به هرحال شاید آمدن آقای گروسی به تهران سبب شود تا به سمت پیدا کردن راه‌حل‌های جدید بروند که ایران بتواند پاسخ دقیقی به آژانس بدهد تا آنان را متقاعد کند. به نظر من ایران در موضوع مربوط به آژانس با خود آژانس خیلی بهتر می‌تواند به توافق برسد. مدلی که ایران چند ماه وقت تلف کرد به این دلیل بود که شاید بتواند از طریق توافق سیاسی با گروه چهار به علاوه یک این مساله را حل کند که مشخص بود به جایی نمی‌رسد و راه‌حل بهتر این است که با خود آژانس به توافق برسد.

البته دولت معتقد است با آنها می‌توانیم از طریق سیاسی این موضوعات را حل کنیم. چون اصل قضیه ساخته و پرداخته آمریکا و اسرائیل است و آن‌ها بهتر این موضوعات را می‌دانند. بنابراین همان‌طور که خودشان این مشکلات را به وجود آوردند خودشان هم باید این پرونده را ببندند، چون واقعیت ندارد. اما در عمل شاهد بودیم طرف مقابل این دیدگاه را نپذیرفت . به نظرم با توجه به سوابقی که آژانس دارد و قضیه مدالیته‌ای که در۶ بند در دوره‌ آقای البرادعی و آقای علی لاریجانی که دبیرعالی شورای امنیت ملی بود حل شد، این موضوع هم می‌تواند قابل حل باشد. بنابراین باید منتظر باشیم و ببینیم و همچنان امیدواریم این گره باز شود که خیلی کمک می‌کند تا قطعنامه‌ جدیدی علیه ایران صادر نشود.

بهشتی‌پور در پاسخ به این سوال که چه راه‌حل‌های دیگری وجود دارد تا این موضوع سریع‌تر به نتیجه برسد، گفت: آقای گروسی درباره مذاکره که گفتند عملا امکان پذیر نیست. منظور از مذاکره این نیست که آقای گروسی بیاید تهران تا گفت‌وگو کند که ما این سوالات را پاسخ بدهیم یا خیر. آژانس در پاسخ دادن به این سوالات تردید ندارد و اصرار دارد. از طرف دیگر شورای حکام می‌خواهد که ایران پاسخ دهد. مذاکره درباره پاسخ دادن یا ندادن نیست. مذاکره درباره چگونگی پاسخ دادن به این سوالات و پیدا کردن راه‌حل است. چون یک طرف ایران است که می‌گوید این پرونده‌سازی است که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها برای ایران ایجاد کردند و یک طرف دیگر آژانس است که می‌گوید من براساس قرائن و شواهدی که در سال ۲۰۱۹ در بازدید از این مراکز به دست آوردم اورانیوم بسیار ناچیز غنی شده زیر ۵ درصد به دست آوردم.

سوال این است که اورانیوم در مکان ادعایی چه می‌کرده؟ بنابراین مذاکره راه‌حل نیست؛ بلکه یک گفت‌وگو درباره این است که ایران چگونه باید ثابت کند که هیچ وقت در مکان ادعایی فعالیت هسته‌ای انجام نشده است. در حال حاضر سال‌هاست که این مکان ها متروکه شده و ادعایی که مطرح شده مربوط به سالهای قبل از ۲۰۰۳ است. بنابراین بحث این است که ایران و آژانس باید با هم به توافق برسند که چگونه می‌توانند به این سوال پاسخ دهند. به نظر من ده‌ها راه فنی وجود دارد و راه‌ حقوقی نیست. فنی به معنای آن چیزی است که آژانس بر فعالیت صلح‌آمیز کشورهای مختلف نظارت و کنترل می‌کند. چون آژانس یک نظارت حقوقی و یک نظارت فنی دارد و به نظر می‌رسد در آن بخش فنی بن‌بست وجود ندارد و می‌شود راه‌حل پیدا کنند به شرطی که دو طرف اراده نشان بدهند و بخواهند مساله حل شود.

بهشتی‌پور در پاسخ به این سوال که آیا این اراده در دو طرف وجود دارد، گفت: در مورد ایران مطمئن هستم که این اراده وجود دارد. چون ایران می‌داند اگر این مساله حل نشود قطعنامه شورای حکام در پیش خواهد بود و پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع می‌شود. طرف ایرانی به طور قطع و یقین می‌خواهد مساله حل شود.

اما از طرف آژانس بحث این است که آیا چنین اراده‌ای در شخص آقای گروسی وجود دارد یا خیر. چون ایشان نسبت به ایران نگاه منفی دارد. او در زمانی که معاون آقای آمانو بود و چه در زمانی که مدیرکل شد دیدگاه کاملا منفی و تهاجمی نسبت به ایران دارد. ولی به نفع آژانس هم است که این مساله به نتیجه برسد چون این کنترل‌ها و نظارت‌هایی که آژانس اعمال می‌کند در طول تاریخ آژانس بین المللی اتمی بی‌سابقه بوده است.

همین الان هم که ایران خیلی‌‌ از دوربین‌های آژانس را محدود کرده باز هم نظارت و کنترل وجود دارد اینطور نیست که علیرغم همه کاهش کنترل‌ها و نظارت‌ها، آژانس بر فعالیت‌های ایران نظارت و کنترلی نداشته باشد. نسبت به قبل کمتر شده اما هنوز به طور قابل‌توجهی نظارت و کنترل وجود دارد. بنابراین به نفع آژانس است که این مساله را حل کند اما اینکه آیا اراده‌اش وجود دارد یا نه مطمئن نیستم. اما امیدواریم این اراده وجود داشته باشد که یکبار برای همیشه این مساله را حل کند.