ارزیابی‌های منطقی نشان می‌دهد كه نه جمهوری آذربایجان به حدی قدرت نظامی دارد كه بتواند این مناطق را آزاد كند، نه ارمنستان توان این را دارد كه بتواند تكلیف قره‌باغ را یكسره كند و بتواند در بلندمدت این بخش از خاك آذربایجان را به عنوان دولتی خودمختار یا بخشی از خاك ارمنستان تبدیل كند.

دلیل طولانی شدن جنگ در این مرحله ارزیابی غلطی است كه مقام‌های جمهوری آذربایجان دارند كه تصور می‌كنند با كمك‌های نظامی كه از طرف تركیه دریافت كرده‌اند و همچنین خرید تسلیحات كلانی كه در سال‌های اخیر از اسراییل داشتند، می‌توانند با استفاده از توان نظامی این جنگ را برنده شوند. علاوه بر اعتماد به نفس حاصل از كمك‌های نظامی خارجی، مشكلات داخلی دولت آذربایجان از جمله آثار اقتصادی شیوع بیماری كرونا، كاهش تقاضا در بازار جهانی نفت و كاهش درآمد ارزی این كشور به دلیل كاهش شدید قیمت نفت، تلاش می‌كند كه افكار عمومی را به بهانه جنگ میهن‌پرستانه به سمت خود جلب كند.

 با این رویكرد الهام علی‌اف رییس‌جمهور آذربایجان معتقد است مادامی كه به كف اهدافش در این نبرد نرسیده است، نباید دست از این جنگ بردارد. كف خواسته باكو این است كه دست‌كم مناطق اشغالی اطراف قره‌باغ را از سلطه ارمنستان خارج كند و با دست پر وارد مذاكرات شود. بر خلاف باكو، قدرت‌های بین‌المللی دارای نفوذ در این منطقه، از جمله روسیه، فرانسه و امریكا كه واسطه گفت‌وگوهای دو جمهوری براساس سازوكار گروه مینسك بودند، این برداشت را قبول ندارند كه راه‌حل نظامی برای مناقشه قره‌باغ وجود داشته ‌باشد. این سه قدرت معتقدند كه باید مناقشه قره‌باغ را از طریق سازوكار سیاسی و دیپلماتیك در چارچوب سازمان امنیت و همكاری در اروپا، حل‌وفصل كرد.

 روسیه به صورت ویژه چون قفقاز جنوبی را حیاط خلوت خود تلقی می‌كند، در درجه اول یك ابتكار یك‌جانبه نشان داد و با فراخواندن وزرای خارجه دو جمهوری این مساله را حل و فصل می‌كند. ارزیابی طرف آذربایجانی این است مادامی كه یا مناقشه را كاملا به نفع خود حل نكرده یا اینكه دست‌كم مناطق اشغالی اطراف قره‌باغ را آزاد نكرده به جنگ ادامه دهد. در برابر طرف ارمنی هم با انگیزه‌های مختلف، از جمله فشار افكار عمومی و مسائل داخلی، اراده چندانی برای پایان دادن به درگیری در شرایط كنونی ندارد.

با این حال در مجموع نیكول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان  علاقه‌مند  است كه نهایتا بتواند راهی برای برون‌رفت از این بحران پیدا كند. چرا كه ارمنستان آسیب بیشتری از درگیری‌های اخیر دیده است. یكی از مسائلی كه وجود دارد، تمایل روسیه به حفظ فشار بر دولت ایروان است. بخشی از موضع‌گیری‌های دولت پاشینیان كه با رویكرد غرب‌گرایانه انجام شده است، مسكو را به این نتیجه رسانده كه تا حدی به صورت كنترل‌شده فشار را بر ارمنستان زیاد كند تا دولت ایروان را به نوعی گوشمالی دهد.

البته روسیه به دنبال این نیست كه فشار در حدی بر ارمنستان افزایش پیدا كند كه این كشور دچار فروپاشی یا دولت پاشینیان مجبور به استعفا  شود اما تا حدی كه نیاز شدید ایروان به مسكو برای ارمنستان مورد تاكید قرار گیرد، برای مسكو اهمیت دارد. در این میان نباید نقش تركیه را فراموش كرد كه از یك سو در شمال آفریقا حامی اخوان‌المسلمین است و از سوی دیگر در آذربایجان طرفدار ترك‌زبانان، از یك سو سیاست اسلام‌گرایی و از سوی دیگر سیاست پان‌تركیستی به عنوان اهرم توسعه‌طلبی آنكارا در خارج تبدیل شده است. تركیه چندان علاقه‌مند نیست كه آتش‌بسی در قره‌باغ ایجاد شود و به شكل پیوسته باكو را به ادامه نبرد تشویق می‌كند. در نتیجه در شرایط كنونی من تصور می‌كنم كه نوعی فقدان مزمن اراده برای پایان جنگ در قره‌باغ ایجاد شده است كه باعث می‌شود هیچ‌یك از طرفین و قدرت‌های اثرگذار، چندان تمایلی به پایان سریع درگیری‌ها نداشته ‌ باشند.