از سوی دیگر آنها معتقد بودند ولودیمیر زلنسکی، رییس جمهور اوکراین با شروع جنگ در این کشور، به خارج از مرزها آن فرار خواهد کرد اما هیچکدام از این برآوردها درست از آب درنیامد. در سطح سوم غرق شدن ناو پیشرفته روس‌ها (ناو مسکوا) در دریای سیاه نشان داد که ادوات جنگی و تسلیحات نظامی نمی‌تواند چندان در تغییر معادلات جنگ اوکراین تاثیرگذار باشد. لذا براین اساس تحویل و ارسال تسلیحات پیشرفته غرب به اوکراین تنها عامل پیروزی یا برتری نظامی نخواهد بود، بلکه یکپارچگی مردم اوکراین علیه روسیه در این موضوع دخیل است. این در حالی است که باید توجه داشت با دست خالی نمی‌توان مقابل کشوری که قدرت نظامی به حساب می‌آید ایستادگی کرد و به همین دلیل است که مقامات اوکراین دائماً بر دریافت تسلیحات از غرب تاکید می‌کنند.

در این بین نیروهای روسیه بر مناطق شرق اوکراین متمرکز هستند و به دنبال جدا کردن این ناحیه به عنوان یک بخش مستقل و الحاق آن به خاک خود بودند تا بتوانند این مساله را به عنوان یک پیروزی مطرح کنند و از معرکه خارج شوند. آنچه که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد سطح چهارم تقابل با محوریت پرونده اوکراین است. این سطح به رکود اقتصادی روسیه و تحریم‌هایی که علیه آن وضع شده مربوط می‌شود. اگرچه روس‌ها بازار سهام خود را سروسامان دادند و مبادله با روبل را در دستور کار خود قرار داده‌اند اما کسی نمی‌تواند نافی این موضوع شود که اوضاع اقتصادی روسیه وخیم‌تر از هر زمان دیگر نیست. در این بین غرب به دنبال تضعیف روسیه و اوکراین به موازات یکدیگر است. توجه داشته باشند که اوکراین ضعیف شده بیش از گذشته به غرب وابسته می‌شود و روسیه تضعیف شده هم به باور غرب می‌تواند آماده تجزیه باشد.

این روند یک راهبرد علنی از سوی غرب به حساب می‌آید و روسیه هم نمی‌تواند بگوید که چرا تسیلحات تهاجمی روانه اوکراین شده است. نه تنها روس‌ها بلکه تمام دنیا به خوبی می‌دانند که در یک درگیری نظامی هر ابزار و تسلیحاتی اعم از آفندی و پدافندی مورد استفاده قرار می‌گیرد تا پیروزی را به نام طرف مقابل ثبت کند. بر این اساس روسیه هم نمی‌تواند بگوید که چرا تسلیحات غرب روانه کی‌یف شده است. مسکو به این درک رسیده که غرب به دنبال زمین‌گیر کردن نظامی و اقتصادی روسیه است و تمام این مولفه‌ها باعث شده معادلات جهانی بهم بریزد. معتقدم که پس از پایان جنگ اوکراین ما شاهد به وجود آمدن معادلات جدید خواهیم بود؛ چراکه این جنگ باعث شد امنیت غذایی جهان و همچنین امنیت انرژی در نظام بین‌الملل دستخوش تغییر و تهدید واقع شود.

پرهیز چین از آلوده شدن به رقابت تسلیحاتی با آمریکا

 بر این اساس باید گفت که جهان دو قطبی شده است ولی روسیه دیگر در قاموس شوروی نیست که بخواهد به عنوان یک قطب مجزا ایفای نقش کند. معتقدم چین مولفه‌ها و توانایی‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بیشتری برای ایفای نقش به عنوان یک قطب جدید را دارد به شرط آنکه پکن بتواند روسیه در این راه با خود متحد کند. این در حالی است که چینی‌ها هم به هیچ وجه در قضیه اوکراین به روسیه چک سفید امضا ندادند. مضاف بر این، چین هم مایل نیست به عنوان یک قطب مجزا وارد درگیری با ایالات متحده و اتحادیه اروپا شود. چینی‌ها معتقدند ورود آنها به یک رقابت جدید و مسابقه تسلیحاتی باعث می‌شود که از اقتصاد خود برای پیش بردن این پرونده هزینه کنند و این دقیقه همان مولفه‌ای است که چین نمی‌خواهد به آن آلوده شود.