در ادامه مطلب به تحلیل چند نکته اساسی در باره سیاست روسیه در قبال اوکراین می پردازم:

1-اگر تجاوز به خاك همسايه موفق بود و نتیجه می داد حتما شوروي هم از افغانستان خارج نمي شد صدام هم مجبور نبود با خفت از ايران و كويت خارج شود اين يك سنت تاريخي است كه عامل اصلي شكست همه امپراتوري ها درطول تاريخ توسعه طلبي و تجاوزگري انها بود.

2- پوتين اگرتاريخ رايكبار ديگر ميخواند چنين دستوري صادر نمي كرد در نظام بین الملل قدرت حرف اول را میزند و با احساسات نمی شود تحولات ژئوپویلتیک را تحلیل کرد اما اطمينان دارم اشغال خاك كشور همسايه و الحاق آن به روسيه به زیان مردم این کشور است. دیر یا زود پوتین از این الحاق پشیمان می شود زيرا این اقدام ضديت با روس ها را در دل اوكرايني ها نهادينه كرد.

3- امريكا سالهاي سال دنبال چنين فرصتي بود كه پوتين با تصميم خود در مورد الحاق چهار استان اشغالي اوكراين به خاك روسيه در عمل اين فرصت را به امريكا داد تا با اتكا به ان جهان را براي تجزيه روسيه از درون متحد كند تا بازهم امريكاي توسعه طلب بتواند سياستهاي خود را در مقابله با توسعه طلبی روسیه ضروري جلوه دهد.

4- از نگاه روسیه سه نکته را باید در نظر گرفت اول آنکه روسیه با این اقدام چهار استان شرق اوکراین را که مجاور روسیه بود ، به خاک خود ضمیمه کرد تا جایگزین کل اوکراین شود. به این معنی که تا کنون اوکراین همیشه نقش خط حائل بین روسیه و غرب را ایفا می کرد الان که قرار است اوکراین درعمل متحد غرب باشد این منطقه همان نقش اوکراین در چند قرن گذشته را ایفا می کند. نکته دوم اینکه پوتین با این سیاست تلاش کرد منطقه ای را که اکثر هفت میلیون روس تبار اوکراینی در آنجا زندگی می کنند به روسیه ملحق کند تا هر گونه حمله اوکراین به این مناطق حمله به خاک روسیه تلقی شود و یک چالش جدید در جنگ بوجود آید .

نکته سوم انکه می تواند پوتین این دسترسی سرزمینی از طریق خشکی به شبه جزیره راهبردی کریمه در شمال دریای سیاه را یک پیروزی بزرگ برای پایان دادن به جنگ در اوکراین تفسیر کند. بنابراین روسیه می خواهد که اوکراین مذاکرات صلح را آغاز کند . البته او واقعا می تواند اکنون که به هدفش رسیده است یکجانبه به جنگ پایان دهد.

5- ایران نباید از چنین اقدامی حمایت کند و به احتمال بسیار زیاد این جدایی سرزمینی را به رسمیت نمی شناسد همچنانکه در سال 2014 الحاق کریمه را به رسمیت نشناخت . زیرا اگر چنین اقدام هایی به یک رویه حقوقی تبدیل شود ، خطر تکرار ان برای هر کشوری از جمله ایران وجود دارد.