اما در کمال شگفتی، تروئیکای اروپا به‌جای تشویق ایران، طی سال ۲۰۰۴ چهار قطعنامه پیاپی در شورای حکام آژانس پیشنهاد کرد و دربا رای اکثریت این شورا ، نهایت تصویب شد. مضمون این قطعنامه ها جنبه تنبیهی داشت و خواستار تعلیق‌های از سوی ایران شده بود. در واکنش به این رویکرد غیردوستانه ایران در مرداد سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۵) پلمب تأسیسات UCF اصفهان و سپس نطنز در ماه همان سال را باز کرد و روند غنی‌سازی را از سر گرفت. این مسیر در نهایت به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در فوریه ۲۰۰۶ انجامید.

تروئیکای اروپا؛ میان شفاف‌سازی ایران و فشارهای خارجی

ادعاهای اروپا مبنی بر «نگرانی از فعالیت‌های گذشته ایران»، مربوط به دوره پیش از سال ۲۰۰۳ بود. با این حال، ایران با پذیرش اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و تعلیق فعالیت‌های حساس هسته‌ای خود، عملاً زمینه لازم برای شفاف‌سازی و اعتمادسازی را فراهم کرد.

در این زمان مدیر کل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش‌های خود پایبندی ایران به تعهدات داوطلبانه را تأیید کرده بود. با این حال، اروپا بانی صدور قطعنامه‌های متوالی در شورای حکام می‎شد این اقدام نه‌تنها فرصت جبران گذشته را به ایران نداد، بلکه رویکرد فشار و تنبیه موجب واکنش تندتر ایران شد. این رفتار نه بر مبنای تحلیل‌های فنی صرف از فعالیت های ایران بلکه عمدتاً در جهت تأمین رضایت سیاسی آمریکا و اسرائیل ارزیابی می‌شد .

امروز، در سال ۲۰۲۵، تکرار این الگو—یعنی بی‌توجهی به حسن نیت ایران و بازگشت به سیاست فشار—خطرناک‌تر از همیشه است. زیرا تروئیکا اروپایی می خواهد از مکانیزم ماشه به عنوان اهرم باج خواهی مدرن از ایران استفاده کند .

نقد حقوقی مکانیزم ماشه: چه کسی ناقض برجام بود؟

بر اساس ماده ۳۶ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، مکانیزم ماشه تنها در صورت نقض فاحش تعهدات از سوی یکی از طرفین قابل فعال‌سازی است. اما روند واقعی اجرا چنین است:

ایران تا ماه می ۲۰۱۸، بر پایه ۱۵ گزارش رسمی آژانس (از GOV/2016/46 تا GOV/2019/33)، به تمامی تعهدات خود پایبند بوده است؛ آمریکا در می ۲۰۱۸ با دستور رئیس‌جمهور وقت (ترامپ) به‌صورت یکجانبه و غیرقانونی از برجام خارج شد؛ اروپا وعده داد با اجرای طرح اینستکس خسارت ایران را جبران کند، اما عملاً از ترس تحریم‌های ثانویه آمریکا کاری از پیش نبرد؛ ایران پس از یک سال صبوری، در سال ۲۰۱۹ طبق ماده ۳۶ برجام، گام‌به‌گام تعهدات خود را کاهش داد و در هر مرحله اعلام کرد که در صورت اجرای تعهدات طرف مقابل، حاضر است به وضعیت قبل بازگردد.

از منظر حقوق بین‌الملل، اقدام ایران واکنشی مشروع، قانونی و متناسب در چارچوب بندهای جبرانی توافق بود. در مقابل، آمریکا و تروئیکا اروپا به‌عنوان ناقضان اصلی توافق، صلاحیت حقوقی و اخلاقی برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه را از دست داده‌اند.

نتیجه‌گیری: راه‌حل پایدار، بازگشت به دیپلماسی مبتنی بر اعتماد متقابل

تجربه تلخ سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ نشان داد که فشار، صدور قطعنامه و رویکرد تنبیهی نه‌تنها به نتیجه نخواهد رسید، بلکه مسیر تعامل را به تقابل تبدیل خواهد کرد.

تکرار این خطا در شرایط کنونی ممکن است ایران را به اتخاذ تصمیم‌های سخت‌تری مانند خروج از معاهده NPT سوق دهد—نتیجه‌ای که برای همه طرف‌ها زیان‌بار و پرهزینه خواهد بود.

اروپا باید در جولای ۲۰۲۵ مسیر جدیدی را برگزیند:

نه احیای قطعنامه‌های شورای امنیت؛ بلکه احیای سازوکارهای اعتمادساز، طراحی ابزارهای نظارت متقابل، و بازنگری در ساختار حقوقی برجام متناسب با واقعیات امروز؛ می تواند به فعال شدن ابتکارات دیپلماتیک جدید کمک کند . زیرا در نهایت راه‌حل پایدار تنها از مسیر دیپلماسی واقع‌گرایانه، احترام متقابل و تضمین منافع طرفین خواهد گذشت.

منابع:

IAEA Board Reports (https://www.iaea.org/newscenter/focus/iran/iaea-and-iran-iaea-board-reports)

IAEA Resolutions on Iran (https://www.iaea.org/newscenter/focus/iran/iaea-and-iran-iaea-resolutions)

GOV Reports: GOV/2003/75، GOV/2004/11، GOV/2004/83، GOV/2004/90، GOV/2016/46 تا GOV/2019/33