عبرتها از گذشته برای برنامهریزی آینده
از روز یکشنبه ششم مهرماه، «مکانیزم ماشه» با پشتیبانی آمریکا و اقدام ماجراجویانه تروئیکای اروپایی فعال شد. در متن پیشرو تلاش کردهام مراحلی را که از سال ۱۳۸۴ به بعد به صدور قطعنامههای تحت فصل هفتم منجر شد، مرور کنم و عبرتهای تاریخی این روند را پیشروی تصمیمگیرندگان قرار دهم. خلاصه پیام این یادداشت آن است که اقدامات قاطع الزاماً به نتایج مثبت در راستای منافع ملی کشور نمیانجامد.
برآورد اشتباه از امکانات خود و دشمن
پس از گذشت ۹ ماه از توافق پاریس و بینتیجه ماندن مذاکرات درباره فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، زمانی که مسئولان به این جمعبندی رسیدند که تروئیکای اروپا در عمل بدون موافقت آمریکا نمیتوانند همکاری لازم را با ایران داشته باشند، طی نامهای رسمی به آژانس اعلام کردند که از تاریخ دهم مرداد ۱۳۸۴ (اول اوت ۲۰۰۵)، تنها دو روز پیش از پایان کار دولت خاتمی، ایران پلمب تأسیسات UCF اصفهان را شکست و این مرکز فعالیتهای خود را از سر خواهد گرفت.
در اول آذرماه ۱۳۸۴ (۲۲ نوامبر ۲۰۰۵)، مجلس ایران با تصویب قانونی که ۹ روز بعد نیز به تأیید شورای نگهبان رسید، دولت را موظف کرد اقدامات داوطلبانه خود در تعلیق غنیسازی را متوقف کند و در صورت ارجاع پرونده ایران از سوی شورای حکام به شورای امنیت، فعالیتهای غنیسازی را از سر گیرد.
دولت احمدینژاد نیز در راستای اجرای این قانون، در تاریخ ۱۳ دیماه ۱۳۸۴ (۳ ژانویه ۲۰۰۶) بهطور رسمی قصد ایران برای آغاز فعالیتهای غنیسازی را اعلام کرد. سه روز بعد پلمب تأسیسات نطنز و در ۲۰ دیماه سایر پلمبها در پارستراش و فرآیندتکنیک برداشته شد. در آن زمان، این اقدامات «پاسخی قاطع» به طرف مقابل تفسیر میشد.
در واکنش به این اقدامات، تروئیکای اروپایی مرتباً با صدور بیانیههای مختلف به ایران هشدار میدادند تا اینکه شورای حکام آژانس در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۸۴ (۴ فوریه ۲۰۰۶) با صدور نهمین قطعنامه درباره ایران، پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد. دو روز بعد، نامه دمارش از سوی پنج عضو دائم شورای امنیت خطاب به ایران ارسال شد و رئیس دورهای شورا با صدور بیانیهای در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۸۵ (۲۹ مارس ۲۰۰۶) از ایران خواست بهطور فوری تلاشهای خود برای غنیسازی را متوقف کند.
با توجه به متوقف نشدن فعالیت غنیسازی در ایران، شورای امنیت با تصویب بیانیهای که متن آن عیناً همان قطعنامه شورای حکام بود، در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۸۵ (۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶) خواستار توقف کلیه اقدامات ایران در زمینه غنیسازی شد. یازده روز بعد، با ایستادگی ایران در برابر این خواسته، اولین قطعنامه شورای امنیت به شماره ۱۶۹۶ در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۸۵ (۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶) با رأی ۱۴ کشور و مخالفت قطر صادر شد. این قطعنامه با استناد به بند چهلم فصل هفتم منشور ملل متحد، خواستار توقف غنی سازی اورانیوم در ایران شد.(1) ایران پاسخهای حقوقی خود به این قطعنامه را طی نامهای مشروح اعلام کرد.
حدود پنج ماه بعد، دومین قطعنامه به شماره ۱۷۳۷ در تاریخ ششم دیماه ۱۳۸۵ (۲۷ دسامبر ۲۰۰۶) به اتفاق آراء اعضای شورای امنیت صادر شد و اینبار به ماده ۴۱ منشور ملل متحد استناد گردید و تحریمهای اقتصادی علیه ایران وضع شد.(2) کمتر از سه ماه بعد، سومین قطعنامه به شماره ۱۷۴۷ در تاریخ چهارم فروردین ۱۳۸۶ (۲۴ مارس ۲۰۰۷) نیز به اتفاق آراء صادر شد.
ایران در واکنش به این اقدامات، در ۲۰ فروردین ۱۳۸۶ (۹ آوریل ۲۰۰۷) بهطور رسمی اعلام کرد به چرخه کامل سوخت هستهای دست یافته و موفق شده است در تولید سوخت هستهای به سطح صنعتی برسد. این در حالی بود که بر اساس گزارشهای البرادعی، مدیرکل وقت آژانس، ایران تا پیش از توقف داوطلبانه روند غنیسازی، کمتر از صد سانتریفیوژ فعال داشت، اما پس از اولین گزارش البرادعی در سال ۱۳۸۶ این رقم به حدود سه هزار سانتریفیوژ افزایش یافته بود. بنابراین، در دوران توافقهای تهران، بروکسل و پاریس، ایران روند تحقیق و توسعه خود را متوقف نکرده بود و تنها غنیسازی را بهطور داوطلبانه کنار گذاشته بود.
در ادامه، قطعنامههای ۱۸۰۳ (اسفند ۱۳۸۶)، ۱۸۳۵ (مهر ۱۳۸۷)، ۱۹۲۹ (خرداد ۱۳۸۹)، ۱۹۸۴ (خرداد ۱۳۹۰)، ۲۲۲۴ (خرداد ۱۳۹۴) و سرانجام ۲۲۳۱ (تیرماه ۱۳۹۴) صادر شدند. در مجموع ۹ قطعنامه صادر گردید. (3)
بر اساس گزارش سازمان ملل بهعنوان مرجع تقسیمبندی قطعنامههای تحت فصل هفتم (که پیوند آن در پانویس آمده است)، قطعنامههای ۱۶۶۹، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۹۲۹، ۱۹۸۴ و ۲۲۲۴ ذیل فصل هفتم (4) و با عنوان «عدم اشاعه» معرفی شدهاند، در حالی که قطعنامههای ۱۸۳۵ و ۲۲۳۱ در این فهرست نیستند، زیرا ذیل فصل هفتم تعریف نشدهاند. (5)
راهکارها و جمعبندی: چه باید کرد؟
تجربه تاریخی مواجهه با قطعنامههای فصل هفتم به روشنی نشان میدهد که اتکای صرف به واکنشهای قاطع و تقابلی، بدون پشتوانه یک استراتژی هوشمند و چندوجهی، نه تنها تنشها را کاهش نداده، بلکه موجب پیچیدگی بیشتر و تحمیل هزینههای سنگینتر بر اقتصاد و موقعیت بینالمللی کشور شده است. برای عبور از این چالش و جلوگیری از تکرار این چرخه، اقدامات زیر در کوتاهمدت و بلندمدت ضروری به نظر میرسد:
۱. اقدام حقوقی و دیپلماتیک فعال در شورای امنیت
اولویت دادن به همکاری با روسیه و چین برای تشکیل جبههای منسجم با هدف جلوگیری از تصویب قطعنامههای جدید تحریمی، تلاش برای لغو یا تعدیل قطعنامههای پیشین، و بهرهگیری حداکثری از مکانیسم وتو.
۲. انجام اصلاحات اقتصادی داخلی برای کاهش آسیبپذیری
اقتصاد ایران نیازمند اصلاحات ساختاری فوری برای کاهش وابستگی به نفت و مقاومسازی در برابر تحریمهاست. شفافیت، مقابله با فساد، توسعه روابط اقتصادی با همسایگان و تقویت بخش خصوصی واقعی از ارکان این اصلاحاتاند.
3.تداوم و تقویت همکاری فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی
همکاری شفاف و فنی با آژانس، بهترین ابزار برای خنثی کردن بهانهجوییهای غرب بهویژه آمریکا و اسرائیل است. این همکاری باید ضمن حفظ دستاوردهای هستهای، هرگونه ابهام را رفع کرده و مانع اجماع جهانی علیه ایران شود.
۴. تنوعبخشی به روابط و دیپلماسی منطقهای
تقویت روابط با کشورهایی مانند هند، ترکیه، اعضای شانگهای و بریکس و اتحادیه اوراسیا میتواند در کاهش فشارهای آمریکا مؤثر باشد.
۵. بازتعریف استراتژی ارتباط با غرب
به جای رویکرد صفر و یک، باید یک «راهبرد هوشمند» طراحی شود؛ ترکیبی از مقاومت در برابر فشارهای ناعادلانه و انعطافپذیری در مذاکره برای رسیدن به توافقی متوازن.
نتیجه
عبرت اصلی گذشته این است که دیپلماسی مؤثر، مبتنی بر واقعبینی و برنامهریزی بلندمدت، بسیار کارآمدتر از اقدامات شتابزدهای است که هزینههای آن بر دوش مردم و اقتصاد ملی قرار میگیرد. آینده باید با خردورزی، وحدت رویه در سیاست خارجی و اولویت دادن به منافع ملی در چارچوبی جامع ساخته شود، نه با تکرار روشهای آزموده و پرهزینه گذشته.
پانویس ها:
(1). در متن قطعنامه 1696 به صراحت آمده است :
Acting under Article 40 of Chapter VII of the Charter of the United Nations in order to make mandatory the suspension required by the IAEA.
«اقدام تحت ماده۴۰ فصل هفتم منشور ملل متحد به منظور اجباری کردن تعلیق مورد نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی.» اما مخالفان برجام اصرار داشتند این قطعنامه و قطعنامههای بعدی تحت فصل هفتم نیست!
متن کامل قطعنامه را می توانید در نشانی زیر ببینید:
https://docs.un.org/en/S/RES/1696%20(2006)
(2) . در قطعنامه 1737 نیز با صراحت آمده است:
Acting under Article 41 of Chapter VII of the Charter of the United Nations,
«با اقدام ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد،»
https://docs.un.org/en/S/RES/1737%20(2006)
(3). کل قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را می توانید در نشانی زیر ببینید:
https://main.un.org/securitycouncil/en/content/resolutions-0
(4) در اغلب رسانه های جهان به اشتباه شش قطعنامه تحت فصل هفتم ذکر می شود در حالی که در واقع از 9 قطعنامهای که درباره فعالیتهای هستهای ایران صادر شده، هفت قطعنامه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قرار دارد.
(5) در این سند رسمی سازمان ملل، فهرست تمامی قطعنامههای شورای امنیت از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۲3 که ذیل فصل هفتم منشورملل قرار گرفتند، با ذکر شماره قطعنامه و تاریخ در سایت رسمی این سازمان مشخص شده اند.
https://main.un.org/securitycouncil/sites/default/files/chapter_vii_resolutions_0.pdf