ایران و مساله نقشآفرینی روسیه در برجام
همچنین در حوزه بینالمللی نیز موضوع برجام به عنوان یك توافق منع اشاعه سلاح هسته ای در میان است و آینده این توافق هم برای روسیه و هم برای ایران حایز اهمیت است. روسیه میخواهد اطمینان یابد كه تهران به سوی ساخت سلاح هستهای حركت نمیكند. اگر به گذشته بازگردیم، هم روسیه و هم چین به همین دلیل به قطعنامههایی كه برای متوقف ساختن فعالیتهای هستهای ایران صادر میشد رای مثبت میدادند. بعدا كه برجام به نتیجه نرسید و ایران با تعهداتی كه پذیرفت به آنها اطمینان داد به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست، شرایط تغییر كرد و حتی دیدیم كه روسیه و چین در سال ۲۰۲۰ به قطعنامه پیشنهادی دولت ترامپ در شورای امنیت سازمان ملل متحد رای منفی دادند. روسیه طی سالهای اخیر در مسائل دفاعی نیز به ایران كمك كرده و در برخی موارد سلاحهایی را كه دیگر كشورها حاضر نبودند در اختیار تهران قرار دهند، به ایران فروخته است. به ویژه پس از برداشتن منع ۵ ساله فروش سلاحهای دفاعی به ایران كه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال شده بود، روسها همكاریهایی با ایران داشتند و تهران نیز از همكاریهای دفاعی با مسكو استقبال میكند، چرا كه هیچ كشوری جز چین و روسیه حاضر نبودند نیازهای ایران در حوزه دفاعی را تامین كنند.
از مجموعه این موارد میتوان نتیجه گرفت سفر آقای رییسی به روسیه هم از منظر دو جانبه، هم منطقهای و هم از منظر بینالمللی حایز اهمیت است. تهران در پی گسترش روابط خود با مسكو است و بسیار مهم است كه نگذاریم این همكاری تحت تاثیر روابط با امریكا باشد. روسیه همچنین نقشآفرینی گستردهای در موضوع گفتوگوهای وین دارد و دو علت را برای ارتقای جایگاه روسیه در این مذاكرات ذكر كرد. اولا اینكه تهران و ایالات متحده مستقیما با یكدیگر گفتوگو نمیكنند و این مساله باعث شده اتحادیه اروپا، آلمان، بریتانیا و فرانسه در كنار چین و روسیه در چارچوب ۱+ ۴ با ایران گفتوگو كنند و نتایج این مذاكرات را با امریكاییها به بحث بگذارند. در چنین شرایطی نقش واسطهگری همه این طرفها پررنگتر شد و روسیه و آقای میخاییل اولیانوف نیز با رسانهای كردن این گفتوگوها تلاش كردند نقش روسیه را موثرتر از چیزی كه در واقعیت وجود دارد، نشان دهند.
تصور من این است كه هرچند روسیه یكی از طرفهای مهم گفتوگوهای برجام به حساب میآید اما در این مرحله از مذاكرات نقش تعیینكننده و شاخصی ندارد. اصولا كشورهای ۱+۴ نقش اصلیشان در این گفتوگوها واسطهگری است و اصل مشكل میان ایران و ایالات متحده است. بنابراین دلیل آنچه در رسانهها از سوی روسیه بازتاب مییابد را باید در مسائل دیگر جست. به عقیده من روسیه میخواهد نشان دهد كه واقعا در پی احیای برجام است و برخلاف شایعات در مسیر رسیدن به این هدف تلاش میكند. مسكو میخواهد در بازار ایران سهم داشته باشد و ایران بدون تحریم گزینه بسیار بهتری برای تجارت با روسیه است. ایران اگر تحریم نباشد هم میخواهد و هم میتواند روابط اقتصادی خود را با روسیه گسترش دهد. از سوی دیگر، موضوع برجام برای روسیه موضوع امنیت ملی است و آنها مایلند شرایط مذاكرات به سمت و سویی برود كه هم ایران و هم ایالات متحده به تعهدات خود بازگردند.
اینكه گروهی عنوان میكنند روسیه به دلیل تنشهایی كه با غرب دارد مایل نیست تنشزدایی در روابط ایران و غرب اتفاق بیفتد با واقعیتهای منطقه و صحنه بینالملل در تعارض است. در سال ۲۰۱۴ تنش میان روسیه و غرب بهشدت افزایش پیدا كرده بود؛ مسكو حتی شبهجزیره كریمه را به اشغال خود در آورده بود و دو استان شرقی اوكراین كه ساكنانی روستبار دارند با كمكهای روسیه پرچم استقلالخواهی را بلند كرده بودند. در آن زمان رسانهها بهشدت تبلیغاتشان روی این مساله استوار بود كه روسیه، سوریه را خواهد فروخت تا به مساله اوكراین رسیدگی كند. آنها مدعی بودند روسیه در خاورمیانه دست از حمایت از سوریه برخواهد داشت تا غرب راضی شود در موضوع اوكراین كوتاه بیاید. آنها بر اساس این تحلیل، پیشبینی میكردند كه با برداشته شدن حمایت روسیه، حكومت بشار اسد ساقط خواهد شد اما امروز كه ما به گذشته نگاه میكنیم، میبینیم هیچكدام از این اتفافات رخ نداد. این اتفاق رخ نداد زیرا منافع روسیه در شرق مدیترانه برای این كشور بسیار حایز اهمیت است و این طور نیست كه این كشور حاضر باشد شرق مدیترانه را در قبال اوکراین از دست بدهد. در خصوص ایران نیز باید گفت كه اولا ایران از روسیه حرفشنوی ندارد و ثانیا نمیتوان چنین تحلیل كرد كه در موضوع برجام روسیه نمیخواهد مشكلات حل شود تا كارت ایران برای این كشور باقی بماند. روسیه منافع خود را دنبال میكند اما برجام در مسیر منافع روسیه است و تهران نیز در سیاست خارجی خود مستقل عمل میكند.