‌خروج والتز از حلقه تصميم‌سازی به نفع ايران است

ترامپ با توسل به اهرم فشار و تحريم اصول ديپلماسي مدرن را نقض كرده است

حسن بهشتي‌پور ، پژوهشگر مسائل بين‌الملل در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چرايي بركناري مايك والتز از كابينه ترامپ و احتمال تاثير چنين تحولي بر فرآيند مذاكرات گفت: بركناري آقاي مايك والتز، مشاور امنيت ملي دونالد ترامپ، بيش از آنكه به ايران مرتبط باشد، به مسائل داخلي كاخ سفيد بازمي‌گردد. درحالي كه برخي رسانه‌ها، ازجمله واشنگتن‌پست و بي‌بي‌سي، به‌شدت بر نقش ايران در اين بركناري تاكيد دارند، واقعيت چيز ديگري است. كاخ سفيد نيز صراحتا اعلام كرده كه اين تغيير ارتباطي با ايران نداشته است. مساله اصلي به يك خطاي بزرگ برمي‌گردد: والتز به‌اشتباه يكي از خبرنگاران را به يك گروه خصوصي در پيام‌رسان سيگنال دعوت كرده بود؛ گروهي كه شامل مشاوران ارشد نظامي امريكا و محلي براي تبادل اطلاعات امنيتي بود. اين اشتباه به‌شدت جايگاه مشاور پيشين امنيت ملي را زير سوال برد. به باور بهشتي‌پور در واقع، از همان ابتدا هم اين جايگاه براي شخصي با سابقه‌ و چهره‌اي چون مايك والتز مناسب نبود. انتخاب چنين فردي از سوي ترامپ نشان‌دهنده‌ نوع نگاه او به جايگاه‌هاي حساس امنيتي است. براي مقايسه، كافي است به ياد بياوريم زماني افرادي چون برژينسكي يا هنري كيسينجر در همين سمت فعاليت مي‌كردند. در مقابل، والتز نه تنها فاقد سابقه‌ مشخص در حوزه‌هاي سياست خارجي و امنيت ملي است، بلكه هيچ تجربه‌اي در نهادهايي چون شوراي روابط خارجي امريكا نيز ندارد. اين شورا در شكل‌دهي به سياست‌هاي كاخ سفيد و تصميم‌سازي‌هاي رييس‌جمهور جايگاهي جدي دارد. بهشتي‌پور در ادامه تاكيد كرد: نكته قابل توجه ديگر اين است كه سمت مشاور امنيت ملي نيازي به تاييد سنا ندارد؛ به همين دليل، چنين انتصاب‌هايي بعضا بدون غربالگري دقيق انجام مي‌شوند. البته كه بركناري والتز، سناريوهاي دولت نخست ترامپ را يادآوري مي‌كند، بازه زماني كه او تنها طي ۲۳ روز مشاور امنيت ملي‌اش را تغيير داد و در طول چهار سال، سه بار اين پست را جابه‌جا كرد. حالا هم آقاي روبيو به‌طور موقت اين سمت را برعهده گرفته، اما هنوز به‌طور رسمي منصوب نشده است. به نظر مي‌رسد ترامپ منتظر است تا گزينه‌ نهايي‌اش را معرفي كند. به گفته اين پژوهشگر مسائل بين‌الملل نكته قابل تأمل درباره روبيو، مواضع بسيار تند او نسبت به ايران است. او نه يهودي است و نه صهيونيست، اما در عمل، حتي از بسياري از چهره‌هاي صهيونيست نيز مواضع تندتري عليه ايران اتخاذ كرده است. همزمان سوابقش نيز به‌خوبي نشان مي‌دهد كه همواره در كنار چهره‌هاي شناخته‌شده جريان‌هاي افراطي طرفدار اسراييل در امريكا قرار داشته و حمايت همه‌جانبه‌اي از آنها داشته است. بهشتي‌پور در ادامه گفت‌وگوي خود با «اعتماد» تاكيد كرد: با اين حال، از منظر تاثير بر روند مذاكرات، مي‌توان گفت كه بركناري والتز به نفع ايران تمام شده است. هرچند اين تغيير ارتباطي مستقيم با پرونده ايران ندارد، اما خروج يكي از مخالفان جدي ديپلماسي با تهران از حلقه تصميم‌سازي كاخ سفيد، مي‌تواند فضاي تنفسي بيشتري براي ادامه گفت‌وگوها فراهم كند. به باور بهشتي‌پور البته بايد ديد چه كسي جايگزين او خواهد شد. شنيده شده كه ترامپ قصد داشته آقاي ويتكاف را براي اين سمت انتخاب كند، اما فرستاده ويژه خود اين پيشنهاد را نپذيرفته است. اينكه صرفا به‌دليل رفاقت با ترامپ بخواهند فردي را در راس شوراي روابط خارجي بگذارند، تصميمي عجيب و نگران‌كننده است. به هر حال، اگرچه اين جابه‌جايي مستقيما به مذاكرات مربوط نبود، اما مي‌تواند بر روند رايزني‌ها اثر مثبت بگذارد، چرا كه يكي از چهره‌هاي ضدايراني از اين معادله حذف شده است.

بهشتي‌پور در پاسخ به ديگر سوال «اعتماد» در باب مواضع متناقض ترامپ؛ چهره‌اي كه زماني از ديپلماسي با تهران مي‌گويد اما همزمان با آغاز دورچهارم رايزني‌ها تحريم‌هاي سختي را عليه فروش نفت و گاز ايران تعريف كرده و خريداران را تحت فشار قرار مي‌دهد، گفت: توجه داشته باشيد كه وقتي دو كشور وارد فرآيند مذاكره مي‌شوند، منطق، قواعد بين‌المللي و اصول شناخته‌شده روابط ميان دولت‌ها ايجاب مي‌كند كه دو بازيگر، در طول گفت‌وگوها، از هرگونه تهديد يا اِعمال فشار از جمله تحريم‌ خودداري كنند. استفاده از اهرم تحريم و تهديد، به‌ويژه زماني كه به‌صورت علني و از طريق رسانه‌ها صورت مي‌گيرد، با سياست مذاكره‌گري در تعارض كامل است و مشروعيت روند گفت‌وگو را تضعيف مي‌كند. به باور بهشتي‌پور واقعيت اين است كه دولت جديد ترامپ، همان‌طور كه با بازيگران وارد مذاكره مي‌شود، همزمان از زبان تهديد نيز استفاده مي‌كند.از همين رو اين رويكرد مختص ايران نيست. ايالات‌متحده حتي با متحدان سنتي خود، نظير كانادا و مكزيك، نيز چنين رفتاري داشته و با رقباي استراتژيك مانند چين و حتي متحدان قديمي اروپايي‌اش نيز به همين شكل برخورد كرده است؛ يعني تهديد و گفت‌وگو را به موازات هم پيش برده است. با اين حال، چنين روشي قطعا نادرست و مغاير با اصول ديپلماسي مدرن است. تاكنون در عرف روابط بين‌الملل رايج نبوده كه كشوري در عين مذاكره، براي كسب امتياز بيشتر، طرف مقابل را تهديد يا تحريم كند؛ چه از طريق رسانه‌ها و چه در قالب اقدامات عملي. اين پژوهشگر مسائل بين‌الملل در ادامه خاطرنشان كرد: با وجود تمام اين موارد، همچنان بر اين نكته تاكيد مي‌كنم كه ايران بايد مسير مذاكره را ادامه دهد. حتي با وجود توسل ترامپ به اهرم‌هاي نادرست و غيرحرفه‌اي، زيرا تداوم گفت‌وگوها به نفع ايران است.به باور بهشتي‌پور تاكيد تهران بر تداوم ديپلماسي نتايج ملموسي دارد، نخست، پيام مثبت و روشني است كه تهران براي افكار عمومي جهان و داخل كشور ارسال مي‌كند: مبني بر اينكه ايران همچنان خواهان مذاكره، گفت‌وگو و پيگيري راه‌حل‌هاي ديپلماتيك است. ترسيم چنين تصويري، در صحنه بين‌المللي براي كشور بسيار حائز اهميت است. بهشتي‌پور همچنين تاكيد كرد: اهميت ديگر اين موضوع بازمي‌گردد به واقعيت كه در شرايط كنوني راهي جز مذاكره براي پايان دادن به تحريم‌ها وجود ندارد. گرچه در سطح داخلي مي‌توان بر اقتصاد مقاومتي و تقويت زيرساخت‌هاي خوداتكايي تكيه كرد، اما در عرصه‌هايي چون صادرات، واردات و جذب سرمايه‌گذاري خارجي، لغو تحريم‌ها يك پيش‌شرط ضروري است. براي رسيدن به چنين هدفي، چاره‌اي جز ادامه مسير مذاكره، دستيابي به تفاهم و ارايه راه‌حل‌هاي جديد نيست.