همکاری های دو جانبه ایران و روسیه درقفقاز جنوبی
نگاهی به فرصت ها و تهدید هادر مناسبات ایران و روسیه
چکیده مطلب :
در مقاله پیش روی سعی شده است ابتدا زمینه ها و موانع همکاری بین ایران و روسیه در قفقازجنوبی بررسی شود وسپس به این سئوال اساسی پاسخ دهیم که چه نیازی به همکاری دو کشوردراین حوزه است؟
البته بنا بر ضرورت نگاهی کلی هم به آسیب شناسی مناسبات ایران و روسیه ازمنظر فرصت ها و موانع همکاری ها دا شته ایم .
دربحث موانع توسعه همکاری های ایران و روسیه به دودسته متمایزازهم توجه شده که یکی ریشه درتحلیل ها وتصمیم های مسئولین دوکشور و تصمیم سازان داخلی دارد. ودیگری به تاثیرپذیری وتاثیرگذاری مناسبات ایران وروسیه ازسیاست های آمریکا وبویژه دربحث پرونده هسته ای ایران مربوط می شود.
درباره زمینه های همکاری نیزبه تعلقات مشترک سیاسی اقتصادی درمناطقی چون آسیای مرکزی و قفقاز، خاورمیانه و بویژه خلیج فارس توجه شده و برهمکاری های راهبردی در عرصه اکتشاف،تولید وصدورانرژی وانتقال آن به بازارهای جهانی تاکید شده است. چراکه این زمینه های کاری مشترک است که منافع مشترک بین دو کشوررا خلق می کند و این منافع مشترک است که موجب پایداری ودوام مناسبات ایران وروسیه می شود.
دراین میان به تناسب موضوع مقاله زمینه های مناسب قفقاز جنوبی به عنوان یک بستر آماده برای توسعه مناسبات بین تهران و مسکو معرفی شده است.
واژگان کلیدی : قفقازجنوبی، منافع مشترک ، همکاری های منطقه ای ، موانع توسعه همکاری ها ، مداخلات خارج منطقه ای ،
مقدمه :
ایران وروسیه به عنوان دو کشورهمسایه ازطریق دریاچه خزر، با سابقه طولانی چهارصد سال (کرمی 1388 ، ص143 ) مناسبات پرفراز و نشیب، درآغازدومین دهه ازهزاره سوم میلادی به نحو قابل توجه ای ازگرمی مناسباتشان کاسته شده است. این مساله که چرا با وجود منافع متعددی که درروابط دوستانه بین دو کشور بصورت بالقوه وجود دارد ، اما حرکت به سوی گسترش مناسبات با کندی روبرو است ؛ موضوع سئوال مهمی است که تلاش شده به بخشی ازآن دراینجا پاسخ داده شود. البته درسال برگزاری انتخابات پارلمانی درروسیه (دسامبر2011) وریاست جمهوری(می 2012 ) تحت تاثیرتمایلات اقتدارطلبانه روسی که مایل هستند کشورشان را مستقل از غرب ببینند و نیز به دلیل بد قولی های امریکا درباره پروژه تهاجمی موسوم به "سپردفاع موشکی" ، روسیه باردیگرتوجه خود را به ایران معطوف داشته تا نشان دهد می تواند همچنان به عنوان یک بازیگر جهانی مطرح باشد. ارائه طرح گام به گام لاوروف برای حل وفصل پرونده هسته ای ایران به طرف آمریکای حرکت ابتکاری تازه ای بود که به خوبی این روند را به نمایش گذاشت. را آغاز کرده که نوید دهنده برداشتن گامی های جدیدی درتوسعه مناسبات دوطرف می باشد. این حرکت ازآن جهت که در طول سال 2010 شاهد حاکم شدن سردی بی سابقه برمناسبات دو جانبه بودیم ، مهم به نظر می رسد.
واقعیت آن است که ایران وروسیه برای آنکه بتوانند مناسبات خود را بهبود بخشند،لازم است درحوزه های جدیدی وارد همکاری های مشترکی شوند که تا پیش ازاین به دلیل سوابق تاریخی منفی و رقابت های غیرسازنده وازهمه مهم ترتحریکات بازیگران فرامنطقه ای، امکان سرمایه گذاری مشترک وبرنامه ریزی برای رسیدن به تعامل سازنده که منافع آن متوجه همه طرف ها باشد ، نداشتند.
به باورنگارنده یکی ازحوزه های اساسی که می تواند زمینه ساز گسترش همکاری های ایران و روسیه باشد ، منطقه راهبردی قفقازجنوبی است . به دلیل ویژه گی هایی که این منطقه دارد و بخاطر تاثیر تعیین کننده آن برامنیت ملی هردوکشور، طراحی وایجاد زمینه برای هرگونه همکاری پایداربین ایران وروسیه ، علاوه برآنکه موجب توسعه مناسبات متقابلا سودمند دوکشورمی شود، به ایجاد ورشدِ ثبات وامنیت درقفقاز جنوبی کمک می کند. درنتیجه سه کشور آذربایجان ، ارمنستان وگرجستان هم ازاین همکاری های سود می برند. دردورانی که ایالات متحده آمریکا همچنان سیاست یکجانبه گرایی بوش را با ترجمه جدیدی ازتغییر در دوران اوباما پیش می برد، همکاری بین ایران وروسیه بیش ازهرزمان دیگر اهمیت پیدا کرده است. به همین دلیل باید دید چگونه می توان موانع موجود را بر سرراه همکاری بین روسیه و ایران ، بطورکلی شناسایی کرد و از بین برد؟ به تبع آن راه برای همکاری دوکشوردرقفقازجنوبی ، آماده می شود. در اینجا با سه پرسش اصلی روبروهستیم :
1- آیا اساسا این همکاری به نفع دو کشور و کشورهای منطقه است ؟
2- آیا چنین همکاری می تواند تاثیرمثبتی برایجاد ثبات وامنیت درقفقازداشته باشد؟
3- امنیت وثباتی که گم شده قفقازدردودهه اخیربوده چگونه درسایه همکاری های چند جانبه تامین می شود؟
برای پاسخ به این سه سئوال مهم باید ویژه گی های ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک قفقاز را در نظرداشت. دراین نگاه سه جانبه به خوبی می توان ریشه های اختلاف های قومی در قفقازجنوبی را درک کرد و دلیل دامن زدن به اختلاف های قومی را که موجب بروزحداقل سه جنگ ناخواسته دردودهه گذشته بین ارامنه وآذری ها بر سر حاکمیت برقره باغ ازیکسو وآبخازها وگرجی ها برسر حاکمیت بر آبخازیا و اوستیا یی ها با گرجستان برسرحاکمیت براوستیای جنوبی ازسوی دیگرشده است؛ کشف کرد. این هم از ویژه گی های جالب قفقاز است که تکثرقومی در این منطقه هم بهانه ای برای ایجاد بحران و هم زمینه ای برای همکاری های اقتصادی و راهبردی است.
دراین میان دولتمردان روسیه و ایران هرکدام متناسب با نفوذ وانگیزه ای که دارند البته نه به یک اندازه می توانند به حل وفصل مشکلات قومی و اختلاف ارضی و کاهش تمایلات جدایی طلبانه کمک کنند. بنابراین این دو کشوراگر بتوانند به عنوان بازیگران تاثیرگذار برمنطقه قفقازجنوبی بجای رقابت با یکدیگر، زمینه های جدیدی را برای همکاری با هم تعریف کنند، کشورهای جنوب قفقازنه تنها ازاین همکاری زیان نمی بینند بلکه موجب فراهم شدن همکاری های منطقه ای چند جانبه با شرکت کلیه کشورهای منطقه براساس "منافع مشترک" خواهد شد. درصورت شکل گرفتن همکاری های منطقه ای بر اساس منافع متقابل ، بهانه برای مداخله کشورهای فرا منطقه ای کمتر شده و یا کاملا ازبین می رود.
پیشینه بحث:
پس ازپیروزی انقلاب اسلامی درایران درسال 1979 تحولی اساسی درباره نوع مناسبات تهران با مسکو بوجود آمد. در این دوران روابط ایران با سایرکشورها بیشترمتکی برسیاست نفی سلطه بلوک شرق وبلوک غرب بصورت هم زمان بود. این نوع نگرش با درون مایه ای ایدئولوژیک همراه بود.( مقدمه قانون اساسی جمهوری اسالامی ایران )
اما دوازده سال بعد با فروپاشی شوروی درسال 1991 روسیه جدید پا به عرصه جغرافیای سیاسی جهان گذاشت که با نگرشی متفاوت ازدوران شوروی، نوعی عمل گرایی راجایگزین ایدئولوژی گرایی درسیاست خارجی خود کرد.
بطورطبیعی این دوتحول اساسی درفاصله کمی بیشترازیک دهه درهردو کشور، تاثیرتعیین کننده ای بر شروع فصل جدیدی درمناسبات تهران و مسکو داشت.
درسالهای پس از 1992تهران ازیکسو تلاش می کرد برای مقابله وخنثی کردن فشارهای غیرقانونی و امتیازطلبانه غرب، ازروسیه کمک بگیرد. ازسوی دیگر روسیه نیز که ازنیاز تهران به گرمی مناسباتش با مسکومطمئن بود، می کوشید ازطریق بازی کردن با کارت ایران ، ازآمریکا ومتحدانش امتیاز بگیرد. این سیاست تا زمانی که یلتسین ودولت غرب گرایش درروسیه حاکم بود تاثیر مثبتی برروابط دو کشور نداشت. دراین دوران تیم حاکم به رهبری یلتسن ازنزدیک شدن بیشتر به ایران اجتناب می کرد و به اصطلاح تا آنجا پیش می رفت که بتواند به قراردادی چون قرارداد موسوم به گور– چرنومیردین دست یابد . با این وجود حزب کمونیست به رهبری زوگانف حامی توسعه بیشتر مناسبات با تهران بود تا روسیه دست برتری در مناسباتش با آمریکا در منطقه و بویژه در خاورمیانه داشته باشد . جریان ملی گرایی روسی مانند ژیرنفسکی رهبر حزب لیبرال دموکرات روسیه نیزکمابیش سیاست نزدیک شدن بیشتربه ایران را دنبال می کرد . با روی کار امدن پوتین درآغاز دهه اول هزاره سوم ، روسیه تلاش کرد به موازات فایق آمدن برمشکلات داخلی خود در قفقاز شمالی ، در باره روابط خود با غرب بویژه پس از ماجرای یازده سپتامبر تجدید نظر کند . در این مسیر پوتین بویژه در دوران دوم ریاست جمهوری خود استراتژی مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا را در دوران بوش پسر در پیش گرفت . در چهار چوب همین سیاست نقش ایران برای ایجاد توازن در مناسبات با امریکا اهمیت بیشتری پیدا کرد.
ایران که ازسال 2002 درگیر پرونده سازی غرب در باره فعالیت های صلح آمیزهسته ای خود در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای و پس از آن در شورای امنیت سازمان ملل شده بود ، از روسیه انتظارداشت اگر نمی تواند به قطعنامه های ناعادلانه علیه ایران رای منفی بدهد ، حداقل با رای ممتنع خود به این قطعنامه ها نشان دهد که نمی خواهد درزمین بازی که غرب صحنه گردان آن بوده بازی کند. به همین جهت ایران هم تلاش کرد در برابرهم سویی روسیه با آمریکا سیاست مدارا و در همان حال همکاری با روسیه را به شکل محدود ادامه دهد. آمدن مدودوف به کرملین در سال 2008 و تغییر محسوس دیدگاه های روسیه پس ا ز روی کار آمدن دموکرات ها به رهبری اوباما در کاخ سفید ، به موازات بهبود فضای همکاری بین واشنگتن و مسکو ، وضعیت دشوارتری را برای مناسبات ایران و روسیه حاکم کرد.چراکه به موازات توافق های پشت وپرده ودربخشی علنی، فشارغرب علیه ایران برای توقف برنامه های صلح آمیزهسته ای اش با کمک روسیه شدت بیشتری گرفت .
درچنین فضایی ارائه دیدگاهی برای بهبود همکاری های دو جانبه آن هم درمنطقه راهبردی قفقازجنوبی درنگاه اول شاید ساده لوحانه به نظربرسد. اما با نگاهی عمیق تر و آینده نگر می توان بخوبی دریافت که درصورت آنکه هردوطرف به منافع بلند مدت خود بیندیشند،برای بازسازی مناسبات هیچ زمان دیرنیست و یکی ازراهکارهای دقیق برای ایجاد وتعریف منافع مشترک،طراحی زمینه های جدید برای همکاری است.
برای رسیدن به چنین همکاری های سودمند، دوکشوربا موانع ومشکلاتی درونی وبیرونی روبروهستند که می توان با اتکاء به فرصت ها و زمینه های مثبتی که در مناسبات دو جانبه و چند جانبه در منطقه وجود دارد ، آن موانع را از سر راه برداشت.
1- موانع موجود بر سراه همکاری ها بین روسیه و ایران
در یک ارزیابی کلی ایران و روسیه برای توسعه همکاری ها با دو نوع مانع متفاوت اما در ارتباط با هم روبرو هستند :
1-1- موانع ناشی از دیدگاه های داخل
هم در روسیه و هم در ایران گروههایی از روشنفکران ، روزنامه نگاران ، اساتید دانشگاهی و حتی مردم عادی هستند که براساس باورهای غلط برجای مانده ازدوران جنگ سرد ، نگاه مثبتی به گسترش مناسبات بین دو کشور ندارند. این دیدگاه ها دربین بعضی ازمسئولین رده بالا درهردو کشور نیز بوجود آمده است. دراین میان در روسیه بخاطر آنکه تصور می شود ایران به همان اندازه که ضد غرب است با روسیه نیز مخالف است . مسئولین همیشه در همکاری با ایران دچار نوعی ملاحظه کاری افراطی شده اند. آنها هیچگاه نپذیرفته اند که در ایران تحولات ناشی از فرو پاشی شوروی و اتخاذ سیاست های جدید در کرملین درارتباط با همه کشورها ازجمله ایران، بخوبی درک شده ودیگر نظریات مبتنی بر نفی رابطه نزدیک با روسیه حداقل در میان مسئولین مورد توجه قرار نمی گیرد ، بلکه درست برعکس همچنانکه درجریان دیدارپوتین با آیت الله خامنه ای رهبرایران درسال 2007 در تهران مطرح شد ، ایران مایل است درکلیه زمینه درعالی ترین سطوح با روسیه مناسبات برابری داشته باشد .
با وجود این در طرف ایرانی ، هم هنوز تعداد قابل توجهی از صاحب نظران هستند که معتقدند روسیه تنها به منافع یکطرفه خود آن هم در کوتاه مدت توجه دارد و بر این اساس معتقدند ایران نه می تواند و نباید روی دوستی با روسیه حساب باز کند. آنها بر این باورند که ایران از طریق عادی سازی مناسبات خود با آمریکا و اتحادیه اروپا می تواند تعامل بهتری با روسیه داشته باشد چراکه روسیه در آن صورت نگاه یکطرفه ای به مناسبات خود با ایران نخواهد داشت.
2-1- موانع ناشی از تحریکات خارجی
آمریکا و اسرائیل در دو دهه گذشته همه امکانات خود را برای منزوی کردن ایران بکار گرفته اند تا به گمان خود بتوانند با ایجاد محدودیت برای ایران ، این کشور را وادار به تسلیم در برابر خواسته های نامحدود و نامشروع خود کنند . اما ایران با اتخاذ سیاستی چند جانبه با محور قرار دادن استقلال خواهی تلاش کرده است ضمن خنثی کردن تلاش های تل آویو و واشنگتن ، مسیرخود را پیش ببرد. دراین را ه ایران از طریق توسعه مناسبات خود با کشورهای شرق اروپا از جمله روسیه و آسیایی ازجمله چین، هند ، کره جنوبی ، اندونزی و مالزی و کشورهای آمریکای لاتین چون برزیل و ونزوئلا ونیز گسترش روابط با کشورهای آفریقایی از جمله آفریقای جنوبی و نیجریه ، مصر به آمریکا و متحدانش نشان داده است که سیاست تحریم به جایی نمی رسد و در بازی منافع این شرکتهای تحریم کننده ایران هستند که بازار فروش کالاهای خود را از دست می دهند .
روسیه با در نظر گرفتن منافع کوتاه مدت خود در دو سال اخیر همراهی بیشتری را با واشنگتن و تل آویو از خود نشاتن داده است به این گمان که تصور می کند وعده آمریکایی ها برای سرمایه گذاری بیشتر در روسیه محقق خواهد شد. غافل از آنکه پس از گذشت دو سال ایجاد تحولات ریشه دار در رژیم های عربی در شمال آفریقا و خاورمیانه ، معادلات جدیدی در حال شکل گرفتن است که روسیه با همراهی آمریکا کمترین نقش را در این تحولات بر عهده دارد.
آمریکا که در بلند مدت به دنبال ایجاد تغییرات در روسیه از طریق احزاب غرب گرا است در این مقطع با فراموشی تحولات ناشی ازمداخله گرجستان دراوستیای جنوبی وسپس وارد شدن روسیه در جنگ آگوست 2008 ؛شرایط را برای همکاری مقطعی با روسیه مناسب دیده تا به اصطلاح وقتی با کمک مسکو، ایران را تسلیم خود کرد، به سراغ روسیه برمی گردد وازطریق دامن زدن به تمایلات جدایی طلبانه درقفقاز شمالی و نواحی مسلمان نشین رودخانه ولگا ، بازی جدید را برای تجزیه روسیه سازمان می دهد.در اینجا آمریکا درقالب یک منجی به ظاهربشردوست وطرفداردموکراسی ظاهر می شود. اما کیست که نداند انها همچنان تئوری تنگترکردن حلقه محاصره علیه روسیه را ازطریق گسترش ناتودنبال می کنند
براین اساس باید گفت تا زمانی که تحریکات تل آویووواشنگتن برای تخریب مناسبات تهران و مسکو ادامه دارد و تا زمانی که روسیه به این تحریکها پاسخ مثبت می دهد، نمی توان انتظار تحول اساسی در مناسبات ایران و روسیه را داشت.
2- فرصت های موجود در مناسبات ایران و روسیه
هرچند ارزيابی قدرت بالفعل و بالقوه كشورها و تعيين جايگاه آنها در نظام بينالملل دشوار است، اما در هزاره سوم میلادی برخلاف گذشته ترکیبی ازمولفه هایی مانند قدرت نظامی ، توان اقتصادی بویژه میزان حضوردربازارمبادلات پولی وکالا درجهان، نقش آن کشورها در تولید علم وفناوری، ميزان اعتبار آنها ناشی ازرفتارهای معقول ديپلماتيك وسياسی وبالاخره جایگاه آنهادرتولید محصولات فرهنگ وهنرجهانی،میزان تاثیرگذاری و جایگاه جهانی آن کشورها را تعیین می کند. ازاین نگاه هم روسیه وهم ایران با درجه های ازنقاط قوت وضعف به عنوان کشورهای تاثیر گذاردرسطح منطقه وجهان شناخته می شوند. زیرارفتار يك كشوردرعرصه بينالملل تا حدود زيادی با ملاحظه جايگاهش در اين ساختار شكل ميگيرد. جايگاه مفهوم مهمی است كه در كنار نظام بينالملل به شناخت محيط خارجی كمك میكند و در تشخيص الگوهای كنش و واكنش عنصرتعيينكننده است (1)
این یک واقعیت است که روسیه و ایران می توانند نقش مکمل را برای یکدیگرایفا کنند ودرصورتی که بر مشکلات وموانع موجود فایق شوند، درسایه همکاری با یکدیگربهتروبیشترخواهند توانست به اهداف مثبت خود دست پیدا کنند. مهم ترین فرصت هایی که درحال حاضر بین دوکشورموجود است عبارتند از :
ا- تعلقات مشترک سیاسی اقتصادی درمناطقی چون آسیای مرکزی وقفقاز،خاورمیانه و بویژه خلیج فارس ایران مایل است درآسیای مرکزی و قفقازنقش بیشتری داشته باشد و روسیه نیز متقابلا به دنبال ایفاء نقش گسترده تری در خاورمیانه و خلیج فارس است . هردو کشور به نسبت های مختلف می توانند بستعر ساز شکل گرفتن چنین همکاری هایی باشند .
2- همکاری های راهبردی در عرصه اکتشاف ، تولید و صدور انرژی وانتقال آن به بازارهای جهانی بسیار حائزاهمیت است . این همکاری در بازار گاز با تشکیل مجمع کشورهای صادر کننده گاز بین ایران و روسیه و چند کشور دیگر وارد مرحله جدیدی شد اما به دلایل گوناگون هنوز تاثیرگذاری لازم را در بازارهای جهانی نداشته است. اما همکاری روسیه با اوپک که ایران در حال حاضر ریاست دوره ای آنرا بر عهده دارد و نقش کلیدی در آن ایفاء می کند، بسیار اهمیت دارد.
3- همکاری درعرصه حمل ونقل و ترانزیت کالا بویژه با در نظرگرفتن نزديكی فاصله دو كشور و كاهش هزينههای حمل ونقل برای کشورهای همسایه بدلیل وجود زيرساختهای متنوع برای انتقال كالا ازمسيرهای هوايی، دريايی و زمينی تنوع موجود وتقاضاي روزافزون براي محصولات مختلف در بازار روسيه و ایران ونیز قيمت تمامشده پايين توليدات در ايران و روسيه در مقیاسه با کشورهای اروپایی
4- کمک به حل و فصل بحران های منطقه ای به منظور ایجاد ثبات لازم برای افزایش همکاری های در منطقه و ازبین بردن بهانه برای مداخله قدرت های فرا منطقه ای چرا که بدون شک هردو کشورازتبعات منفی بحران های جاری زیان می بینند وامنیت آنها با تهدید های بالقوه ناشی ازاین بحران ها روبرو است.
در این میان وجود بعضی ازعلائق تاريخی بين دوكشوربويژه درجنوب روسيه زمینه مساعدی را فراهم می کند تا عزم جدی برای تغییر وضعیت کنونی فراهم شود. براین اساس یکی از مناطقی که میتواند شروع خوبی برای ایجاد تحول مثبت درمناسبات یخ زده روسیه وایران فراهم کند، منطقه راهبردی قفقاز جنوبی است .
4- قفقاز جنوبی بستر مناسب برای همکاری های چند جانبه
رشته كوههای قفقازبه طول 1500 كيلومتر، از شبه جزيره تامان در شمال دريای سياه با جهتی شمال غربی ـ جنوب شرقی تا شبه جزيره آبشوران درغرب دريای خزر كشيده شده است. اين رشته كوه ازميانه سرزمين قفقازمی گذرد و آن را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسيم می كند. در جنوب اين رشته كوه ها به ترتيب از شرق به غرب جمهوری های آذربايجان ، ارمنستان و گرجستان قراردارد .(2)
این سه کشور در مجموع 186100 کیلومتر مربع قفقاز جنوبی را تشکیل می دهند که با برخورداری از حدود بیست میلیون جمعیت در موقعیت ژئوپلتیکی قرار دارد که شمال را به جنوب و شرق را به غرب ارتباط می دهد. از همین رو جایگاهی راهبردی برای همه کشورها از جمله ایران و روسیه دارد.(3)
1-4- دلایل اهمیت قفقاز جنوبی برای ایران و روسیه
قفقاز ازسه جهت برای ايران و روسیه اهميت اساسی دارد .
اول ارتباط عميق تاريخی وفرهنگی هردوکشوربا مردم منطقه كه بستربسيارمناسبی را برای همکاریهای سياسی و اقتصادی و فرهنگی درقفقاز جنوبی فراهم می كند .
دوم به لحاظ راههای ارتباطی ایران به شرق اروپا و روسیه به خلیج فارس ، قفقاز نقش واسط بسيار مهمی برای ارتباطات زمینی و ریلی دارد . بطوريكه با فعال شدن اين راه ارتباطی ازدوجنبه براهميت نقش ايران و روسیه می افزاید
1- برای ایران ازآن جهت که می تواند ضمن تامین نیازهای مبادلاتی خود با منطقه با دسترسی آسان تر به شرق اروپا برسد. همچنین كالاهای كشورهای شمال و شرق اروپا از طریق روسیه و کشورهای قفقاز جنوبی را به حوزه خليج فارس و ازآنجا به آب های آزاد برساند.
2- برای روسیه ، دسترسی به خلیج فارس از طریق قفقاز و ایران بسیارآسان تر و امن تر خواهد بود. و راه جايگزينی برای كشورهای اروپائی برای ارتباط با افغانستان پاكستان وهند به شمار مي رود. همه اين موارد درزمانی محقق می شود که روسیه وايران بتوانند ازطريق قفقازبا شما ل و شرق اروپا ارتباط برقراركنند. در این میان کشورهای آذربایجان،ارمنستان وگرجستان نیزبه دلیل برخورداری بیشترازحق ترانزیت منافع خود راخواهند داشت.
سوم ازجنبه امنيتی قفقازدرواقع خط حائل بين ايران و روسیه به شمار مي رود . بر اين اساس هر گونه ناامنی در قفقاز تاثير تعين كننده بر ايجاد تهديد عليه ايران و روسیه دارد همچنانكه هر گونه ناامنی در این دو کشور متقابلا عواقب منفی برای امنيت و ثبات در قفقاز خواهد داشت .
براین اساس با در نظرگرفتن مولفه های سه گانه فوق ، دستيابی به امنيتی پايدار وباثبات درقفقازجنوبی باید یک هدف استراتژیک برای روسیه و ایران باشد. هدفی که بدون همکاری بایکدیگر به سادگی محقق نمی شود. زیرا هر دو کشور در شرایط حساس کنونی به توسعه مناسبات اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی در منطقه نیاز دارند. ایران برای آنکه بتواند حصار تحمیلی تحریم ها را بشکند و روسیه بخاطر آنکه بتواند بهانه را از دست آمریکا و متحدانش برای مداخله در قفقاز جنوبی از بین ببرد.
2-4 راههای شکل گرفتن همکاریها ی روسیه و ایران در قفقاز جنوبی
اگر واقع بین باشیم این حقیقت را می پذیریم که تهران و مسکو به تنهایی نمی توانند همکاری های گسترده در قفقاز جنوبی را بوجود آورند . این دو کشور برای رسیدن به چنین همکاری هایی باید چهار مشکل اساسی را از پیش روی برداند
1-2-4- حل مشکلات قومی و اختلاف ارضی
کمک به حل وفصل اختلافات قومی و ارضی که در قفقاز همه نوع همکاری را تحت تاثیر قرار داده است . به عنوان نمونه در مورد بحران قره باغ که از سال 1988 همچنان جریان دارد روسیه باید نشان دهد که اتهام به این کشور در باره کمک به تداوم بحران قره باغ به منظور بهره برداری از آن در توازن بخشیدن به مناسبات مسکوبا ایروان وباکو،صحت ندارد. ایران نیزباید ازطریق نفوذی که درمناسبات خود با آذری ها وارامنه قره باغ دارد ،به متقاعد کردن آنها برای رسیدن به توافقی جامع کمک کند.این درست است که هم در ارمنستان و هم در آذربایجان کسانی هستند که به نقش آفرینی مشترک ایران و روسیه در این زمینه به شدت بدبین هستند وهمچنان 18 سال است که به فعالیت های گروه مینسک دل خوش ساختند اما واقعیت آن است که این بحران که عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی برادامه آن تاثیر دارد بدون همکاری جامع بین کشورهای منطقه که ایران هم شامل آن باشد ، حل و فصل نمی شود. ضمن آنکه همکاری روسیه و ایران درزمینه استقرارصلح در قره باغ با اقدام های صلح جویانه سایرکشورها در تعارض نیست .
2-2-4- ایجاد پروژه های مشترک اقتصادی
تجربه گذشته این واقعیت را به اثبات رسانده است زمانی همکاری های بین کشورهای منطقه تداوم پیدا می کند که منافع مشترکی بین آنها بوجود آمده باشد . بدون منافع مشترک همکاری های دوجانبه و یاچند جانبه معنا نمی یابد. براین اساس تعریف پروژه های مشترک اقتصادی برای آنکه انگیزه لازم برای همکاری بیشتربین ایران و روسیه وسه کشورقفقازجنوبی شکل گیرد. ضرورت حتمی دارد.این پروژه هاهم میتواند درزمینه های نفتی وگازی باشد وهم می تواند ابعاد حمل ونقل کالا را شامل شود. به عنوان نمونه نصيراف معاون شركت دولتی نفت جمهوری آذربايجان می گوید :
" تا سال 2013 میلادی توليد گازطبيعی در اين كشور دو برابر خواهد شد و به همين دليل ، پيشنهاد های خوبی بويژه از سوی شركت گازپرم روسيه كه آمادگی خود را برای خريدگاز جمهوری آذربايجان با قيمت اروپایی اعلام کرده است و پيشنهاد ايران كه علاوه بر خريد ، از مزايای خوبی از جمله ترانزيت گاز نيز برخورداراست، دريافت کرده ايم (4)
ايران خواستار خريد گاز طبيعی صادراتی جمهوری آذربايجان ازفاز دوم حوزه گازی شاه دنيزاست چرا این همکاری درقالب یک پروژه سه جانبه بین ایران و روسیه و آذربایجان شکل نگیرد. دراین صورت مزایای بیشتری هم برای هرسه طرف دارد. زیرا براساس نظريه واقعگرايی،مؤلفههای قدرتِ يك بازيگر جايگاه آن را درنظام بينالملل تعيين وتوزيع قدرت درنظام بينالملل، ساختار آن را تعريف ميكند. ساختار در اين نظريه به چگونگی نظميافتگی وترتيب اجزاء اشاره دارد وتغييردراين ترتيبات است كه میتواند به تغييررفتارها منجرشود. (5)
بر اساس اين نظريه توزيع توانمندیها ميان واحدهای سياسی عامل تمايز آنها است و ميزان توانايی واقعی آنها را ، در پیگيری منافع خود درعرصه بينالملل، جایگاه آنهارا تعيين میكند. این همان عامل مهمی است که دردودهه گذشته هم ایران وهم روسیه آنرا نادیده گرفته اند.
روسیه در این سالها ترجیح می داد به تنهایی با کشورهای قفقاز جنوبی وارد تعامل شود چرا که بیشتر منافع یکطرفه ای را برای خود جستجو می کرد غافل از آنکه اگر از همان ابتدا وارد تعامل سازنده با کشورهای قفقازجنوبی می شد وبا کمک گرفتن ازکشورهایی نظیرایران و ترکیه فضای مثبتی را برای ایجاد بسترهای مناسب همکاری ،فراهم می ساخت. اما نگاه امنیتی برتصمیم های سیاسی واقتصادی ونیز تمامیت خواهی ، مانع از آن می شد که روسیه حتی به نیاز به "تغییرسیاست ها" فکر کند.
به عنوان مثال ، باوجودآنکه 80 ٪ از ساختار انرژی ارمنستان به روسیه تعلق دارد. زمانی که ایران با ارمنستان قرارداد صدور گاز را امضاء کرد ، روسیه با خرید اکثر سهام شرکت طرف قرار داد ایران در ارمنستان ArmRosGazprom به زعم خود کنترل خط لوله گاز ایران به ارمنستان را بدست گرفت تا ارمنستان نتواند به یک کشور ترانزیت گاز ایران به بازارهای اروپایی تبدیل شود. (6)
معلوم است چنین نگرشی نمی تواند در بلند مدت به نفع روسیه و کشورهای منطقه باشد. در حالی که تشکیل شرکت مشترکی ازروسیه، ایران، ارمنستان در این مورد بسیار راهگشا خواهد بود. بدون شک این همکاری هیچ صدمه ای به واردات سالانه چهل میلیارد مترمکعبی ارمنستان از روسیه نمی زد بلکه موجب تقویت این همکاری ها هم می شد.
دراين مورد تغییر نگرش ایران نسبت به همکاری های منطقه ای نیز ضرورت دارد . ایران به جای مخالفت با طرح های پیشنهادی غرب در زمینه نفت و گاز و حمل ونقل ، بهتر است از طریق همکاری با روسیه راههای موازی را که هیچ تعارضی هم با منافع دیگران ندارد دنبال کند از جمله این اواخر طرح ساخت راه آهن در جنوب قفقاز مورد توجه مجدد قرار گرفته است . آذربايجان رسما انصراف از ساخت راه آهن باكو - تفليس - جيهان را اعلام كرد . در همان حال ارمنستان نيز اتمام اولين مرحله ساخت راه آهن از ايران رااعلام كرده است . هر دو خط براي قفقاز جنوبي حائز اهمیت است و به تغيير ارزش جغرافيایی وسياسي اين منطقه منتهی خواهد شد. درهمین حال ساخت شبكه راه آهن باكو- تفليس - قارص براي آذربايجان يك پروژه حائزاهميت است . بنابه نظر نمايندگان و كارشناسان تركيه نوسازي راه آهن از " قارص " به سوي شهر "گيومري" در ارمنستان نسبت به ساخت خطوط جديد " آخالكالاكي- قارص " اولويت دارد.عامل عدم تحقق اين پروژه نبود ارتباطات ارمنستان با باكو مي باشد . تا زمانی كه ارمنستان ازمنطقه اشغال شده ناگورنو قره باغ خارج نشود باكو مذاكرات با اين كشوررا شروع خواهد كرد. درهمین حال برای دولت گرجستان ساخت راه آهن قارص- آخالكالاكی مهم است.
اما به دلیل مشکلات مناسبات روسیه با گرجستان مشارکت روسیه دراین پروژه منتفی است درحالی که ایران مایل است بتواند دراینگونه همکاری ها مشارکت کند تا زمینه برای استفاده بیشتر ازبنادر گرجستان در دریای سیاه فراهم شود. به همین جهت ایران تمایل دارد نقش مثبتی در کاهش اختلاف های مسکو و تفلیس ایفا نماید. (7)
3-2-4- کمک به نهایی شدن پرونده هسته ای ایران
روسیه نمی تواند انتظار داشته باشد ایران به خواسته های غیر منطقی آمریکا و متحدانش تن دهد تا زمینه برای همکاری اش با تهران آماده شود. بلکه آنچه که روسیه می تواند ازایران انتظارداشته باشد، شفاف تر شدن سیاست هایش برای رفع سوئ تفاهم های موجود و بازگشت پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس بین المللی انرژی هسته ای تا مانند سایر کشورها بصورت عادی بررسی شود.
ایران هم با پذیرش بیش ازچهارهزارنفرساعت بازرسی از تاسیسات هسته ای خود نشان داده است تا آماده است هرگونه اقدام مشروعی را برای ایجاد اعتماد در صحنه بین المللی به عمل آورد. بدون شک اینگونه همکاری متقابل بهانه را برای مخالفت با همکاری های روسیه و ایران از بین می برد .
"ولادیمیرساژین" کارمند ارشدعلمی انستیتوخاورشناسی آکادمی علوم روسیه درمقاله ای که در روزنامه روسی "ورمیا نووستی" منتشر شد، درباره آینده روابط سیاسی ایران و روسیه می نویسد:
" البته، همه چیز به مسکو بستگی ندارد. منافعی هستند که خارج از چارچوب روابط بین کشورها هستند. این شامل تامین امنیت منطقه ای و بین المللی می شود. صحبت درباره سیاست خارجی و نظامی کشور است واین که این سیاست تاچه حد مطابق مطالبات امنیتی می باشد. این بویژه مربوط به عرصه هسته ای می شود. ازاین رو، کشورهایی که در راه تحقق برنامه هسته ای گام برمی دارند، باید خودشان به جامعه جهانی ثابت کنند که فعالیت نظامی ندارند. برای این کارتماس تنگاتنگ با ارگان های بین المللی،دردرجه اول با آژانس بین المللی انرژی اتمی و با سازمان ملل متحد لازم است. علاوه بر این در سیاست خارجی قابل پیش بینی بودن و تداوم سیاست ها لازم هست. مسکو که خواستار گزینه دیپلماتیک برای حل مسئله هسته ای ایران است وهرآنچه را که ممکن بود انجام داد تا تهران را به ضرورت دیالوگ سازنده متقاعد کند و درعین حال ازحق آن برای استفاده صلح آمیز از اتم حمایت کند. " (8)
اما دانشمندان هسته ای روسیه به خوبی می دانند دستیابی ایران به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم به معنای رسیدن به تکنولوژی پیچیده ساخت و نگهداری واستفاده امن ازبمب هسته ای نیست. ایران در حال حاضر صرفا به تکنولوژی غنی سازی اورانیوم دست یافته و برنامه ای برای ساخت بمب اتمی ندارد زیرا که می داند بمب هسته ای امنیت هیچ کشوری را تضمین نمی کند بلکه آنرا با تهدید بیشتری روبرو می سازد. براین اساس باید بهانه جویی ها را ازهردوطرف کنارگذارد و برای همکاری بیشترازقفقاز جنوبی شروع کرد .
4-2-4- گسترش زمینه های بازرگانی دو یا چند جانبه
براساس آمار موجود طي سالهاي 80 تا 88 روسيه هشت ميليارد و 200 ميليون دلار كالا به ايران صادر و در مقابل يك ميليارد و 800 ميليون دلار از ايران واردات داشته است. اختلاف واردات و صادرات ايران و روسيه طي اين سالها شش ميليارد و 400 ميليون دلار به نفع مسكو بوده است.(9)
اما این روند از سال 2008 با کاهش قابل توجهی روبرو بوده است بطوریکه در سال 2008 مبادلات تجاری روسیه و ایران بدون به حساب آوردن همکاری های فنی - نظامی برابر با 3.7 میلیارد دلار بود. در سال 2009 این شاخص به کمتر از 3 میلیارد دلار رسید. در سال 2008 سهم واردات از روسیه در ایران برابر با 6% کل واردات ایران بود. این در حالیست که سهم کشورهای اتحادیه اروپا22%، چین15% و امارات متحده عربی12% بود. درمقابل سهم ایران درواردات روسیه به سطح نازل دودهم درصد کل واردات روسیه رسیده بود. روزنامه روسی ورمیا نووستی14 مارس 2011
مبادلات بازرگانی دو جانبه به دلیل مواضع سیاسی دو طرف روند نزولی تری را دردو سال اخیردرپیش گرفته است دراین باره حمید صافدل رییس سازمان توسعه تجارت درهمایش بررسی روابط بازرگانی ایران و روسیه می گوید:
"در۱۲ ماهه سال ۲۰۱۰ صادرات ایران به روسیه ۳۱۷ میلیون دلاروآمارواردات ازروسیه درهمین سال ۴۹۵ میلیون دلاربوده است. آمارتجارت در سه ماهه نخست سال ۲۰۱۱ نشان میدهد صادرات ایران به روسیه ۱۱۴ میلیون دلار وواردات ازروسیه در سه ماهه نخست سال ۷۹ میلیون دلار بوده است"(10)
واقعیت تلخی در این آمار ها موجود است که نشان می دهد تا چه حد دو کشور بخاطر اختلافات سیاسی پیش آمده که عمدتا ازسوی کاخ سفید برنامه ریزی شده است تاچه میزان ازاهمیت تحولات درحال شکل گیری درمناسبات دوجانبه غفلت ورزیده اند. مشکلاتی که امروز بر سرراه تجارت بین دو کشور موجود است ، بواسطه فضا سازی لازم در قفقاز جنوبی می تواند به عنوان یکی از راههای میان بر دچار تحول قابل توجهی شود . برای رسیدن به چنین تحولی لازم است از طریق رایزنی مستقیم مقام های مسئول و برگزاری اجلاس کمیسیون مشترک واجلاس کمیته توسعه مناسبات تجاری دو شور چارهاندیشی شود.
توجه به اطلاعرسانی درخصوص توانمندیهای تجاری دو کشور در قفقاز جنوبی و معرفی فرصتهای بازرگانی وسرمایه گذاری از سوی شرکتهای دو کشور به عنوان اقدامی فراتر از تجارت صرف کالایی، دست به کاری بنیانی زد که بتواند همه فعالیت ها را تحت تاثیر قرار دهد.
انعقاد موافقتنامه جامع همکاریهای تجاری بین ایران و روسیه به عنوان جایگزینی برای موافقتنامه بازرگانی فعلی وتکمیل زیرساختهای حقوقی درسایرزمینهها ، ازجمله توجه به قیمت تمامشده محصولات و نیز اصل رقابت در تجارت، افزایش کمی و کیفی بخشهای رایزنی بازرگانی در دو کشور به عنوان ابزاری برای مساعدت به شرکتهای صادراتی، مساعدت به موضوع اعطای روادید تجاری طولانی مدت به تجار، افزایش تعداد هیاتهای تجاری دو کشور برای بازدید از نمایشگاههای تخصصی و نیز مشارکت در نمایشگاههای معتبر، افزایش سطح همکاریهای استانی، حمایت از شرکتهای صاحب برند و هلدینگ و حل مشکلات مربوط به موارد بانکی، حملونقل و گمرکی را برای حل مشکلات موجود لازم به نظر می رسد. برای شناخت ظرفیتهای عظیم همکاری بین دو کشور، مشارکت در نمایشگاههای دو طرف و برگزاری سمینارهای علمی در دو کشور ضروری است.
البته بدورازعوامل سیاسی از پیش مشکلاتی ازجمله دشواری ارتباط دوكشوربدليل زبانهاي اختصاصي رايج وفراگيرنبودن زبانهاي رايج بينالمللي، بهره نبردن شرکت های روسيه از روشها و سيستمهاي نوين بانكي وتبادلات پولي ازجمله مسائلی است که درکنارذهنيت سنتي منفي دردوكشور نسبت به يكديگر بدليل تبليغات غربي وناکافی بودن شناخت بازرگانان دوکشورازوسعت بازارموجود برکاهش مبادلات تاثیر داشته است. اگر روسیه و ایران اراده کافی برای فایق آمدن براین مشکلات را ازخود نشان دهند با برنامه ريزي دقیق برای حضوربه موقع وموفق شرکتهاي روسی وایرانی درپروژههای مشترک درقفقاز جنوبی با برخورداری ازحمايتهاي خاص دولت های منطقه می توان امیدواربودتا رقابتهاي منفي بین دو کشور ازبین رفته وعرصه برای صادرات کالا های با کیفیت به قفقاز جنوبی آماده شود. آگاهي ازنياز بازاراين منطقه، ازاهميت خاصي برخورداراست، چراكه متاسفانه ديد بازرگانان ايران ازروسيه، فقط صادرات آهن،چوب ونفت وباوربازرگانان روسي ازايران نيزفقط صادرات خشكبار و مواد غذايي است،درحالي كه دوكشوردربخشهای مختلف صنعتي و كشاورزي داراي توانمندیهای قابل توجهی هستند.
ایران وروسیه باید بتوانند با برطرف کردن ضعف نظام بانكي دوكشوروضعف سيستم حمل و نقل دريايي و جاده اي دركنار نقص نظام بيمه اي درتعاملات وتبادلات اقتصادي، پتانسيل هاي موجود در قفقاز جنوبی را شناسایی وبه جستجوی تشکیل اتحاد گمرکی جدیدی بین کشورهای منطقه با مشارکت همه کشورها از جمله ترکیه فراهم سازند. (11)
نتیجه گیری و جمع بندی بحث
1- نداشتن راهبردی مشخص وبلند مدت برای حمايت ازهمكاریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین ایران و روسیه برای استفاده صحیح ازفرصت هایی که پیش می آیند ، دورنمای روشنی را برای حل مشکلات موجود ترسیم نمی کند.
2- نبود اراده كافی برای رفع مشکلات موجود درروابط تهران وروسیه بخاطرتاثیرپذیری مسئولین هردوکشورازسیاست های تفرقه آمیزآمریکا ونبود آگاهی کافی ازدلایل رفتارهای سیاسی مردم و مسئولان دوکشور، بدون درنظرگرفتن فرهنگ، آداب، عادات و رسوم ویژه آنان به مواردی از سوء تفاهم رفتاری انجامیده ، كه گسترش همكاریهای ايران با روسیه را تحتالشعاع قرارداده است.
3- دردنيايي كه از آن به عنوان عصر ارتباطات و وابستگي متقابل نام مي برند، ايران و روسیه نمی توانند به مسائل امنيتی قفقازجنوبی بی توجه باشند.چرا كه نا امنی دراین منطقه راهبردی مستقيما برامنيت ملی آنها تاثيرمی گذارد. تاريخ نشان داده است قفقاز يك منطقه برخورد به معنای واقعی كلمه است. اين منطقه بسيار حساس، شكننده و بحرانی است . به همین دلیل همکاری ایران و روسیه با حمایت کشورهای جنوب قفقاز شرایط مثبتی را فراهم می کند که همه طرف ها می توانند از منافع آن برخوردار شوند.
4- روسیه به دنبال این است که نفوذ خود را هر چه بیشتر در آسیای میانه و قفقاز تثبیت کند، در حالی که ایران به دنبال این است که وضعیت قفقاز به سمت همکاری از نوعی که می خواهد پیش رود چرا که ازلحاظ تاریخی، فرهنگی و مذهبی پیوندهای عمیقی با قفقاز داشته و دارد. این دو دیدگاه نیاز به تغییر برای رسیدن به راه حل های مشترک دارد.
4- تا زمانی که مناسبات ایران و روسیه براین مبنا باشد که ازیکسو ایران انتظار داشته باشد که حداقل روسیه به عنوان یک عامل توازنبخش درمناسبات ایران با کشورهای غربی عمل کند. واز سوی دیگر روسیه هم تنها برای بازی با کارت ایران در برابر آمریکا به سراغ ایران بیاید ، مناسبات تهران و مسکو از یک متغییر مستقل و تاثیر گذار به یک متغییر وابسته به سیاست خارجی آمریکا و متحدانش تبدیل می شود . بنابراین ایران و روسیه باید بتوانند خود را از سیاست گذاری های آمریکا برای تعیین سطح روابطشان آزاد کنند.
5- ایران وروسیه با دوراندیشی نگران بازشدن جاپا برای ناتودرقفقازهستند. ازاین روباید از هراقدامی که موجب باز شدن پای ناتو به منطقه می شود، ممانعت کنند. براین اساس باید به هر شکل ممکن اختلاف های موجود بین گرجستان و روسیه کاسته شود. راه جلوگیری ازاینکه قفقاز باردیگرعرصه منازعات قدرت ها شود؛ باز کردن جا پا برای ناتونیست. همچنانکه حمایت از تجزیه طلبی هم گره کوری را که ایجاد شده ، بسته تر می کند. مشکل آبخازیا و اوستیای جنوبی در چهارچوب همکاری های منطقه ای سریع تر حل می شود.
6- قفقاز باید بی طرف بماند تا نقش تاریخی خود را که پل ارتباطی آسیا به اروپا از جنوب به شمال و شرق و غرب است به خوبی ایفا کند .تنها بی طرفی قفقاز می تواند خط حائل بین منازعات قدرتهای درگیرباشد .
7- تجزیه طلبی درقفقازکه درمقایسه با سایر نقاط جهان ازنظرتنوع قومی درقیاس با جمعیت و وسعت خود نمونه ندارد، محکوم به شکست است و نمی تواند مبنایی برای صلح و ثبات باشد. چراکه تمایلات جدایی طلبی دراین منطقه ریشه درسیاستهای پشت پرده قدرتهای بزرگ داشته و دارد. اگرقراراست مشکل قومیت ها وجدایی طلبی ها دراین منطقه حل شود می توان با استفاده ازالگوهای موفق درجهان مانند انچه درسوئیس تجربه شده این مشکلات حل شود
8- امنیت منطقه قفقاز در درجه اول برای کشورهای منطقه اولویت اول محسوب می شود و می توان ازطریق ایجاد سازوکارهایی که توسط کشورهای منطقه تعیین می شود به مدل همکاری های امنیت پایداردربلند مدت دست یافت. بنابراین مداخله کشورهای خارج منطقه به ایجاد تزاحم ودرگیری کمک می کند وعامل برقراری امنیت نمی تواند باشد
9- روسیه وایران برای آنکه بتوانند ازوضعیت کنونی مناسبات سرد خارج شوند، باید از فرصت های موجود در قفقاز جنوبی برای ایجاد تحرک جدید در کوتاه ترین زمان ممکن استفاده کنند .
10- تهدیدهای موجود ناشی از اختلافات ارضی و قومی با اتکاء به تمایلات جدایی طلبی ، با ایجادهمکاری های اقتصادی جدید درسطح به خوبی قابل حل وفصل خواهند بود.
پانویس ها
(1) سیف زاده،سید حسین ، نظریه پردازی در روابط بین الملل، انتشارات سمت، تهران1379،ص112
(2) دكتراميراحمديان، بهرام، جغرافيای كامل قفقاز ،انتشارات سازمان جغرافيای وزارت دفاع و پشتيبانی نيروهای مسلح ، سال 1381 ، ، ص 1
(4) دفتربرون مرزی صدا وسیما در باکو چهارشنبه 20/3/88 به نقل از روزنامه انگليسی زبان مسنجرچاپ تفلیس 9 جون 2009
(5) قوام،عبدالعلی ،اصول سیاست خارجی وسیاست بینالملل،انشارات سمت چاپ یازدهم، تهران، 1384،ص87
(6) www.chathamhouse.org.uk 16 REP Seminar Summary: Soft Power? The Means and Ends of Russian Influence
(7) سایت خبرگزاری ریانوستی به نقل از روزنامه نزاویسیمایا گازتا چاپ مسکو 11/2/2011
(8) سایت خبرگزاری ریا نوستی 15 اسفند به نقل از روزنامه ورمیا نووستی (ششم مارس 2011)
(9) سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی30/1/1390 irna.ir/NewsShow.aspx?NID=30190329
(10) خبرگزاری ایسنا 6/2/90
(11) سایت روسیران- 5/2/90 http://www.rusiran.com
12- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران ( از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1375، ص 208
13- ساختار و تحولات سیاسی در فدراسیون روسیه و روابط با جمهوری اسلامی ایران نویسنده: مهدی صفری سال انتشار: تابستان 1384 ناشر: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی
14-روابط جمهوری اسلامی ایران وفدراسیون روسیه(عصرنوین همکاریها) مولف: جهانگیرکرمی/ناشر:دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل وزارت خارجه،چاپ اول،226 صفحه.
15- کرمی، جهانگیر، روابط جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه(عصر نوین همکاری ها) ،1388 ،ص،143.