رابطه با عربستان فشار آمریکا را خنثی میکند
هدف عربستانیها ترمیم مناسبات خراب شده با دولت بایدن و پیگیری یکسری دغدغههای منطقهای مثل یمن است. زیرا دولت بایدن از زمانی که به قدرت رسید عربستان را برای به قتل رساندن غاشقچی و نقض مکرر حقوق بشر و جنگ در یمن مورد انتقاد قرار داد .
به هر حال اینکه این سه هدف در نهایت بههم برسند، بعید است بهویژه اینکه الان در موضوع اول کشورهای عربی و عربستان با حداکثر ظرفیت در بازارهای انرژی حضور دارند و تنها ظرفیت بکری که وجود دارد، ایران است که خیلی سریع میتواند بیش از ۳میلیون بشکه نفت اضافه به بازار تزریق کند. موضوعی که عامل پیشنهاد مکرون در نشست گروه هفت بود و از طرفی با قراردادهای بلندمدت ایران میتواند خیلی سریع در بازار گاز دنیا هم صاحب نقش شود.
بعد از اینکه برجام به نتیجه نرسید، رسانه های غربی دارند سعی می کنند از سفر بایدن بیشتر جنبه های امنیتی آن را برجسته کنند و هدف اصلی این سفر را ضدیت با ایران نشان دهند ، اما درواقع همانطور که گفتم سفر بایدن برای آمریکا بیشتر یک سفر اقتصادی است. دلیلش این است که راهبرد اصلی آمریکا، راهبرد مقابله با دو تهدید اصلی است: یک تهدید هژمونیک آمریکا و غرب در چین که دیدیم در نشست گروه هفت هم ۸۰۰میلیارد دلار برای مقابله با چین پیش بینی شد و دوم، مقابله با تهدید نظامی فیزیکی روسیه و احیای جنگ سرد که در اوکراین داریم میبینیم.
در گروه هفت موضوع ایران بیشتر به عنوان یک چالش و بیانیهای مطرح شد و در آنجا هم بحث اولویت دیپلماسی کماکان در دستور کار قرار گرفت. لذا معتقدم به میزانی که بایدن در سفرش پیامهای مختلفی را برای ایران ارسال کند با سیاست غیر قابل پیش بینی طرف ایرانی مواجه خواهد شد. یعنی به عبارتی ایرانیان برای سفر بایدن سورپرایز خواهند داشت و همین آمریکاییها را دچار احتیاط خواهد کرد و سعی میکنند نوعی همراهی محتاطانه با برخی از دغدغههای صهیونیستی ارتجاعی را داشته باشند ولی بیشتر سعیشان این است که بهره اقتصادی ببرند و مسائل منطقه را در قالب راهبرد مدیریت منطقهای دنبال کنند. آمریکاییها سعی نمیکنند دوباره در چالشهای منطقهای گرفتار شوند و چالشهای هژمونیک و جنگ سردی خودشان را به حاشیه برانند.
من معتقدم سفر بایدن پایان برجام نخواهد بود بلکه ایشان فقط یک مدت سعی میکند منافذی را ایجاد کند که در آن دغدغههای عربی ارتجاعی دیده شود ولی کماکان اولویت آمریکا را براساس موضوع برجام شکل دهد. اگر سفر بایدن سفری باشد که در قالب ایران هراسی تعریف شود، معتقدم حداقل از طرف ایرانیها باید مرگ برجام اعلام شود ولی اگر نه، بایدن بیشتر در قالب سیاست بهرهگیری اقتصادی از متحدان عرب و منطقهای کردن چالشهای خاورمیانه حرکت کند، امکان اینکه دور تازهای از مذاکرات برجام را حتی بعد از این دو سفر مهم داشته باشیم، وجود دارد و باید منتظر بود که ببینیم آیا بایدن به گونهای عمل میکند که ایرانیها سورپرایزهای جدی خودشان را در مقابل آمریکاییها رو کنند؟ رفتارهایی که میتواند از یک سمت هم منجر به تصاعد و گسترش بحران شود و یا از سمت دیگر میتواند زمینه را برای مذاکرات بیشتر فراهم کند. به شخصه معتقدم اگر بایدن از نزدیک در جریان تحولات منطقهای خاورمیانه قرار بگیرد و در قالب سیاست عملگرایانه دولت آمریکا عمل کند، مجبور است که کماکان فرصت را برای دیپلماسی فراهم نگه دارد.