تحلیل مواضع ایران و سه کشور اروپایی در گفتوگوی نیویورک
گفتوگوی وزیر امور خارجه ایران با همتایان اروپاییاش (آلمان، فرانسه و بریتانیا) در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، نه یک گفتوگوی معمولی، بلکه نمایشی از شکاف عمیق راهبردی در بحبوحه یک بنبست چندوجهی است. این گفتوگو در شرایطی صورت میگیرد که توافق برجام عملاً در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد و تحولات منطقهای، معادلات امنیتی را دگرگون کرده است. تحلیل این ملاقات نیازمند واکاوی لایههای پنهان مواضع دو طرف است.
۱. بازگشت به قطعنامههای تحریمی: پروژهای تحت فشار آمریکا و اسرائیل
تحلیل: ایران بهطور سیستماتیک در حال تغییر چارچوب از یک «اختلاف فنی-حقوقی» به یک «تقابل سیاسی-امنیتی» است. با نسبت دادن اقدامات اروپا به فشارهای واشنگتن و تلآویو، ایران سه هدف را دنبال میکند:
مشروعیتزدایی از مواضع اروپا: ارائه تصویری از اروپا بهعنوان بازیگری فاقد استقلال عمل.
برجستهسازی شکاف اروپا و آمریکا: نشان دادن اینکه اروپا در دام سیاستهای تندروانه اسرائیل و جمهوریخواهان آمریکا افتاده است.
توجیه اقدامات تقابلی آینده ایران: در قالب «مقابله با پروژه تحریمسازی».
۲. وضعیت بیسابقه برنامه هستهای ایران و درخواست مدالیته جدید از آژانس
تحلیل: ایران هوشمندانه از حملات به تأسیساتش بهعنوان یک «نقطه عطف» استفاده میکند. با مطرح کردن «ایمنی و امنیت» بهعنوان اولویت جدید و درخواست «مدالیته جدید» همکاری، اهداف زیر دنبال میشود:
تغییر موضوع گفتوگو: انتقال تمرکز از «اسنپبک» به «تهدیدات علیه ایران» و تبدیل جایگاه ایران از متهم به قربانی.
کمرنگ کردن نقش اروپا: با تأکید بر اینکه مرجع قانونی صرفاً آژانس است و نه سه کشور اروپایی.
توضیح تکمیلی: «مدالیته جدید»
این ایده نخستینبار توسط سید عباس عراقچی مطرح شد و امانوئل مکرون آن را «معقول» توصیف کرد. مطابق این طرح:
ایران خواستار آن شد که اجرای مکانیسم ماشه به تعویق بیفتد.
در این فاصله، با همکاری آژانس، وضعیت ذخایر اورانیوم با غنای بالا تعیین تکلیف شود.
این ذخایر از طریق رقیقسازی به سطح ۳.۶۷ درصد کاهش یابد تا حسن نیت ایران بهطور عملی نشان داده شود.
چنین اقدامی میتواند راه را برای گفتوگو درباره آینده برنامه هستهای ایران باز کند.
نکته مهم آن است که برخلاف برداشتهایی مبنی بر فقدان پشتوانه داخلی، این پیشنهاد از سوی شورای عالی امنیت ملی – عالیترین نهاد تصمیمگیر در ایران – مورد حمایت رسمی قرار گرفت.
۳. ضربالاجلهای سیاسی: تلهای خودساخته برای اروپا
تحلیل: ایران با توصیف ضربالاجلهای اروپایی بهعنوان «غیرمنطقی و بهانهجویانه»، تأکید دارد که زمان، عامل فشار بر تهران نیست.
ایران معتقد است هزینههای ادامه وضعیت موجود برای اروپا (از جمله بحران مهاجرت، بیثباتی منطقه و افزایش قیمت نفت) بیشتر از ایران است.
با رد شتابزدگی اروپا، تهران خود را در موضع قویتر برای چانهزنی بر سر امتیازات آینده قرار میدهد.
۴. شرط مذاکره با کشور متجاوز و موضع نسبت به آمریکا
تحلیل: ایران میان «مذاکره بر سر برجام» (چندجانبه) و «مذاکره دوجانبه با آمریکا» تمایز قائل است.
اولویت ایران، رفع تحریمها در ازای محدودسازی هستهای است، نه عادیسازی روابط با آمریکا.
هرگونه گشایش در روابط منوط به تغییر رفتار آمریکا (لغو تحریمها و توقف حمایت از دشمنان ایران) است.
۵. تحلیل مواضع سه کشور اروپایی (E3)
۵.۱ فشار برای بازگشت تحریمها و مکانیسم ماشه
حرکت اروپا به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه بیشتر نشانه ناامیدی است تا یک راهبرد قدرتمند:
فشار داخلی: پارلمانها و افکار عمومی اروپا خواستار واکنش به همکاری ایران و روسیه در اوکراین هستند.
انفعال در برابر آمریکا: شکست INSTEX نشان داد اروپا بدون آمریکا ابزار عملی در اختیار ندارد.
احیای اهرم فشار: تهدید به ماشه آخرین ابزار باقیمانده برای اروپا است.
۵.۲ تأکید بر «غنیسازی صفر»
اصرار بر این رویکرد نشان میدهد:
اروپا میخواهد روایت «تهدید هستهای ایران» را محور نگاه خود نگه دارد و اجازه ندهد ایران در جایگاه «قربانی» قرار گیرد.
نگرانی اصلی، توانمندی بازیابی سریع ایران است حتی پس از حملات و آسیبهای فنی.
۵.۳ شرط مذاکره ایران با آمریکا
اروپا عملاً به این درک رسیده است که بدون آمریکا توافقی پایدار ممکن نیست. از این رو، هدف نهایی آنها بسترسازی برای آغاز گفتوگوی مستقیم تهران–واشنگتن است.
سناریوهای محتمل پیشرو:
۱. سناریوی محتمل: ادامه بنبست با تشدید تنشها: با توجه به شکاف عمیق و عدم وجود اعتماد، احتمال بازگشت فوری به برجام بسیار کم است. فشارهای تبلیغاتی و احتمالاً تحریمی دو طرف ادامه خواهد یافت و برنامه هستهای ایران در کانون توجه باقی میماند.
۲. سناریوی خوشبینانه: مذاکرات فنی-حاشیهای: ممکن است گفتوگوها در سطح عالی از مسیر سیاسی به «مدالیته جدید ایمنی» منتقل شود. این میتواند فضایی برای کاهش تنش ایجاد کند.
۳. سناریوی بدبینانه: فعالسازی کامل مکانیسم ماشه و مرگ قطعی برجام: در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه توسط E3، ایران میتواند به طور رسمی مرگ برجام را اعلام کرده و همکاری خود را با آژانس به حالت تعلیق درآورد اگرچه چنین وضعیتی در پیمان ان پی تی پیش بینی نشده است واین به معنای پایان قانونی توافق برجام و ورود به مرحلهای کاملاً پیشرفته از تقابل خواهد بود.
نتیجهگیری:
گفتوگوی نیویورک، بیشتر تبادل مواضع خواهد بود تا گفتوگوی برای حل مسئله. مگر اینکه ایران با تاکتیک هوشمندانه «قربانیسازی» و «مشروعیتزدایی از اروپا» در پی کسب مزیت روانی و دیپلماتیک به رویکرد جدیدی با تعامل با آژانس و E3 دست یابد. اما از آنجا که بازیگر اصلی یعنی آمریکا در ارائه مشوقهای واقعی به ایران، تمایلی نشان نمیدهد باید پیشنهادی داد که طرف آمریکایی را به باز کردن این بنبست نه در نیویورک ترغیب کند. باید گفت در حال حاضر بازیگران اصلی این بحران تهران، واشنگتن و تا حدی تلآویو هستند و اروپایی ها همچنان در نقش متغییر تابع آمریکا به بازیگری مشغول هستند. تا زمانی که تغییر راهبردی در رویکرد این بازیگران، به ویژه در زمینه دادن امتیازات واقعی به جای تهدید، صورت نگیرد، دور باطل تنشها ادامه خواهد یافت.