آقای پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل مجددا بر رویکرد سیاست خارجی دولت چهاردهم مبنی بر تنش‌زدایی با غرب تاکید داشتند. رییس‌جمهور در این سخنرانی ضمن ابراز تمایل به احیای برجام آمادگی دولت ایران را برای گفت‌وگو درخصوص مسائل هسته‌ای و موضوعات دیگر اعلام کرد اما واقعیت این است که سیگنال‌های مثبتی در قبال رویکردهای تنش‌زدایانه ایران در نیویورک مخابره نشده است. سخنرانی بایدن در نشست مجمع عمومی و این ادعا که باید علیه ایران متحد شویم، بیانگر این موضوع است که علی‌رغم چراغ سبز ایران برای بازگشت به میز مذاکره با کشورهای غربی در صورت بازگشت این گروه از بازیگران به تعهدات‌شان، ایالات‌متحده کماکان بر رویکرد سختگیرانه خود تاکید دارد. متاسفانه در داخل کشور نیز همیشه در قبال مواضع تند واشنگتن در قبال تهران، برخوردی ثابت و رویکردی تقابلی با ایالات‌متحده اتخاذ شده است. مخالفان توافق علی‌رغم تاکید دولت چهاردهم بر وفاق با هدف تحقق منافع ملی ایران همچنان با تمرکز بر این رویکردهای تقابلی یادآور می‌شوند که هر قدم که به سمت امریکا ‌برداریم این کشور یک قدم به سمت عقب خواهد رفت و حتی در مقاطعی مواضعی تند در پیش خواهد گرفت؛ لذا این گروه تاکید دارند که واشنگتن قابل اعتماد نیست و نمی‌توان از طریق گفت‌وگو با این کشور وارد تعامل شد. اگر بنا باشد این تفکر را سرلوحه کار قرار دهیم چالش‌های جمهوری اسلامی و ایالات‌متحده تا ابد لاینحل باقی خواهد ماند، چراکه مساله اصلی عدم ارایه راهکاری جایگزین برای این تفکر است. با نیم نگاهی به دو دهه گذشته خواهیم دید که اعمال تحریم‌ها علیه ایران عملا از سال 1382 روبه افزایش بوده است. هر چند که قبل از آن نیز تحریم‌ها همچنان وجود داشته است، اما فاقد اثرگذاری چشمگیری بر اقتصاد ایران بوده‌اند. اما از سال 1382 به تدریج تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال شد و اوج آن را در سال 1389 و سپس ماجرای قطعنامه 1929 شاهد بودیم. در پی آن امریکایی‌ها و اروپایی‌ها خارج از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان تحریم‌هایی را علیه ایران وضع کردند. تفکری که معتقد است باید با ایالات‌متحده با زبان زور صحبت کرد؛ همان گروهی که بر اصل تقابل تاکید دارند به این موضوع توجه ندارند که از همان سال 1382 تاکنون یعنی 1403 شرایط ایران به واسطه فشار تحریم‌ها در قیاس با 20 سال گذشته دشوار‌تر شده است. به بیانی دیگر نه تنها فرصتی برای شکوفایی اقتصاد ایران فراهم نشده، شرایط به مراتب سخت‌تر نیز شده است. با بررسی تحولات دو دهه گذشته بدین نتیجه می‌رسیم که ادامه این سیاست صرفا اوضاع را وخیم‌تر خواهد کرد. حال سوال این است، راهکار خروج از این شرایط چیست؟ ادامه روند تقابلی یا گرایش به سمت راه‌حل‌هایی که حداقل در گذشته مورد آزمون قرار نگرفته باشد، باید راهکار سومی را بیابیم و آن پیگیری تقابل و تعامل به صورت همزمان است. این راهکار ترجمان همان رویکرد مطرح شده توسط آقای عراقچی تحت عنوان «مدیریت تنش» است. باید در راستای تشریح این رویکرد در رسانه‌ها و افکار عمومی تلاش‌های بیشتری صورت می‌گرفت. به این دلیل که باید مولفه‌های مدیریت تنش در شرایط فعلی واکاوی شوند. باید این رویکرد برای افکار عمومی تشریح شود. مدیریت تنش به معنی مدیریت بحران است، اما فراتر از مدیریت بحران باید به سمت و سویی برویم که شرایط کشور کمی به سمت عادی‌سازی پیش برود. گزاره‌هایی چون عادی‌سازی، رفع تحریم‌ها و ادامه حیات اقتصاد ایران نیز در نظام بین‌الملل شکل خواهد گرفت. باید دید مولفه‌های دقیق رفع تنش با غرب از جمله امریکا و اروپا در شرایط فعلی چه مواردی هستند. در وهله بعد می‌بایست مقوله تنش‌زدایی روندی دایمی به خود بگیرد و مدل‌سازی دقیقی را در این زمینه داشته باشیم. به لحاظ مدیریت سیاست‌های داخلی کشور این رویکرد میانه نیازمند خروج از جوسازی و واکنش‌های احساسی است. یکی از مولفه‌های مهم در پیش‌بینی روابط تهران و واشنگتن انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور در 15 ابان ماه آینده است. در این زمینه واقعیت این است که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در نحوه اجرای سیاست‌ها و تاکتیک‌هایی که به کار می‌گیرند با یکدیگر متفاوت عمل می‌کنند، اما هر دو حزب نشان داده‌اند که در موضوع سیاست خارجی منافع ملی امریکا را دنبال می‌کنند نه منافع حزبی؛ اگرچه این دو حزب شیوه و خاستگاه‌های متفاوتی در میان مردم آمریکا دارند. نکته قابل تامل این است که اگرچه در دوران ریاست بایدن اندکی از فشار تحریم‌ها علیه ایران کاسته شد اما این نرمش در قبال تهران با هدف تضعیف روسیه تحت تحریم‌های نفتی به دلیل حمله اوکراین صورت گرفت. لذا مساله مورد بحث و اصلی این است که باید دید چه تحولی موجب چه تغییری در سیاست آمریکا در قبال ایران خواهد شد. با فرض پیروزی جمهوری‌خواهان نیز ایران می‌تواند مشروط به داشتن چارچوبی تنظیم شده و در راستای رویکردی عقلانی با نمایندگان این حزب وارد گفت‌وگو شود. کما اینکه تجربه توافق ایران با جمهوری‌خواهان در ماجرای مک فارلین و ریگان همچنان در تاریخ جمهوری اسلامی وجود دارد. این تصور که نمی‌شود با ترامپ یا هر شخص دیگری از جمهوری‌خواهان وارد تعامل شد تصور غلطی است. برای مدیریت تنش باید تمامی مولفه‌ها در حوزه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی لحاظ شده و در باب خطوط قرمز رایزنی انجام شود.