آیا روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد؟
یک کارشناس مسائل اورآسیا درباره حمله احتمالی روسیه به اوکراین گفت: پیشبینی من این است که روسیه دست به چنین کاری خطرناکی نمیزند؛ درواقع وارد شدن به اوکراین برای روسها ساده است ولی خارج شدن از آنجا بسیار دشوار است اوکراین یک باتلاق بزرگ برای روسیه محسوب می شود .
حسن بهشتی پور در گفتوگو با ایسنا به ارائه تحلیلی از تحولات روابط روسیه و اوکراین پرداخت و خاطر نشان کرد: واقعیت این است که اوکراین همواره در تاریخ روسیه نقش پر اهمیت و ویژهای داشته و روسیه نمیتواند نسبت به تحولات اوکراین بی تفاوت باشد.
در سال ۸۸۲ میلادی که امپراطوری روسیه تشکیل شد در سایه اتحاد با اوکراینی ها در کیف امروز بود. از آن سال به بعد در سالهای متعدد اوکراین نقش حائل بین روسیه و غرب را ایفا کرده است. اوکراین همچنین در جنگهای بین فرانسه و روسیه در دوره ناپلئون و در جنگ جهانی دوم در دفاع از روسیه در برابر آلمان هیتلری نقش آفرینی هایی داشته است. پس از جنگ جهانی دوم تا زمان فروپاشی شوروی، اوکراین با انکه بخشی از شوروی محسوب می شد ، توانست بطور ویژه یک کرسی در سازمان ملل کسب کند و به عضویت این سازمان درآید.
از جمله تحولاتی که امروز در روابط در روسیه و اوکراین مشاهده می کنیم این است که دولت آقای زلینسکی (رئیسجمهور اوکراین) گرایش به آمریکا دارد و به دنبال توسعه روابط با اتحادیه اروپا وعضویت در پیمان ناتو است. بهانه اوکراین برای عضویت در ناتو، تهدید های روسیه بویژه بعد از اشغال کریمه و ضمیمه کردن این شبه جزیره راهبردی در شمال دریای سیاه به خاک روسیه است. در نقطه مقابل روسیه عضویت اوکراین در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را تهدید مستقیم امنیت مرزهای غربی خود می داند.
اگرچه ناتو توانسته بعد از فروپاشی شوروی، توانست تقریبا کل بلوک شرق سابق را به عضویت این پیمان درآورد. اما برای روسیه اوکراین خاکریز آخر در برابر توسعه طلبی ناتو و آمریکا محسوب می شود. برهمین اساس در سالهای گذشته روسیه عضویت کشورهایی مانند لهستان ، چک، اسلواکی ، مجارستان، رومانی ، بلغارستان عضو بلوک شرق سابق را تحمل کرده اما عضویت اوکراین و گرجستان در قفقاز جنوبی را خط قرمز برای خود محسوب میکند. به ویژه اینکه روسیه معتقد است اگر اوکراین عضو ناتو شود، امکان دارد موشکهای استراتژیک در خاک اوکراین مستقر شود و این امنیت روسیه را مستقیما تهدید میکند.
به مین دلیل در واقع روسیه برای آنکه خود را در مخالقت با عضویت اوکراین در ناتو مصمم نشان دهد بیش از یکصد هزار نیرو در نزدیکی مرزهای خود با اوکراین مستقر و چندین رزمایش برگزار کرده و در صدد است تا رزمایشی جدید با بلاروس برگزار کند.
اشغال کریمه بهانه آمریکا برای وارد آوردن فشار بر روسیه
شوروی از قرن ۱۸ بر شبه جزیره استراتژیک کریمه مسلط بود؛ در زمان اقتدار خروشچف(از رهبران اتحاد جماهیر شوروی) بدلیل آنکه تبار اوکراینی داشت ، این شبه جزیره راهبردی را عملا به اوکراینیها بخشید؛ این اقدام گرچه برای روسها سنگین بود ولی در چارچوب شوروی این موضوع را پذیرفتند اما بعد از فروپاشی شوروی، روسیه قراردادی با اوکراین منعقد کرد که در بندر سواستوپول شبه جزیره کریمه مستقر شود و بتواند جایگاه خود را در شمال دریای سیاه حفظ کند؛ اما پس از تحولاتی که در انتخابات اوکراین بوجود آمد و در نهایت یاناکویچ روس گرا مجبور به کناریگیری شد و دولت جدید غرب گرا زمام امور را در کیف برعهده گرفت ، روسیه در واکنش به این ماجرا در سال ۲۰۱۴ شبه جزیره استراتژیک کریمه در شمال دریای سیاه را اشغال کرد و بلافاصله با برگزاری همه پرسی فرمایشی،اکثریت شرکت کنندگان در همه پرسی در مورد آینده کریمه رای به جدا شدن آن از اوکراین و ضمیمه شدن به خاک روسیه دادند.
آمریکا و متحدان اروپایی اش که این موضوع را تحمل نمی کردند، تلاش نمودند تا از طریق همه اهرمهای خود فشارهایی به روسیه وارد کنند که یکی از آنها وضع تحریم های اقتصادی علیه روسیه بود و دیگری اعمال فشار از طریق اوکراین به این کشور است. همچنین غرب در بلاروس از طریق مخالفان آقای لوکاشنکو(رئیسجمهور بلاروس) درحال اعمال فشارهایی علیه روسیه هستند.
بهشتی پور در ادامه به برنامه ریزی روسیه برای برگزاری یک رزمایش مشترک با بلاروس اشاره و اظهار کرد: اینگونه نیست که فقط روسها اقدام به برگزاری رزمایش نظامی کنند، بلکه غربی ها نیز تا کنون رزمایش های مشترکی با اوکراین برگزار کرده اند در واقع هدف این رزمایش ها نشان دادن آمادگی نیروهای مسلح در برابر تهدید طرف مقابل است.
وبا در نظر گرفتن همه این جوانب، سئوال این است که آیا واقعاً روسیه در شرایط فعلی به اوکراین حمله خواهد کرد؟ پیشبینی من این است که روسیه دست به چنین کار خطرناکی نمیزند چون روسیه الان در شرایط خوبی از لحاظ اقتصادی قرار ندارد و وضعیت مناسبی ندارد که بخواهد درگیری جدیدی با متحد قبلی خود یعنی اوکراین ایجاد کند. در واقع وارد شدن به اوکراین برای روسها ساده است ولی خارج شده از آن بسیار دشوار و ممکن است حتی به یک جنگ منطقه ای در شرق اروپا تبدیل شود. جنگ در اوکراین می تواند این کشور را به یک باتلاق برای روسیه تبدیل کند. همچنین آمریکا و اروپایی ها نیز به صراحت اعلام کردند که حاضر به درگیری نظامی با روسیه بخاطر اوکراین نیستند اما تحریم هایی علیه روسیه اعمال خواهند کرد. همچنین ارسال ادوات و تجهیزات نظامی را آغاز کردند.
این کارشناس مسائل روسیه همچنین به مقایسه تحریمهای اعمال شده علیه ایران و این تحریمهای اعمال شده علیه روسیه توسط غرب پرداخت و اظهار کرد: تحریمهایی که اخیراً توسط غرب بر روسیه اعمال شده است، با وجود اینکه نسبت به تحریمهایی که علیه ایران اعمال می شود، بسیار محدودتر است، اما به این دلیل که بر خلاف ایران که پیوندی با اقتصاد غرب ندارد، اقتصاد روسیه پیوندهای بسیاری با غرب دارد، به همین دلیل فشارهای بسیاری را متحمل شده است و تحریمهای جدید میتواند برای روسیه فلج کننده باشد.
بهشتی پور در ادامه درباره طرح تئوری استفاده روسیه از کارت ایران در مناقشه اوکراین که از سوی برخی مطرح میشود، تصریح کرد: استفاده از کارت ایران توسط روسیه در مسائل مختلف زمانی معنا دارد که ایران از روسیه حرف شنوی داشته باشد و ایران در برابر خواسته های این کشور، بگوید «چشم» که امروز اینگونه نیست. ایران هیچ گاه در مورد اوکراین موضع روسیه را تایید نکرده و اشغال کریمه را به رسمیت نشناخته اما مخالفتی نیز نداشته است. چون ضرورتی وجود نداشته در شرایطی که با آمریکا درگیر است، با روسیه هم درگیر شود.
وی با بیان اینکه «هیچ گاه اینطور نبوده که چون روسیه خواسته به کریمه برود، ایران هم از او حمایت کند»، خاطر نشان کرد: ایران همواره روابط خوبی با اوکراین داشته و دارد؛ گرچه بعد از ماجرای هواپیمای اوکراینی، این روابط با مشکلاتی مواجه شده اما این موضوع ربطی به تنش روسیه با اوکراین ندارد.
این کارشناس مسائل روسیه با تاکید بر اینکه ایران تابعیتی از روسیه ندارد تا روسیه بخواهد از کارت ایران استفاده کند و در برجام امتیازاتی به غرب بدهد تا از آنها امتیازاتی در اوکراین بگیرد، گفت: عین این تئوری را برخی زمانی درباره سوریه مطرح میکردند؛ در سال ۲۰۱۴ که در روابط روسیه با غرب بر سر ماجرای کریمه تنش ایجاد شده بود، برخی میگفتند روسها در سوریه کوتاه خواهند آمد و سوریه را به غرب میفروشند تا به ازای آن، اوکراین را به دست آورند؛ در حالی که دیدیم همچنین چیزی رخ نداد و هم غرب از اوکراین کوتاه نیامد و هم روسیه از شرق مدیترانه به راحتی دست نکشید و دیدیم که بشار اسد(رئیس جمهور سوریه) همچنان در دمشق ماند.
بنابراین تئوری معامله روسیه با کارت ایران در ماجرای اوکراین به دلیل عدم تابعیت ایران از روسیه و همچنین دانستن این موضوع از سوی غرب که روسیه نمیتواند از قول ایران پیشنهادی بدهد، منتفی است. اگر واقع بین باشیم همراهی روسیه و چین با ایران در برجام به نفع ایران است و اگر با اتخاذ سیاستهای متناقض این کشورها را به سمت غرب هل دهیم از این منظر که جبهه مخالف خود را تقویت کردیم، به ضرر خودمان است اما این موضوع به هیچ وجه به معنای این نیست که آمریکا و متحدانش در اوکراین بخاطر امتیاز گرفتن از ایران، در مقابل روسیه کوتاه بیاید.