اگر مذاکره نکنیم چه کار باید کرد؟
مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۹ قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» را برای انجام یک مذاکره قوی تصویب کرد. بر اساس این مصوبه ایران چندین اقدام مهم از جمله غنی سازی ۶۰ درصد را آغاز کرد و الان به مقادیر قابل توجهی بالای ۱۸۰ کیلو رسیده است و همچنین فردو را با دستگاههای سانتریفیوژهای جدید راه اندازی کرد (مقدار غنی سازی و درصد غنی سازی بالایی دارند). این مجموعه اقدامات نشان دهنده پر بودن دست مذاکره کنندگان ایرانی و پشتیبانی برای ایران است.
توان هستهای به تنهایی نمیتواند در مذاکرات ما را پشتیبانی کند چرا که ما باید اقدامات و اصلاحات اقتصادی را هم انجام دهیم؛ متأسفانه در دولتهای یازدهم، دوازدهم، سیزدهم و نه در این ۶ ماهی که از دولت چهاردهم میگذرد اصلاحات اقتصادی وجود نداشته است. نظام مالیاتی و بانکی کشور و همچنین گمرکات نیازمند اصلاحات است. بنابراین اگر یکسری اصلاحات اقتصادی را در کشور انجام دهیم اثر بخشی تحریم را کم میکنیم و دیگر شاهد این تورمها نخواهیم بود.
موضوع دیگر بحث دیپلماسی رسانهای است. سوالات جدی در افکار عمومی وجود دارد که چرا نباید با آمریکا مذاکره کنیم؟ مقام معظم رهبری مذاکره با آمریکا را منع کردند و این مهم دستور کار وزارت خارجه قرار خواهد گرفت اما باید برای افکار عمومی تبیین شود. تجربه گذشته باید برای مردم باز شود. از سال ۱۳۹۷ پس از بد عهدی آمریکا در برجام وضعیت اقتصادی کشور بدتر شد لذا باید این موارد برای مردم تبیین گردد.
باید به افکار عمومی توضیح دهیم که اگر مذاکره نکنیم، راهکارهای بهتر برای کشور چیست؟ «نگاه به درون» در دوره شهید رئیسی ۳ سال امتحان شد، آیا به نتیجه رسید؟ لذا باید این موارد را در دیپلماسی رسانهای برای مردم تبیین کنیم.
اگر قرار باشد روزی ما با آمریکا مذاکره کنیم، ضمانت اجرایی آن توافق چه چیزی خواهد بود؟ ما قبلاً در برجام تجربه کردیم که اعتبار یک معاهده بینالمللی برای آمریکا ارزشی ندارد و وقتی بخواهد، به سادگی از آن معاهده خارج میشود. با توجه به آن تجربه و رفتارهای آمریکا، آیا اصلاً امکان رسیدن به توافقی قابل اطمینان با آمریکا وجود دارد؟
نفس مذاکره کردن به معنای رسیدن به توافق نیست. ممکن است مذاکره شود اما توافقی حاصل نشود. سوال این است که در صورت عدم دستیابی به نتیجه چرا باید مذاکره انجام شود؟ وقتی مذاکره انجام میشود، هم به افکار عمومی داخل نشان میدهیم که وضعیت به سمتی میرود که اهل گفتگو و مدارا هستیم؛ هم در افکار عمومی خارج اینگونه مطرح میشود که اهل جنگ و درگیری نیستیم. استراتژی مذاکره یک وسیله است، میتواند خوب یا بد باشد.
بر فرض اگر پذیرفتیم مذاکره انجام شود، باید در اجرا اینگونه لحاظ شود که هر طرفی که به تعهداتش انجام ندهد، طرف مقابل چه اقداماتی انجام دهد. در برجام چنین مسائلی پیش بینی شده بود، نه اینکه متوجه نباشند چه امتیازهایی (مکانیسم ماشه) میدهند، اما زورشان نرسیده بود. بنابراین باید حواسمان جمع باشد. هیچ قرارداد بینالمللی وجود ندارد که تضمین اجرایی صددرصد داشته باشد. همه کشورها در هر شرایطی میتوانند زیر توافقات خود بزنند اما هزینههایی دارد. مثلاً روسیه بر سر موشکهای میانبر توافق کرد اما آمریکا به زیر آن توافق زد!
بنابراین در قراردادها باید قید کنیم اگر طرف مقابل به هر دلیل بدعهدی کرد، طرف ذینفع چه اقداماتی را انجام دهد. نکته دیگر اینکه اقدامات در توافقات گام به گام باشد. در برجام نتوانستیم چنین اقداماتی را انجام دهیم. جمهوری اسلامی ایران به مراتب از نظر توان هستهای، توان اقتصادی، نسبت به قبل برجام قویتر شده است و باید به این داشتهها بیش از گذشته توجه کند. البته باید توجه داشته باشیم که مهمترین دارایی ایران، مردم هستند و انرژی هستهای تنها یک پشتیبان برای ما به شمار میآید.
آمریکا در دوران برجام، قبل از حضور ترامپ هم ظاهراً در توافق بود اما پشت صحنه شرکتها و کشورها را برای تعامل با ایران منع میکرد. الان هم علاوه بر دشمنی مستقیم، سایر کشورها را برای تعامل با ایران تهدید میکند. چه راهکاری برای این دشمنی غیرمستقیم وجود دارد؟
توجه کنید ما به افکار عمومی نگفتیم که آمریکا در برجام نپذیرفت که تحریمهای خود را لغو کند بلکه تعهد داد به حالت تعلیق در میآورد. این دو بسیار متفاوت است. حتی یک مورد هم آمریکا تعهد نداده بود که تحریمی را لغو کند بلکه تعهد بر تعلیق بود. آنچه را که اوباما انجام میداد این بود که تحریمهای اولیه را به تعلیق درآورد اما ترامپ تحریمهای ثانویه را در دو بخش اعمال کرد. در نهایت اینکه ایران به دنبال لغو تمامی تحریمها است.