تحلیل موضع روسیه چین در باره فعال شدن مکانیزیم ماشه
فعالسازی مکانیسم ماشه (اسنپبک) توسط سه کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) و درخواست بازگرداندن تحریمهای شش قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران، اگرچه قابل پیشبینی بود، اما پیامدهای حقوقی و سیاسی قابل توجهی برای کشورمان خواهد داشت. این اقدام از نظر حقوقی فاقد مشروعیت است، زیرا این سه کشور خود تعهداتشان در قالب برجام را نقض کردهاند، اما در عرصه بینالمللی، سیاست و قدرت اغلب بر حقوق اولویت دارد.
وضعیت قطعی بازگشت تحریمها و نقش روسیه و چین
به نظر اینجانب، بازگشت تحریمهای سازمان ملل تقریباً قطعی است و امکان جلوگیری از آن در فرصت ۳۰ روزه بسیار ضعیف است. حتی در صورت طرح موضوع در شورای امنیت، به دلیل تاثیرپذیری حقوق بینالملل از سیاست و قدرت، نمیتوان مانع از عملی شدن خواست اروپا و آمریکا شد. نکته کلیدی در این مرحله، موضع کشورهای مختلف در قبال اجرای این تحریمهاست.
روسیه و چین به صراحت اعلام کردهاند که در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، این تحریمها را اجرا نخواهند کرد. این موضع، تغییری اساسی در موقعیت این دو کشور نسبت به دوران قبل از برجام محسوب میشود. در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، روسیه و چین نیز توان هستهای ایران را تهدیدی علیه خود میدیدند و به همین دلیل به آن قطعنامهها رای مثبت دادند. اما پس از برجام و اثبات پایبندی ایران به تعهداتش (که در ۱۵ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی تایید شد)، این دو کشور دریافتند که طرف غربی تعهداتش را نقض کرده است. پس از خروج آمریکا از برجام، روسیه و چین سه بار در شورای امنیت مانع از تحریم ایران توسط آمریکا شدند که نشاندهنده تغییر نگرش آنهاست.
امروز، اگرچه روسیه و چین در گذشته به آن قطعنامهها رای دادهاند، اما به دلیل تغییر شرایط و نقض برجام توسط غرب، حاضر به اجرای مجدد آن تحریمها نیستند. این امتناع میتواند به ایران کمک کند تا فشارهای ناشی از بازگشت تحریمها را بهتر مدیریت کند. علاوه بر این، باید سایر کشورهای جهان را نیز متقاعد کرد که علیرغم عدم اعلام رسمی، در عمل این تحریمها را به طور کامل اجرا نکنند.
لزوم اصلاحات داخلی و افزایش تابآوری اقتصادی
یکی از راههای اساسی برای کاهش اثرات تحریمها، انجام اصلاحات داخلی به ویژه در حوزه اقتصاد است. تحریمهای شش گانه شورای امنیت در مقایسه با تحریمهای یکجانبه آمریکا محدودتر هستند. با اصلاح سیستمهای بانکی، مالیاتی، گمرکی و بیمه، میتوان تابآوری اقتصاد ایران را به میزان قابل توجهی افزایش داد و اثرات منفی تحریم را به حداقل رساند. این تحریمها به معنای محاصره دریایی یا استفاده از زور نیست، مگر اینکه کشورها بخواهند فراتر از مفاد قطعنامه عمل کنند.
عدم امکان حل و فصل در ۳۰ روز و مدیریت بحران
اظهارات سه کشور اروپایی و آمریکا مبنی بر تمایل به ادامه دیپلماسی، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و در عمل شانسی برای حل مسئله در فرصت ۳۰ روزه وجود ندارد، مگر آنکه رویدادی غیرمنتظره رخ دهد. نقشه اروپا بازگرداندن قطعنامهها به هر قیمت است، زیرا پس از مهرماه ۱۴۰۲ این ابزار (مکانیسم ماشه) منقضی میشود و دیگر قابل استفاده نیست.
بنابراین، ایران باید واقعبینانه شرایط بازگشت تحریمها را بپذیرد و بر مدیریت بحران و تبیین اثرات آن برای مردم متمرکز شود. ادامه بلاتکلیفی، حتی در صورت تمدید قطعنامه ۲۲۳۱، به اقتصاد ایران که نیازمند قطعیت و چشمانداز روشن است، آسیب میزند.
نتیجه:
فعالسازی مکانیسم ماشه اقدامی غیرقانونی اما عملیشونده است. راه مقابله با آن، نه امید واهی به جلوگیری از بازگشت قطعنامهها، بلکه بر دو پایه استوار است:
دیپلماسی فعال: متقاعد کردن کشورها، به ویژه روسیه و چین، برای عدم اجرای تحریمها. خوشبختانه موضع مساعد این دو کشور نسبت به گذشته تغییر کرده و میتواند پناهگاه مناسبی برای ایران باشد.
اصلاحات داخلی: تقویت اقتصاد داخلی از طریق اصلاحات ساختاری برای کاهش آسیبپذیری و افزایش تابآوری در برابر تحریمها.
مردم ایران قربانی اصلی اقدامات ناجوانمردانه غرب هستند و دولت باید با شفافیت، واقعیتها را به آنها دهد و همزمان با قوت هرچه بیشتر، اصلاحات ضروری را برای گذر از این بحران پیش ببرد.