گذشته وتائید آژانس بین المللی برموفقیت آمیز بودن این پروژه حیرت ناظران مطلع به پیچیدگی وپیشرفته بودن این پروژه را برانگیخت.بطوریکه رقبای جنگ طلب اقای اوباما درفعالیت های انتخاباتی  ریاست جمهوری در آمریکا ، با اذعان به بی حاصل بودن تحریم ها ، برجنگ با ایران تاکید کردند . البته روشن  بود که اوباما نمی تواند در شرایط حساس کنونی سرنوشت جهان ومنطقه را به خیال پردازی های تندرو های جمهوریخواه گره بزند . براین اساس اوباما با دست برداشتن از شعار توقف غنی سازی اورانیوم در ایران به سمتی رفت تا با ایجاد "محدودیت کنترل شده" در فعالیت های هسته ای ایران به دنبال رسیدن به راهکاری میانه باشد. دراین راهکارآنگونه که مطبوعات امریکا نوشتند آمریکا تنها دنبال توقف غنی سازی در سطح بیست درصد است و با ادامه غنی سازی در سطح پنج درصدی در ایران مشکلی ندارد . به شرط آنکه ایران بپذیرد در چهارچوب های کنترلی و نظارتی آژانس فعالیت کند.

دومین عاملی که موجب شد بن بست مذاکرات شکسته شود اذعان امریکا به پذیرش طرح گام به گام روسیه بود. این موضوع از آنجا اهمیت دارد که ایران همیشه به موضع یکطرفه و طلبکارانه امریکا اعتراض داشته است . در سالهای اخیر آمریکا همیشه خواهان پذیرش تعهدات یکجانبه از سوی ایران بود بدون آنکه حتی یک مورد از تعهدات متقابل را بپذیرد . اکنون در مذاکرات استانبول 2 بدون انکه بر طرح گام به گام روسیه تصریحی شود بر این واقعیت اذعان شد که هر دو طرف پذیرفته اند اولا در عمل نشان دهند که به دنبال راه حل هستند و ثانیا مرحله به مرحله کار را جلوببرند.

سومین عامل تاکید بر فتوای تاریخی وتاثیرگذارآیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی از سوی هیات ایرانی بود که درواقع با تاکید برحرام بودن تولید وتکثیرسلاح های اتمی اعتماد  را برجو مذاکرات حاکم کرد. صدوراین فتوا و تبیین قطعیت و تاثیرگذاری آن بر سیاست گذاری های دولت از سوی دکتر جلیلی  مذاکره کننده ارشد ایرانی  ، طرف های مقابل را بر متعهد بودن  ایران برای به نتیجه رساندن مذاکرات استانبول 2 دلگرم ساخت . 

اکنون بحث اصلی آن است که چهارچوبی که دو طرف برای مذاکرات بعدی درسوم خرداد در بغداد پذیرفتند احتمالا چه عناصری را شامل می شود . بر اساس گفته های دو طرف مقرر شده اقای باقری معاون بین الملل اقای جلیلی مذاکراتی با معاون خانم اشتون داشته باشد تا در باره پیش نویس مذاکرات بغداد به توافق برسند .

 اما از گفته های دو طرف مشخص است که حداقل در باره اصول ذیل به نتیجه رسیدند :

1- محوراصلی مذاکرات آتی،راهکارهای اجرای شدن  پیمان منع تولید وگسترش سلاح های هسته ای موسوم  به NPT   در تمامی ابعادش  باشد  .

2- هرگونه تعهدی دوطرفه خواهد بود ودرهرمرحله با اجرایی شدن هر بند ازتوافق، طرف مقابل متعهد به اجرای بند توافق شده خواهد بود. زیرا اصولا اجرای هرمرحله منوط به اجرای کامل مرحله قبل می شود . با این تدبیر دیگر طرف مقابل نگران اجرایی نشدن تعهدات پیشین نخواهد بود. 

3- ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران قطعی خواهد بود و گروه پنج به علاوه یک این موضوع را به عنوان یک واقعیت غیر قابل انکارمی پذیرد زیرا در پیمان ان پی تی برای همه کشورهایی که زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای ، فعالیت های هسته ای صلح آمیز داشته باشند به رسمیت شناخته شده است.   

4- ایران نیز متقالا هر گونه اقدامی را که در چهارچوب پیمان ان پی تی و پادمان اجرایی ان برای اطمینان بخشی به آژانس لازم باشد انجام خواهد داد تا طرف مقابل هیچ گونه بهانه ای برای نگرانی از برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران  نداشته باشد.

با در نظر گرفتن اصول و چهارچوب فوق اکنون باید دید آیا جناح های جنگ طلب وماجراجو اجازه خواهند داد تا روند تحولات به سمتی پیش رود  که در نهایت پرونده فعالیت های صلح آمیز ایران به آژانس باز گردد و در دستور کار عادی این سازمان قرار گیرد؟

به نظر می رسد همه چیز برای رسیدن به توافقی همه جانبه آماده است اما نمی شود به سرعت موانع موجود را برطرف کرد وانتظارداشت پیچیدگی های کار ده ساله در ظرف مدت کوتاهی حل شود . اما اگر جهت گیری ها انچنانکه در جریان مذاکرات استانبول 2 پیش رفت به سمت رسیدن به راه حل های میانه ومنطقی باشد بطور قطع می توان همکاری های ثمر بخش را  جایگزین بی اعتمادی های گذشته کرد .