۱. پایگاه‌های نظامی: قلب تپنده نفوذ روسیه

حضور نظامی روسیه در پایگاه هوایی حمیمیم، واقع در نزدیکی بندر لاذقیه، و پایگاه دریایی طرطوس — که تنها پایگاه خارجی ناوگان روسیه در شرق مدیترانه به‌شمار می‌آید — نقش حیاتی در معادلات منطقه‌ای دارد.

از طریق این پایگاه‌ها، روسیه به شرق دریای مدیترانه دسترسی مستقیم یافته و مسیرهای حیاتی انتقال انرژی را برای خود و متحدانش تضمین می‌کند. این پایگاه‌ها همچنین امکان نظارت بر تحرکات ناتو و دیگر قدرت‌های رقیب را فراهم می‌کنند. افزون بر این، ابزاری برای چانه‌زنی با کشورهایی مانند ترکیه و اسرائیل به‌شمار می‌روند؛ هرچند مسکو پس از سقوط دولت اسد، از درگیری مستقیم با این کشورها پرهیز کرده است.

با وجود فشارهای داخلی در سوریه و درخواست برخی گروه‌ها برای خروج نیروهای روسی، مسکو حاضر به تخلیه این پایگاه‌ها نیست، چرا که آن‌ها را «خط قرمز» استراتژیک خود می‌داند.

۲. دیپلماسی چندلایه: تعامل هم‌زمان با همه بازیگران

روسیه پس از سقوط مهم‌ترین متحد خود در خاورمیانه، یعنی دولت اسد، برای تثبیت موقعیت خود در دوران پس از اسد، وارد تعامل مستقیم و غیرمستقیم با گروه‌های متعارض در سوریه شده است.

در این راستا، با وجود حمایت آنکارا از گروه‌های مخالف اسد (نظیر تحریرالشام)، روسیه روابط خود با ترکیه را حفظ کرده است. حتی سفر رسمی آقای احمد شراع (جولانی) به مسکو نیز اعلام شده است. از سوی دیگر، مسکو هم‌زمان با کردهای سوریه — که متحد ایالات متحده به‌شمار می‌روند — وارد تعامل غیرمستقیم شده و با حمایت مشروط از خودمختاری محدود آن‌ها در شمال شرق سوریه، در پی گشودن کانال‌های ارتباطی جدید است.

در این میان، با وجود اقدامات مداخله‌جویانه اسرائیل در سوریه و اشغال بخش‌هایی از این کشور، روسیه با تل‌آویو درباره مسائل فنی مانند امنیت هواپیماهای روسی در سوریه همکاری می‌کند و از هرگونه اعتراض علنی نسبت به بمباران زیرساخت‌های نظامی سوریه توسط اسرائیل پرهیز کرده است.

روسیه همچنین همکاری با علویان ساکن مناطق طرطوس و لاذقیه را در دستور کار قرار داده است. به‌نظر می‌رسد کرملین برخلاف دوره گذشته، پذیرفته که برای ایفای نقش در آینده سوریه باید با تمام گروه‌های اثرگذار در صحنه قدرت امروز این کشور همکاری کند.

۳. سوریه به‌عنوان میدان رقابت روسیه و غرب

ایالات متحده همچنان در مناطق تحت کنترل کردها در شمال شرق سوریه حضور دارد و گفته می‌شود قصد دارد از شدت تحریم‌ها علیه دولت اسد بکاهد. کشورهای قطر و عربستان نیز در همسویی با واشینگتن، برخی از بدهی‌های سوریه به بانک جهانی را پرداخت کرده‌اند. در همین حال، ترکیه از روابط خود با اخوانی‌های سوریه برای حمایت از جولانی بهره می‌برد. اتحادیه اروپا نیز با هدف مهار نفوذ روسیه، از بازسازی سوریه بدون حضور مسکو حمایت می‌کند.

۴. چالش‌های پیش‌روی روسیه

ادامه حضور روسیه در سوریه، این نظریه را که مسکو سوریه را در برابر گرفتن شرق اوکراین با آمریکا معامله کرده، با تردید جدی مواجه می‌سازد. این حضور نشان می‌دهد که هنوز اختلافات عمیقی میان واشینگتن و مسکو بر سر هر دو پرونده سوریه و اوکراین وجود دارد.

با وجود تأثیرات جنگ اوکراین و فشارهای اقتصادی و نظامی غرب که منابع روسیه را در سوریه محدود کرده است، کرملین امیدوار است با همکاری ایران و چین بتواند همچنان در آینده سوریه نقش مؤثری ایفا کند.

در حال حاضر، روسیه حضور نظامی و سیاسی خود در سوریه را حفظ کرده، اما دیگر مانند گذشته نقش تعیین‌کننده در موازنه قدرت ندارد. از این‌رو، مسکو در پی یافتن راه‌هایی برای همکاری با کشورهای منطقه نظیر ترکیه، قطر، عربستان و امارات در روند بازسازی سوریه است. همچنین در برابر احتمال تشدید عملیات ترکیه علیه کردها، سناریوهای واکنش خود را ارزیابی می‌کند.

سوریه برای روسیه صرفاً یک «جبهه فرعی» نیست، بلکه بخشی از پروژه بزرگ‌تر ژئوپلیتیکی مسکو برای مقابله با ایالات متحده به‌شمار می‌آید. حفظ نفوذ در سوریه، قدرت چانه‌زنی روسیه در برابر آمریکا را افزایش می‌دهد. کنترل بر مسیرهای انرژی شرق مدیترانه نیز برای کرملین اهمیت استراتژیک دارد. افزون بر آن، روسیه از رهگذر همکاری با کشورهایی نظیر ایران، ترکیه، عربستان، قطر و امارات، در پی ایجاد توازن منطقه‌ای در برابر ناتو و متحدان عربی-غربی است.

روسیه در سوریه نه پیروز مطلق است و نه شکست‌خورده؛ بلکه با دیپلماسی انعطاف‌پذیر و حضوری پایدار، می‌کوشد در آینده این کشور همچنان بازیگری کلیدی باقی بماند. موفقیت یا شکست این راهبرد، به تحولات جنگ اوکراین، روابط با ترکیه و توانایی مسکو در مدیریت هم‌زمان چند بحران بستگی خواهد داشت.