تندروها نه فقط به روحانی و ظریف بلکه به هرکسی که از برجام حمایت کند، حمله میکنند
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار سیاسی منیبان درباره حملات مجدد تندروها به حسن روحانی، رئیس دولت دوازدهم، گفت: تاجایی که من به عنوان ناظر دیدهام، تندروها نه فقط روحانی بلکه به افرادی چون ظریف هم حمله می کنند. هرکسی بخواهد از برجام حمایت کند، مورد انتقاد شدید طیفهای مخالف برجام قرار میگیرد. برجام سندی است که جنبههای امنیتی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی را باهم داشته و مهمترین محور آن هم مسائل هستهای ایران و حق غنیسازی اورانیوم بوده که حداقل در ۱۰ سال اخیر بعد از برجام ادامه پیدا کرده است.
قطعنامههای شورای امنیت مرتب از ایران میخواست که غنیسازی را متوقف کند دستاورد برجام این بود که قطعنامه ۲۲31 نه تنها نخواست که غنیسازی متوقف شود بلکه عملا آن را به رسمیت شناخت و حداقل تا ۱۰ سال در عمل هم به آن ادامه داد و 26 مهرماه سال جاری ۱۰ سال میشود.
منتقدین هرگز نمیگویند اگر برجام نبود، مشکلات فعلی ۱۰ سال پیش به وجود میآمد و کشور زودتر از اینها دچار مشکل میشد. منتقدین به این واقعیت بیتوجه هستند که برجام یک سند عدم اشاعه بود که از یک طرف به ایران ضمانت داد که دنبال تولید سلاح هستهای نیست و از طرف دیگر طرفهای مقابل تاکید کردند در آینده با ایران در همه زمینهها همکاریهای اقتصادی خواهند داشت و این موضوع در همان صدر برجام آمده است.
منتقدین فقط بخش اقتصادی برجام را برجسته میکنند درحالیکه برجام ابعاد مختلف حقوقی، سیاسی و امنیتی دارد؛ بعد امنیتی برجام این است که حداقل قطعنامهها علیه ایران را، لغو کرد.
: اینکه روحانی میگوید به همکاری با اروپاییها برگردیم واقعا عملی نیست زیرا دلیل مخالفت اروپاییها با ایران فشارهایی است که آمریکا و اسرائیل به آنها آوردهاند.
فرق اروپای الان با گذشته که روحانی به آن اشاره میکند (از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۵) که ۱+۵ به وجود آمد، این است که در آن دوره تاریخی اروپا جدا از آمریکا وارد گفتوگو با ایران شده بود ولی عملا نتیجه نگرفتیم. دلیل نتیجه نگرفتن ما هم مخالفت و کارشکنی آمریکا بود. هژمونی آمریکا بر رفتار اروپاییها مسلط بود و اروپاییها بیشتر یک تسهیلگر بودند تا اینکه بخواهند تصمیمگیر باشند. فشار فعلی اروپا به ایران نیز به دلیل ایالات متحده آمریکا است تا هرچه زودتر مکانیزم ماشه فعال شود و براساس قرائن و شواهد، صحبت با اروپاییها عملا نتیجهای نمیدهد.
برخلاف منتقدین که میگویند در بیانیه تهران، پاریس و بروکسل ایران همه چیز را داد ایران ۲ سال غنیسازی را متوقف کرد اما اینکار برای اعتمادسازی بود ولی کار تحقیقوتوسعه متوقف نشد.
در مورد برجام هم همین را میگفتند که "برجام دستاوردهای هستهای ایران را نابود کرد" در حالیکه بعد از قانون مجلس در دی ماه سال ۱۳۹۹، بلافاصله در فاصله کمتر از ۳ ماه غنیسازی اورانیوم ۲۰ درصد در فردو شروع شد و اگر نابود شده بود، در عرض این مدت امکانپذیر نبود که سانتریفیوژهای پیشرفتهتر را به کار بگیرند.
در حال حاضر روحانی دارای مسئولیتی نیست که بتواند تصمیمگیری کند و فقط پیشنهادات خود را مانند سایر سیاسیون مطرح میکند، منتها تندروهایی که به روحانی حمله میکنند، منطق این را ندارند که مسئله را بپذیرند.
یکی از مشکلات میان اصلاحطلبان و اصولگرایان این است که اولاً با هر فرد و موضوعی بیشتر جناحی برخورد میکنند نه با در نظر گرفتن منافع ملی و ثانیا به جای اینکه حرف فرد نقد شود، شخصیت فردی که نظری را مطرح کرده نقد میشود. به نظر من اگر واقعا توان نقد حرف افراد را داشتند، شخصیت آنها را نقد نمیکردند.
برای منتقدین تندرو مهم این است که چهره فرد را تخریب کنند و با این روال به همبستگی ملی و منافع ملی ضربه میزنند.