البته واقعیت این است که سایت ویکی لیکس هنوز ماهیتش دقیقا مشخص نشده ، یعنی نظرات مختلفی وجود دارد در مورد ماهیت این سایت ، درحالی عده ای معتقدند  درز چنین اطلاعاتی بدون دستیابی به عناصر درون حکومتی اصلا" ممکن نیست ، بعضی دیگر ازکارشناسان معتقدند که خود عناصر حزب دموکرات این اسناد را دراختیار ویکی لیکس قرارمی دهد ، برای اینکه بتواند با هزینه کردن، بعضی از رقبای سیاسی خود را در خارج از امریکا نه در داخل آمریکا از صحنه خارج کند . اما این احتمال دوم بسیارضعیفتر است برای اینکه هزینه ای که امریکا بابت آبروریزی افشای این اسناد می پردازد بسیار بیشتر از آن فایده ای است که به واسطه خارج شدن ر قبای خود بدست می آورد / بنابراین نکته سوم این است که ممکن است ویکی لیکس ازافرادی باشند که از استرالیا، اروپا و داخل امریکا شبکه ای درست کردند ضد جنگ و آنها دارند با افشای این اسناد که درون حاکمیت بدست آورند / حالا  از طريقي که دقیقا مشخص نیست  چگونه ، اما به هر حال این جریان ، تمایلات ضد جنگ را درداخل امریکا نشان می دهد و مخالفت خودشان را با جنگ طلبی هیات حاکمه به نمایش گذارده اند. . به هر حال واقعیت این است که این موضوع بسیار پیچیده است و نیاز به بررسی های دقیق تر و کارشناسی تر دارد . همچنین باید اطلاعات صحیح تری بدست اورد تا مشخص شود که این افرادی که متهم هستند که درز اطلاعاتی داده اند دقیقا به چه جناح هایی وابسته هستند.

واقعیت این است که یکی ازراههای پی بردن به ماهیت بعضی ازپدیده ها که پیچیدگی خاص خودش را دارد این است که ببینیم که اثر آن چطور خواهد بود. و چه نتایجی در برخواهد داشت؟ یعنی افشای این اسناد به سود چه کسی تمام خواهد شد و چه کسانی از آن نفع می برند . اولا از لحاظ انبوه سازی اطلاعات واخبار ، تاکنیک آن شک برانگیز است یعنی به عنوان مثال گفته می شود که شانزده و یا هفده هزار اسناد از این مجموعه سه میلیون سندی که ویکی لیکس به مرور منتشر می کند، جنبه محرمانه دارد. این انبوه اطلاعات اصطلاحا سرگیجه خبری ایجاد می کند.

نکته  دوم منتشر کردن این اسناد به وسیله رسانه هایی است که خودشان جریان حاکم بر اطلاعات دنیا هستند یعنی نشریاتی همانند نیویورک تایمزدرامریکا، لوموند درفرانسه ، اشپیگل درآلمان ، ال پائیس در اسپانیا  ، گاردین در لندن / وقتی اینها هم زمان این اسناد را منتشر می کنند ، چون اینها جریان حاکم بر رسانه های امروز هستند، شک برانیگز است که چگونه است که به جای اینکه جریان آلترناتیو و جریان منتقد در رسانه های امروز که تعدادشان بسیار اندک است و بسیار محدودند چنین اسنادی را منتشر کنند  برعکس جریان حاکم انتشاراتی و رسانه ای چنین اسنادی را منتشرمی کند. البته درست است که عده ای می گویند که چون ارزش خبری آن زیاد است و مشتری خبری آن زیاد است ، این رسانه ها مجبورند آن را منتشر کنند / ولی شک زمانی زیاد می شود که می بینیم که این رسانه ها به صورت هماهنگ و در یک زمان خاص شروع به منتشر کردن بخش هایی از این اسناد می کنند که به نفع آمریکا و اسرائیل است. این موضوع  نشانگر این است که یک جریان سازی خبری هم پشت این قضیه وجود دارد که شک و تردید را بیشتر می کند. اما آنچه ویکی لیکس بر روی سایت خود قرار داده است تنوع و تکثر دراین اسناد دارد یعنی این اسناد هیچگاه فقط ایالت متحده آمریکا را در برنگرفته بلکه اسناد آن علیه انگلیس، فرانسه، ایران ، آلمان ، عربستان سعودی ، روسیه ، جمهوری های آسیای مرکزی ، قفقاز و کشورهای مختلف را در بر می گیرد. ولی بیش از همه آن چیزی که تا حالا اینجانب توانستم به دست بیاورم، این است که بیش ازهمه خود آمریکا عواقبش  را پذیرفته  یعنی عواقب منفی آن بیشتر دامن گیر ایالت متحده آمریکا بوده است  . از جمله اسنادی که منتشر شده نشان دهنده فعالیتهای جاسوسی مستمر آمریکا در بین کشورهای اروپایی است / این نشان دهنده این است که آمریکا به متحدین خودش در اروپا هم اعتماد ندارد و حتی در آن عرصه هم جاسوسی می کند. حالا چه برسد به کشورهای درحال توسعه یا کشورهایی که مخالف نظام سلطه ایالت متحده آمریکا هستند / منظور این است افشای این اسناد نشان می دهد که آمریکا فعالیت جاسوسی انجام می دهد و بدنامی آن بسیار بیشتر است نسبت به منافعی که احتمالا ازانتشار این اسناد به دست می آورد. درهر صورت این موضوع بسیار پیچیده و ابعاد مختلفی دارد که باید بیشتر بررسی شود .

تاثیر این افشاگری بر روابط دیپلماتیک کشورها غیر قابل انکار است. زیرا از این پس کلیه کشورها در تعاملات خود با ایالات متحده آمریکا اعم از دوستان نزدیک و دوستان غیر نزدیکش جانب احتیاط را رعایت خواهند کرد وبا ملاحظات بیشتری وارد گفتگو و مذاکره با آمریکا خواهند شد.این موضوع ضربه سنگینی را به سیاست خارجی واشنگتن و بویژه بر روند  دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا وارد خواهد کرد.

از سویی دیگر تاثیری که افشای این اسناد بر دستگاه دیپلماسی آمریکا خواهد داشت این است که اختلاف نظر و تعارضات درون حاکمیتی آمریکا را بروز می دهد و بدون تردید با انتشار جزئیات بیشتری از این اسناد درعمل ایالات متحده آمریکا برای پیشبرد اهداف خارجی خود با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد. زیرا مردم کشورهای دیگر بیشتر و بهتر با ماهیت آمریکا آشنا می شوند. 

علاوه براین تاثیرانتشاراین اسناد بردستگاه اطلاعاتی آمریکارا نیزنمی توان نادیده گرفت. زیرا یکی ازمتهمانی که گفته می شود این اسناد بوسیله اوازاداره ضد اطلاعات وزارت دفاع آمریکا به خارج از مرزهای آمریکا درز پیدا کرده است ،چندین ماه قبل دستگیر شده واز اردیبهشت ماه سال جاری در زندان به سر می برد. افشای نقش برادلی مانینگ جوان 23 ساله در انتشار اسناد ویکی لیکس موجب بی اعتباری بیشتر دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده آمریکا شده است به گونه ای که می توان گفت  بعد از ضربه اطلاعاتی که آمریکا ئیها درعراق و افغانستان طی سالهای 2001 به بعد دریافت کردند این ضربه بزرگترین آن محسوب می شود و شاید بتوان گفت که انتشار این اسناد بزرگترین رسوایی برای دستگاه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در یک قرن اخیربوده است.

درخصوص برنده نهایی انتشاراین اسناد هم باید گفت که اگرانتشاردهنده این اسناد آنطور که ادعا می شود مستقل باشد افکار عمومی مردم جهان پیروز واقعی هستند که با پنهان کاری های ایالات متحده آمریکا بیش از پیش آشنا می شوند. اما اگر پشت افشای این اسناد جناح هایی از داخل دولت آمریکا باشند که درواقع برنده واقعی آنها خواهند بود که توسط این اسناد می توانند رقبای خود را از صحنه سیاسی خارج کنند. در اینجا توجه به این نکته ضروری به نظر می رسد که در اسناد ویکی لیکس، نام اکثر کشورهای وجود دارد. البته این اسناد چیزی را اثبات نمی کند بلکه منعکس کننده دیدگاههای مقام های آمریکایی در جلسات پنهانی با سایر مقامات کشورهای دیگر است، ضمن اینکه این نظرات می تواند برداشت غلط ایالات متحده آمریکا از موضوعاتی باشد که از اصل واقعه خبری نداشته باشند و در مواردی هم اتهاماتی است که معمولا آمریکا در مذاکراتش با متحدان خود درباره مخالفانش مطرح می کند.