ارزیابی از مذاکرات ایران و تروئیکا اروپا در استانبول
روز جمعه سوم مرداد ششمین دور مذاکرات ایران با نمایندگان آلمان ، انگلیس و فرانسه موسوم به تروئیکا اروپایی در کنسولگری ایران در استانبول ترکیه برگزار شد. از همان ابتدا مشخص بود که ایران با این گروه نمی تواند به توافقی برسد زیرا مشکل اصلی با طرف آمریکا و اسرائیل است و سه کشور اروپایی در واقع بیشتر نقش تسهیلگر را برای انجام مذاکرات بعد از وقوع جنگ تحمیلی 12 روزه بازی می کنند.
به نظر می رسد طرف ایرانی بیشتر می کوشد این سه کشور را متقاعد کند از تصمیم بحران ساز خود مبنی بر آغاز روند بازگشت قطعنامه های تحت فصل هفتم منشور ملل مصوب شورای امنیت ، صرف نظر کنند و اجازه دهند روند دیپلماسی به مسیر خود برای پیدا کردن راه حل های برد - برد ادامه دهد.
در این نوبت به گفته آقای غریب آبادی فعلا دو طرف تنها موافقت کردند در روزهای آینده بازهم به مذاکرات ادامه دهند. البته گفته می شود طرف اروپایی دنبال تمدید مهلت مکانیزم ماشه تا شش ماه دیگر است، تا ایران بتواند در این بازه زمانی مذاکرات با طرف آمریکا و نیز همکاری با آژانس برای بازدید از تاسیسات هسته ای آسیب دیده و تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم 60 درصد تصمیم گیری کند.
با در نظر گرفتن مجموعه مسائل مطرح در مذاکرات و واقعیتهای موجود در صحنه که بیانگر این واقعیت است که اروپا می تواند کمک کننده برای رسیدن به توافق باشد، پیشنهاد زیر قابل پیگیری و اجرا به نظر می رسد
پیشنهاد تعلیق در برابر تعلیق
در شرایطی که ایالات متحده و اسرائیل خواهان توقف کامل غنیسازیاند و ایران بر حفظ حق فنی و حیثیتی خود در غنیسازی حداقل تا سقف ۳.۶۷٪ تأکید دارد، یافتن راهکاری که مانع تقابل مستقیم شود، ضرورت دارد. پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق» به صورت مرحله ای میتواند چارچوبی منعطف، تدریجی و اعتمادساز برای کاهش تنش و گشودن مسیر مذاکره فراهم کند. به این ترتیب که ایران غنی سازی را به تدریج تعلیق کند، یعنی ابتدا از 60 درصد شروع کند طرف مقابل هم بخشی از تحریم ها را تعلیق و بخش از دارایی ها را از انسداد خارج کند. بعد غنی سازی 20 درصد تعلیق شود بخشی از دارایی های ایران از انسداد خارج و بخش دیگری از تحریم ها برداشته شود و در مرحله سوم ایران غنی سازی 3.67 درصد را به صورت موقت مثلا برای یکسال متوقف و طرف مقابل هم تحریم های باقی مانده را به صورت کامل به حالت تعلیق درآورد .
مزایای کلیدی تعلیق در برابر
توازن دیپلماتیک: هیچ طرفی در نقطه آغاز مجبور به پذیرش خواسته حداکثری طرف مقابل نیست.
راستیآزمایی مرحلهای: هر گام میتواند بهصورت فنی و سیاسی ارزیابی شود پیش از ورود به مرحله بعد.
کاهش ریسک سیاسی داخلی: تعلیق موقت، بهتر در افکار عمومی ایران می تواند مورد پذیرش واقع شود زیرا در عمل این امکان وجود دارد که اگر طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد ایران نیز بار دیگر به شرایط قبل از تعلیق باز گردد
امکان استفاده از میانجیها: عمان، قطر، و حتی نروئیکای اروپا میتوانند نقشپذیر باشند در تأیید مراحل پیچیده پیش رو کمک کنند .
توصیه برای اجرای موفق پیشنهاد
پیشنهاد شود که تعلیق غنیسازی با حفظ توان بازگشتپذیر فنی انجام شود (یعنی سانتریفیوژها حفظ شوند ولی عملیاتی نشوند).
راهاندازی نهاد مستقل راستیآزمایی با مشارکت کشورهای بیطرف (سوئیس، برزیل، مالزی) برای ثبت تعهدات و ارزیابی فنی.
درج مکانیزم حل اختلاف فوری در متن توافق ، در صورت نقض مرحلهای توسط هر طرف (مثلاً ورود به مرحله قبل یا بازگشت اقدام متقابل).
چالشهای اجرایی
1. مخالفت شدید اسرائیل و لابیهای مرتبط با آن در کنگره آمریکا هر میزان غنیسازی و تعلیق موقت نیاز به مدیریت دیپلماتیک برای کاهش فشار سیاسی بر آمریکا دارد زیرا پیچیدگی حقوقی ساختار تحریمها برخی تحریمها با مصوبه کنگره قابل تعلیق نیستند بدون تصویب جدید
2. سابقه عدم اعتماد به آمریکا (برجام) نیاز به مکانیزم ضمانت اجرایی در درون توافق دارد ، مثل ثبت توافق در شورای امنیت و پیش بینی اقدامهایی که در صورت تخلف هر طرف در توافق بتوان انجام داد.
3. تشکیل نهاد مستقل نظارت مشترک با حضور کشورهای بیطرف برای پایش غنیسازی و اجرای تعهدات تحریمی. مثل تشکیل کنسرسیوم مشترک برای غنی سازی در ایران . با این طرح، ایران نیاز خود را به چرخه سوخت حفظ میکند؛ ونگرانی طرف مقابل برای تبدیل احتمالی ذخایر اورانیوم به سلاح برطرف میشوند.
4. ایجاد «خط قرمز فنی» بهجای «خط قرمز سیاسی»
بهجای تمرکز بر درصد غنیسازی، توافق میتواند بر نحوه تولید، ذخیرهسازی، و تبدیل سوخت متمرکز شود. برای مثال، محدود کردن ذخیره اورانیوم غنیشده یا نظارت بر سانتریفیوژهای پیشرفته.
5. تضمین فنی با هشدار زودهنگام
فعالسازی سیستم پایش فنی با مشارکت کشورهای بیطرف که در صورت عبور از سقف مشخص، هشدار فوری و عمومی صادر شود.
6. زمانبندی سیاسی در هر دو کشور نیز میتواند روند اجرای مراحل را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا حمله آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران در نطنز، فردو و اصفهان که به طور دائمی زیر نظر آژانس بین المللی تنرژی هسته ای رصد می شدند، ضربه بزرگی به اعتبار پیمان NPT وارد کرد و تداوم فعالیت دیپلماتیک مراحل را با وقفه یا تغییر مواجه کرد، اکنون با توجه به اقدام خلاف قواعد بین المللی آمریکا و اسرائیل باید ساختار توافق بهگونهای طراحی شود که انعطاف لازم برای عبور از چنین تحولاتی را داشته باشد.
جمعبندی
پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق» میتواند گذرگاهی واقعگرایانه برای خروج از بنبست هستهای فعلی باشد. با طراحی دقیق، نقشآفرینی فعال میانجیها، و درج ضمانتهای معتبر، این مدل امکان ایجاد فضای اعتماد و آغاز مذاکرات رسمی را فراهم میآورد—بدون آنکه هیچکدام از طرفین احساس تسلیم کنند.مدل «تعلیق در برابر تعلیق» میتواند راهکاری واقعگرایانه، تدریجی و اعتمادساز برای خروج از بنبست فعلی باشد. با طراحی دقیق و ضمانتهای بینالمللی، این الگو میتواند فضایی برای بازگشت به مذاکرات فراهم کند بدون اینکه هیچیک از طرفین احساس شکست کنند.
ارزیابی مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا در استانبول؛
راهکاری برای عبور از بنبست مکانیزم ماشه و غنیسازی
نویسنده: حسن بهشتیپور
روز جمعه، سوم مرداد، ششمین دور مذاکرات ایران با نمایندگان آلمان، انگلیس و فرانسه (موسوم به تروئیکای اروپایی) در کنسولگری ایران در استانبول ترکیه برگزار شد. از همان ابتدا روشن بود که ایران با این گروه به توافق نخواهد رسید، زیرا مشکل اصلی با طرفهای آمریکایی و اسرائیلی است؛ و سه کشور اروپایی در واقع نقش تسهیلگر را در روند مذاکرات پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ایفا میکنند.
به نظر میرسد طرف ایرانی بیش از هر چیز تلاش دارد این سه کشور را متقاعد کند تا از تصمیم بحرانساز خود مبنی بر آغاز روند بازگشت قطعنامههای فصل هفتم منشور ملل متحد صرفنظر کنند و اجازه دهند مسیر دیپلماسی برای یافتن راهحلهای برد–برد ادامه یابد.
در این دور از مذاکرات، به گفته آقای غریبآبادی معاون وزیر امورخارجه ایران، دو طرف فعلاً صرفاً بر ادامه گفتوگوها در روزهای آینده توافق کردهاند. همچنین گفته میشود طرف اروپایی در تلاش است مهلت مکانیزم ماشه را تا شش ماه دیگر تمدید کند، تا ایران در این بازه زمانی بتواند درباره مذاکرات با آمریکا و همکاری با آژانس در زمینه بازدید از تأسیسات هستهای آسیبدیده و تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد تصمیمگیری کند.
با توجه به مجموعه مسائل مطرحشده و واقعیتهای موجود در عرصه، که نشاندهنده امکان نقشآفرینی اروپا در رسیدن به توافق هستند، پیشنهاد زیر قابل پیگیری و اجرا به نظر میرسد:
پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق»
در شرایطی که ایالات متحده و اسرائیل خواهان توقف کامل غنیسازیاند و ایران بر حفظ حق فنی و حیثیتی خود در غنیسازی تا سقف ۳.۶۷٪ تأکید دارد، یافتن راهکاری برای جلوگیری از تقابل مستقیم ضروری است. پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق» میتواند بهصورت مرحلهای چارچوبی منعطف، تدریجی و اعتمادساز برای کاهش تنش و گشودن مسیر مذاکره فراهم آورد.
بر اساس این پیشنهاد:
ایران ابتدا غنیسازی ۶۰ درصد را تعلیق میکند و در مقابل، طرف مقابل بخشی از تحریمها را تعلیق و بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران را آزاد میکند.
سپس ایران غنیسازی ۲۰ درصد را تعلیق مینماید و طرف مقابل نیز گام دیگری در رفع تحریمها و آزادسازی داراییها برمیدارد.
در مرحله سوم، ایران غنیسازی ۳.۶۷ درصد را بهطور موقت، مثلاً برای یکسال، متوقف میکند و در مقابل، تمام تحریمهای باقیمانده به حالت تعلیق درمیآیند. کل داراییهای مسدود شده آزاد می شود.
مزایای کلیدی پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق»
توازن دیپلماتیک: هیچ طرفی در نقطه آغاز مجبور به پذیرش خواسته حداکثری طرف مقابل نیست.
راستیآزمایی مرحلهای: هر مرحله پیش از اجرای مرحله بعدی بهصورت فنی و سیاسی قابل ارزیابی است.
کاهش ریسک سیاسی داخلی: تعلیق موقت در افکار عمومی ایران با پذیرش بیشتری مواجه میشود، زیرا در صورت بیتعهدی طرف مقابل، امکان بازگشت ایران به شرایط قبل از تعلیق وجود دارد.
امکان استفاده از میانجیها: کشورهای عمان، قطر و حتی تروئیکای اروپا میتوانند در تأیید مراحل پیچیده نقش ایفا کنند.
توصیههایی برای اجرای موفق پیشنهاد
تعلیق غنیسازی با حفظ توان فنی بازگشتپذیر انجام شود (مثلاً سانتریفیوژها حفظ شوند اما عملیاتی نشوند).
ایجاد نهاد مستقل راستیآزمایی با مشارکت کشورهای بیطرف مانند سوئیس، برزیل یا مالزی برای ثبت تعهدات و ارزیابی فنی.
درج مکانیزم حل اختلاف فوری در متن توافق، برای موارد نقض مرحلهای از سوی هر طرف (مثلاً بازگشت به مرحله قبل یا اقدام متقابل).
چالشهای اجرایی
مخالفت اسرائیل و لابیهای مرتبط در کنگره آمریکا: تعلیق هر میزان از غنیسازی نیازمند مدیریت دیپلماتیک است، زیرا برخی تحریمها بدون تصویب جدید در کنگره قابل تعلیق نیستند.
بیاعتمادی به آمریکا (تجربه برجام): نیاز به درج ضمانت اجرایی در توافق وجود دارد، مانند ثبت توافق در شورای امنیت و پیشبینی اقدامات متقابل در صورت تخلف.
تشکیل نهاد مستقل نظارت مشترک: با حضور کشورهای بیطرف برای پایش غنیسازی و اجرای تعهدات. پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم مشترک غنیسازی نیز میتواند هم نیاز ایران به چرخه سوخت را حفظ کند، هم نگرانی طرف مقابل درباره تبدیل احتمالی ذخایر به سلاح را کاهش دهد.
تعریف «خط قرمز فنی» بهجای «خط قرمز سیاسی»: تمرکز بر نحوه تولید، ذخیرهسازی و تبدیل سوخت، بهجای درصد خالص غنیسازی.
تضمین فنی با هشدار زودهنگام: فعالسازی سیستم پایش فنی با مشارکت کشورهای بیطرف برای صدور هشدار عمومی در صورت عبور از سقف مشخص.
تأثیر زمانبندی سیاسی دو کشور: حمله آمریکا به تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان، که زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بودند، ضربهای جدی به اعتبار پیمان NPT وارد کرد. طراحی انعطافپذیر توافق برای عبور از چنین تحولات پیشبینینشده ضروری است.
جمعبندی
پیشنهاد «تعلیق در برابر تعلیق» میتواند راهکاری واقعگرایانه، تدریجی و اعتمادساز برای خروج از بنبست فعلی باشد. با طراحی دقیق، نقشآفرینی فعال میانجیها و درج ضمانتهای معتبر، این مدل، فضایی برای آغاز مذاکرات رسمی فراهم میآورد، بدون آنکه هیچیک از طرفین احساس شکست یا تسلیم کنند.