نیروهای نظامی ترکیه همچنان در خاک سوریه مستقر هستند و بحث بر سر این است که خروج نیروهای ترکیه از این مناطق باعث صلح و ثبات می‌شود یا به درگیر شدن بیشتر میان دولت و مخالفان خواهد انجامید.

ترکیه درگیر برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به شکل همزمان در اردیبهشت ماه است و اگر بخواهد ملاقاتی بین اسد و اردوغان انجام شود بعد از انتخابات ترکیه خواهد بود. زیرا اردوغان هم اکنون به شدت درگیر رقابت‌های انتخاباتی در ترکیه است و در نظرسنجی‌ها از رییس حزب جمهوری‌خواه خلق عقب‌تر است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد اگر انتخابات امروز برگزار شود رقیب وی قلیچدار اوغلو با فاصله هفت درصد رأی می‌آورد اما با این وجود هم نمی‌توان گفت اردوغان رفتنی است یا شانسی برای انتخاب مجدد ندارد .

برخی گمان می‌کنند با رفتن رجب طیب اردوغان سیاست ترکیه در قبال سوریه یا منطقه قفقاز تغییر می‌کند، در حالی‌که این کشور در مناطق خاورمیانه و قفقاز جنوبی یک سیاست راهبردی بلندمدت دارد که با تغییر دولت‌ها تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد. همانگونه که اردوغان همان سیاست‌هایی را درباره سوریه و قفقاز دنبال کرد که پیش از آن مسعود ایلماز، سلیمان دمیرل و دیگران دنبال می‌کردند.

ممکن است سران ترکیه در تاکتیک‌ها و روش‌ها در کوتاه مدت و موردی تفاوت‌هایی داشته باشند، اما در بلندمدت و مسائلی مانند توسعه نفوذ ترکیه در قفقاز و همچنین بحث حضور ترکیه در سوریه موضوعاتی نیستند که با رفتن یا ماندن اردوغان تغییر پیدا کنند.

مسئله مهم دیگر در رابطه با نشست چهارجانبه مسکو زمینه سازی برقراری صلح در سوریه و راه‌های دست‌یابی به این مهم است. روسیه، ایران و ترکیه بر اساس ابتکار اجلاس آستانه قزاقستان چند دوره مذاکرات در آستانه انجام داشتند تا جایی که آن مذاکرات نقش موثری در ایجاد ثبات و کنترل دولت قانونی سوریه بر مناطق این کشور داشت. آن سال‌ها حدود ۷۰ درصد کشور از دست رفته بود و در زمان حاضر قضیه برعکس شده و ۷۰ درصد خاک سوریه در اختیار دولت مرکزی است.

اجلاس جاری در مسکو مشورتی است و ایران، روسیه و ترکیه برای اینکه کمک کنند برنامه جامعی برای آینده سوریه در نظر بگیرند این نشست را ترتیب داده‌اند. امروز سوریه در عمل، به جامعه اعراب باز گشته و روابط سوریه با سران عرب منطقه رو به بهبودی است.

کشورهای دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که اگر داعش بر سر کار می‌آمد شرایط به مراتب بدتر از امروز بود، بنابراین پذیرفتند که نمی‌توانند دولت قانونی سوریه را با زور و توطئه برکنار کنند. روسیه، ترکیه و ایران نقش تعیین کننده‌ای در ایجاد ثبات در سوریه ایفا می‌کنند، هر چند این کشورها نیز اختلاف نظرهایی با هم دارند.

اینگونه نیست که اهدافی که ایران در سوریه دنبال می‌کند، صددرصد منطبق و همسو با روسیه یا ترکیه است. اما این اختلافات به حدی نیست که مشکل‌ساز باشد و می‌توان در نشست‌هایی مانند نشست معاونان وزیران امور خارجه سه کشور در مسکو این اختلاف نظرها را به حداقل رساند.

ایران از ابتدا اعلام کرده بود که دولت قانونی سوریه بشار اسد و متکی به رأی مردم است و از این موضوع حمایت می‌کرد. روس‌ها ابتدا کمتر این موضوع را قبول داشتند و حتی قصد داشتند بشار جعفری را به جای اسد جایگزین کنند، اما به مرور از سال ۲۰۱۵ میلادی به بعد، روسیه هم به این نتیجه رسید که بهترین گزینه برای مردم سوریه، بشار اسد است.

پس از آن ترکیه بود که چرخشی ۱۸۰ درجه‌ای داشت و تا پیش از آن به دنبال سرنگونی اسد بود، اما از سال ۲۰۱۸ تغییر موضع داد و به سمت اجلاس آستانه رفت و کمک کرد که نقش خود در مناطق مرزی و ادلب را تثبیت کند. ایران سوریه را خط مقدم در برابر اسرائیل قلمداد می‌کند و معتقد است سوریه خط مقدم در برابر توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی است بنابراین ایران تقویت مواضع اسد را تقویت جبهه مقاومت می‌داند.

امروز موضع مقاومت تثبیت و تقویت شده و از این نظر می‌توان گفت موضع ایران در سوریه تثبیت شده است. سران رژیم اسرائیل پس از آنکه مشاهد کردند ایران با عربستان به توافق رسیده و قرار بر عادی سازی روابط دارند، حملات خود به سوریه را افزایش دادند به این امید که بتوانند با تحریک ایران، درگیری جدیدی در منطقه ایجاد کنند.

سران رژیم صهیونیستی همین تحرکات را در باکو دنبال می‌کنند تا ایران را به سمت جنگی جدید بکشانند تا فضای مذاکره و گفت‌وگو با به سمت نبرد نظامی تغییر دهند.

اسرائیلی‌ها همچنان با بحران آفرینی در سرزمین‌های اشغالی دست و پنجه نرم می‌کنند و از طرف دیگر نتانیاهو و کابینه وی مشروعیت خود را از دست داده و تحت فشار شدید افکار عمومی و احزاب مخالف است و قصد دارد با ایجاد بحران بیرونی، فضا را به نفع خود در داخل سرزمین‌های اشغالی تغییر دهد اما موفق نشده است.