این کارشناس روابط بین الملل در ادامه به بازگشت دوباره رویکرد تقابلی زمان شوروی در برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین اشاره کرد و گفت: بعد از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، نظام سرمایه سالار که بانی اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ است، به مانند زمان جنگ سرد، تمام امکاناتش را برای مقابله با تهدیدات روسیه بسیج کرد. بنابراین، دیگر جایی برای حضور روسیه در کنفرانس امنیتی مونیخ وجود نداشت و از این کشور برای حضور در این کنفرانس دعوت نشد. اما دو عامل باعث عدم دعوت از ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ بود؛ اول، استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین که ایران مدعی است، پیش از جنگ به روسیه فروخته است، باعث اجماع غربی ها در خصوص نقش مخرب ایران در امنیت جهانی با نقش آفرینی در جنگ افروزی روسیه شد. به هر صورت، غربی ها توضیحات ایران درباره فروش پهپاد به روسیه پیش از آغاز تجاوز نظامی این کشور به خاک اوکراین را نپذیرفتند. و این بهانه ای شد برای عدم دعوت از ایران. ثانیاً، اعتراضات و ناآرامی های اخیر در کشور باعث شد که نه تنها از ایران برای حضور در کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت نشود، بلکه از اپوزیسیون و براندازان برای حضور در این کنفرانس دعوت شود.

حسن بهشتی پور تصریح کرد: دعوت نکردن از ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ در واقع پیام روشنی به تهران درباره همبستگی غرب و نظام سرمایه سالار در برابر کشورهایی است که به زعم برگزارکنندگان سرمایه دار این کنفرانس برای امنیت بین الملل یک خطر محسوب می شوند. البته کنفرانس امنیتی مونیخ در عرصه عمل و تصمیم سازی عملی برای نظام امنیت بین الملل صاحب قدرت نیست بلکه همچنان این سازمان امنیت و همکاری اروپا است که در عرصه تصمیم سازی عملی صاحب نفوذ است. ولیکن مبانی نظری و تئوریک امنیت مد نظر نظام سرمایه داری در همین کنفرانس امنیتی مونیخ تشریح و تبیین می شود و این کنفرانس در زمینه تولید محتوا و نظم دهی به ایده امنیت بین الملل بسیار نقش اساسی دارد.

این استاد روابط بین الملل تأکید کرد: امروز باز ما شاهد تکرار سیاست های تقابلی غرب در دوران شوروی هستیم. غربی ها در تلاش هستند که عناصر مخرب امنیت بین الملل مد نظر خودشان را منزوی سازند و عدم دعوت از روسیه و ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ نیز همین مسأله بوده است. اما این مسأله برای هر دو طرف زیان بار است. از یک طرف، غربی ها فرصت شنیدن مواضع روسیه و ایران و تبادل نظر با این دو کشور را از دست داده اند و از طرف دیگر، روسیه و ایران یک تریبون مهم جهانی را برای بیان مواضع شان را از دست داده اند.

حسن بهشتی پور در پاسخ به سؤال خبرنگار ساعدنیوز درباره تأثیر تحرکات اپوزیسیون و نیز مواضع ضدایرانی مطرح شده در این کنفرانس بر شکل گیری اجماع جهانی برای اقدام نظامی و سیاسی رادیکالتر بر علیه جمهوری اسلامی ایران گفت: همان طور که پیشتر گفتم، این کنفرانس به لحاظ تصمیم سازی عملی نقشی در ساختار و نظام امنیت بین الملل ندارد، ولی در عرصه تئوریک و تدوین مبانی نظری امنیت جهانی بسیار نقش آفرین است. در این کنفرانس از این بحث میشود که وضعیت امنیت بین الملل چگونه است؟ چه کسانی مخل امنیت بین الملل هستند؟ برای مقابله با تهدیدات امنیت بین الملل چه باید کرد؟ طبیعتاً سخنرانان حاضر در این کنفرانس تلاش می کنند تا به سؤالاتی از این دست پاسخ دهند. امروز ایران در کنار روسیه به عنوان یکی از عوامل مخل در امنیت نظام بین الملل در این کنفرانس مطرح می شود و این چه در گفتگوهای علنی چندجانبه یا گفتگوهای غیرعلنی پشت درهای بسته در این کنفرانس به بحث گذاشته می شود.

بهشتی پور با اشاره به دعوت از اپوزیسیون خارج نشین به کنفرانس امنیتی مونیخ افزود: این دعوت یک نوع اعتباربخشی به اپوزیسیون محسوب می شود، ولی اپوزیسیون حرفی برای گفتن در این کنفرانس نداشت. کنفرانس امنیتی مونیخ جای شعار دادن و حرف های شعاری نیست. در این کنفرانس شما باید نقش ایران در آینده نظام امنیت بین الملل با حضور اپوزیسیون را تشریح کنید، ولی کسانی که به عنوان اپوزیسیون در این کنفرانس شرکت کرده بودند، حرفی برای گفتن در این زمینه نداشتند و حرف ها و شعارهای تکراری را مطرح کردند. حتی در کنفرانس خبری ای که برای رضا پهلوی تشکیل دادند، او نتوانست حرفی در تراز این کنفرانس بین المللی در حوزه امنیت جهانی بزند. همان حرف هایی را زد که پیشتر در دانشگاه جرج تاوون زده بود.

این تحلیلگر مسائل بین الملل در پایان به پیامدهای عدم دعوت از ایران و فعالیت های تخریبی اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی ایران در این کنفرانس پرداخت و گفت: اپوزیسیون عملاً حرفی برای گفتن در تراز این کنفرانس نداشت و از این جهت، تهدیدی علیه ایران وجود ندارد. اما نفس عدم دعوت از ایران به این کنفرانس، نه تنها فرصت تشریح مواضع جمهوری اسلامی از تریبونی مهم در سطح کنفرانس امنیتی مونیخ را گرفت، بلکه گامی بود در راستای منزوی ساختن بیشتر ایران و شکل گیری نوعی اجماع و همبستگی بین المللی برای اتخاذ تدابیر تنبیهی بیشتر علیه ایران به عنوان یک عنصر مخرب امنیت بین الملل مد نظر غربی ها. از این لحاظ نیاز به تفکر و تأمل وجود دارد و باید فکری به حال این موضوع شود. اما از سوی اپوزیسیون، چون حرفی برای گفتن وجود نداشت یک فرصت سوزی بزرگ صورت گرفت و عملاً تهدیدی نمی تواند از این طرف متوجه ایران شود.