بهشتی‌پور اظهار کرد: در ماجرای قطعنامه‌ای که آمریکا با همه امکاناتش وارد شده تا این قطعنامه را به تصویب برساند نه تنها با مخالفت چین و روسیه مواجه شد بلکه با رأی ممتنع 11 کشور روبرو شد؛ این نکته برای کسانی که در روابط بین‌الملل و حقوق‌ بین‌الملل کار کردند، بسیار حائز اهمیت است. از این منظر که یک قدرت سلطه گری مانند آمریکا با این همه نفوذش وقتی که ایران مسیر درستی را انتخاب می‌کند و زمانی که سیاست هم سیاست درستی است و در چارچوب منطقی حرکت می‌کند و در عین حال به منافع کشورهای دیگری هم صدمه نمی‌زند، در نتیجه به این شکل، یک قدرت سلطه‌گر را در انزوا قرار می‌دهد؛ از این رو این تدبیر دیپلماسی است که می‌تواند از حقوق بین‌الملل استفاده کند و قدرتی مثل آمریکا را در انزوا قرار دهد؛ اینها حاصل یک‌سری اقدامات و تلاش‌ها بوده که به صورت اتفاقی، رخ نداده است.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی عنوان کرد: نظریه‌ای که همواره القا می‌شود مبنی براینکه این سازمان‌های بین‌المللی تحت سلطه هستند و عملا هیچ کاری نمی‌کنند آنچنان هم درست نیست. به هر حال این سازمان‌ها، نفوذ دارند و کسی هم نمی‌تواند منکر نفوذ قدرت‌ها باشد. اصلا حقوق بین‌الملل براساس قدرت استوار شده است نه براساس عدالت، اما در همین نظام بین‌المللی که براساس قدرت سازماندهی شده، اینگونه نیست که هر چه این قدرت‌ها اراده می‌کنند، همان شود.

پایان تحریم تسلیحاتی، نتیجه برجام و صبر استراتژیک ایران است/ مخالفان هیچ گزینه دیگری، غیر از برجام مطرح نمی‌کنند

او بیان کرد: اگر روش صحیح را انتخاب و رفتارهای درستی نشان دهیم و به زبان حقوق بین‌الملل صحبت کنیم، اینگونه حتی قدرت‌های سلطه‌گری مثل آمریکا را می توانیم، منزوی کنیم.

 بهشتی‌پور اضافه کرد: بحث دوم برای کسانی است که می‌گفتند برجام مُرد و هنوز هم می‌گویند. این‌ها می‌خواهند بگویند که چون مسائل و دستاوردهای اقتصادی برجام آنگونه که مورد انتظار بود، محقق نشد سایر جنبه‌های برجام نیز وجود ندارد، در حالی که برجام ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی دارد البته چیزی که برای مردم ملموس و قابل حفظ است، مسأله اقتصادی است؛ عمدتا مخالفین برجام روی مسائل اقتصادی مانور می‌دادند یا عمدا سایر جنبه‌ها را نادیده می‌گرفتند در حالی که جنبه های حقوقی این سند، حائز اهمیت است که یک مورد آن مسأله لغو تحریم‌های تسلیحاتی است که در قطعنامه‌های شش گانه بخصوص قطعنامه 1929 که آخرین قطعنامه علیه ایران است، در نظر گرفته شده است.

این تحلیل‌گر ارشد مسائل هسته‌ای عنوان کرد: بنابراین آمریکا با همه امکاناتش تلاش کرد که این قطعنامه را لغو کند اما نتوانست. پس از آن هم به سمت بازگرداندن مکانیزم ماشه رفت که در این زمینه، با اینکه آمریکا اعلام کرده که مکانیزم ماشه بازگشته اما سایر کشورهای جهان، واکنش مثبتی به آن نشان ندادند برای اینکه در برجام چارچوب حقوقی وجود دارد که ایران در همان پالس حقوقی، فعالیت کرده است.

او تشریح کرد: به عنوان مثال اگر گزارش‌های گروسی یا قبل از آن گزارش آمانو، اعلام می‌کرد ایران، تعهداتش را اجرا نکرده، این بهانه خوبی بود که آمریکایی‌ها روی آن مانور بدهند ولی چون ایران در چارچوب حقوق بین‌الملل، عمل کرده این مسئله قابل دفاع است و طرف نمی‌تواند به آن استناد کند. خیلی مهم است که واقعیت‌ها را بپذیریم که برجام ضعف‌هایی دارد و در عین حال، نقاط قوتی هم دارد.

بهشتی‌پور ادامه داد: حال که ایران تعهدات خود را اجرایی کرده در چارچوب برجام، به جای مخالفت با برجام، حقوق خودمان را در چارچوب برجام مطالبه و سعی کنیم، این حقوق را تأمین کنیم. همچنین قطعنامه 2231 که برجام در ذیل آن به عنوان یک سند بین‌المللی قرار گرفته را زیر سوال نبریم و حداقل، تضعیف نکنیم.

این کارشناس مسائل بین‌المللی گفـت: نکته سوم اینکه، بر فرض اروپاییان اعلام کردند که ما تحریم‌های تسلیحاتی را ادامه می‌دهیم در واقع قبل از اینکه مسایل هسته‌ای پیش بیاید، آنها ما را تحریم تسلیحاتی کرده بودند؛ ما هیچ معامله تسلیحاتی با اروپایی‌ها نداشتیم که اکنون بخواهند، تحریم‌ها را ادامه دهند؛ بنابراین در اینجا مسأله حقوقی مهم است یعنی آن ضمانت حقوقی که در قطعنامه قید شده بود برای اینکه ما را تحریم کنند، اکنون دیگر وجود ندارد. بنابراین کشورهایی که با ما دوست هستند و همکاری نظامی از قبل داشتند مانند چین و روسیه، می توانند با اتکا بر اینکه این تحریم ها لغو شده با ما همکاری کنند.

او در پایان تصریح کرد: بنابراین نباید به صرف اینکه اروپایی‌ها گفته‌اند تحریم‌ها را ادامه می‌دهند ما هم بگوئیم، برجام به صفر رسیده است. اینگونه نیست مباحث با یکدیگر متفاوت است؛ اینجا یک سند بین‌المللی متأسفانه علیه ایران به وجود آمده بود که به اتفاق آرا رأی داده بودند اما با قطعنامه 2231، تحریم تسلیحاتی تا 27 مهرماه کنار گذاشته می شود. بنابراین این یک دستاورد حقوقی برای ایران است که می تواند با اتکا به آن، حداقل هم صادرات تسلیحات و هم واردات تسلیحات با کشورهایی که موافق باشند، داشته باشیم چون آنها دیگر منع بین‌المللی، نخواهند داشت. در نتیجه آمریکا با همه امکاناتش تلاش کرد این معادله را برهم بزند اما نتوانست.