ارزیابی شما از سفر آقای پزشكیان به قاهره در شرایطی كه سوریه پسااسد درگیر فصل تازه‌ای از تحولات است، چیست؟ اساسا می‌توان گفت كه گروه‌های مستقر در سوریه كه قدرت را در دست دارند تهدیدی مشترك برای ایران و مصر تلقی می‌شوند؟

اول باید به این نكته توجه داشته باشیم كه هر چند كه سفر رییس‌جمهوری كشورمان به مصر با هدف حضور در اجلاس دی 8 بود اما واقعیت این است كه این سفر فرصت مناسبی را برای آقای پزشكیان فراهم كرد تا با آقای السیسی همتای مصری و همچنین رجب طیب اردوغان، رییس‌جمهور تركیه دیدار كند تا ذیل این ملاقات‌های دوجانبه موضوع سوریه را مورد بررسی قرار دهد. گفتنی است در درگیری‌های 2011 در سوریه، ایران و مصر هر دو از بشار اسد حمایت ‌كردند، اما رویكردهای متفاوتی داشتند. ایران از بشار اسد به عنوان یك پل ارتباطی برای گروه‌های مقاومت در برابر اسراییل حمایت می‌كرد، درحالی كه مصر از اسد به این دلیل حمایت می‌كرد كه قدرت مقابله با داعش و گروه اخوانی كه به‌ شدت مخالف قاهره بودند، تقویت شود. هر دو كشور در حمایت از اسد متفق‌‌القول بودند، اما با دو رویكرد متفاوت. اكنون كه بشار اسد سقوط كرده است، در مورد آینده سوریه و به ‌ویژه نقش اسراییل به عنوان یك بازیگر در تحولات سوریه، مصری‌ها با ایران همسو نیستند؛ زیرا روابط نزدیكی با اسراییل دارند. اما در زمینه مقابله با گروه‌های رادیكال چون داعش و تكفیری‌ها و همچنین اخوان‌المسلمین، مواضع ایران و مصر مشترك است. بنابراین، این موضوع فرصتی است كه می‌تواند به عادی‌سازی روابط یا ورود به یك همكاری جدید در مورد سوریه منجر شود.

اما در بحث روابط دوجانبه، باید گفت كه ایران و مصر سال‌هاست كه دفتر حافظ منافع خود را در سطح سفارت فعال كرده‌اند و تعاملات بین مسوولان دفتر حافظ منافع دو كشور در سطح سفیر انجام می‌شود. اما به دلیل مشكلات موجود، روابط رسمی دو كشور هنوز ازسر گرفته نشده است. مذاكراتی نیز چندبار در عراق، در زمان دولت آقای رییسی و پیش از آن، انجام شده است. اكنون اما اطلاع ندارم كه مذاكرات جدیدی انجام شده یا خیر، اما به اعتقاد من، هم ایران به دنبال ازسرگیری روابط با مصر است و هم طرف مصری خواهان این همكاری‌‌هاست. اما مانع اصلی ازسرگیری روابط ایران و مصر، اسراییل و امریكا هستند كه به مصر فشار می‌‌آورند. تا زمانی كه مشكلات ایران با اسراییل حل نشده، طرفین نمی‌توانند روابط خود را به صورت رسمی ازسر بگیرند. البته ذكر این نكته اهمیت دارد كه مصری‌ها از كارت ایران برای كسب امتیازات بیشتر از اسراییل و امریكایی‌ها استفاده می‌كنند. اما شواهد و قرائن نشان می‌دهد كه عمدتا تحت فشار امریكا و اسراییل هستند. به نظر می‌‌رسد اگر این فشارها برداشته شود، منافع مشترك زیادی میان تهران و قاهره وجود دارد، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر فرهنگی و گردشگری.

در هر صورت، صحبت‌های آقای پزشكیان نشان‌دهنده این است كه تلاش‌هایی كه برای این موضوع انجام شده، می‌تواند در آینده به همكاری‌‌های بیشتری منجر شود. از طرفی دیگر اجلاس دی هشت به دلیل حضور كشورهای دیگری مانند پاكستان، بنگلادش و نیجریه كه كشورهای تاثیرگذاری هستند، می‌تواند هم‌‌افزایی بیشتری را شكل دهد. امیدوارم این هم‌‌افزایی تحقق یابد، هر چند هنوز از نتایج آن خبری نداریم. آنچه اعلام می‌شود الزاما با آنچه تحقق پیدا می‌كند، منطبق نیست و تفاوت دارد.

قدرت گرفتن تحریرالشام در سوریه دغدغه پادشاهی‌های حاشیه خلیج‌فارس نیز هست. به باور شما تحولات شام تا چه اندازه می‌تواند زمینه‌ساز نزدیكی ایران با مصر شده و همچنین میدان را برای تعمیق روابط تهران با كشورهای حاشیه خلیج‌فارس فراهم كند؟

پادشاهی‌های خلیج‌فارس در باب سوریه از رویكرد مشابهی پیروی نمی‌كنند. باید توجه داشته باشیم كه قطر به دلیل حمایت از اخوان‌المسلمین، رویكرد خاصی درقبال سوریه دارد. قطر و تركیه هر دو به گرایشات اخوانی اردوغان تمایل دارند و به همین دلیل رویكرد مشتركی در قبال سوریه اتخاذ كرده‌اند. در جهان اهل سنت، اخوان‌المسلمین رقیب جدی وهابی‌ها است و به همین دلیل، امارات و عربستان‌سعودی كه عمدتا تفكرات وهابی دارند، بیشتر نگران نفوذ گروه‌های اخوانی و تكفیری هستند. بنابراین، به ‌طور جدی مخالف قدرت گرفتن این گروه‌ها هستند و این مخالفت صرفا رویكردهای تاكتیكی نیست. هر دو كشور امارات و عربستان به صورت جدی تحولات شام را دنبال می‌كنند و نگران قدرت گرفتن گروه‌های تكفیری هستند. با این حال، همچنان مواد غذایی و كمك‌هایی را برای حفظ موقعیت خود ارسال می‌كنند و به ‌طور علنی مخالفت نمی‌كنند. آنها حاضر به پذیرش بشار اسد هستند، حتی اگر دولت او ضعیف باشد تا مانع از روی كار آمدن اخوانی‌ها شوند. حمایت‌های سیاسی رییس‌جمهور مصر نیز در این زمینه موثر بوده است. در عادی‌سازی روابط ایران با كشورهای حاشیه خلیج‌فارس، نیاز به واسطه‌گری مصر نیست. این كشورها به اندازه كافی با یكدیگر تماس دارند و كارهای مشتركی انجام می‌دهند و موقعیت یكدیگر را به خوبی می‌شناسند. بنابراین، نیازی به دخالت مصر در این موضوع نیست. همچنین، می‌توان بسترهایی را برای همكاری‌های مشترك میان ایران، امارات، عربستان و مصر برای مهار داعش و گروه‌های تكفیری در سوریه ایجاد كرد. شاید در ایران این موضوع به ‌خوبی درك نشود، اما واقعیت این است كه شواهد و قرائن نشان می‌دهد كه عربستان و امارات واقعا در تحولات اخیر سوریه مشاركتی نداشتند، در مقابل قطر، تركیه، اسراییل و امریكا در پشت پرده نقش‌آفرین بودند، اما نكته اینجاست كه آنها به منظور جلوگیری از ایجاد تنش، مخالفت علنی نمی‌كنند. اما اگر ایران بتواند یك همكاری چهارجانبه با امارات و عربستان و مصر در این زمینه شكل دهد، این امر می‌تواند بسیار موثر باشد و به ایران قدرت مانور بیشتری در این زمینه خواهد داد. این نوع همكاری همچنین می‌تواند به تقویت مواضع مشترك و افزایش امنیت منطقه كمك كند.

ارزیابی شما از دیدار آقای پزشكیان با اردوغان در شرایطی كه ظاهرا تركیه خود را میدان‌دار تحولات شام قلمداد می‌كند، چیست؟

ایران و تركیه دو كشوری هستند كه پس از انقلاب، به مدتی طولانی رقابت و همكاری‌‌های گسترده‌ای داشته‌اند. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تركیه روابط نزدیكی با ایران و همچنین با عراق برقرار كرد و از همكاری‌‌های تجاری با هر دو كشور سود برد. پس از آن، در موضوع سوریه، همكاری‌های زیادی میان ایران، سوریه و تركیه وجود داشت. البته این همكاری‌ها پیش از روی كار آمدن آقای اردوغان نیز شكل گرفته بود، اما با ورود آقای اردوغان و گرایشات اخوانی‌اش، شرایط پیچیده‌تر شد. حمایت اردوغان از اخوان‌المسلمین و تحولات در سوریه، به همراه ایده‌های نوگرایانه‌‌اش، وضعیت را تحت‌تاثیر قرار داد. تركیه در زمان جنگ داخلی سوریه به ‌شدت علیه دولت وقت فعال بود با ایالات‌متحده همصدا شد تا زمانی كه روسیه به‌ طور رسمی وارد میدان سوریه شد و كار داعش به‌ طور موثری خاتمه یافت. در این شرایط، تركیه با همكاری ایران و روسیه، مانور جدیدی را آغاز كرد و به گفت‌وگوهای آستانه پیوست. این روند چند سال ادامه داشت. به ‌طور كلی، می‌توان گفت كه عمل‌‌گرایی در سیاست‌های تركیه وجود دارد و این كشور براساس منافع خود عمل می‌كند. تركیه در بحران‌های اخیر، به‌ طور همزمان با اوكراین و روسیه همكاری‌های خود را ادامه داده است. در این شرایط، بعید نیست كه تركیه بتواند با ایران در سوریه همكاری كند. باید ببینیم آیا می‌توانیم منافع مشتركی را با تركیه در مورد آینده سوریه تعریف كنیم و چارچوبی برای همكاری ایجاد كنیم یا نه. این وظیفه دیپلمات‌‌های حرفه‌ای است كه باید در این زمینه ابتكار عمل‌های جدیدی را شكل دهند. در هر صورت، تركیه به عنوان یك همسایه، سال‌ها در موضوعات مختلف با ایران اختلافات و رقابت‌‌هایی داشته، اما در عین حال، همكاری‌هایی نیز برقرار بوده است. بنابراین، می‌توانیم علی‌‌رغم اختلافات موجود، به جست‌وجوی زمینه‌های همكاری بپردازیم.