آنها که معتقدند آمریکا می تواند به تنهایی مکانیزم ماشه را فعال کند به این واقعیت توجه ندارند که اگر دنیا در برابر هژمونی مالی آمریکا در اردیبهشت 1397 نتوانست بایستد بخاطر آنکه شرکتها تعیین تکلیف می کردند انها مالیات دهنده و پشتیبان اصلی دولتهای سرمایه سالار هستند اما درمورد اعمال اراده سیاسی و دیپلملاتیک آمریکا باید بپذیرم دیگر قدرت تحمیل اراده خود را برای رسیدن به مقاصدش مانند گذشته ندارد همینقدر که سیزده کشور کوچک و بزرگ عضو شورای امنیت جرات و جسارت دارند که رسما نامه بزنند و اعلام کنند چون آمریکا از برجام خارج شده است، پس نمی تواند مکانیزم ماشه را فعال کند این یعنی هژمونی سیاسی و دیپلماتیک آمریکا دیگر مثل گذشته کارایی ندارد. اما دوستان نمیخواهند بپذیرند که قدرت هیچ ابر قدرتی نا محدود نیست و قدرتمداران باید برای کسب مشروعیت بین المللی بتوانند سیاست های خود را تبیین کنند تا دیگران را با خود همراه سازند. ضمن آنکه برای اجرای قطعنامه های تحریمی باید سایر کشورها همکاری کنند اگر انها همکاری نکنند حداکثر می شود همان تحریم های ثانویه و نه بیشتر.

بنابراین آمریکا برای اجرای قطعنامه 1929 که مدعی است بعد از یکماه ضمانت اجرایی پیدا می کند یا باید سایر کشورها را به همراهی با خود متقاعد کند که بدلیل آنکه هیچ توجیه منطقی ، حقوقی و حتی سیاسی ندارد ، نمی تواند به این هدف برسد پس یا باید از قدرت نظامی برای مثلا محاصره دریایی ایران استفاده کند که در یکی از بندهای 1929 پیش بینی شده است در این صورت باید آماده جنگ باشد. بعید است آمریکا در این شرایط کرونایی و انتخاباتی وارد جنگ با ایران شود که می تواند بالقوه به یک جنگ منطقه ای تبدیل شود . و راه دیگر آنکه همچنان شعار بدهد مکانیزم ماشه عمل کرده و شش قطعنامه تحت فصل هفتم شورای امنیت که از همه بدترش 1929 است ضمانت اجرایی پیدا کرده است اما در عمل از کنار قضیه بگذرد تا انتخابات برگزار شود