براین اساس می توان گفت روسیه که مایل نیست یک حکومت ضد آمریکایی باشد و تصمیم دارد دردوره اوباما به بازسازی مناسباتش با آمریکا کمک کند راهش خراب کردن مناسباتش با ایران نیست . چرا که ایران نیز این امکان را دارد که در سایه همکاری با روسیه موقعیت این کشور را در برابر چانه زنی سیاسی با آمریکا افزایش دهد. ضمن آنکه روسیه می داند اگر بنا براین باشد که ایران نادیده گرفته شود ایران می تواند بصورت تاکتیکی هم که شده مناسبات خود را با آمریکا بهبود بخشد که در آن صورت روسیه  با شوکی بدتر از شوک نشست سه جانبه ایران و ترکیه و برزیل  ، روبرو می شود. نمونه ماجرای مک فارلین که منجربه سفرغیرمنتظره مشاور امنیت ملی آمریکا به تهران در سال 1365 شد برای روسیه قابل توجه است.

بند دوم سخنان سرگئی پريخودكومهم تراست. اوکه مدارج ترقی را درکرملین درکنار مدودوف تجربه کرده است با ادبیاتی دورازانتظاردر پارگرافی کوتاه پنج نکته انتقادی با لحن بسیار نامناسب را بیان داشته تا نشان دهد مسئولین ایرانی باید بسیاربیشترازگذشته درطراحی های سیاسی خود ، برای روسیه حساب ویژه ای باز کنند .

پريخودكو پنج مورد اتهام علیه ایران را به شرح ذیل مطرح کرد:      

1- غيرقابل ‌پيش بيني بودن

2- افراط ‌گرايی سياسی

3- عدم شفافيت

4- غيرقابل پيگيری بودن  در اتخاذ تصميمات مرتبط به جامعه جهانی

5- عوام ‌فريبی سياسی

بدورازاینکه این پنج اتهام تا چقدرمنطبق با واقعیت های موجود دررفتار سیاست خارجی ایران است یا نه، لازم است به محتوی اتهام های مقام روسی و دلایل آن توجه شود.

1- غیر قابل پیش بینی بودن به ذات نه عیب است و نه حسن ، بلکه دقیقا بستگی دارد به اینکه در باره چه موضوعی ودرکجا این رفتار شکل می گیرد.اقای احمدی نژاد درمحافل سیاسی داخل وخارج معروف به این است که با اقدام های غیرمتعارف خود وضعیتی راخلق می کند که رقبای او نمی توانند ازقبل برای آن برنامه ریزی کنند. این رفتار درجدل های سیاسی وکارهای دیپلماتیک عموما نه تنها ضعف نیست بلکه بسیارخوب هم هست. اما دررفتاربا دوستان امری مذموم تلقی می شود . چرا که دوستان انتظار دارند ازقبل درجریان بعضی ازمواردی که درمناسبات ویژه بدست می آید قرار داده شوند. روسیه که درسخنان اقای احمدی نژاد هم به عنوان یک کشور دوست وهمسایه مورد خطاب قرارمی گیرد. ازموضع یک کشوردوست ،انتظار دارد در جریان تحولات سیاست ایران ، بیش وپیش ازسایرکشورها قرارگیرد. به همین دلیل به عنوان نمونه درمطبوعات روسیه منعکس شده بود که چرا اقای مدودوف باید قضیه احداث سایت فردو را از او باما بشنود وازطریق ایران مطلع نباشد . اما جالب است متقابلا روسیه هیچیک از برنامه های خود را با ایران در میان نمی گذارد و تلاش می کند از موضع بالا در این مورد برخورد کند . طبیعی است که ایران هم مسائل خود را با روسیه در میان نمی گذارد .

2- دربحث افراط گرایی سیاسی به نظرمی رسد روسیه غیرقابل انعطاف بودن ایران را دربرابر غرب به غلط افراط گرایی می داند و یا مطرح کردن نابودی اسرائیل را به شدت مخل کار با سایر کشورها تفسیر می کند . این نو ع برداشت از رفتار ایران باید در مذاکرات دوجانبه به خوبی توضیح داده شود ایران با پذیرش مبادله سوخت درخاک ترکیه ، نشان داد که برای اعتماد سازی ، حاضر به انعطاف درمواضع خود است. بدون آنکه از خط قرمز خود که توقف غنی سازی است عدول کند. این روسیه است که باید جواب دهد چگونه در برابر این ابتکار سازنده در صدور قطعنامه جدید علیه ایران به گفته کلینتون ، اعلام آمادگی کرده است؟ در باره اسرائیل هم که بارها توضیح داده شده است نابودی اسرائیل از نگاه اقای احمدی نژاد امری حتمی است که به دلیل سیاستهای سلطه جویانه و توسعه طلبانه این رژیم ازداخل اتفاق خواهد افتاد و اساسا بحث تلاش ایران برای نابودی اسرائیل از طریق حمله نظامی بی پایه و اساس است.

3- عدم شفافيت این اتهام در شرایطی علیه ایران مطرح شده که ایران بصورت آشکار همکاری خود را با آژانس بین المللی انرژی هسته ای ادامه داده ومی دهد . بیان این اتهام بیشتر ناظر به انتظار برای تبیین و تشریح اهداف ایران در مواردی است که به خوبی روشن نیست از جمله اینکه اقای صالحی رئیس سازمان انرژی هسته ای بلافاصله پس ازاعلام تحریم های جدید درسال گذشته، اعلام کرد این سازمان قصد دارد ده سایت جدید مانند نطنزاحداث کند. این درشرایطی است که ایران هیچگاه توضیح نداده است که این همه اورانیوم غنی شده را برای مصرف در کدام نیروگاه هسته ای تدارک می بیند. و یا تاکید ایران برای ادامه غنی سازی اورانیوم به میزان بیست درصد حتی بعد از مبادله سوخت در ترکیه بازهم این سئوال را مطرح می کند ایران اگر اورانیوم خود را تحویل بگیرد اورانیوم 20 درصد را برای چه منظور تولید می کند. واقعیت آن است که به نظر می رسد ایران برای انکه نشان دهد دستش خالی نیست وغربی ها نمی توانند ایران را تحت فشار قرار دهند این مطالب را بیان می کند اما روشن نکردن ابعاد آن برای روسیه و چین همین سوء تفاهم ها را درپی دارد . اگرچه در کل می توان گفت همه این اتهام ها صرفا بهانه جویی و پاسخ به اظهاراتی است که انتظار آن را نداشتند.

با این همه باید از روسیه پرسید چه کسی در مواضع خود شفاف نیست ایران که در هشت سال گذشته نهایت همکاری را با آژانس بین المللی انرژی هسته ای داشته است و ناظران این سازمان بیش از دو هزار نفرساعت  از مراکز مختلف هسته ای ایران بازدید داشتند ، یا روسیه و آمریکا که هر اقدامی  را در جهت تولید و تکثیر سلاخ ای هسته ای خواستند ، انجام داده اند و بدون انکه سازمان انرژی هسته ای بر عملکرد آنها نظارتی داشته باشد . اقای پرخودکو خوب است نظری در آئینه بیندازد و عملکرد روسیه را درقبال ایران بررسی کند در این صورت بهتر داوری می کند که روسیه بیشتر از ایران مصداق عدم شفافیت در مواضع هسته ای خود است.

4- غيرقابل پيگيری بودن  در اتخاذ تصميمات مرتبط به جامعه جهانی

این اتهام هم بازمی گردد به همان مواردی که ایران تصمیم های خود را بصورت کاملا یکجانبه مطرح می کند. بدون آنکه این تصمیم ها درعرصه جهانی قابل پی گیری باشد. این یک واقعیت است که ایران می تواند به عنوان یک کشورمستقل هراقدامی را که درراستای منافع خود می داند به مورد اجرا گذارد اما باید به این واقعیت توجه داشت که تصمیم هایی که به هرشکل سایر کشورها را تحت تاثیرقرارمی دهد ویااحساس تهدید را درآنها برمی انگیزد ، ضرورت دارد که برای کشورهای  دوست تبیین وتشریح شود. پاسخگویی مناسب واحساس مسئولیت در برابر دیگران بطور قطع موجب کمترشدن مخالفتها با برنامه های سازنده ایران می شود. حتی اگر این موارد بهانه جویی و بد اخلاقی هم باشد ، می توان با پاسخ شفاف و روشن ایران ابهام زدایی کرد. اما بد نیست روس ها بدانند که وقتی خودشان در قفقاز جنوبی دست به ماجراجویی می زنند و صرفا بخاطر لشگر کشی ناشیانه گرجستان به اوستیای جنوبی به گرجستان حمله می کنند و بندرراهبردی پوتی را به اشغال خود درمی آورند، این موضوع بیشتربه ماجراجویی وساختار شکنی بین المللی شباهت دارد تا اقدام ایران برای  رسیدن به غنی سازی اورانیوم که هیچ منع قانونی ندارد مگر قطعنامه غیر عادلانه شورای امنیت سازمان ملل  که آن هم صرفا تحت فشار آمریکا و جوسازی اسرائیلی ها صادر شده است.

5- عوام ‌فريبی سياسی

اشاره روسیه به عوام فریبی سیاسی به استناد مطرح شدن انتقاد های رهبران ایران از عملکرد  روسیه در بین مردم عادی است که می تواند موقعیت روسیه را در افکار عمومی مردم ایران بیش از گذشته متزلزل کند. براین اساس واژه عوام فریبی را بکارمی برند تا نارضایتی خود را ازبیان انتقادات در عالی ترین سطح نشان دهند . اما به روس ها باید در محافل دیپلماتیک تذکر داد عوام فریب کسی است که دم ازدوستی با مردم ایران می زند اما پنج سال است که راه اندازی نیروگاه بوشهررا به بهانه های مختلف به تاخیرمی اندازد. عوام فریب کسی است که پول موشکهای اس 300 را که کاملا جنبه دفاعی دارد، می گیرد اما برای خوشایند اسرائیلی ها وآمریکایی ها که نگران نا کام ماندن حملات هواپیماهای خود به ایران هستند، ازتحویل ان موشکها خود داری می کند.

شاید به واسطه تند بودن وغیر قابل پذیرش بودن مواضع اقای پريخودكو بود که فردای ان روز یعنی پنج شنبه ششم خرداد ماه 1389 سرگي لاوروف وزير امور خارجه روسيه  مجبور شد طي کنفرانسي مطبوعاتي درمسکو مواضع نرم ترومنطقی تری اتخاذ کند. اوعلام کرد که اجراي تفاهمنامه سه جانبه تهران که ميان برزيل، ترکيه و ايران در خصوص تبادل اورانيوم 3,5% ايران با اورانيوم 20% منعقد شده، در راستاي حل صلح آميز مسئله هسته اي جمهوري اسلامي ایران است.

وي گفت:"اين روش در راستای حل مسالمت آميزبرنامه هسته ای ايران است به همين خاطرازنظرما بايد کليه تدابير را بکار بست تا اين روش اجرا شود. تضمين 100% وجود ندارد. همه چيز بدان بستگي دارد که ايران چگونه به تعهدات خويش عمل نمايد. اگر تهران بدانها دقيقا عمل کند، روسيه به طور جدي از اجراي روش پيشنهاد شده توسط برزيل و ترکيه حمايت خواهد نمود".