واقعیت این است که حمله اخیر اسرائیل به ایران، هیچ‌گونه وابستگی به گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نداشت . این اقدام نظامی، نه واکنشی لحظه‌ای به تحولات اخیر، بلکه بر اساس اخباری که در منابع غربی و اسرائیلی منتشر شده، نتیجه برنامه‌ریزی‌ای بود که از حدود یک‌ونیم تا دو سال پیش در دستور کار اسرائیل قرار داشته است. حداکثر می‌توان گفت آنان از گزارش آژانس برای توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود سوءاستفاده کردند.

بر اساس شواهد موجود، رژیم توسعه‌طلب اسرائیل پیش از تجاوز به ایران، مجموعه‌ای از اقدامات تهاجمی را در غزه، لبنان، عراق، سوریه و یمن انجام داد و وقتی تا حد زیادی از تضعیف نیروهای مقاومت آسوده‌خاطر شد، به‌تدریج توجه خود را از فروردین 1404 به تهران معطوف کرد. در چنین شرایطی، هرچند در داخل ایران برخی تلاش می‌کنند این جنگ تحمیلی را به گزارش‌های آژانس نسبت دهند، اما با قاطعیت می‌توان گفت حتی در غیاب گزارش‌های مدیرکل آژانس، باز هم اسرائیل به اجرای برنامه‌های تجاوزکارانه خود علیه ایران مبادرت می‌ورزید.

جایگاه گزارش‌های آژانس و سیاسی کاری گروسی

باید توجه داشت که گزارش‌های آژانس اساساً بر پایه بازرسی‌های فنی از مراکز هسته‌ای ایران تهیه می‌شوند. اگرچه اظهارات شخصی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، اغلب رنگ و بوی سیاسی دارد و او برخلاف مدیرکل‌های پیشین، روابط ویژه‌ای با آمریکا و اسرائیل برقرار کرده است، اما نمی‌توان به‌دلیل مواضع سیاسی جانبدارانه او، اعتبار کل آژانس را زیر سؤال برد. آژانس نهادی بین‌المللی با وظایف مشخص در چارچوب پیمان ان.پی.تی است. از آنجا که ایران دقیقا بر اساس پیمان ان پی تی بر این نکنه ناکید می کند که برخورداری از چرخه کامل سوخت هسته ای و انرژی اتمی حق مسلم همه کشورها و از جمله ایران است بنابراین، نقد ایران باید معطوف به محتوای فنی و دقیق گزارش‌ها باشد، نه صرفاً موضع‌گیری‌های سیاسی گروسی یا عملکرد تعداد معدودی از بازرسان آژانس که اطلاعات ویژه را در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار می‌دادند. زیرا بی اعتبار کردن آژانس کمکی به حل مساله نمی کتد بلکه برعکس موجب این سوء برداشت در افکار عمومی می شود که وقتی سازمانی بی اعتبار و رد اختیار قدرتهای جهانی است چرا باید با ان همکاری کرد.

در عین حال، نکته مهم این است که گروسی و شورای حکام تاکنون در قبال حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای تحت نظارت آژانس در نطنز، فردو و اصفهان سکوت کرده‌اند. انتظار می‌رفت حداقل این اقدامات که مغایر اصول بین‌المللی است، به‌طور رسمی از سوی شورای حکام محکوم شود؛ اما در رأی‌گیری اخیر شورای حکام، تنها ۱۱ کشور رأی به محکومیت دادند و اکثریت اعضا از آن خودداری کردند. این سکوت، آشکارا نشان‌دهنده استانداردهای دوگانه در قبال ایران است و این امر موجب بی‌اعتباری بیشتر پیمان ان.پی.تی می‌شود.

مسئله پادمان و مسئولیت‌های ایران

ایران از سال ۱۹۷۳ پیمان ان.پی.تی و توافقنامه پادمان را پذیرفته و همواره به تعهدات خود عمل کرده است. طبق این ترتیبات، آژانس حق دارد از مراکز هسته‌ای ایران بازدید و بر فعالیت‌های صلح‌آمیز نظارت کند. با این حال، پرسش مهمی که ایران مطرح می‌کند این است: وقتی سایت‌های هسته‌ای تحت نظارت آژانس هدف حملات نظامی قرار می‌گیرند و امنیت آنها به خطر می‌افتد، چرا آژانس و شورای حکام این مسئله را نادیده می‌گیرند؟ در این شرایط، ایران چگونه می‌تواند به ناظران آژانس اجازه دهد در سایت‌های آسیب‌دیده و احتمالاً ناامن حضور یابند؟

وضعیت کنونی برنامه هسته‌ای ایران

آخرین گزارش‌های آژانس تا پیش از شروع حملات اسرائیل و آمریکا به ایران نشان می‌داد که تهران حدود ۱۷۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در اختیار داشت. بر اساس آخرین گزارش آژانس در شهریورماه جاری، این میزان تا خرداد ۱۴۰۴ به حدود ۴۴۰ کیلوگرم رسیده است. اما پس از حملات نظامی، دسترسی بازرسان آژانس به مراکز هسته‌ای ایران قطع شد و گزارش‌ها دیگر امکان ثبت داده‌های جدید را پیدا نکردند. این مسئله به یکی از نقاط اختلاف اصلی در مذاکرات جاری ایران و آژانس در وین تبدیل شده است. تهران تأکید دارد که به‌دلیل تغییر شرایط و تهدیدات امنیتی، ترتیبات جدیدی برای نظارت باید طراحی شود.

از نگاه ایران، پیش از آنکه آژانس بر ادامه بازرسی‌ها اصرار ورزد، باید تکلیف امنیت تأسیسات در مذاکرات با آژانس مشخص شود. در غیر این صورت، ادامه بازرسی‌ها بدون توجه به شرایط ویژه جنگی، صرفاً به ابزاری برای فشار سیاسی بر ایران تبدیل خواهد شد.

نتیجه:

حمله اسرائیل به ایران نه به گزارش‌های گروسی وابسته بود و نه به تصمیمات مقطعی شورای حکام؛ بلکه بخشی از استراتژی بلندمدت رژیم توسعه‌طلب اسرائیل برای ضربه زدن به زیرساخت‌های حیاتی ایران محسوب می‌شود. با این حال، سکوت آژانس و شورای حکام در برابر حملات به تأسیسات تحت نظارت خود، مشروعیت پیمان ان.پی.تی را خدشه‌دار کرده است. ایران در شرایطی می‌تواند همچنان به چارچوب‌های حقوقی پادمان هسته‌ای پایبند بماند که پیش از هرگونه مطالبه برای ادامه بازرسی‌ها، امنیت سایت‌های هسته‌ای صلح‌آمیزی که زیر نظر آژانس قرار داشتند، در آینده تضمین شود. در غیر این صورت، روند همکاری با آژانس بیش از پیش در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت.