مهم‌ترين رقيبان پوتين در انتخابات رياست‌جمهوري روسيه از سوي چه احزابي پشتيباني مي‌شوند؟

به صورت سنتي رقيب مهم ولاديمير پوتين رهبر حزب حاكم «روسيه واحد»، گنادي زوگانف رهبر حزب كمونيست روسيه است. علاوه بر اين در بين رقيبان پوتين، سرگئي ميرونف، رهبر حزب «روسيه عادل»، ولاديمير ژيرينفسكي، رهبر حزب ليبرال دموكرات روسيه و ميخاييل پروخوروف، سومين ميلياردر روس، نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري روسيه هستند كه حدود 2 ميليون امضاي لازم را براي حضور در عرصه انتخاباتي به دست آورده‌اند. آقاي نمتسف، معاون نخست‌وزير در دوره يلتسين رقيب ديگر وي به حساب مي‌آيد. آقاي كاسيانف نخست‌وزير سابق روسيه هم از رقباي ديگر رهبر حزب روسيه واحد است. البته به نظر مي‌رسد با توجه به شواهد، همه رقباي پوتين شايد نتوانند حدود 20 درصد آرا را به دست آورند و حتي اين پيش‌بيني وجود دارد كه انتخابات به دور دوم كشيده نشود، اما اين گزينه نيز وجود دارد كه در صورت راي بيشتر مخالفان پوتين، انتخابات به دور دوم كشيده شود.

با توجه به افزايش جايگاه كمونيست‌ها در روسيه تا چه حد ممكن است كمونيست‌ها در برابر حركت پوتين مانع ايجاد كنند؟

كمونيست‌ها نسبت به دور قبلي شانس بيشتري در انتخابات رياست جمهوري دارند چراكه هم مقدار نارضايتي در روسيه بيشتر شده و هم آقاي زوگانف تلاش كرده است با مخاطب قرار دادن اقشار كم‌درآمد روسيه و همچنين انتقادهاي شديد از سياست‌هاي جاري تاحدي افكار عمومي را به سمت خود جذب كند، اما به هر حال نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد كه در دور اول، پوتين آراي لازم را كسب خواهد كرد.

قبلا مخالفان دولت روسيه بدون توجه به هشدارهاي مقامات اين كشور اعلام كرده بودند‌ تظاهرات گسترده‌اي را در مسكو برگزار مي‌كنند. غربگراها تا چه اندازه مي‌توانند بازي قدرت را در روسيه به هم بزنند؟

در انتخابات كنوني غربگراها (آقاي نمتسف، كاسيانف و ريچكوف) متحد شده‌اند و حزب «براي آزادي» را تشكيل داده‌اند. آنها در تلاش هستند ‌افكار عمومي را به سوي خود جذب كنند، ولي بايد گفت غربگراها در روسيه زير 5 درصد حامي و پشتيبان دارند و در مجموع اين گرايش هنوز نتوانسته است موقعيت خود ‌را تثبيت كند. اين جريان تلاش مي‌كند تا با رويكرد رسانه‌اي (و اين كه حامي تفكرات غرب هستند ولي مجري سياست‌هاي آمريكايي نيستند) خود را مستقل از آمريكا نشان دهند. از سوي ديگر اين جريان در خيابان‌ها با به راه انداختن تظاهرات و برگزاري راهپيمايي و تجمع‌ها تلاش كرده، قدرت سازماندهي‌اش را به رخ آمريكا و پوتين بكشد و ديديم كه متقابلا موافقان نيز در مقابل آنان واكنش نشان دادند.

به نظر مي‌رسد آمريكايي‌ها از غربگرا‌ها در روسيه حمايت مي‌كنند، اما بايد گفت هنوز زمان زيادي لازم است تا آنان به قدرت برسند. در مجموع، تمام قرائن و شواهد بيانگر آن است كه اين طيف، شانس زيادي در مقابل پوتين ندارند. گذشته از اين در بين مخالفان پوتين نيز همه، غربگرا نيستند و بخشي از آنان ملي‌گراياني هستند كه به حزب ميهن‌پرستان وابسته‌اند. كمونيست‌ها هم در عين حال كه مخالف پوتين هستند، مخالف غرب هم هستند.

در صورت پيروزي پوتين در انتخابات رياست جمهوي روسيه او چه اصلاحاتي را مدنظر دارد؟

بهشتي‌پور: گر چه آمريكايي‌ها از غربگرا‌ها در روسيه حمايت مي‌كنند، اما بايد گفت هنوز زمان زيادي لازم است تا آنان به قدرت برسند. در مجموع، تمام قرائن و شواهد بيانگر آن است كه اين طيف، شانس زيادي در مقابل پوتين ندارد

اين امر موضوع قابل بحثي در روسيه كنوني است و حداقل در سخنراني‌هاي پوتين به آن پرداخته مي‌شود. وي وعده داده كه در دوره سوم رياست جمهوري او ما شاهد پوتين جديدي، ‌ در‌عرصه سياست داخلي و خارجي باشيم. ‌ پوتين تلاش خواهد كرد سياست مستقل‌تري نسبت به آمريكا داشته باشد تا بتواند منتقدان داخلي خود را در سياست خارجي- كه پوتين و مدودف را محكوم مي‌كردند در برابر آمريكا امتياز داده و هيچ امتيازي را نتوانسته‌اند كسب كنند- قانع كند و پاسخي به‌ انتقادات آنها بدهد. يعني در 2 مسير سياست داخلي و خارجي ما شاهد تغييرات قابل توجهي خواهيم بود و وعده آن داده شده است، اما بايد ديد كه اين شعارها به عمل درخواهد‌آمد يا خير.

از نظر اقتصادي در دوره آينده بايد به چه ضرورت‌هايي پاسخ داده شود؟

روسيه، اكنون تبديل به كشوري شده كه داراي تنوع صادراتي نيست و مشخصا مواد خام اوليه اين كشور اعم از نفت و گاز در كنار صادرات اسلحه و جنگ‌افزار (دومين كشور صادركننده جنگ‌افزار بعد از آمريكا در جهان) است، اما اين براي روسيه خوب نيست و نشان‌دهنده يك اقتصاد ناسالم است، چراكه در سال‌هاي اخير هم با وجود بالارفتن قيمت نفت و گاز در سطح جهان و افزايش قابل‌توجه درآمد ملي روس‌ها توزيع درآمد بين مردم به بدترين نحو ممكن انجام شده است، همچنان اختلاف طبقاتي ‌بين مردم زياد و شكاف درآمدي بين فقرا و اغنيا بيشتر شده است. در كنار اين نيز قول پوتين در مورد برخورد با اليگارشي مالي روسيه كه گفته است با آن‌ مقابله مي‌كند را بايد ديد در عمل چگونه خواهد بود.

هرچند قبلا پوتين با افرادي مانند خودورفسكي مقابله مي‌كرد، اما اكنون روسيه وضعيت بدتري دارد. طبق آمار رسمي سال 2011 حدود 84 ميليارد دلار و سال 2010 هم حدود 30 ميليارد دلار سرمايه از روسيه خارج شده است. اين ارقام در نوع خود قابل توجه بوده و نشان‌دهنده نوعي نگراني نسبت به آينده در اين كشور و بي‌ثباتي اقتصادي آن است. آنچه مشخص است در صورت به قدرت رسيدن پوتين ، وي در اين دوره به سمت انجام اصلاحات در اقتصاد روسيه حركت خواهد كرد تا در درجه نخست، روسيه را از يك كشور صادركننده مواد خام به كشوري صنعتي تبديل كند، چراكه اين كشور به طور بالقوه اين شرايط را دارد و از سوي ديگر هم مشكلات اقتصادي روسيه را بايد حل كند تا بتواند جلوي فرار سرمايه‌ها را از اين كشور بگيرد.

سرنوشت مدود‌ف در آينده چه خواهد بود؟

پوتين قول داده كه مدودف نخست‌وزير شود و من فكر مي‌كنم موضوع اصلاحات اقتصادي يكي از اولويت‌هاي دولت مدودف خواهد بود و وي نيز مجبور است يكسري اصلاحات را در اين كشور انجام دهد.

اگر انتخابات به دور دوم كشيده شود رقيب اصلي پوتين چه كسي مي‌تواند باشد؟

به احتمال زياد در صورت كشيده شدن انتخابات به دور دوم، رقيب اصلي وي از حزب كمونيست يعني آقاي زوگانف خواهد بود. وي بيشترين شانس را در اين زمينه دارد، اما بايد گفت اين احتمال اكنون ضعيف است. زوگانف در دهه 90 در رقابت با يلتسين به دور دوم رفت و از يلتسين شكست خورد، اما اكنون در نظرسنجي‌ها چنين چيزي امكان ندارد.

جايگاه حزب روسيه واحد در آينده چگونه خواهد بود؟

در گذشته هم در دوران شوروي سابق، شخص دبيركل حزب كمونيست (مانند گورباچف برژنف و استالين) نقش اصلي را در كشور داشت. در روسيه تزاري هم تزار نقش واقعي و اصلي را داشت. حزب كنوني روسيه واحد (كه حزب حاكم است) در مجلس و انتخابات دوما موقعيت خود را تثبيت كرده است. در اين صورت هرچند رهبر حزب، رئيس‌جمهور مي‌شود، اما انتخاب پوتين تاثير قابل توجهي روي اين حزب نخواهد گذاشت، چرا كه در نظام روسيه بيش از آن كه نظام حزبي حاكم باشد افراد تعيين‌كننده هستند. يعني اين شخص پوتين است كه تاثيرگذار عمده است نه حزب. نظام حزبي كمتر مي‌تواند نقش‌آفريني كند.

با توجه به اعتراض‌هاي چند ماه اخير مخالفان در روسيه تا چه حد احتمال دارد بعد از انتخابات شاهد اين‌گونه تحولات و اعتراض‌ها در روسيه باشيم؟

واقعيت اين است كه سيستم انتخاباتي در روسيه به گونه‌اي است كه مي‌توان به آن اعتراض داشت، اما نمي‌توان نسبت به آن از پديده تقلب بزرگ (آن‌گونه كه مخالفان از آن ياد مي‌كنند) حرف زد. در انتخابات پارلماني ماه‌ گذشته نيز كساني كه مي‌گفتند تقلب شده است 3 موضوع را ناديده مي‌گرفتند؛ نخست اين‌كه نتايج انتخابات تقريبا مشابه آن چيزي بود كه در نظرسنجي‌ها مطرح شده بود، دوم آن كه اختلاف بين نفر اول و دوم يعني حزب كمونيست در پارلمان 3 برابر بود و اساسا چنين تقلب وسيعي امكان‌پذير نيست و سوم آن كه افراد ثبت‌نام‌كننده كارت حوزه‌هاي راي را داشته و نوعي كنترل دقيق بر راي‌گيري وجود داشت. لذا نمي‌توان موضوع تقلب را به عنوان سوژه‌اي مناسب براي انتخابات روسيه مطرح كرد. با اين همه حالا گفته مي‌شود پوتين بودجه‌اي هنگفت را صرف كرده تا 97 هزار حوزه راي‌گيري را سازمان‌دهي كند و در واقع دوربين‌هايي هم قرار است كار گذاشته شود تا مردم، حوزه‌هاي راي‌گيري را به طور مستقيم شاهد باشند و بهانه‌جويي‌ها در اين موضوع مطرح نشود. به هر حال اگر تظاهرات اعتراض‌آميزي بعد از نتايج انتخابات رياست جمهوري برگزارشود از اين راه مخالفان به جايي نخواهند رسيد و اين شيوه در روسيه جواب نمي‌دهد.