کنشهای متناقض «گروسی» و ضرورت هشیاری تهران
آژانس تنها بر امضا کنندگان پیمان NPT میتواند نظارت داشته باشد
حسن بهشتی پور، در ارتباط با انتقادات مطرح شده از سوی ایران نسبت به بیطرف نبودن آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به «آرمان امروز» گفت: «در ابتدای امر نسبت به این مساله باید توجه داشت که نظارتهای آژانس بر کشورهایی است که «پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای» را امضا کرده باشند. اعمال می شود . برخی دولت ها همانند اسرائیل عضو آژانس هستند اما پیمان NPT یا همان پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا نکردهاند؛ لذا میتوان گفت تا زمانی که یک کشور این پیمان را امضا نکند، نمیتوان از نظارات آژانش پیرامون آن سخن به میان آورد. برای نمونه پاکستان و هند نیز بدون عضویت در NPT عضو آژانش و حتی شواری حکام این نهاد هم هستند و در کمال ناباوری پیرامون پرونده هستهای ایران نیز تصمیمگیری میکنند.» وی افزود: «اساسا باید توجه داشت که طرح موضوعات مواجه دوگانه آژانس با کشوری همانند ایران و اسرائیل، تا حدود خطایی راهبردی بوده؛ زیرا اسرائیل پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای را امضا نکرده تا آژانس نظارت ویژه بر پرونده هستهایاش داشته باشد. اساسا در این مورد نمیتوان از بیرون آمدن آژانس از موضوع بیطرفی سخن به میان آورد. تا کنون 189 کشور جهان با امضای آن به پیماننامه پیوستهاند. هند و پاکستان، سودان جنوبی و اسرائیل این پیماننامه را نپذیرفتهاند. کره شمالی نیز پس از نقض پیمان ایالات متحده در نهایت از این پیماننامه خارج شد.»
مواضع سیاسی گروسی، بیطرفی آژانس را در پرونده هستهای ایران نقض کرده است
این کارشناس مسائل بینالملل، در بخشی دیگر از گفتهها خود در ارتباط با مواضع رافائل گروسی و گزارشهای آژانس در چند وقت اخیر پیرامون برنامه هستهای ایران تاکید کرد: «طبق اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اساسا مدیرکل این نهاد میبایست، بی طرف باشد. مدیرکل آژانس نباید له و علیه یک کشور موضعی سوگیرانه داشته باشد و در تمامی گزارشها از نظر فنی و حقوقی میبایست تنها واقعیتها را منطبق با قوانین آژانس و گزارش های کارشناسان آژانس از آن کشور بیان کند. با این حال در چند سال اخیر شاهد هستیم که بر خلاف رویه مرسوم، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس در اتخاذ مواضع خود در ارتباط با پرونده اتمی ایران مواضعی سیاسی را در پیش گرفته است. برای نمونه گروسی بارها خاموش شدن دوربینهای نظارتی آژانس علیه ایران را مورد انتقاد قرار داده اما هیچگاه به این موضوع توجه نمیکند که روشن شدن و نصب این دوربینها در چارچوب توافق برجام بوده است. در وضعیتی که طرف مقابل از برجام خارج شده و به تعهدات خود پایبند نیست، انتظار می رود رافائل گروسی به آنها نیز نسبت به عدم وفای به عهد، هشدار بدهد. اما آقای گروسی تنها تمرکز خود را بر ایران معطوف کرده است. این موضع گیری گروسی که عهدشکنی و خروج آمریکا از برجام را نادیده میگیرد و تنها بر موضوع نظارت بر ایران متمرکز میشود، نماد «سیاسی کاری» او است. مدیر کل آژانس یا نباید هشدار بدهد یا باید به کارشکنی تمامی طرفین بپردازد. اینکه ایران به عنوان مسئول وضعیت کنونی برجام معرفی شود، آنهم در شرایطی که غربیها به این پیماننامه عمل نمیکنند، نماد بارز نقض بیطرفی از سوی این نهاد است. در زمان ریاست آمانو بر آژانس، طی 14 گزارش تاکید شده بود که ایران مفاد برجام را به طور تمام و کمال اجرا کرده است اما نقض بیطرفیهای جدید تنها محصول سیاسی کاری مدیر کل آژانس است. متاسفانه گروسی به شکل آشکار مواضعی یکطرفه را اتخاذ کرده و نتیجه اقدامات او تعلیق کنونی فضای مذاکرات است.»
درگیر شدن ایران با سیاسی کاریهای آژانس یک اشتباه استراتژیک خواهد بود
بهشتیپور در بخش پایانی گفتههای خود، در پاسخ به این پرسش که با فرض ایفای نقش بیطرفی از سوی گروسی و ارائه گزارشهای جانبدارانه میبایست ایران چه واکنشی را در پیش بگیرد، به خبرنگار «آرمان امروز» گفت: «طی سالها مطالعه و تحقیق خود به عنوان پژوهشگر مسائل سیاست خارجی، بر این باور هستم که ما میتوانیم با آژانس توافق کنیم. در اینکه مواضع رافائل گروسی تحت تاثیر مواضع سران کشورهای امریکا و اروپایی است، نمیتوان تردید داشت اما اینگونه نیست که آنها به آژانس دستور بدهند. برای نمونه در سال1386 یعنی زمانی که علی لاریجانی رئیس شورای عالی امنیت ملی بود، توانستیم با البرادعی، مدیر وقت آژانس توافق کنیم. بنابراین بر این باور هستم با وجود تمامی نامهربانیها و مواضع سیاسی چند وقت اخیر، امکان توافق با آژانس وجود دارد. افزایش تنش و در افتادن تهران با آژانس با توجه به جایگاه و اعتبار حقوقی و سیاسی این نهاد در جامعه بینالمللی، تنها به ضرر ایران خواهد بود. صدور هرگونه قطعنامه علیه ایران در شورای حکام، به ضرر منافع ملی کشور بوده و به سندی برای محکومیت کشور تبدیل خواهد شد.»