در دنیای امروز، ساختاری كه در قابش شاهد عبور از نظم تك قطبی به سوی نظم چند قطبی هستیم، اختلافاتی میان نظریه‌پردازان در باب اینكه آیا جهان به سمت چندقطبی شدن پیش می‌رود یا به سمت بی‌قطبی شدن حرکت می کند. واقعیت این است كه هم‌اكنون در دوران گذار قرار داریم. اما در این دوران، نقاط عطف مختلفی را شاهد هستیم، در همین راستا می‌توان به حمله روسیه به اوكراین، عملیات 7 اكتبر و اقدامات جنایتكارانه اسراییل در طول یك سال گذشته در غزه و لبنان اشاره كرد. در این چارچوب، بحث اصلی این است كه آیا همكاری‌های منطقه‌ای می‌تواند نقش موثری در مدیریت این شرایط و دوران گذار ایفا كند یا خیر؟ در جهان امروز دیگ مانند قرن بیستم قطب‌بندی میان كشورها وجود ندارد، نظام جدید بین‌المللی در حال شکل گیری است.به نظر می رسد حركت به سمت چندقطبی شدن و همكاری‌های منطقه‌ای اجتناب ناپذیر است ، كشورها به صورت همکاری های خوشه‌ای و از طریق نظام‌های همكاری چند لایه با هم ارتباط می گیرند.

در این دوران گذار همكاری‌های منطقه‌ای می‌تواند به‌طور موثر شكل بگیرد، زیرا این همکاری ها بر اساس منافع مشترک و پایدار است . در این میان همكاری‌ها ی‌حوزه قفقاز جنوبی بین کشورهای منطقه راهگشای بهبود امنیت و ثبات در این منطقه ناآرام است. نشست اخیروزیران امور خارجه کشورهای موسوم به 3+3 در خصوص بررسی راهکارهای شکل گیری چنین همکاری های مفیدی در ترکیه برگزار شد.حل و فصل مشکلات موجود در حوزه قفقاز جنوبی، و نیز جستجو برای شکل گیری همکاری های امنیتی براساس مدل 3+3 از مدت‌ها قبل توسط کشورهایایران و ترکیه دنبال می شود . همكاری میان بازیگران موثر در معادلات صلح در قفقاز جنوبی در نشست ترکیه بررسی شد. براساس ایده‌ همكاری و تعامل میان سه كشور ایران، روسیه و تركیه با سه كشور آذربایجان، گرجستان و ارمنستان منافع مشترک این شش کشور در تاین امنیت و ثبات به منظور بستر سازی برای همکاری های منطقه ای بسیار اهمیت دارد. این همكاری ابعاد مختلفی در زمینه‌های امنیتی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی تشامل می شود؛ چرا كه نظام‌های همكاری منطقه‌ای اگر بخواهد پادار باشد معمولا به ‌صورت گسترده و در ابعاد متنوع شكل می‌گیرند. البته نباید اختلافات متعدد میان اعضای این نظام‌ امنیت منطقه ای- كه البته طبیعی نیز به شمار می‌آید- برجسته شود. این نشست‌ها با هدف كاهش این اختلاف‌نظرها برگزار می‌شود. این‌گونه نیست كه صرفا كشورهای همسو شرایط همكاری با یكدیگر را داشته باشند؛ به عنوان مثال، چین و امریكا با وجود حجم زیادی از تنازعات و اختلافات، همكاری گسترده‌ای دارند. در سطح منطقه‌ای نیز، این مدل همكاری‌ها مصداق‌هایی دارد، مانند تركیه و روسیه، یا حتی عربستان و روسیه. لذا این مدل همكاری در چارچوب 3+3 به دنبال شكل‌گیری نظامی است كه بتواند برای همكاری‌های همه‌جانبه و گسترده كشورهای منطقه در حوزه قفقاز جنوبی مقدمه‌سازی كند. و از اختلاف نظر های موجود بکاهد.

نظام منطقه‌ای (3+3) ، زمینه را برای گفت‌وگو در جهت حل تنازعات فی‌مابین فراهم كرده است، چراكه این اختلاف‌نظرها آن‌قدر عمق ندارند كه مانع از همكاری میان اعضا شوند، مانند اختلافات ایران و آذربایجان و حتی ایران و روسیه. ناگفته نماند كه زنگزور یكی از موارد اختلاف میان تهران و مسكو است. ایران و روسیه دارای اختلافات متعددی در زمینه‌های گوناگون هستند، اما در سایر موضوعات با یكدیگر همكاری كرده و همسو هستند. میان ایران و تركیه نیز این اختلاف‌نظرها وجود دارد، اما در عین حال همكاری‌های گسترده‌ای میان دو كشور در جریان است. ذكر این نكته بسیار مهم است كه در چارچوب همكاری 3+3، مهم‌ترین مشكل و مانع، گرجستان است كه به هیچ عنوان حاضر به گفت‌وگو در این چارچوب امنیتی نیست. این تصور «غلط» پیش روی این كشور وجود دارد كه نه می‌تواند با روسیه وارد همكاری شود و نه با ایرانی كه تحت تحریم است و نه با تركیه. درنهایت، گرجستان حاضر به برداشتن گامی در راستای همكاری با سایر اعضای 3+3 نیست. درحالی كه منافع گرجستان ایجاب می‌كند كه در این چارچوب امنیتی مشاركت داشته باشد، چراكه این مشاركت نه تنها تهدیدی برای امنیت این كشور به بار نخواهد آورد، بلكه هیچ صدمه‌ای به آن در مقایسه با سایر كشورهای عضو نخواهد زد. به این دلیل كه این نوع از نظام‌های منطقه‌ای، خوشه‌ای و چند جانبه هستند. یعنی گرجستان می‌تواند در عین حال كه عضو اتحادیه اروپا است، همزمان در این چارچوب نیز فعالیت داشته باشد و حتی در نظام‌های جهانی دیگر تحركات خود را ادامه دهد.

این مدل از همكاری منجر به ایجاد تعارض در تحركات كشورهای عضو با سایر کشورها نخواهد شد، چراكه اعضای آن كشورها واسطه‌ای هستند كه همزمان در حوزه‌های متعدد همكاری می‌كنند، به عنوان نمونه این گروه از بازیگران عضو نهادهایی چون شانگهای و بریكس هستند. به واقع، مهم‌ترین اشكال و مانع متقاعد كردن گرجستان است تا از لحاظ ژئوپلیتیكی، ژئواستراتژیكی و ژئواكونومیكی بپذیرد كه وارد چارچوب 3+3 شود و در عین حال باور داشته باشد كه این اقدام صدمه‌ای به روابط این كشور با امریكا، اتحادیه اروپا و سایر كشورها وارد نخواهد كرد، زیرا در این نوع همكاری، در تضاد با منافع امریكا و اروپا قرار ندارد، بلكه این چارچوب بنا را بر این گذاشته است كه درخصوص مسائل منطقه‌ای همكاری‌هایی صورت بگیرد و در این راستا تصمیم‌گیری شود و در وهله بعد، كمك كند تا امنیت در حوزه قفقاز توسط كشورهای حاضر در این منطقه تامین شود.

ذكر این نكته اهمیت دارد كه این نشست در بحبوحه تشدید تنش‌ها در حوزه خاورمیانه برگزار شده است. اما زمان برگزاری آن از مدت‌ها پیش برنامه‌ریزی شده است. همان‌گونه كه در روسیه و ایران نیز نشست‌های مشابهی برگزار شد، اكنون در تركیه و به‌ صورت از پیش تعیین شده شاهد برگزاری نشستی هستیم. این یك واقعیت است كه در جهان سیاست، تمامی پدیده‌ها بر یكدیگر تاثیر خواهند گذاشت. اما موضوع مهم این است كه شرایط پرتنش خاورمیانه نباید بر این‌گونه نشست‌ها سایه افكنده و غفلت از منافع ایران در سایر نقاط را به دنبال داشته باشد. برگزاری این‌گونه نشست‌ها می‌تواند به رفع اختلافات و در ادامه، افزایش همكاری در بلندمدت منجر شود. اما اینكه انتظار معجزه ویژه‌ای در راستای افزایش تحركات كشورها به عنوان دستاورد این نشست‌ها داشته باشیم، این‌گونه نخواهد بود. تصور اینكه تشدید تنش‌ها میان تهران و تل‌آویو می‌تواند دستاوردهای نظام‌های منطقه‌ای در سایر نقاط جهان را به حاشیه ببرد یا حتی با شكست مواجه كند نیز برداشت غلطی است. به این دلیل كه مولفه‌های همكاری تاثیرگذار بر همكاری چندجانبه 3+3 به‌صورت بلندمدت پیگیری می‌شود و به دنبال برقراری پیمان‌های امنیتی در این حوزه است. همكاری‌ها در این زمینه مقطعی نبوده و به‌ صورت ازپیش تعیین نشده‌ای برگزار شده است. بنابراین، كشورها می‌توانند منافع خود را از طریق نظام‌های مختلف منطقه‌ای به‌صورت خوشه‌ای و همزمان با یكدیگر و تحت هر شرایطی دنبال كنند. شرایط متفاوت و بعضا تنش‌زایی كه بر مناطق مختلف جهان حاكم می‌شود، نمی‌تواند به مانعی برای پیگیری منافع كشورها در سایر حوزه‌ها تبدیل شود.