تحلیل سفر گروسی به اسرائیل
درنگاه اول ممکن است این تصور پیش بیاید که آقای گروسی دو روز بعد از ادعاهای نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل در مورد ادعای جاسوسی ایران از اسناد محرمانه آژانس ، سراسیمه به تل آویو رفت تا به آقای بنت تذکر دهد که ایران در واقع به اسناد سرقت شده که ده سال پیش در اختیار آژانس گذاشته شده بود ، دست پیدا کرده و این به معنای جاسوسی از اسناد آژانس نیست. این در واقع دسترسی به اسناد مورد ادعای آژانس بوده که سرانجام تحت عنوان مسائل گذشته و آینده با قطعنامه شورای حکام در سال 2015 برای همیشه بسته شد.
اما در نگاه عمیق تر و با توجه به سابقه روابط پنهان و آشکار گروسی با آمریکا و اسرائیل این گمان بیشتر تقویت می شود که او در آستانه برگزاری نشست شورای حکام به تل آویو رفته تا آخرین هماهنگیها را با مقام های اسرائیلی به عمل آورد. زیرا مشخص نیست چرا آقای گروسی در شرایطی که دولت اسرائیل با بحران مشروعیت داخلی روبرو است و در آستانه شکست ائتلاف حاکم در پارلمان است چرا به تل آویو می رود و در آنجا بجای آنکه در باره نپیوستن اسرائیل به پیمان عدم اشاعه سلاح هسته ای موسوم به NPT سئوال کند؛ با آنها در مورد فعالیت های هسته ای صلح آمیز ایران مذاکره می کند که در طول تاریخ آژانس بیشترین و گسترده ترین و بیسابقه ترین کنترل ها و نظارت ها را بر ایران داشته و ایران طی 12 سال گذشته نهایت همکاری و حسن نیت را از خود نشان داده است.
آقای گروسی بجای آنکه از اسرائیلی ها که عضو قدیمی آژانس هستند در مورد اینکه چرا اجازه نمی دهند آژانس بر فعالیت های نظامی آنها با بیش از 200 کلاهک هسته ای در مرکز هسته ای دیمونا کنترل و نظارت داشته باشد ، سئوال کند به انجا می رود در مورد ایران با مقام های اسرائیلی مشورت کند که بر اساس ادعاهای مطرح شده 18 سال پیش در مراکز اعلام نشده ذرات اورانیوم غنی شده زیر پنج درصد کشف کرده اند! آن هم در مراکزی که به گفته آژانس در حال حاضر اساسا فعالیتی در آنها انجام نمی شود. حداقل آقای گروسی برای حفظ ظاهر هم که شده این سفر را باید به زمان دیگری موکول می کرد.
به نظر می رسد روند پرونده سازی علیه ایران همچنان ادامه دارد آمریکا و اسرائیل محتوا تهیه می کنند آقای گروسی بر اساس این محتوا پرسش مطرح می کند و در شورای حکام بدنبال گرفتن قطعنامه برای مستند سازی چنین پرونده سازی هستند.
در اینجا دیپلماسی ایران بجای سیاست تقابل یکطرفه که نتایج آن را با شکستن پلمپ یوسی اف اصفهان در مرداد 1384 و بعدها در فروردین 1385 شکستن پلمپ نطنز شاهد و ناظر بودیم که چگونه پرونده ایران را به صورت کاملا غیر قانونی به شورای امنیت بردند. اکنون بجای تکرار خطاهای گذشته میتوان با در پیش گرفتن سیاست تعاملی با آژانس در چارچوب مدالیته جدید ، سه پرسش آژانس را پاسخ داد و مانع اجرای سیاست های اسرائیل – آمریکا و گروسی در مورد ماجراجویی های جدید شد.