ارزیابی شما از توافقنامه راهبردی بین ایران و روسیه که مربوط دو دهه گذشته بوده چیست؟ چه فرایندی را توانسته ایجاد کند؟

این توافق اسفند ماه سال 1379 در دولت اقای خاتمی طی سفر رسمی که به روسیه داشت به عنوان نخستین پیمان همکاری دوجانبه بین ایران و روسیه بعد از انقلاب امضا شد و در فروردین 1380 به تصویب مجلس ایران و دومای روسیه رسید و رسمیت پیدا کرد.

در بندی از این توافق آمده است که توافق دوجانبه می‌تواند پنج سال تمدید شود، بر این اساس در سال 85 و در سال 90 در دولت اقای احمدی نژاد و در سال 95 در دولت اقای روحانی تمدید شد.

در دی ماه 1400 آقای رئیسی به مسکو سفر کرد و پیشنهاد داد که این توافق دوجانبه باتوجه به نیازهایی که در روابط دو کشور به وجود آمده و تغییرات در روابط بین دو کشور بازنگری و به روز شود، روسیه هم از این پیشنهاد استقبال کرد، اما روند بازبینی پیمان قبلی خیلی طول کشید (حدود سه سال) تا نهایتا در این سفر آقای پزشکیان به روسیه، به امضای آقای پزشکیان و آقای پوتین رسید.

این پیمان بیست ساله نقشه راه همکاری‌های راهبردی بین ایران و روسیه را در آینده مشخص می‌کند، قرار است در ذیل این توافقنامه، قراردادهای مختلفی در چارچوب همکاری‌های حمل و نقل ریلی، حمل و نقل دریایی، حمل و نقل جاده‌ای و هوایی و همچنین در زمینه همکاری نفت و گاز، در موضوع انرژی صلح آمیز هسته‌ای و مسائل دیگر قراردادهای جداگانه‌ای بسته شود و یا قراردادهای موجود اجرایی گردد که اگر به درستی اجرا شود در ظرف بیست سال آینده روابط ایران و روسیه به نحو چشمگیری توسعه پیدا می کند.

در سالهای گذشته روابط ایران و روسیه برای ایران هم فرصت بوده و هم تهدید، ما فرصت‌های مختلفی را داشتیم، مثلا در بخش دفاعی هیچ کشوری به ایران کمک نمی‌کرد و سلاح در اختیار کشور ما نمی‌گذاشت؛ ولی روسیه هم تور ام یک (سلاح دفاعی) را در اختیار ایران گذاشت، هم اس300 را، هواپیمایی میگ ۲9 و سوخو 23 را در به ایران داد، در بحث هسته‌ای هم پروژه‌ای بود که ایران می‌خواست با آلمان انجام دهد، اما دوران جنگ آلمانی‌ها انصراف دادند، بعد از آن در سال 1995 روسیه بالاخره قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را با ایران امضا کرد، قرار بود تا سال 2000 تحویل دهد که تا سال 2013 طول کشید. در واقع ایران فناوری هسته ای را از روسیه وارد کشور کرد .

ایران و روسیه همچنین در بخش‌های سیاسی همکاری کردند مثلا در تاجیکستان توافق مهمی انجام دادند و صلح را به تاجیکستان برگرداندند، در سال 1997 قرارداد صلح در تاجیکستان با مشارکت ایران و روسیه تحقق پیدا کرد. بعد از آن در سوریه دو کشور در سال 2016 با هم همکاری خیلی نزدیکی برای نگه داشتن دولت بشار اسد داشتند. چون دولت اسد نزدیک‌ترین رابطه را با روسیه داشت و مهمترین متحده روسیه در خاورمیانه بود. از طرف دیگر ایران سوریه را پلی برای حمایت از جبهه مقاومت در برابر اسرائیل می‌دانست.

اما در جنبه‌های منفی روسیه در آسیای مرکزی در قضیه تاجیکستان و صلح تاجیکستان عملا بعد از توافق باید تضمین می‌کرد که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بتواند همکاری‌های خود را با دولت تاجیکستان ادامه دهد، ولی فراموش کردند و متاسفانه نهضت اسلامی را دولت وقت تاجیکستان تروریستی اعلام کرد و عملا موجب شد که خیلی از نیروهایی یک حزب کاملا سیاسی جذب گروه‌های تندر تکفیری مثل گروه داعش و ... شدند، متاسفانه این کار اصلا مسیر تحولات را تغییر داد. یا در قفقاز جنوبی روسیه تک رویی کرد و قفقاز جنوبی با اذربایجان و ارمنستان بدون توجه به نقشی که ایران و ترکیه داشتند، با خودش به صورت سه جانبه یک توافق را امضا کردند و حالا بند 9 آن توافق کلی هم مسئله درست کرده است.

روسیه در بحث مربوط پهبادهای ایران، با اینکه ایران قبل از جنگ روسیه و اوکراین این پهپادها را تحویل داده بود ولی روس‌ها خیلی برخورد خوبی نکردند راجع به این موضوع که این مشکلات برای ایران درست نشود؛ یا در مورد موشک‌های که متهم می‌کنند که ایران به روسیه داده، با وجود اینکه ایران بارها تکذیب کرده ولی طرف روسی صراحتا نمی‌گوید که ایران این موشک‌ها را به روسیه نداده است.

آقای بهشتی پور، مخالفان این توافق معتقد هستند که روسیه به ایران خیانت می‌کند؟

ببینید این خیانت نیست، ما توقعاتی در روابط بین‌الملل داریم که درست نیست، کشورها براساس منافع خودشان عمل می‌کنند، مثلا به شش قطعنامه تحت فصل هفتم علیه ایران ، روسیه رای مثبت دارد، این را می‌گویند خیانت به ایران در حالی که واقعا این اسمش خیانت نیست، منافع روسیه ایجاب می‌کرد. زیرا روسیه نگران ایرانی بود که سلاح هسته‌ای داشته باشد و ان را تهدید علیه خودش می‌دانست!

اما وقتی ایران برجام را امضا کرد خیلی محکم در حمایت از ایران ایستاد و سه قطعنامه پیشنهادی آمریکا را که علیهخ ایران داده شد به اتفاق چین وتو کرد. بنابراین کشورها براساس منافعشان عمل می‌کنند همانطور که ایران براساس منافعش عمل می‌کند؛ به عنوان مثال روسیه خیلی مایل بود که ما تجاوز نظامی روسیه به اوکراین را رسما حمایت کنیم، در حالی که ایران موضع بی‌طرفی اتخاذ کرد. یا روسیه مایل بود ایران سرکوب چچنی‌ها را ایران تایید کند ولی ایران اینکار را نکرد، چرا ایران این کارها را کرد؟ چون منافع‌اش ایجاب می‌کرد. روسیه مایل بود ایران جدایی آبخازیا و اوستیای جتوبی از گرجستان را به رسمیت بشناسد اما ایران به تمامیت ارضی گرجستان احترام گذاشت و این حدایی را به رسمیت نشناخت.

در مقابل این رویکرد موافقان این توافق هستند که معتقدن برای اینکه مقابل امریکا باشیم باید متحد روسیه شویم، شما این گزاره را دست می‌دانید؟

این نظر اصلا درست نیست، ما باید سیاست موازنه سازی را در روابط خودمان با قدرت‌های تاثیرگذار حفظ کنیم، یعنی هم سعی کنیم روابط خوبی با چین، روسیه و هند داشته باشیم و هم رابطه با امریکا و اتحادیه اروپا داشته باشیم. ژئوپلیتیک ایران اقتضا می‌کند که بتواند در روابط خودش با قدرت‌های تاثیرگذار موازنه برقرار کند، یعنی تمام تخم مرغ‌هایش در سبد چین، در سبد روسیه یا در سبد اتحادیه اروپا و امریکا نگذارد، بلکه برعکس سعی کند موازنه در روابطش با این کشورها برقرار کند. کاری که ترکیه در حال انجام آن است. کاری که عربستان سعودی انجام می‌دهد. اینها رقبای منطقه‌ای ایران هستند که هم با روسیه رابطه نزدیکی دارند و هم با امریکا رابطه دارند، چین هم همین کار را کرده است، هم با روسیه رابطه دارد هم در حال برقراری ارتباط با امریکا است؛ هند هم همچنین.

ما به ویژه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی که در آن قرار داریم که قدرت‌های بزرگ همیشه طمع داشتند نسبت به ایران، سیاست صحیح این است که ما یک موازنه در روابط خودمان با قدرت‌های جهانی برقرار کنیم؛ این موازنه است که می‌تواند دست ما رو باز کند هم با روسیه و چین و هم اروپا و امریکا.

این دو قطبی عشق و نفرت به روسیه برای ایران هزینه ساز نبوده است؟

این دو قطبی را ما در رسانه‌ها می‌سازیم، من فکر می‌کنم این دو قطبی را در مورد آمریکا هم داریم، یعنی همان مقداری که دو قطبی شدن در مورد امریکا غلط هست، در مورد روسیه هم غلط است، در مورد چین هم غلط است، در مورد اتحادیه اروپا هم غلط است.

ما عادت داریم که روابط بین‌المللی را مانند روابط شخصی می‌بینیم، در حالی که ما در روابط بین‌الملل باید قضاوت‌هایمان براساس منافع ملی مان باشد، اگر منافع ملی ما اقتضا می‌کند باید با کشورها رابطه داشته باشیم، اگر اقتضا نمی‌کند نباید رابطه داشته باشیم.

این دو قطبی بنظر من بیشتر در صحنه رسانه‌هاست، در واقعیت ما در جایگاهی قرار داریم که ایران نمی‌تواند فقط متکی به روسیه یا امریکا یا فقط اتحادیه اروپا و چین باشد . ما باید در روابطمان موازنه را ایجاد کنیم و از این طریق سعی کنیم منافع ملی خودمان را به حداکثر برسانیم.

گزارش‌های اقتصادی نشان میدهد که طرف روس تمایل زیادی برای همکاری با ایران دارد، اما در مقاتبل کشور ما هنوز نتوانسته زیر ساخت‌های لازم را فراهم کند، چه منافع مشترکی میتوانیم در این حوزه تعریف کنیم؟

در سه سال اخیر است که روسیه اینطور به همکاری با ما تمایل نشان می‌دهد، دلیل آن هم تحریمهای شدیدی است که روسیه با آن مواجه شده است. تا قبل از تحریم روسیه خیلی در روابطش با ایران احتیاط می‌کرد که مشمول تحریم‌های امریکا نشود.

بعد از اینکه ترامپ دستور خروج آمریکا از برجام را صادر کرد، روس نفت و گاز پروم شرکت‌های نفتی و گازی روسیه جز اولین شرکت‌هایی بودند که توافقشان را با ایران لغو کردند و خارج شدند. چینی‌ها هم از اولین شرکت‌هایی بودند که توافق‌های بعد از برجام‌شان را از ترس تحریمهای امریکا کنار گذاشتند، اروپایی هم همین کار را کردند.

باید واقع بین باشیم، اگر روسیه امروز مایل به روابط با ماست به این دلیل است که مشمول تحریم شده و ایران هم تحریم است و هیچ مشکلی ندارند که روابطشان را توسعه دهند.

اما ما در داخل کشور پتانسیل لازم برای بازرگانی فعال و همه جانبه را نداریم. در ترکیه شرکت‌های تعاونی بزرگی هستند که می‌تواند از بازرگانی ترکیه پشتیبانی کنند؛ مثلا در صادرات صیفی جات. ولی در ایران فرد است، یک فرد میخواد مثلا گوجه فرنگی صادر کند یا اقلامی که مورد نیاز روسیه است، اما بازار داخلی یکباره قیمتش تغییر پیدا می‌کند و دولت اعلام می‌کند که صادرات گوجه فرنگی ممنوع است، در حالی که بازرگان تعهد سپرده و می‌خواد بازاریابی کند، شما در یک بازاگانی مستمر می‌توانید موفق باشید، چون قبلش باید بازاریابی کرده باشید. اگر ما بخوایم در بازار روسیه حضور دائمی داشته باشیم باید سعی کنید که اتحادیه‌هایی به وجود بیاوریم بین تولیدکنندگان و صادرکنندگان و اینها را به صورت شبکه‌ای به هم وصل کنیم. الان که ایران می‌خواهد عضو اتحادیه اوراسیا شود، باید بتواند حضور فعالی در بازار این اتحادیه داشته باشد. این اتحادیه کاملا تجاری هست و با تعرفه‌هایی که حذف می‌کند زمینه‌های زیادی برای صادرات ایران وجود دارد. از طرف دیگر اگر ما مشکل ارز را حل کنیم و این اختلاف قیمت شدید را رفع کنیم، این مشکلات کمتر پیش می‌آید.

در چندین زمینه باید کار کرد، هم اتحادیه بین تولید کنندگان و صادر کنندگان باید به وجود آورد، هم باید به مشکلات بانکی روابط ایران و روسیه که بسیار زیاد است پرداخت، با اینکه یک بانک برای تامین اعتبارات لازم تعریف شده ولی باز کم است و اگه بخواهیم حضور مستمر داشته باشیم باید مشکلات بانکی هم برطرف شود.

یک بخشی از مشکلات بانکی به FATF مربوط می‌شود، که روسیه عضوش هست و مقررات FATF را هم اجرا کرده درحالی که طرف ایرانی انجام نداده و یک بخش هم مربوط به این است که هنوز نگرانی وجود داره که چجوری بخوان با ایران از بیمه کالا،چگونه عمل می‌کنند.

ما باید اقدامات زیادی انجام دهم، اگر وقعا اراده بر این است که روابط خودمان را توسعه دهیم، اون هم نه فقط با روسیه، قزاقستان هم عضو اتحادیه اوراسیاست با روسیه سفید هم همچنین. می‌شود خیلی کارها را انجام داد به شرطی که زیر ساخت‌های لازم را در داخل کشور ایجاد کنیم.